پنجم ، شماره 1230 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 14 دوشنبه 25
|
|
صهيونيسم تكوين در جهاني سرمايهداري نقش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كه دادهاند انتشار خارج جهان در استعمار ايادي:صدر موسي امام
و است اين از غير آنكهحقيقت حال...است اصلييهوديان سرزمين فلسطين
.املاكاعرابند و اراضي غاصب و يهوديانمتجاوز و صاحبخانه مردمفلسطين
:اشاره
پايگاهاقتصادي ، و خاستگاه كه استاستعماري جرياني صهيونيسم ،
كه نشانميدهد تاريخي مطالعات.خاصيدارد فرهنگي و سياسي
جهاني سرمايهداري و بوده صهيونيستها اساسياعتقاد اصل نژادپرستي
تكيهبر نيز لحاظفرهنگي به.ميسازد را آن اقتصادي خاستگاه
دربعد همچنين.ميباشد جريان اوليهاين ويژگيهاي از اخلاقياتغيرانساني
انجام استكبار باحمايت كه خشونت بر است صهيونيسممبتني حيات سياسي ،
و خصوصيات مورد متقندر است تحقيقي حاضر مقاله.ميگيرد
.حاضر عصر در ويژگيهايصهيونيسم
مقالات سرويس
باقريان مهدي
دموكراسيبرخورد و اخلاقي نژادي ، مذهبي ، تاريخي ، حقوقي ، بررسي
:اسرائيل و اعراب
آوارگييهوديان آغاز از يعني قرن ، تاريخي ، تقريبا19 لحاظ از:يكم
از بيتالمقدس قرن 19 ، تقريبا تا ميلادي قرن دراولين روميها بهوسيله
رابايد اسرائيليها وسيله به اشغالفلسطين (1).بود خالي وجوديهوديان
از قبل ازسال 587 زيرا.آورد بهحساب اينكشور تاريخ در مهمي حادثه
يعني قرن 20 تا يافت فلسطينخاتمه در يهودي حكومت هنگاميكه ميلاد ،
بهوسيله سپس مشركين ، بهوسيله فلسطينابتدا قرن چهار و بيست درخلال
اعتقاد به (2).است ميشده اداره مسلمانان بدست سرانجام و مسيحيان
اينمنطقه بومي تمام به عربفلسطين مردم رودنسون پرفسورماكسيم
سيونام لرد(3).است ناگسستني باسرزمينشان پيوندشان و بودهاند
را سرزمين اين يهوديان.نيست يهوديان اصلي وطن فلسطين كه كرد اعلام
اكنونآشكارا كه را آن هرگز و آوردند دست به بيرحمانه كشتار يك از پس
امل ، جنبش صدر ، بنيانگذار موسي امام (4).متصرفنشدند ميكنند درخواست
كه دادهاند انتشار جهانخارج در استعمار ايادي:چنينميگويد
جهانيهوديان ممالك از بسياري درنظر است ، يهوديان اصلي فلسطينسرزمين
حال و شدهاند مزاحمشناخته عنوان به فلسطين ومردم خانه صاحب عنوان به
و يهوديانمتجاوز و صاحبخانه مردمفلسطين و است اين از غير آنكهحقيقت
اين بومي تمام به فلسطين مردم لذا (5).املاكاعرابند و اراضي غاصب
شمال ، تركان مغولها ، به نژادشان كه يهوديان و بودهاند منطقه
پس تشكيلدادند ، را خزر دولت فنلانديهاميرسد ، و خزر درياي ساكنانشمال
و كردند مهاجرت فلسطين به كشورها و دولتها بهوسيله پراكندگي از
حضرت اعقاب از و سامي كه يهوديان از دوم دسته يعني.ميباشند غيرسامي
با نژادي ازنظر ارتباطي هيچگونه هستند (ع)يعقوب حضرت و (ع)ابراهيم
عرب جامعهشناسي ديدگاه از).نداشتهاند اسرائيل ساكن يهوديان
.(مسلمان
سياستمدار رينخ ، ژوزف عقيده به نژادي ، لحاظ از:دوم
فقطمقدار و نيستند وابسته بهنژادي امروز يهوديان يهوديالاصل ، فرانسوي
و قومگرايي مساله (6).دارند پيوند بافلسطين آنها از كمي خيلي
و ليبرالها دوستان ، بشر ابتدا و صهيونيسم نژادپرستي
(7)نبود ساخته دستشان از كاري اما كردند ، انترناسيوناليستهاكشف
يكپراكندگي در ديگر اقوام و قومخزر شدن يهودي و بردگان يهوديسازي
.تبديلكرد متناظري نژادي بهمعجون را يهوديان طولاني
كهيهوديان ميكنند ثابت را ما اينادعاي صحت محض علمي پژوهشهاي
قديمالايام از اعرابفلسطين آنكه از گذشته و يكدستينيستند فعلينژاد
كشورسكونت در آن از رفتنشان پساز و فلسطين در يهوديان ازظهور پيش و
كوه به دربازگشت يهوديان حق و فلسطين به شوقصهيونيستي.داشتهاند
اسرائيل اگوداث(8)نيست اضافه و خرافه جز چيزي قدس ، يا صهيون ،
انگليس مجلس يهودي نمايندگان ، اتحاديه(صهيوني نهضت مخالف روحانيت)
و نهضتنژادي يك را صهيوني نهضت انگليس در يهود ومجمع
تمايز وجه:ميگفت روحانيونيهودي رئيس.ناسيوناليستيميدانستند
(9).مليت نه است يهودمذهب
انگليس رئيسمجمع مه 1917متفيور در 24ماه مذهبي ، لحاظ از:سوم
در مجلسانگليس يهودي اتحاديهنمايندگان رئيس والكساندر يهود و
.اعتراضكردند علنا اقداماتصهيوني ، به نسبت تايمزلندن روزنامه
سازش مذهبي جنبه با هيچوجه به سياسي عمليات كه داشتند اظهار آنها
و غيرثابتنژادي و سست مباني بر غيرمذهبي مليت بناگذاردن و ندارد
در آن ساختن محصور و است مذهبي و معنوي جنبه هرگونه فاقد همخوني ،
يهود ملت بازماندگان اميدهاييكه و آمال ابطال موجب فلسطين ، سرزمين
ساير تمايلات و احساسات به نسبت ميباشندو كشور اين ساكن كهاكنون
و مجلس اتحاديهنمايندگان مشترك كميته لذا.شد خواهد دارند يهوديها
شديدا را صهيوني پيشنهادهاينهضت يهود ، و مجمعانگليس
:سال 1969گفت در اسرائيل پارلمان عضو اونري يوري (10).مينمايند رد
مذهب ضد حتي و لامذهب اسرائيليهاي وسيع اكثريت مانند كساني كمتر
تمامي ريشه تا برآناست (مخفي حزب) ماسونيسم لذا (11).ميباشند
براساس.بكند زمين رااز كشورها و دولتها اخلاق ، اديان ،
تز با كشتارهاستو و جدالها و اصليجنگها عامل دين:اعتقادماسونيسم
حقايق تحريف و جعلقانون با و رفت ، مذهب بهجنگ بايد مذهب آزادي
.كرد يكسره دينرا كار بايد ديني ، ودستورات
ادراك چيزي جهاني اخلاق از اخلاقي ، صهيونيستها ، جهت از:چهارم
افراد ، كردن بدنام از خود اهداف به رسيدن براي آنها (12)نكردهاند
ابايي هيچ ضدانساني اعمال و ترور كشتار ، كردن ، آواره بهتان ، تهمت ،
مردم از برخي تا 1967 سالهاي 1956 فاصله در.ندارند و نداشته
به يهود ودموكراسي يهود شعارهايملت كه بودند شده متوجه (يهود)
بيش خدعهاي بودند ، كرده تبليغ اشكول يالوي بنگورين كه صورتي آن
نژاد و ملت اصطلاح به دل در ملي و تبعيضاتنژادي به و نبوده
جهاني كتابيهودي صفحه 163 در فورد هنري(13).است شده بنياسرائيل
باشد ، يهودي هرجا كه مسئلهاينجاست:مينويسد مشكلهجهان يگانه
اخلاق ميكوشدتا خودش سهم به يهودي است ، هر فراوان نيز اخلاقي مشكل
اين شود مستولي آنها روح و مغز بر راه اين واز كند فاسد را ملتها
كرده بروز آمريكا سينماهاي و تئاترها در موحش صورت به شكل
(14).است
هم رابه خانواده تشكيلات آنكهبتوانيم ، براي:ميگويد ماسونيسم
بيدين ، نسلكاملا يك و زده لگد اخلاقي بهاصول است لازم بزنيم ،
نظر به مشكل اول نظر در كار اين البته.كنيم تربيت بيناموس ، بياخلاق
از است بشر طبيعي و فطري ولااباليگري شهوات به ميل چون ولي ميرسد
(15).نباشد مشكل هم چندان شايد جهت اين
مخالف صهيونيستيرا نهضت دموكراسي ، مايرسلزبرگر ، لحاظ از:پنجم
هر ساكنين كه ايناست دموكراسي معناي:است وگفته دانسته دموكراسي
حقرا اين اگر و باشند ، داشته خودرا قدرت حفظ و قوانين حقانتخاب كشور
فلسطين كهدر دولتي وضع به توجه با صهيونيستيبدهيم ، نهضت به منحصرا
اقدام ، اين عملي معناي.كردهايم ابطال را اصولدموكراسي دارد ، وجود
و خودمختاري ، حكومت حق از آنها ساختن محروم و فلسطين ساكنين اختناق
يا ديده را فلسطين شايد كه است خارجي افراد هوسهاي و تمايلات اجراي
قواعد و دموكراسي از پوششي با اسرائيل ظاهري ساخت.باشند نديده
و تجاوز براساس حكومتي آن باطن در اما است شده تزئين آن بازي
(16)...دارد وجود خشونت و تبعيضنژادي
سهگانهسازمان معتبر اسناد مواد مفادو طبق حقوقي ، لحاظ از:ششم
(1948) بشر حقوق جهاني اعلاميه ،(1945) ملل منشورسازمان يعني:ملل
در اسرائيل حضور ماهيت و موجوديت ،(1949) ژنو چهارگانه معاهدات و
ديوان سابق رئيس پاسدوان ژول.ميباشد غيرمشروع اشغالي سرزمينهاي
دلخواه بطور ندارد حق حكومتي هيچ:مينويسد چنين دادگستري بينالمللي
توسعه كشورها و ملتها ساير موجوديت قيمت رابه خود شايستگي و صلاحيت
قلمرو براي جز به را بريتانيا دولت صلاحيت بينالمللي حقوق.دهد
رسميت به ملتش و تبعه به نسبت و انگلستان خود حكومتي
(17).نميشناسد
ميدهد تام اختيار نظامي فرماندهان به صهيونيستها ، استثنايي قوانين
از دادخواست قوانين ، اين طبقبدهند انجام ميخواهد دلشان هركاري كه
به) سال 1951 از عملا استثناء ، قانون.نميشود پذيرفته شخصي هيچ
اين و.است نيامده در اجرا مرحله به يهوديان باره در (ارتش وسيله
مدني و حقوقي مواد با صهيونيسم آشكار سرپيچي و عناد نشانگر تناقض ،
ژنو چهارگانه معاهدات و بشر حقوق جهاني اعلاميه ملل ، سازمان منشور
بر انگليسيها اول ، را استثناها قوانين كه است توضيح به لازم.ميباشد
اعراب عليه بر را آن يهوديان اكنون ، و ميكردند استفاده يهوديان عليه
.ميگيرند بهكار
با جهاني سرمايهداري زنجيريارتباط و تدريجي پروسههاي
:صهيونيسم
;يهوديت الهي و جنبههايتوحيدي نزول و (ع)موسي -1
پادشاهي دوره در جهاني سرمايهداري ناموفق و ناكام تلاشهاي -2
;عثماني امپراتوري پادشاه عبدالحميد ،
;يهودي گروههاي اولين تشكيل جهانياز سرمايهگذاري مساعدت -3
در كنگرهيهود اولين تشكيل از سرمايهداريجهاني مساعدت پروسه -4
;فلسطين داخل اراضي خريد براي يهودي شركت تاسيس و سوئيس بال
يهود دولت بهتشكيل نسبت جهاني بيشائبهسرمايهداري توجه پروسه -5
;رژيمصهيونيستي اقتصادي و مالي تقويتبنيه و
در و جهاني سرمايهداري اقتصادي و كمكهايمالي استمرار و ادامه -6
!اسرائيل بقايدولت و موقعيت تثبيت جهت به آنآمريكا ، راس
...اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، اقدامات و زندگي مرور با -11
و شكنجهها و ميباختند جان عقيده پاي در كه كساني -نخستين يهوديان
تمايلات دستخوش ايشان دريافتكه ميتوان -مينمودند تحمل مشقتها
بسانكوه ، دشمنان مقابل در و مادينبوده و نفساني شوم وخواستههاي
ثروت ، و پول هيچچيز ، نه.ميدادند نشان خود حميتاز و شجاعت و پايمردي
ابرام و اصرار رااز آنان مادي ، زندگي وفشارهاي تنگناها نه و
ديري.نميداشت باز انساني الهيو نواهي و اوامر و برانجامفرايض
وفلسفه يوناني فولكلور و نفوذفرهنگ و ورود با كه نپائيد
و باخت را واقعيخود رنگ چيز همه فرهنگيهوديت ، حوزه در افلاطوني
كتابحكمت.نمود چهره كليمي آئين سيماي در لامذهب يكموجود صورت به
نزول به رو الهي جنبههاي و يهود دين خودباختگي از نمونهاي سليماني
تكيه تورات برجاي (ميشنا و گمارا -شفاهي توراي) كتابتلمود.است آن
.داد ارائه جهان به يهود مذهب از نادرستي تفسيرهاي و زد
ورودناميمون با يعني ابتدا ازهمان كه ديد خواهيم سان ، بدين
و منحرف يهوديان واوهام افكار در يهوديت بهحوزه يوناني فرهنگ
گرايي ، تجاوز ، مادي دنياطلبي ، توسعهطلبي ، طلبي ، عافيت ;زرمدار
جزء و كرده تحريفرخنه و حيله و مكر سرزمينها ، اشغال و اراضي غصب
.بود گشته حياتآنها لاينفك
كوه به الواحدهگانه آوردن براي (ع)كهموسي زماني:مينويسد تاريخ
را هارون قوم ، شد متوجه كشيد طول روز چهل كه بازگشت از پس بود ، رفته
موسي مينمايد پرستش را سامري طلايي گوساله و كرده تهديد و فريفته
قرار وسرزنش عتاب مورد را هارون و زد برزمين را الواح و شد خشمگين
به اما بود ، بيابانهاسرگردان در سال چهل خاطرنافرماني به قوم.داد
(18).ابايينداشت تجاوز و غارت از شهريميرسيد ، هر
در ارادهخداوند و فرمان به و بيتالمقدسنرسيد به هرگز يهود قوم
روزبهروز قوم همانزمان ، از.شد متوقف دراردن شطيم سرزمين
با ((ع)موسي جانشين) يوشعبننون آنگاه.گشت عاصيتر متجاوزترو
را كودكان و زنان و مردان تمام و شد ، وارد اريحا شهر به عهد تابوت
شدن پيدا و وعاي شهراريحا حفاريهاي در.گذراند شمشير دم از
يوشع ، حمله زمان در شهر دو اين كه شده ثابت سوخته ، سفال قطعه صدهزار
بنياسرائيل قوم كه بود شهر اين در و سوختهاند ميلاد از قبل قرن 15 در
هتك و چپاول و غارت به دست و كرد فراموش را موسي ساله چهل نصايح
كرده غارت را وحبرون شهرهايلبنه ، لاخيش ، عجلون (19)زد نواميس
بنياسرائيل قوم آنگاه.گذراندند شمشير دم از را مردمان تمامي و
مغلوب را اقوام تمام و كردند تقسيم خود بين قرعه حكم به را سرزمينها
(20)...ساختند خود
و سخترو ايشانبنياسرائيل پسران و:آمدهاست نبي كتابحزقيال در
بگويي ايشان به تا ميفرستم ايشان رانزد تو من و هستند قسيالقلب
فتنه خاندان زيرا بشنوند ، اگر ايشان و.ميفرمايد چنين خداونديهوه
يقينا...هست ايشان ميان در نبي كه دانست خواهند ميباشند ، انگيز
ميگرفتند گوش تو به ميفرستادم (بنياسرائيل غير) آنها نزد را تو اگر
مرا نميخواهند كه زيرا بشنوند را تو نميخواهند اسرائيل خاندان اما
قسيالقلب و پيشاني سخت اسرائيل خاندان تمامي چونكه بشنوند
(21).هستند
عبرانيها توسعهطلبي و تجاوز و غارتگري ثروت ، و بهزر توجه سابقه -
(مسيح ميلاد از سالپيش هزار دو) دورهحاكميتحيتيها به (بنياسرائيل)
.برميگردد
و عبري قوم هجوم مقابل در فرمانروايانكنعان ، از يكي هيپا عبد
فرعون) ازاخناتون بارها اراضي ، و سرزمينها وسقوط شاه ممالك غارت
ممالكشاه همه (عبري) هيبري قوم.بود كرده نيرو اعزام درخواست(مصر
صورتي در سقوطميكند ، ايشان دست به سرزمينها اين و ميكنند ، غارت را
به قطعي عبريها دست به اراضيشاه سقوط نشود ، فرستاده كمكي نيروهاي كه
(22).ميرسد نظر
الاولي الحضارات تاريخ في كتاباليهود در فرانسوي گوستاولوبون -
بايد كنيم ، خلاصه كلمه درچند را يهود صفات بخواهيم اگرما:مينويسد
شهرها داخل جنگل ، از تازه كه هستند انسانهايي مانند يهود:بگوئيم
روي مردم پستترين بودند ، چون بيبهره انساني صفات از هميشه و شدهاند
و سفاك وحشي ، مردمي بنياسرائيلهميشه...ميكنند زمينزندگي
خودحكومت كشورهاي بر آنها خود زمانيكه در حتي و بوده بيغيرت
جنگ داخل برنداشتهاند ، بيپروا دست خود ازسفاكي هم باز ميكردند ،
پناه بياساس و غيرانساني خيالات مشت يك به درآيند ، پاي از چون و شده
نميتوان يهود حيوانات و يهود ، ميان فرقي هيچ آنكه خلاصهميبرند
(23).گذاشت
و سرنيزه و دروغ:است آمده يهود كتابزعماي پنج و يك شماره در -
خانهاي هر در را وحسد كينهتوزي و دشمني بذر است ، ما شعار يگانه خدعه
غيره و قبيلهاي تعصباتمذهبي ، از زمينه اين ودر كاشته
.استفادهميكنيم
نشانگرسابقه مذكور ، تاريخي وپراكنده مستند نمونههاي و موارد
زرمداري ، تكاثر ، لااباليگري ، غارتگري ، تحريف ، تجاوز ، تاريخي
بوده بنياسرائيل بدست اراضي و سرزمينها سقوط و ممالك غارت رباخواري ،
.است
دارد ادامه