پنجم ، شماره 1234 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 19 شنبه 30
|
|
خطوط درياي از همدل و همنقش مجموعهاي
اسلامي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اسلام جهان خوشنويسي جشنواره نخستين نمايشگاه بر نظري و نقد
در جهات جميع از خوشنويسي هنر عرصه در اسلامي انقلاب از پس آنچه
و بسزا رونقي روز وسايل گرفتن خدمت در با و نموده ايرانتجديدحيات
غربي هنر از تاثير سبب به اسلامي كشورهاي ساير در است ، يافته درخور
.است باخته رنگ
سلطاني محمدعلي
انقلاب نشيب و پرفراز مسير در ايراني و اسلامي هنرهاي بالندگي و بروز
از عضوي گويي هست ، و بود همراه و همگام امور ساير تكاملي باروند
تمام با بود هنر اسلامي انقلاب خونين پيكره اجزاي از جزئي و اعضا
...و آفرينش رشد ، درك ، عاطفه ، احساس ، ويژگيهايش ،
از پيامآوري و الهي هنر نيابت از نمودي بعنوان انسان كه اينجاست
توان بهقدر هنرهاست ، مادر و ميباشد عشق سرچشمه و منبع كه آنچه
سقوط از بعد.ميكشد سر انديشهاش از مواج دريايي و مينوشد جرعهاي
توانايي بازوي هنر اسلام ، فراگير آئين درمقابل گردنكش امپراطوريهاي
هسته و اسلام دروني زيبائيهاي نظامي ، مبلغ استقرار از پس كه بود
ملتها تمامي و گرديد نوپا اينآئين احساسي و عاطفي جاذبههاي مركزي
خويش بيزوال وحدت دردايره اسلام به گرايش با نژاد و رنگ هر از را
براي واحدي خوشنويسيزبان هنر بهويژه هنر كه جايي تا داد ، جاي
.گرديد اسلام قلمرو پهناور گستره تمامي
مطابقتهاي به توجه با و بود اسلامي هنر اوليه تجلي كه خوشنويسي و خط
خلاق استعدادهاي اظهار وسيله مسلمان مجتهدين آراء با آن وفقهي شرعي
و اقتصاد از اسلامي هنر زواياي تمامي بر يكباره به گرديدو مسلمانان
سايه...و جنگي ابزار و آلات و صنايعدستي و مكتوب فرهنگ و معماري
خطوط آن خاطر به مسلمان تازه ملتهاي گرديد ، موجب كه آنچه و افكند
از كه وحي كلام طلوع زيرا بود قرآن دارند ، منسوخ را خود اوليه
و بود مكتوب سامان آن اهالي خط به بخشيد روشني را آفاق جزيرهالعرب
و اراده با...و بصري مدني ، مكي ، كوفي ، خط چون اعراب خطي تشتت
حديث بر فارسي بيضاوي ابنمقله و يافت سامان ايراني مسلمانان استعداد
خوشنويسي هنر زلال و روان جريان و كشيد نسخ خط محلي خطوط مرج و هرج
جدايي ، بسترهاي در طريق طي سال يكهزار قريب از پس اكنون.گرديد آغاز
در جرعه جرعه ، اسلامي خطوط درياي همنقش و همرنگ و همصدا و همدل اما
اما ساكت خلوتي در و اسلام هنري و فرهنگي حركتهاي تپنده قلب ;تهران
اسلام جهان خوشنويسي جشنواره نمايشگاه و آمدهاند فراهم آشنا و پرحضور
شركت با..و آزادي هنري مجموعه تالاروحدت ، معاصر ، هنرهاي موزه در
آذربايجان ، ;ازجمله جهان كشور از 21 خوشنويسمسلمان هنرمندان آثار
تركيه ، پاكستان ، بحرين ، بنگلادش ، اردن ، الجزاير ، عربي ، متحده امارات
لبنان ، كويت ، فلسطين ، فرانسه ، عربستان ، عراق ، سوريه ، سودان ، چين ،
به اسلامي ايران خوشنويس دركنارهنرمندان هند ، مالزي ، مراكش ، مصر ،
.است شده گذاشته نمايش
نمايشگاه به ورود در مسلمان استعدادهاي پيشتازي و انديشه اتحاد
فكري خواسته ارائه براي خوشنويس و خلاق هنرمند.است جلوهگر بهخوبي
خاك از ;است گرفته خدمت به را اربعه عناصر اكثريت و مطهرات همه خويش
نيز باد دلنواز موسيقي از هنري آفرينش با همزمان گويي و آتش ، و آب و
آنكه يادآور است ، محبوب ذكر و ياد چهارچوب هر در است ، گرفته كمك
را پلكها حركت لحظه يك حتي چشم درآيد ، عيار بت رنگي به لحظه هر:گفت
خط و تشعير و تذهيب و خط نيست ، غافل زيبائيها دريافت از و برنميتابد
به ارائه و ايجاد عرصه در كه هستند هنرمنداني پرتوان سمند نقاشيها
و نستعليق و ثلث زبردست استادان و كردهاند ، خودنمايي نحو بهترين
:اصفهاني هاتف قول به كه يارند تجليگاه اين مصطبه صدرنشينان شكسته
تجلي ديواردر و در از يار جلوه ميانه 2 حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
اولوالابصار يا است
آثار از جمعي كه ;شده داده اختصاص ميهمان هنرمندان آثار به سالني
اتحاد اين نداي به كه است شركتكننده اسلامي كشورهاي خطيهنرمندان
يا تذهيب بدون خط ، و است خط فقط كه گفتهاند لبيك هنري ، اسلامي فكري ،
قطعهسازيهاي و باد و ابر كاغذ از خبري وادي اين در دلخواه ، جدولي
در اسلامي انقلاب از پس آنچه گويي نيست ، ايراني هنرمندان استادانه
در با و نموده حيات تجديد ايران در جهات جميع از خوشنويسي هنر عرصه
در است يافته درخور و شايسته و بسزا رونقي روز وسايل گرفتن خدمت
يا و است باخته رنگ غربي هنر تاثير سبب به اسلامي كشورهاي ساير
جهان در خوشنويسي و خط عروسآراي مشاطههاي كه مسلمان برجسته هنرمندان
دنبال به را چند چراهايي و ننمودهاند ، روي محفل اين در هستند اسلام
:كه دارد
همي جان لبش ز بوسهاي بهر ميانه 2از حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
يا نميدهدمردمدرينفراقودرآنپردهراهنيست آنم و ستاند همي اينم دهم
نميدهد نشانم پردهدار و هست
غيرطبيعي مواردي در و طبيعي بطور اسلام جهان هنري جامعه اگرچه زيرا
و شيرينكار شاهدان هنوز اما است مغرب هنري دگرگونيهاي از موثر
كه دارند وجود اسلامي مختلف كشورهاي در نيكآثار و زبردست استادان
نوآوري و ابداع مكتبهاي بنيانگذاران و اسلام هنري ارزشهاي پاسدار
از كه آنها آثار به نگاهي كه هستند گذشتگان گرانسنگ سرمايه براساس
و قلم قدرت اوج به علاقهمندي حتي و صاحبنظر هر بيشمارند ، دست اين
هنرهاي و تذهيب و خوشنويسي و خط خطه در آنان هنري آفرينش و زيبايي
.ميكند اعتراف وابسته
به نستعليق شيوه به نمونه يك تنها اسلامي خطوط مختلف گونههاي ميان از
كه مينماياند خود اين و ميكند ، خودنمايي بزرگ ميرعماد مكتب تقليداز
كاروان ثالث شهيد كه را اسلامي كشورهاي هنري يكدلي اتحادو منشور
عدم دوران در و.كرد امضاء خويش خون با ميرعمادبزرگ ;خوشنويسي
چين امپراطوري از تندرو نقليه وسيله وحتي جمعي ارتباط وسايل هرگونه
اروپا اسلامي مرزهاي و وماوراءالنهر ايران و هند قاره شبه سراسر تا
داد ، گسترش نستعليق وخوشنويسي خط پرتوان بال بر را فارسي زبان و خط
وجود و متنوع پيشرفتتكنيكهاي و هنري جامعه توانمندي تمام با امروز
وسيلههاي و وبصري سمعي شگفتيهاي و ماهواره عصر در جمعي ارتباط وسايل
كارگر...جهانخوارو قدرتهاي استعماري ترفند زميني ، و هوايي مافوقصوت
جمع كهدر جايي تا است ساخته كمرنگ را ريشهدار و عميق تاثير آن و شده
جمهوريهاي و افغانستان و پاكستان تركيه ، مسلمان كشورهاي خوشنويسان
سرزمين در بهويژه و...و آذربايجان و تركمنستان يافته استقلال تازه
و است سرآمد خوشنويسان براي ضربالمثل ميرعماد نام تنها امروز هند
هنر اعتلاي اوج پيام زماني كه كشورها آن در او ارزشمند و فراوان آثار
چهار در سرزمينها آن ملي و دولتي موزههاي در بود ، نستعليق خوشنويسي
است ايستاده انتظار به آشنا چشمي انتظار در غريب خلوتي و سكوت شيشه
خط و شكستهنويسي بناي زير كه نستعليقنويسي و نستعليق از ديگر و
نيست ، خبري است ، ارائه و اجراء و ابداع و رمز و راز هزاران و نقاشي
جشنواره اولين گردانندگان برعهده را خطير و سنگين وظيفهاي كه
اين از بخوان مفصل حديث خود تو) ;كه ميگذارد اسلام جهان خوشنويسي
جشنواره اولين تجربه حاصل از نيكو برداشتي بعنوان كه اميد (مجمل
و مسلمان كشورهاي در فارسي خط حيات تجديد به اسلام جهان خوشنويسي
.نمايند همت مشتاق
عربي كشورهاي در بيشتر كه..و نسخ و ثلث ;چون خط شيوههاي ديگر در
تزئين و ادعيه و قرآن كتابت در آنها خاص كاربرد سبب به و رواجدارد
هنرمندان تمامي استقبال مورد متبركه بقاع گنبد و مساجد منارههاي
و ابتكار و پيشرفت و برتري نمايشگاه اين در است ، اسلامي كشورهاي
شيوهها اين در شده ارائه آثار جرگه در را ايراني خوشنويسان نوآوري
خونآشامي و خامي ;بلخي ملاي بقول كه تعصب بيهيچ چند هر ميدهد ، نشان
نسخ هويت احراز با (ثلث و نسخ) شيوهها اين خوشنويسان امروز است ،
خوشنويسان وقاد ذهن از منبعث نوآوري اعمال و سليقه با ثلث و ايراني
عرب جهان برجسته آثار كنار در تامل قابل و مشخص سيمايي ايراني ،
را ما گفتار اين در گرچه ادعاست ، شاهد خود نمايشگاه اين و يافتهاند
و افتد چنانكه و است دگر بنايي و بيان و ميزان را نقد كه نيست سرنقد
آثار درباره را مهم اين ;ميگويد باز ناسره از سره حديث داني
ديگر فصلي به گفتهاند ، لبيك جشنواره اين دعوت به كه ميهماناني
.واميگذاريم
مدرسين قطعات برگزيده و ايران خوشنويسان انجمن استادان آثار اما و
خوشنويسي جشنواره نخستين نمايشگاه در مزبور هنري و مركزفرهنگي
خوشنويسان انجمن مدرسين تمامي آثار اگرچهدربرگيرنده اسلام جهان
از وسيعي گستره نمايانگر اما دارد تامل و تاسف بسي جاي و (!؟)نيست
و آموزش مسير در ايران خوشنويسان انجمن سراسري و همهجانبه فعاليتهاي
باقي شبههاي و شك هيچ جاي كه است اسلامي و ايراني خطوط ترويج و تعليم
اسلامي ايران غرب تا شرق از و جنوب تا شمال از كه نميگذارد ،
خوشنويسان انجمن خوشنويسي تعليم چتر سايهبان در علاقهمند استعدادهاي
و بيست از بيش و عضو چهارصد و يكهزار و شعبه پنجاه و يكصد در ايران
با امروز تا انقلاب پيروزي زمان از را چشمگير فعاليتي هنرجو هزار شش
هنري مسيري موفقيت با و داشته...و اگر و اما و فراز و نشيب هزاران
فترتهاي از گذشته و است رسانيده انجام به تمام شكوه و عظمت با را
كشور هنري و فرهنگي مراكز پيشتازان از خويش فعاليت زمينه در مقطعي
از.دارد كنار در اخير قرن نيم در را گرانسنگ كارنامهاي كه است بوده
نشويم دور اسلام جهان خوشنويسي جشنواره نخستين نمايشگاه نظاره حديث
در سيري و جشنواره دبيرخانه سوي از منتشره گزارش بر نگاهي با ;كه
بر زماني تنگناي جهت به شتابزدگي كه داشت اذعان بايد انتخابي آثار
اثر مجموعا 2700) ;گزارش براساس زيرا است افكنده سايه آثار انتخاب
انتخاب هيئت در است رسيده جشنواره دبيرخانه به كه شركتكننده از 1102
سه طي در كشور اول طراز استادان از نفر هفت از مركب جشنواره ، آثار
تعداد دقيق بررسي و متعدد جلسات از پس كه است شده انجام متوالي روز
انتخاب نمايشگاه ارائه براي را هنرمند به 490 متعلق اثر 738
با متوالي بطور را بررسي زمان سرانگشتي حسابي با اگر كه (كردهاند
بگيريم ، نظر در ساعت هشت روز هر در بزرگوار استادان خصوصيات به توجه
قريب زماني مجموعا اثر هر براي شركتكننده تابلوهاي كثرت به توجه با
نبودهاست ، تامل فرصت ثانيه پنج از بيش استاد نظريه از و ثانيه 35
ديدن سان شبيه منظرهاي كه آنها بررسي و تابلوها مسلسل قطار حال
فرصت و كثرت اين با كه ميكند تداعي خاطر در را نظام پياده ازصفوف
و نظارت و رسالت بار سنگيني به ميتوان ;است نبوده آن جز چارهاي نيز
و مشقت چه با را انتخاب ايام واقع در كه پيبرد استادان هنري وكالت
با ;يابند دست نسبي خواسته به توانسته تا بردهاند پايان به تحملي
هم كنار در بهترينها كه داشت انتظار نبايست حكايت اين به توجه
از مجموعهاي بلكه ببخشند تجلي سرمه را چشمها و كنند خودنمايي
در غرور كژراهه ايجاد موجب نخواسته خداي كه ناتوانيهاست و تواناييها
اكثريت حضور به تشويق چشم بايدبه و نگردد نوخاسته خوشنويسان استعداد
ساعات در كه بهتريني ارائهو قابل تابلوهاي شايد كه حالي در نگريست ،
در نايافته وتاييد تصويب يافتهاند ، ظهور و حضور نوبت بررسي آخرين
.باشند شده موزهها و تالار انبار راهي مردودين زمره
دارد ادامه