پنجم ، شماره 1230 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 14 دوشنبه 25
|
|
تكامل قانونمندي سالم شهروند شهرسالم ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يونان خردباور فيلسوف دمكريتوس مسيح ، ميلاد از پيش سده چهار از فراتر
بيش رود ، يك در:ناايستاگفت جهان شونده دگرگون توصيفمنش در باستان
رالحظه رودخانه و ميگذرند آبهاپيوسته زيرا كرد شنا نميشود يكبار از
بزرگترين تا ذراتبنيادين از دگرگوني ، فرايند.ميدهند تغيير لحظه به
به رو پديدههايش ، باهمه را جهان و ميگيرد دربر سيارههارا
.ميبرد (تكامل)فرازپويي
و بركنارنيست واقعيتي چنين از فرهنگينيز (ديناميسم) پويايي قانون
ديد بايد اينصورت در جز.دارد تكامل جانب رويدر همواره منظومه اين
ميخورد؟ آب كجا از مشكل و چگونهاست اجتماعي كاركردقانونمنديهاي
و بسياركندپو روندي اخير دهههاي تا ديرباز از اما ايران شهري جامعه
بسيار برخيزمينهها در آن فرهنگي ودستاوردهاي پيموده را نرمآهنگ
خانم ازسفرنامه بخشي واگويه شايد.است ناچيزبوده و اندكشمار
كذايي تاجگذاري درهنگامه كه اروپايي نويسنده و وستشاعر ويتاسكويل
...:باشد استدلالي چنين نمونهنماي و مصداق بود آمده ايران رضاشاهبه
اين فرسنگاز صدها ميتوان است ، من زيرنظر كه جاده سه اين از يك درهر
دركار جوابي و سئوال يا بازرسي اينكه پيمودبدون راه سو آن از يا سو
هرچه تا بكن هرچهميخواهي:ميشود خلاصه اين رانندگيدر آيين.باشد
.است آزاد براند جاده ازخط بيرون بخواهد كسي اگر پيشبروي تندتر
موشكافانهكشورهاي انضباط و نظم حسرت ، به با گاه و عصبانيت با آدم ، گاه
...ميانديشد اروپايي
(ص 107 توكلي ، مهران ترجمه وست ، سكويل ويتا تهران ، مسافر)
آمده چه كشور اين ترافيكي فرهنگ سر بر فراموشي سالهاي آن در براستي
است؟ شده سقوطي و چنانسراشيبي دستخوش كه است
طرح اجراي رانندگي و مسئولانراهنمايي كه اما ، چندروزه اين در
در نهادن گام و پياده عابر خط روي خودروها توقف ممنوعيت
چشم.كردهاند آغاز مجدانه خيابانهارا در آمد و رفت مسيرساماندهي
مجريان به بردهاند رنج آشفتگي اين از دراز ساليان كه همهشهرونداني
چگونه اجتماعي بزرگ آزمون و تجربه اين پس از تا شده دوخته قانون
شهر يك فرهيخته ساحتساكنان به بيحرمتي و وديوقانونشكني برميآيند
.ميكشند بهبند راچگونه سالم