پنجم ، شماره 1231 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 15 سه‌شنبه 26
|
|
به‌مناسبت اسلامي انقلاب معظم رهبر پيام
ابراهيمي حج مناسك برگزاري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
انقلاب معظم رهبر خامنه‌اي..آيت‌ا حضرت:اسلامي جمهوري خبرگزاري تهران
صادر حج سياسي-عبادي عظيم كنگره برگزاري به‌مناسبت كه پيامي اسلامي‌در
جنبه زمينه در الهي فريضه اين گوناگون بررسي‌جنبه‌هاي ضمن كردند ،
اسلامي فرايض همه ميان در حج جنبه‌اجتماعي در:فرمودند آن اجتماعي
هيچ.است اسلامي امت واتحاد عزت و قدرت از مظهري زيرا بي‌همتاست ،
جهان و اسلامي درباره‌مسائل‌امت مسلمان آحاد به بدينسان ديگري فريضه
و به‌قدرت واقعيت ، و روحيه در را آنان و نمي‌آموزد عبرت و درس اسلام
سرچشمه‌اي بستن حج ، از بخش اين تعطيل.نمي‌كند نزديك وحدت و عزت
بدان نمي‌توانند ديگري رهگذر هيچ از كه است مسلمين روي به ازخيرات
.يابند دست
زير شرح به حج سياسي-عبادي عظيم كنگره به رهبري معظم مقام پيام متن
:است
الرحيم الرحمن الله بسم
الطاهرين آله و محمد سيدنا علي والسلام والصلوه العالمين رب الحمدلله
من اتخذوا و امنا و للناس مثابه البيت جعلنا واذ:الحكيم الله قال
بيتي طهرا ان اسمعيل و ابراهيم الي وعهدنا مصلي ابراهيم مقام
خدا خانه‌ي ديگر بار روزها السجود ، اين الركع و العاكفين و للطائفين
كعبه آن در جهان ازسراسر كه است شوقي و پرشور دلهاي عظيم خيل ميزبان
احديت ، خالص‌حضرت عبوديت سايه‌ي در كه ميليون‌هايي آمده‌اند ، گرد اميد
پيامبر خودقدمگاه اشك گلاب با كه چشم‌هايي مي‌كنند ، جمعيت و وحدت احساس
مجاهدان‌و و عليهم‌السلام خدا اولياء و آله و عليه صلي‌الله عظيم‌الشان
معنويت پرتو در هايي جان !مي‌دهند شستشو را اسلام بزرگان
و نورانيت السلام آلاف اله و عليه مصطفوي حريم‌تربت و بيت‌الله‌الحرام
را حاجت و نياز قافله‌ي كه دعابرافراشته‌اي به دست‌هاي مي‌يابند ، صفا
علاج طيب ، سراي در بر دردمنداني‌كه مي‌كنند ، بي‌نياز درگاه روانه‌ي
و نژاد ازهر همدرداني آن در و مي‌جويند را اسلام جهان مزمن دردهاي
كه مانده‌يي تنها ضعيفان مي‌يابند ، عالم گوشه‌ي هر از و رنگ و زبان
عظيم پيكره‌ي ديگر بار روزها اين.مي‌كنند عظمت و قدرت احساس درآنجا
دچار كه كساني چشم برابر در را خود شكوه و ابهت از اسلام‌نمايي امت
بيمناك را دشمنان و اميدوار را دوستان آنندمي‌گذارد ، از غفلت
.مي‌سازد
مي‌بخشد ، طراوت را افسرده‌يي دلهاي مي‌بارد ، تشنگان بر حكمت و رحمت ابر
.وامي‌دارد انديشيدن و شكفتن به را راكدي ومغزهاي
روزهاي و عيد روزهاي اسلامي امت و اسلام جهان براي روزها اين آري ،
حجاج بويژه و گيتي همه‌جاي در مسلمين كه وبجاست است ميعاد
مغتنم تعقل ، و تعبد براي را آن ولحظه‌هاي ساعت‌ها بيت‌الله‌الحرام
با يافته‌اند ، دست وزيارت حج گرانبهاي فرصت به آنان‌كه و بشمارند
براي تازه واراده‌يي تصميمي با و الهي حكمت و رحمت از پر دستاني ،
.بازگردند خويش ديار به اسلامي امت و خود آينده
جنبه‌ي دو هر آن در كه است فريضه‌يي بزرگترين حج ، ديني ، فرايض ميان در
.است شده گنجانيده نمايان ، شكلي به اجتماعي و فردي
از پيراستگي و نورانيت و صفا به رسيدن و تزكيه هدف ، فردي ، جنبه‌ي در
و متعال خداي با انس و معنوي خويشتن با فراغت و مادي زخارف‌بي‌ارزش
مستقيم صراط كه عبوديت به آدمي تا است حق حضرت به وتوسل تضرع و ذكر
.بردارد گام آن در و يابد است‌راه كمال سوي به الهي
كسي هرگاه كه است حدي به آزمايشگاه‌ها و فرصت‌ها تنوع بخش ، اين در
داشت ، خواهد گرانبها دستاوردي بي‌گمان ، كند عبور آن از وتدبر باتوجه
وقوف فرصت هروله ، و سعي فرصت نماز ، و طواف فرصت وتلبيه ، احرام فرصت
فضاي همچون كه ذكرالله فرصت و قرباني و رمي مشعر ، فرصت و عرفات در
مجموعه‌ي.است شده گسترده مراحل ، اين درهمه‌ي حيات ، و روح از سرشار
تمرين و شرعي رياضت از كوتاهي فرددوره‌ي هر براي مي‌تواند فرصت‌ها اين
.باشد نيز پسنديده‌ي‌ديگر خلقيات برخي و حلم و سلم و زهد
زيرا بي‌همتاست ، اسلامي فرائض همه‌ي ميان در حج اجتماعي ، جنبه‌ي در
ديگري فريضه‌ي هيچ.است اسلامي امت اتحاد و عزت قدرت‌و از مظهري
و درس اسلام جهان و اسلامي امت مسائل درباره‌ي مسلمان آحاد به بدينسان
وحدت و عزت و قدرت به واقعيت ، و روحيه در را آنان و نمي‌آموزد عبرت
روي به خيرات از سرچشمه‌يي بستن ازحج ، بخش اين تعطيل.نمي‌كند نزديك
.يابند دست بدان نمي‌توانند ديگري رهگذر هيچ از كه است مسلمين
براي لازم وسيله‌ي و كاميابي‌ها همه‌ي كليد بشري ، جوامع براي ملي قدرت
كه است آن ملي قدرت از مقصود.است طيبه حيات به جامعه افراد رسيدن
و عزم و كارامد سياسي نظام ثروت ، اخلاق ، علم ، از كشور و جامعه
فاقد اگر قدرتمند جوامع است‌كه درست.باشد برخوردار اراده‌ي‌عمومي
به را آنان وعلم ، ثروت همان باشند ، عدالت اجراي و نظارت و هدايت
را مسيرآنان كرده ، زائل را آنان اراده و اخلاق و كشانيد خواهد طغيان
كشورهايي در امروز كه همانطور - زد خواهد رقم انحطاط سمت به
توانايي‌ها آن فقدان ولي - ديده‌مي‌شود آن نشانه‌هاي غيره و همچون‌امريكا
كشورها جان بر سريع‌تر بسي را سياسي و اخلاقي بلاي‌انحطاط اقتدارها و
.ملت‌هامي‌ستاند از را چيز همه و اخلاق و وعلم آخرت و دنيا و مي‌اندازد
ملل كه است آن جهت در همه اسلام واجتماعي سياسي تعاليم كه روست آن از
دست مادي و روحي و سياسي و واخلاقي علمي سيادت و اقتدار به اسلامي
هر از كه درصددند جهان ملتهاي هوشيار رهبران همه‌ي امروز و يابند
.بهره‌گيرند كند ، قدرتمند را آنان كه‌مي‌تواند يي ذخيره و امكان
سطح در قدرت و عزت فاقد خود ، عده‌ي و عده وجود با كه اسلامي بزرگ امت
!آورد به‌دست را شايسته‌ي‌خود قدرت و عزت بايد چگونه.است بين‌المللي
و علماء و اسلامي كشورهاي مسئولان و زمامداران به‌خصوص آحادمسلمان همه‌ي
زبان و ذهن در را سئوال اين همواره بايد مسلمان وشخصيت‌هاي روشنفكران
.باشند آن دنبال‌پاسخ به و داشته خود
كنوني تمدن براي خون بمنزله‌ي بي‌اغراق كه نفت منابع بيشترين امروز
در عالم سوق‌الجيشي مناطق حساسترين.است اسلامي دركشورهاي است جهان
بناي براي كه زميني زير منابع از عظيمي است ، بخش مسلمانان اختيار
پنجم يك است ، كشورها اين در ضروري‌است نياز مورد جهان فرداي و امروز
مصنوعات مصرف بازار است ، بزرگترين آنان به متعلق دنيا جمعيت همه‌ي
است ، آنان دردست كرده‌اند تحميل مسلمانان بر را خود كه كشورهايي
اوج عروج‌به گامهاي اولين آنان معارف و علوم و دار ريشه و غني فرهنگ
و دانش گردن به حيات حق و آموخته غربي‌ها به را جهان كنوني دانش
روند در جهان ، سطح در امروز مسلمانان ، همه اين با.دارند تمدن‌غرب
نظام تعيين در و عالم بزرگ تصميم‌گيري‌هاي در سياست‌جهاني ، عمومي
كشورهاي از بسياري بالاتر اين از و نقشي‌ندارند هيچ جهاني همبستگي
و مستكبر دولت چند از يكي ومحكوم رو دنباله خود ملي سياست در اسلامي
دچار ملت‌هايشان ضعيف‌النفس ، و دست‌نشانده دولت‌هايشان جهانند ، زورگوي
عشق و تغافل ترس‌و دستخوش روشنفكرانشان و علماء و بي‌خبري ، يا اختناق
برباد آنان سرمايه‌هاي كه است شده آن نتيجه و..راحت به
عده و تعيين‌مي‌شود مستكبر دولتهاي اشاره‌ي به آنان سياسي مي‌رود ، جايگاه
از بايد امروز كه اسلامي بزرگ امت و نمي‌آيد به‌حساب آنان عده‌ي و
برخوردار است آن مستحق كه اقتداري و كسبعزت براي خود همه‌ي‌موجودي
دشمن و محروم‌مي‌ماند وعده‌ي‌خود عده از عظيمي بخش از بدينگونه شود ،
.استفاده‌مي‌كند مسلمين و اسلام زيان به آن از مسلمين و اسلام
را زندگي گوشه‌ي‌آن هر در كه باري محنت حوادث و اسلام جهان كنوني وضع
فلسطين فاجعه‌ي‌بي‌نظير است ، كرده دشوار و تلخ اسلامي ميليون‌ها بر
اوضاع افغانستان ، و كشمير اوضاع بالكان ، تاريخي‌مسلمانان محنت مغصوب ،
كشورهاي از برخي در مسلمان وضع‌اقليت‌هاي فارس ، خليج انفجارآميز
.حقيقت‌تلخ‌اند اين گوياي شواهد همه و همه اروپايي ،
ايالات‌متحده دولت كه بود آن شاهد اخير هفته‌هاي همين در اسلام جهان
رژيم محكوميت بر را ملل سازمان امنيت شوراي پياپي‌راي دوبار
وتو بيت‌المقدس ، بخش‌شرقي مسلمانان سازي‌خانه‌هاي ويران براي صهيونيستي
از را خود قدرت و ثروت از عظيمي كه‌بخش است امريكا همان اين و.كرد
اين از بسياري ودولت‌هاي مي‌كند كسب مسلمان عربي كشورهاي موجودي
خود خاك از بلكه‌بخش‌هايي را خود ثروت و احترام و دوستي صريحا كشورها
عملي و دوستي‌هاي‌قولي اين مقابل در امريكا چرا.كرده‌اند آن تقديم را
رارعايت آنان خواست و ميل فلسطين مسئله‌ي در نيست حاضر هم يكبار حتي
تجاوزهاي برابر در تواند نمي مسلمان و عرب دولتمرد هيچ بي‌شك.كند
رژيم ساله‌ي‌آن پنجاه دنباله‌ي‌جنايات و يادآور كه صهيونيست اخيررژيم
شده بسته اخير درسالهاي صلح نام به كه است مخالف‌قرارهايي حتي و است
وفاداري و چرادوستي ولي نشود ، خشمگين وازآن باشد تفاوت بي است ،
حمايت افزون روز درروند كمترين‌تاثيري آمريكا با عرب دولتمردان ديرين
از بيش آمريكا كنوني كه‌دولت است درست گذارد؟ نمي غاصب رژيم آمريكااز
اتفاق كجا و ولي‌كي مي‌دهد نشان صهيونيستهاسرسپردگي به خود اسلاف
خودرابابرادران عرب دوستان آمريكا متعاقب دولتهاي كه است افتاده
از صهيونيست‌را غاصبان شده كه هم ويكبار بشمارند برابر خود صهيونيست
كنند؟ ناراضي خود
خيانت واحيانا غفلت وحديث است بسيار گريه‌آور سخنان باب دراين
گفتار دراين كه نيست چيزي ودشمنان بيگانگان وخباثت واستكبار خودي‌ها
آن خاطر به دشمن جفاي كه است آن گويم مي اينجانب آنچه مختصربگنجد ،
كند استفاده خود وامكان نيرو همه‌ي از نخواسته‌است خودي ي جبهه كه است
.بياورد دشمن مصاف رابه خود عده و وعده
ملتهاي يعني است ، اسلامي بزرگ امت اسلام ، جهان پشتوانه بزرگترين
وقدرت آنها اعتراض رعدآساي وغريو آنها وتفاهم واتفاق وحدت كه مسلمان
هر دل مي‌تواند ، آنها خداداده و طبيعي ثروت و كار بازوي و انديشه
.كند خم را او پشت و اوراكر گوش و آب را مستكبر دولت
شكست وغيرقابل ناشدني وتمام عظيم پشتوانه اين از ونمونه‌يي مظهري حج
.مي‌گذارد ما چشم دربرابر را
چنين و مي‌گردد آشكار درحج برائت فرياد حقيقي معناي كه اينجاست
مي‌دمد روح درحج مشركين ، از دربرائت مسلمانان دسته‌جمعي غريو كه است
.مي‌بخشد ومضمون
كندكه‌حج شك حكيمانه سخن دراين مي‌تواند مسلماني هيچ اكنون آيا
.نيست حج بي‌برائت
ودست باآنهاست خدا دست باشند هم با اگر بدانندكه مسلمان ملتهاي
دولتهاي و است وجود درعالم قدرتمند هرپديده از مقتدرتر خدا
بابيگانگان درمقابله پشتيبان قوي‌ترين آنان ملتهاي مسلمان‌بدانندكه
.وبيرحمند وغارتگر پرتوقع‌ومتجاوز
با اگر شود ، اعتماد به‌ملتها اگر شوند داده راه صحنه به ملتها اگر
نه كه خواهنديافت آنچنان‌اقتداري دولتها شود ، عمل صادقانه ملتها
وزندگي كشور بناي ونه‌درعرصه بترسند دشمني از است لازم نبرد درميدان
.نيازكنند احساس بيگانه‌يي به است لازم عمومي
خدادر به باتوكل كه است يگانگي همين بركت به ايران وملت دولت امروز
آنان مكرراو وتهديدهاي ايستاده‌اند آمريكا زورگويي‌هاي برابر
خود برحقانيت باتكيه كه مي‌كنند قدرت احساس چنان و راتكان‌نمي‌دهد
آنان بر طرف همه از استكبار ايادي وسيله‌ء به كه وباوجودفشارهايي
سرشار را خود ودلهاي روشن را خود راه و درخشان را آينده مي‌آيد ، وارد
.واطمينان‌مي‌يابند اميد از
حج بزرگ ميعاد !جهان جاي درهمه عزيز خواهران و برادران
از بخشيد ، تحكيم آن در را خود ميان الفت و آشنايي بشماريد ، رامغتنم
راز بگيريد ، درس يكديگر هاي ازتجربه شويد ، خبر با يكديگر سرنوشت
.بشنويد آنان از را ايران بزرگ وملت اسلامي جمهوري وثبات ايستادگي
را خود بلندبيزاري صداي به كنيد ، اتحاد اعلام بلند صداي به درحج
و روشنفكران و علماء فريادكنيد ، ونفاق وظلم استكبار جبهه‌ي از
فراخوانيد ، بايكديگر تبادل‌نظر به را خود علمي و سياسي شخصيتهاي
به نسبت را خود طلبكاري و فلسطين مظلوم ملت از را عمومي‌خود حمايت
.برسانيد دشمن به‌گوش فلسطين مسئله‌ي
براي رفيعي راجايگاه حج ايران ملت دشمنان ، مغرضانه تبليغات برخلاف
اسلام‌ونه همه‌ي‌جهان نفع به خود حضور واز شمارد مي اسلام امت آگاهي رشد
گرانقيمتي‌براي تجربه‌ي حامل ايران ملت طلبد ، مي بهره خود ، منافع فقط
به است توانسته عظيم‌الشان ملت اين است ، اسلامي كشورهاي همه‌ي
استقلال يابد ، دست بزرگ موفقيتهاي هابه عرصه درهمه‌ي اسلام بركت‌حاكميت
رفته دست از يكسره طاغوت دوران در كه را خود وفرهنگي اقتصادي سياسي‌و
باقضاياي درمواجهه را اسلام وشوكت عظمت كند ، حفظ و آورد به‌دست بود ،
بافكر كه ساله‌يي چندين تهاجم دربرابر خود مرزهاي از نشان‌دهد ، جهاني
پس كند ، دفاع كامل طور بودبه افتاده راه به اسلام وپول‌دشمنان سلاح و
نوسازي در را انقلاب معجزه‌ي و كند رابازسازي ساله‌كشور هشت ازجنگ
به‌دست ورفيع عزيز جايگاهي جهاني درمجموعه‌ي دهد ، نشان كشور زيربنايي
برسركار دركشور ديگري از پس يكي را خود منتخب مردمي‌و دولتهاي آورد ،
راه رابه كشاورزي و صنعتي پيشرفت وتحقيق‌و علم كاروان آورد ،
جهاني سياست در.بردارد ي‌كشور توسعه راه در بلندي اندازدوگام‌هاي
را فلسطين مسئله‌ي.دفاع‌كند است مومن بدان كه حقي مواضع از صريحا
كه صهيونيزم امريكاو علي‌رغم و دانسته اسلام جهان مسائل درصدر
درهمه‌جا آن‌را مداوم بطور شود ، سپرده فراموشي به مسئله اين خواسته‌اند
درهمه موثربرساند ، كمكهاي بوسني مظلوم مردم به سازد ، مطرح وقت همه و
وجود با كندو دراز آنان سوي به ياري دست اسلامي بارملل محنت قضاياي
وقدرت باصلابت امريكا مداوم تهديدهاي و استكبار روزافزون فشارهاي
و همه‌ي‌دولتها براي ذيقيمتي تجربه‌ي اين.رود جلو به راهها دراين
.است مسلمان ملتهاي
مسلمان دولتهاي همه‌ي طرف به دوستي دست خلوص ، و صدق با اينجانب
دنياي هجوم رفع راه در همفكري و همكاري براي آنان به و درازمي‌كنم
كه مي‌كنم عرض متواضعانه مسلمان ملتهاي همه‌ي به و خوشامدمي‌گويم اسلام
.بدانند را قرآن نوراني احكام و اسلام قدر خودو قدر
خود ، به بازگشت رضوان‌الله‌تعالي‌عليه ما عظيم‌الشان راحل امام بزرگ درس
خود بي‌شمار معنوي ذخاير قدر و خود قدر شناختن و اسلام به بازگشت
.بود
مراحل آن در و نهاد قدم سعادت راه در درس اين به عمل با ايران ملت
به نيز ديگر ملتهاي راه.پوياست راه آن در همچنان و كرد طي متعددي
توان صهيونيست غاصب دولت شود چنين اگر نيست آن جز چيزي سعادت ،
از بيش ايالات‌متحده و داشت نخواهد اسلامي‌را امت قدرت برابر در مقاومت
نخواهد را عرب دولتهاي استهزاي و ملت‌فلسطين سرنوشت با بازي جرات اين
.يافت
حق برخلاف كه پنداشت نخواهند مجبور را خود عرب دولتهاي شود چنين اگر
را فلسطين مسئله‌ي و بگيرند ناديده را فلسطين ملت واقع ، وبرخلاف
رژيم با اقتصادي و سياسي رابطه‌ي ايجاد با و بسپرند به‌دست‌فراموشي
بدين و دهند راه عربي جوامع ميان به را صهيونيست‌ها متجاوز ، و غاصب
از كند خفه به‌مرور ، را صهيونيستي رژيم تواند كه‌مي را حصاري آساني
.برچينند او گرد
در فلسطين ملت عاقبت دور ، نه‌چندان آينده‌ي در كه نداريم شك ما
خواهد دست خود مغصوب حق به اسلام دنياي آگاهي و خود فداكاري سايه‌ي
افكند ، خواهد بيرون خود خانه‌ي از را ستمگر و متجاوز بيگانه‌ي و يافت
توانست خواهد الهي فضل به مسلمان ملتهاي و دولتها اراده تصميم‌و ولي
.بكاهد آن محنت‌هاي از و كند تسريع آينده‌را اين
براي حج گرانبهاي فرصت اغتنام به را عزيز حجاج همه‌ي خاتمه در
همه‌ي اميدوارم و مي‌كنم دعوت اجتماعي آينده‌سازي و شخصي خودسازي
شدت‌هاي و تلخ حوادث گرفتار كه را ملت‌هايي جهان‌بخصوص مسلمانان
فراموش خير دعاي از هم را حقير اين و كنند ياد دعاي‌خير به زندگي‌اند
.نكنند
.فرجه تعالي وعجل‌الله في‌ارضه بقيه‌الله علي وسلام‌الله
وبركاته والسلام‌عليكم‌ورحمه‌الله
علي‌الحسيني‌الخامنه‌يي
ماه 1376 فروردين بيست‌ويكم با برابر ذيحجه‌الحرام 1417 دوم
