پنجم ، شماره 1235 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 20 يكشنبه 31
|
|
خطوط درياي از همدل و همنقش مجموعهاي
اسلامي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
جشنواره نخستين نمايشگاه بر نظري و نقد
است ، اسلام جهان خوشنويسي جشنواره به نگاهي آخر بخش ميخوانيد آنچه
تهران فرهنگي مركز چند و معاصر هنرهاي موزه در هماكنون اينجشنواره
.است داير
مدرسين و خوشنويسي اول طراز پيشكسوتان و رشد استادان يكپارچه حضور
و عميق بازديدكننده هر به نمايشگاه اين در ايران انجمنخوشنويسان
فضاي به و كند ديدن نمايشگاه سالنهاي از ژرفبيني با كه دقيقي
ذهن در سوال اين نهد ، روي قدما نفيس ومرقعات خطي كتابهاي نمايشگاه
و گذشته يا و امروز و ديروز هنري معادله در آيا كه ميآيد وجود به او
در ايران خوشنويسي كنوني جايگاه نزول ، و صعود نمودار در و حال
مقايسه با حاضرين جمع درميان ميتوان را گذشتگان حضور آيا (؟)كجاست
در طاقت اجرا ، در قدرت كرد؟ ، جستجو جهت هر از حال و گذشته امكانات
در ظرافت ارائه ، در دقت تركيب ، در ابداع فرم ، در نوآوري كتابت ،
به توجه با هنري دادوستدهاي در نيز و...و رنگها در تجانس جداول ،
در كه ايران خوشنويسي جايگاه جهان ، هنري جوامع تنگاتنگ ارتباطات
چه در هست ، و بوده زمينه اين در اسلامي برتر كشورهاي معدود رديف
و خط عرصه در مشابه هنرهاي از آن تاثر و تاثير و است؟ مقامي و مرتبه
برپايي در ميبايست را سوالات اين جواب و است بوده چه جهان خوشنويسي
در را طولاني چندان نه راهي كه كرد جستجو جشنوارهها گونه اين مجدد
كشورهاي دايره در تنها نه ايران خوشنويسي هنر واقع در دارد ، رو پيش
بيابد را خود جايگاه ميبايست جهان خوشنويسي هنر عرصه در بلكه اسلامي ،
تاثير هنر طبيعي شيوه به و باشد خودمتكي هنري گرانسنگ پشتوانه بر و
زيرا يابد رهايي تقليد و تختهتكرار چهار از تا بگذارد اثر و بپذيرد
را تلخ حديث اين ديوارنمايشگاه ، از آويخته تابلوهاي سراسر در سيري
زلال و سيال و رودخانهخروشان كه مينمايد القاء بازديدكننده ذهن در
در را قرن چهار بيشاز كه هنري عمر قرن شش قريب از پس ايران خوشنويسي
راه هنرجهاني اقيانوس به هنوز است ، برده بسر باروري و كمال مرحله
و برتربيتحرك قلههاي به خويش زيبايي و عظمت قله اوج در و است نيافته
استادانپيشكسوت از چند تني آثار وادي اين در ;است دوخته چشم ايستا
خوشنويسي خطه سرشناس و تابناك چهرههاي پهلواني پنجههاي و حاضر
به راهيابي نويد نمايشگاه ، طي در نقاشي خط ارزشمند و نوين وتابلوهاي
نبايست البته كه ميآورد ارمغان به را جهاني خوشنويسي هنر عرصهشايسته
.كرد اكتفا هميننمونهها به
در) ايراني معاصر خوشنويسي پيشكسوتان از تجليل و آثار نمايشگاه
نداده اختصاص خود به را خور در جايگاهي نمايشگاه در چه اگر (گذشتگان
به سر تبار اين از كه آنان از است يادماني و ياد بههرحال اما است ،
دارند معاصر خوشنويسي هنر بر عظيم حقي هركدام و كشيدهاند تراب تيره
نظر شيفته عاشقان حضور بر كه چهرههاياستادان سنگين سكوت وراي در و
آثار نمايشگاه جوياي حال زبان گوييبا كه است غوغايي و اعتراض دارند ،
رضا ميرزا بزرگ ، ايران ، ميرعماد خوشنويسي تاريخ ابرمردان از تجليل و
عبدالمجيد ، قزويني ، درويش محمدالكتاب اصفهاني ، غلامرضا ميرزا كلهر ،
منظور به استادكه يادگار نمايشگاه از خاطري رضايت كنار ، در و هستند
برگزارگرديده معاصر گذشته در استادان آثار و خوشنويسي ابزار نمايش
.است
خوشنويسي اول طراز معاصرين معرفي بهمنظور اثر و عكس نمايشگاه ديگر
در را اسلامي ايران خوشنويسي و خط تعليم و ترويج سنگين بار كشوركه
از كه را خود تعلم و تعليم رسالت و داشتهاند دوش اخيربر دهه چند
و رسانيدهاند مقصد به سلامت به دريافتهاند ، امانت به پيشكسوت استادان
نمايشگاه تشكيل.دارند ايران معاصر هنر عرصه در خاص جايگاهي كدام هر
بازديدكنندگان براي شناخت و معرفي دوبعد از خوشنويسي ادوات و ابزار
.است ساخته فراهم را جاذبهايويژه و است ديدني و توجه جالب