پنجم ، شماره 1231 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 15 سهشنبه 26
|
|
انگليسي فيلمبيمار نقد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
انگليسي فيلمبيمار از نمايي
فيلم بهانهنمايش به خود ، امسال شماره نهمين در اشپيگل هفتهنامه
چاپ به فيلم اين تحسين در آلمان ، مطلبي سينماهاي در انگليسي بيمار
.است رسانده
حضور از نوشتهشده ، اسكار برگزيدگان اعلام از قبل كه مطلب اين
.ميدهد برلينخبر جشنواره در فيلم موفقيتآميز
به ديگر جهاني كهاز پرقدرت شهابي مانند فيلم اين:مينويسد اشپيگل
.درخشيد جشنواره اين در بود ، كرده گم را راهش برلين طرف
اين نبض (فاينس بازيرالف با) آلماسي لازلو كنت تدريجي و طولاني مرگ
-غيرمنتظرهايي طرز به را تماشاچي فيلم.است غمانگيز و طولاني فيلم
.ميكشاند خود دنبال به و مجذوب -يكسراب مانند
به و چشمانش تماشاچيبه بالاخره فيلم ، شروع از بعد ساعت يك تقريبا
.ميكند اعتماد انگليسي فيلمبيمار
وفوقالعادهاش ، رمانتيك لحن با و هوشمندي و مهارت با فيلم اين
آنتوني فيلم اين كه طوري ميدهد ، به قرار تاثير تحت را تماشاچي
مواجه استقبال با برلين جشنواره در سالهانگليسي ، كارگردان 42 مينگلا ،
.شد
نكتهاي خود اين كه) ;دارد قهرمان يك تنها انگليسي فيلمبيمار
رويدادهاي و زمان دو مكان ، دو بين فيلم اماكنت (است سوالبرانگيز
جنگ شروع از قبل كمي سي ، دهه پايان در.است شده تقسيم ديگري جانبي
يك ودرجه عالي لهجه داراي و منزوي مجارستاني يك كه كنت جهانيدوم
.ميكند كار و زندگي شمالآفريقا در كاشف گروهي همراه به است ، انگليسي
رفتاري با انگليسي يك او ميشود ، پيدا همكارجديد يك كله و سر روزي
(اسكاتتامس كريستين بازي با) كاترين همسرش و است وصميمي دوستانه
.اوست همراه
موفق كندولي دور خود از و بازگرداند را كاترين ميخواهد كنت
از جايي در.ميشوند يكديگرعلاقهمند به دو اين ميان اين درنميشود
بادهايي ميكند ، صحبت شمالي آفريقاي بادهاي درباره او براي كنت فيلم
.ميكنند دفاع خود از خنجر با آنها مقابل در كهكشاورزان
ميخواهد و است نقشهكش يك او.است گذاشته نام بادها اين روي كنت
هرچيز يا باشد باد خواه بخواند ، نام به دارد دوست كه را چيزهايي
از ميان اين در او كه است چيزي تنها كلام ونفوذ بيان قدرت.ديگر
.داد دستنخواهد
نام به كانادايي يكپرستار همراه به شده مصدوم كه كنت بعد ، سال چند
صومعه يك در است ، متفقين خدمت در كه (ژوليتبينوش بازي با) هانا
تمام تقريبا جنگ.ميشود داده نشان توسكانا در شده بمباران و متروك
هيچكس كه است افتاده كار از و سوخته سانحهاي اثر در كه كنتشده
به او.مينامند انگليسي رابيمار او خاطر همين به نميداند ، را نامش
باديهنشينها وسيله به و ميگيرد قرار گلوله هدف صحرا در كاترين همراه
پايان انتظار در كوتاه نفسهاي با مجروح ، كنت اكنونمييابد نجات
.است كارش
كاراواجي آگنت ميشوند ، ظاهر صومعه در هم ديگر شخصيت دو بين اين در
هندي كارشناس يك (اندروز ناون بازي با) كيپ و (دفسو ويلم بازي با)
.ميبندد دل پرستار هاناي به و ميكند خدمت ارتشانگليس در كه بمب
تاب جلو و بهعقب صومعه و صحرا ميان در زماني نظر از فيلم سراسر
.ميخورد
ميان در وگاه كنت ذهن درون به خارج از و گذشته به حال از فيلم
.دارد جريان او خاطرات دنياي
صحرا در طبلهايعربي ريتم با صومعه حياط در هانا قدمهاي طنين:مثلا
براي هانا توسط كه انتقام و دربارهخيانت قديمي داستاني و ميشود يكي
و وسيلهكاترين به كه حالي در -گذشته به برگشتي با -خواندهميشود كنت
رويداد اصل اينجا در.پايانميرسد به ميشود ، خوانده صحرايي كمپ در
از اقتباسي انگليسي بيمار.ندارد مكاناهميتي و زمان و است مرگ
.است كانادايي نويسنده اونداتي اثرمايكل عنوان همين با رماني
.است بسيارداشته همكاري كارگردان با هم فيلمنامه نوشتن در او
زبان با سراسر و است ، جنگ در انساني شوقهاي و رنجها درباره رمان اين
ميكند پهن را گوناگون افكار از سفرهاي رمان ، .است شده بازگو استعاره
نشان را موضوع فيلم ترتيب همين به.مينمايد ايجاد متنوع فضايي و
كمتري اطلاعات خاطر همين به.است شده حذف قسمتهايي فيلم در.ميدهد
به فيلم در واجي كارا و كيپ و هانا گذشته درباره كتاب به نسبت
مختلف اعمال از قوي جريان يك از فيلم آن جاي بهميشود داده تماشاچي
.است شده بدل مسحوركننده و بزرگ غمانگيز نمايش يك به و شده تشكيل
.لغات در نه تصاويرشگوياست در است ادبي اقتباس يك كه فيلم اين
اين بتواند كه باشد كسي همان درست آنتونيمينگلا ، كه نميرفت انتظار
.بياورد سينما پرده روي به را مشكل رمان
شناخته شخصيتي انگليس تلويزيون و تئاتر در نويسنده عنوان به مينگلا
-عنوانصادقانه با فيلمشرا اولين سال 1991 در او.است شده
اين.كرد كارگرداني را "Truly, Madly,Deeply" عميقا -ديوانهوار
صورت كهبه است مرده مردي درباره ماليخوليايي و شاد باداستاني فيلم
قدرت فيلم اين موضوع.بازميگردد غمگيناش و بيوه همسر زندگي به روح
.نمايشميدهد را عشق بيرحم
و ميدهد قرار دستمايه هم انگليسي دربيمار را موضوع اين مينگلا
.نوشتهام فيلم تصاوير در كه است چيزي همان درست اين;ميكند اذعان
اما.است شده مقايسه لين ديويد اثر عربستان فيلملارنس با فيلم اين
شخصيتهايش به لين.است بزرگش هنرپيشگان به متكي بيشتر لين فيلم
.مينگرد آنها به دوربين با انگار كه ميكند نگاه طوري
و دور آنها هم باز ميدهد ، نشان را آنها از درشتي تصوير وقتي حتي
و صميمي كاملا انگليسي بيمار آن عكس درست اما.غيرحقيقياند تقريبا
.ميشود حس شخصي
كرده رخنه روحشخصيتهايش و جسم درون به دردناكي طرز به فيلم اين
ستارههاي مانند نه ميروند راه زنان مانند درست زنان آن در.است
.سينما
نقشهها است داده بهاو كه قولي خاطر به و است شده كاترين كنتگرفتار
موضوعي اينجا در.ميشود خائن يك تبديلبه و ميفروشد آلمانيها به را
و كشورش به خيانت ميشود ، سياسي موضوعي به عاشقانهبدل و شخصي
.ميبرد رنج بابت اين از است مخفي مامور يك كه كاراواجي
را انگليسي فيلمبيمار كه است چيزهايي همان دقيقا نكات ، اين همه
.كردهاست تبديل استادانه اثري به