پنجم ، شماره 1229 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 13 يكشنبه 24
|
|
انسان حيات در عمل و معنا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(دوم بخش) فرد و ساخت گانگي دو ميان وفاق
زاده غروي احمدرضا
انتظام و MORAL CAREECFاخلاقي نشانههاي مكاني ، اجتماعي فضاي
:معنايي
گرفته كار به رواني و اجتماعي تحليلهاي در مناسبي رويه خوشبختانه
.ميسازد امكانپذير را كاملتر جامعهشناسي يك ايجاد كه است شده
اجتماعي وروانشناسان Erving Gaffmanگافمن اروينگ كار اينجا در
اين اكثر اينحال با.ميباشد دادهاندمدنظر بسط را او ديدگاههاي كه
با كه است لازم و ندارد اجتماعي جنبه اندازهكافي به آثار
اجتماعي تغييرات ساختاري روابط بر تاكيد با و مرسوم شهري جامعهشناسي
.بخورد پيوند كلان
درجه در است؟ مواردي چه شامل فضايي يا شهري جامعهشناسي نوع اين
از كه ميشود شامل را شهري جامعهشناسي موجود ديدگاههاي از بسياري اول
علاوه دارد توجه كلان اجتماعي روابط بر و ميشود استخراج سياسي اقتصاد
چهره متقابل كنترل كه ترتيباتي مثابه به مكاني اجتماعي آنفضاهاي بر
را شهري جامعهشناسي اين موضوعي قلمرو ميافتد اتفاق آن چهرهدر به
.دربرميگيرد
مخصوصا.است بوده نگرش طرز نوع اين براي شروعي نقطه كافمن كار
آن بر حاكم فضايي دلالتهاي بر هم و معنايي انتظام بر هم او اينكه
طور به افراد اجتماعي متن در كه ميكند استدلال او.داشتهاست اشاره
پوشيدن ، لباس سبك غيركلامي ، و كلامي ابزارهاي طريق از يكديگر مداومبا
به و هستند ارتباط در است ، كرده احاطه را آنها كه كالاهايي و خانهها
طرف از.بگذارند اثر ديگران بر تا ميكنند سعي افراد همزمان طور
كنش آنها با كه هستند افرادي از اطلاعات جستجوي در نيز ديگران ديگر ،
مفهومسازي و كلي وجهنظرهاي پايگاه ، درباره اطلاعاتي:دارند متقابل
چه با و چگونه كهافراد ميدهند نشان اطلاعات اين كه دربارهخود
.باشند داشته متقابل كنش اشخاصي
كه ميكند فضايي محدوده بر توجهي قابل تاكيد كافمن ترتيب بدين
نكات از يكي اين بر علاوه.ميگيرد صورت آن در متقابل كنشهاي اين
انسانها فعاليت كه است اين دارد تاكيد آن بر كه ديگري اصلي
خورده گره افراد اجتماعي و شخصي زندگي با فضا اين و منطقهايميباشد
را فضا اين تا ميكند استفاده نمايشنامهاي تحليل ازايده وي.است
عمومي نمايش محل كه (Front Regiow) جلويي بينمناطق او.كند توصيف
پشت مناطق يا (Back Regiow) پشتي مناطق و است(Public display)
جلوي بين و.ميكند استفاده نيست ، دسترسي عمومقابل براي كه صحنهاي
برقرار ارتباط جامعهدار وپشتي بامناطقجلويي صحنه پشت و صحنه
.ميكند
.ميشود داده نمايش آن در افراد ظاهر كه هستند مناطقي جلويي مناطق
در و ميشود حفظ معاشرتها و آداب و دكورها رفتاري ، خاص كدهاي جاييكه
تا كرده حركت توجه مورد اهداف سمت به افراد كه است اينمكان
استانداردهاي با آنها متقابل كنش و كنش آيا كه نمايند اطمينانحاصل
هستند مناطقي پشتي ، مناطق برعكس.خير يا است منطبق قبولاجتماعي قابل
كه است مكان اين در.كند ترك را خود ظاهري رفتار فردميتواند كه
ظاهر فرد وخود ميشود گذاشته كنار موقتي طور به گفتوگوهايرسمي
در.كند پيروي اجتماعي رفتارهاي مسلط هنجارهاي اينكهاز بدون ميشود
:ميشود مطرح نكته چهار اينجا
دو پشتي و جلويي مناطق فعاليتهاي ميكند مطرح كافمن كه همانگونه 1ـ
اظهار كه همانطور دارند بستگي يكديگر به و هستند سكه يك روي
:ميدارد
مناطق از و است جريان در يا ميكند بروز افراد ظاهر جلويي مناطق در
رفتار اما.است ارتباط در ظاهر با كه ميگيرد صورت كنشهايي پشتي
.نميشود ديده آن در ظاهري
تا كنند سازماندهي را خود فعاليتهاي نحوي به است ممكن افراد -2
آن نمايش با كار محل در نمايشخود مثال براي.كنند حفظ را خود ظاهر
برخورد هم با محدوده دو اين كه هنگامي.است متفاوت مسكوني درمنزل
.ميآيد بوجود ظهورخود براي بغرنجي و خاص ترتيبات پيداميكنند
مناطق با صحنه جلوي رفتار و پشتي مناطق با صحنه پشت همكاريرفتار
وقتي مثال براي.باشد داشته لازم را سريعي سازگاري ممكناست جلويي
.ميآيد ديگري مكان به خود كار محل از شامخوردن براي رئيسي
و فعاليتها ميان ارتباط زمينه در نكته سومين به را ما مطلب اين
كمك به پشتي و جلويي مناطق از گافمن ايده.ميدهد سوق مناطق
دارد وجود نكته دو اينجا در.است شده گرفته بكار تشبيهنمايشنامهاي
تقسيم پشتي و جلويي منطقه به است ممكن اجتماعي مكان يك اينكه اول
پشت و صحنه جلوي فعاليتهاي است ممكن اجتماعي مكان زمان همان در.شود
روز طول در است ممكن مسكوني منزل يك يا خيابان يك.گيرد شكل صحنه
صحنه پشت فعاليتهاي نيز زماني در و باشد داشته را جلويي فعاليتهاي
از برخي براي كه چيزي است ممكن اينكه مشابهي بطور گيرد صورت آن در
ديگران براي زمان همان در است ممكن شود محسوب جلويي فعاليت افراد
.باشد داشته را صحنه پشت موفقيت
و وضعيتجلويي كافمن نظر از.است ارتباط در نكته دومين با امر اين
يا و دروني دائمي ، استحالت ممكن رفتار يك يا اجتماعي مكان يك پشتي
و قدرت روابط نتيجه پشتي و جلويي منطقه وضعيت.باشد نداشته روحي
در گروهها و افراد از طرفهاي دو نظارت با همواره و است اجتماع
ساخته اجتماعي شكل به پشتي و جلويي مناطق وضعيت بنابراين است ارتباط
مقاومتها و مبارزات بحران ، شرايط تحت فرد ، وقتي دليل بهمين.است شده
اقتصادي قدرت تمركز گسترده فرايندهاي كه وضعيتي مانند ميگيرد ، قرار
را خود رفتار و نمايد تحليل را شرايط دائما بايد دارد وجود سياسي و
.كند تنظيم
افراد درك ارتباط چگونگي كه چرا است اهميت داراي نيز نكته چهارمين
امر اين.ميدهد نشان اجتماعي بهتر ساختارهاي با را آنها وتنشهاي
طبقات طريق از را پشتي و جلويي مناطق وضعيت اجتماعي شكلگيري بارديگر
گافمن كه گفت ميتوان.ميكند اشاره فرمانبري و فرماندهي وگروههاي
قبول قابل معاشرتهاي و آداب و رفتاري كدهاي شكلگيري بهچگونگي
اينكه ضمن ميماند باقي خرد سطح در او ديدگاه حال اين با.اشارهميكند
.ميشود روبرو خود زندگي طول در معدودي افراد تعداد با فردنسبتا هر
بيمارستانهاي در بيماران درماني مختلف شيوههاي كافمن مثال براي
از قادرند كه ميدهد ، آنهايي قرار هم برابر در را وعمومي خصوصي
در را خود بودن خاص حالت ميتوانند كنند ، خصوصياستفاده بيمارستان
كه كنند احساس است ممكن درآمد كم افرادجداگانهنگاهدارند اتاقهاي
ميتوانند وقتي تنها و گرفته قرار تجاوز مورد شخصيآنها و فضايي هويت
رسيده بيماري پاياني مراحل به كه نمايند حفظ خودرا بودن خصوصي حالت
چگونگي درباره نميكند گفتگو آن مورد در او مسئلهايكه بهرحال.باشند
عمومي بهداشتي منابع به دسترسي چگونگي و فرايندهايوسيعتر تاثيرپذيري
مانند بسته نهادهاي به معطوف كافمن بحث لذا.دسترساست در خصوصي يا
.ميشود زندانها روانيو بيمارستانهاي
مفهوم.ميكند اشاره آن به اينجا در كافمن كه كليدي مسئله
در منظم و متوالي بيش و كم تغييرات اينها.است اخلاقي نشانههاي
و شغلي رسمي ساختهاي تاثير تحت كه است افراد طبقاتيا زندگي
نظر ازدارند قرار خصوصي موسسات و دولتي مانندنهادهاي سازمانهايي
تصور نمايانگر كه است اين اخلاقي اصليدربارهنشانههاي نكته گافمن
از (پايينتر و بالاتر طبقه افرد شامل) ديگران وتصور خودشان از افراد
.مينامد اخلاقي رانشانههاي اخلاقي ارزيابيهاي نتيجهاين.ميباشد آنها
ديگر مهم نكته.است اجتماعي پيشرفت و تحرك از تعميميافته شكل يك كه
و رسمي سازمانهاي بررسي طريق از سادگي به اينكهنشانههاياخلاقي
بررسي طريق از آن درك و نيست بررسي نهادهاقابل در موجود قوانين
افراد كه است امكانپذير ارزشهايي و زبان ، مفاهيم يعني معنايي انتظام
.ميبرند بكار ارزيابيديگران در و خود نمايش در
جديد روانشناسي عنوان تحت نيز ديگران و (HARRE)هري كار
اجتماعي روانشناسي دارد سعي او.دارد كافمن كار با شباهتهاينزديكي
اجتماعي ساختهاي فشار زير را افراد كنش وي.كند رامطرح واقعگرا
واكنشهاي با و هستند فعال ساخت اين در افراد است ومعتقد ميكند بررسي
افراد شرايط اين تحت.ميسازند ديگران با ارتباط در خودرا زندگي خود
دو ديدگاه اين در.كنند انتخاب خود را خود رابطه افرادطرف مختارند
order) عملي انتظام يك اينكه اولدارد وجود ومهم جداگانه مشخصه
شامل را توليدمثل و بقاء اساسي فرايندهاي داردكه وجود (Practical
و شخصي جنبههاي كه دارد وجود معنايي يكانتظام دوم درجه در و ميشود
.دارد نظر در شخصي اعتبار و خود بهشكلگيري توجه با را اجتماعي زندگي
مادي و زيستي موارد بر مستقيما كه بينفعاليتهايعملي هري بنابراين
بعنوان خود نمايش به مستقيما كه وفعاليتهايمعنايي ميشود منتهي
اين او نظر از ميشود ، قائل تميز است ، قابلاحترام و عقلايي كه موجودي
.است ويژهاي اهميت داراي معاصر غربي درجامعه كه است معنايي انتظام
زندگي مسلط مشغولي دل كه ميدارد اظهار باكافمن صدا هم ديگر بار وي
و حيثيت و افتخار شناخت ، نگاهداري همانافراگيري ، انسانها اجتماعي
.ديگراناست نقطهنظر از اعتبار
براي كه ميدارد اظهار معنايي انتظام بر تاكيد با بدينترتيب هري
انتظام كه است معنايي انتظام اين زمانها اكثريت در و افراد اكثريت
مفهومانسان از سپس.است مسلط آن بر و ميدهد شكل آنهارا عملي
و اشياء زبان ، خلق در انساني افراد يعني صحبتميكند معمارگونه
اجتماعي ساختهاي از را خود شناخت تا هستند فعالانهدرگير بطور نظريهها
شكل را انساني كنشهاي تفاسير ، و نمادها اين.نشاندهند فرايندها و
كه اجتماعي فرايندهاي و ساختها بر نوبه به نيز همينكنشها كه ميدهند
كه ميآورند بوجود را نشانههايي و ميگذارند هستنداثر آن از جزيي
.ميشوند جامعهتفسير اعضا ساير بوسيله
بوجود فعالي افراد از جامعه كه است اين جديد روانشناسي اصلي نكته
كنش مكتب به ترتيب بدين و ميباشند نيز جامعه تاثير تحت كه آمده
نتيجه را اجتماعي ساختارهاي كه تحليلي.ميشود نزديك نمادي متقابل
.ميكنند پيدا مطابقت آنها با كه ميداند نقشهايي و افراد شدن اجتماعي
ميد هربرت جورج نوشتههاي خاصه شيكاگو مكتب در ريشه تفكر شيوه اين
اهميت آن براي ديگران و هري كه متقابل كنش شكلدارد (G.H.Mead)
نياز معمول بطور نيز مكالمه البته.است مكالمه.هستند قائل محوري
اتفاق چهره به چهره ارتباطات آن در كه دارد فيزيكي فضاي يك به
و فرد آگاهيهاي بر تاثير جهت ديگران و هري نظريه در لذا.بيفتد
جمعي به عمومي سمت از (ارتباطات ديگر اشكال و زبان شكل به) آن نمايش
يك در زبان و فردي آگاهيهاي سيكلي جريان يك طي كه است فرد سپس و
جهت لذاميگذارد اثر جمعي و عمومي سطح طرف به خورد باز فرايند
آن تكرار و چهارم و سوم سپس و دوم به اول ربع از شماي 11 در تاثير
.ميباشد سيكلي شكل به
مطابقت خود اصلي هدف به توجه با را جهت اين بتوانيم اينكه براي
و ميكنند ملاقات اجتماعي مكان در را يكديگر افراد كه بگوييم دهيمبايد
ميشوند وارد عاميانه گفتگوهاي اين در موثري بطور مكاني فضاياجتماعي
اين بخواهيم اگر و.ميسازند را آنها فردي هويتهاي و گفتگويشخصي و
متوجه سازيم مرتبط مكاني اجتماعي فضاي زمينه در خود بابحث را مطالب
رابطه يك در اجتماعي هويت و زبان و فردي آگاهيهاي شدكه خواهيم
.دارند قرار افراد زندگي متناجتماعي با ديالكتيكي
و است فرد بر اندازه از بيش تاكيد روانشناسي مشكلات از يكي لذا
تشكيل افرادي از بلكه نيست ، اجتماعي واقع در جامعه كه پيشفرض اين
است روانشناختي يا زيستي كارهاي و ساز از صرفا آنها كنشهاي يافتهكه
جمله از اجتماعي متن در كارها و ساز اين كه است حالي ايندر و
بعنوان فرد بر تاكيد ترتيب بدين.ميشوند درك ياموسسات و خانواده
جامعه محصول همزمان بطور انساني عملكرد كه ميشود اجتماعيباعث موجودي
آن و ميگرديم باز اخلاقي مفهومنشانههاي به حال.آنباشد سازنده هم و
ديگران كه عقايدي با دارد خود درباره فرد كه ميانعقايدي اينكه
اجتماعي تغييرات اعظم قسمت و دارد وجود اساسي دارندتفاوت او درباره
.ميآيد تنشبوجود اين از
در متقابل كنش فرايندهاي كردهاند ، مطرح كافمن و هري كه همانطور
در فردي رفتار اينكه مهمتر و ميافتد اتفاق اجتماعي و فيزيكي محيط
فردي رفتار بلكه نميافتد اتفاق شده تعيين قبل از اجتماعي شرايط
هستند افراد اين كه چرا دهد ، تغيير يا و بسازد را اينشرايط ميتواند
.ميكنند عمل اساس آن بر و ميكنند مشخص را يكديگرمعاني براي كه
دارد ادامه