پنجم ، شماره 1237 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 22 سه‌شنبه 2
|
|
بكنيم؟ گروهي كار نمي‌توانيم چرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
گم را كار رويه‌هاي‌انجام افراد نباشد ، مشخصي وظايف و اهداف اگر
مي‌شوند دهند انجام بايد آنچه بي‌پايان‌درباره بحثهاي درگير و كرده
اين‌گونه كسب علاقه‌براي يا و ارتباطي مهارتهاي از حداقلي گروهي كار
مي‌طلبد را مهارتها
وظايف مي‌كند احساس كه شخصي.است گروهي كار موانع ازجمله انحصارطلبي
ساير به التزامي و تعهد هيچگونه مي‌دهد انجام بهتر تنهايي به را
درراه يا و كند عمل جمع مخالف است ممكن او داشت ، نخواهد گروه افراد
كند گروه‌تلاش درآوردن كنترل به براي خودش راي به عمل
من چرا باشيد ، پرسيده خود از ناگهان و نشسته جلسه‌اي در بحال تا اگر
نداشته پيشرفتي گروه آن و بوده‌ايد گروهي عضو اگر يا و !هستم؟ اينجا
ازفعاليتهاي بهتر بسيار فردي ، صورت به كار انجام حالاتي درچنين.است
-راه تنها يا و -راه كارا ، بهترين گروههاي آنكه ، ضمناست گروهي
به مختلف اشخاص فعاليت آن در كه هستند وبزرگي پيچيده كارهاي انجام
و همفكر و اعضاي‌ساعي مناسب ، جو به موفق كارگروهياست هم‌وابسته
.دارد نياز كاردان مديري
توجه كميته و گروه مفهوم دو به مي‌بايست گروهي‌ابتدا كار موانع
متفاوت اهداف درجهت اما هستند ، افراد از جمعي آنها دوي هر.كرد
.مي‌كنند حركت
انجام براي انبوه سرمايه‌اي كه زماني مقيدند ، تصميم‌گيري براي كميته‌ها
.شود گرفته درنظر بايد چندجانبه منافع يا و است موردنياز كار
داده‌اند تشخيص كه است افراد از تعدادي دربرگيرنده كميته برعكس گروه
و.كنند كار هم با بايد آن ، به رسيدن براي و مشتركند اهداف داراي
:موانع اما
برنامه و نباشد مشخص وظايف‌گروه و اهداف اگر:حركت مسير نبودن مشخص
و كرده گم را كار انجام رويه‌هاي افراد بيان‌نگردد ، وضوح به غايي
.مي‌شوند دهد ، انجام بايد گروه كه آنچه درباره بي‌پايان بحثهاي درگير
داده‌هاي جمع‌آوري با نمايد سعي ممكن‌است چنين هم برنامه بدون جمع اين
را جستجويي يا و كند پيدا را كارها انجام راه‌حل موثرترين مربوط ،
چنين در.نمايد آغاز سازد ، راضي را همگان كه كاري راه يافتن براي
گذشته ، آن انجام فرصت كه زماني و دير بسيار اغلب مناسب راه‌حل شرايطي
شوند كنترل حد از بيش افراد گروهي در است ممكن درمقابل.مي‌آيد بدست
مشاركت اعضاء موقعيتي ، چنين درنيابند بروز امكان شخصي ابتكارات و
.مي‌كنند كار حاشيه در و متوقف را
كار هم با كه‌اشخاص مي‌گردد مشخص زماني فقط گروهي كار:انحصارطلبي
احساس كه شخصي.باشد انفرادي فعاليت از كاملتر كار نتيجه و كنند
مي‌دهد ، انجام بهتر بسيار اعضاء ديگر به نياز بدون وظايف‌را مي‌كند
.داشت نخواهد گروه به نسبت التزامي و تعهد هيچگونه
راه‌حل آوردن براي‌بدست يا و كند عمل جمع مخالف است ممكن فرد اين
فعاليتي چنين.نمايد تلاش گروه وكنترل اداره راه در خودش ، مرجع
توسعه‌راه‌حلهاي و افراد تمام مهارتهاي پرورش و مانع‌بهينه‌سازي
.مي‌شود موثر و حقيقي
ارتباطات)ارتباطي توانائيهاي و مهارتها از حداقلي گروهي ، كار
هر كه همچنان.مي‌طلبد را اين‌گونه‌مهارتها كسب براي علاقه يا و (انساني
در براي‌عضويت هم فردي هر نيست ، مناسب بزرگ موسسه دريك كار براي فردي
مي‌شوند باز ارتباطات درگير اخيرافراد موارد در.نيست مناسب گروه يك
.داشت خواهند درفعاليتها كمي پيشرفت و
گروه رفتن ازبين عضويت‌ها ، باعث سريع چرخش:الزام و تعهد وجود عدم
بدست ناگهاني كار ، به اعتقاد و وابستگي‌ها ، مسئوليت‌پذيري.مي‌شود
.نمي‌آيد
صرف با و زمان طول در كه است كاري گروه مهم فعاليتهاي و طرحها تفهيم
وظايف و اهداف با جديد عضو يك آشناساختن.مي‌آيد به‌دست فراوان وقت
.باشد قبلي اعضاي مي‌تواندمسئوليت
زمان در جديد افزودن‌اعضاي:اعضاء انتخاب در نامناسب زمان‌بندي
وقوع و گروه عقبگرد باعث كاري ، حساس موقعيت‌هاي در يا و نامناسب
نادري ، بسيار موارد در.مي‌شود فعاليتها انجام در مكرر تاخيرهاي
گروه پويائي باعث مي‌توانند پيوسته‌اند ، جمع به برنامه بدون كه اعضايي
.شوند
نشان جمعي اهداف به را حساسيتش مي‌بايست گروه مديريت:پشتيباني كمبود
پيشرفت اساس مديريت ، از هم اعضاء پشتيباني و حمايت درمقابل.دهد
.است
كه مسايلي و حل‌مشكلات به قادر گروه:برون‌گروهي مشكلات حل براي تلاش
چند به مي‌توان نمونه براي.نيست سرچشمه‌گرفته‌اند ، بيروني عوامل از
:كرد اشاره مورد
حل را آشفته يك‌سازمان مشكلات نمي‌توانند گروهها:سازماني مسايل -
حركت مسير حال عين در و چيست بدانداهدافش بايد خود سازمان.كنند
.مشخص‌نمايد را
اساسي مشخصه كاري‌مي‌بايست توانايي‌هاي و صلاحيت:محدود معلومات -
عدم جايگزين را عاملي هيچ نمي‌توانند گروهها.باشد گروهي هر اعضاي
.نمايند مهارت و صلاحيت
مي‌بايست به‌گروه پيوستن براي افراد انگيزه:ناهمگون انگيزه‌هاي -
.مي‌گيرد قرار ازهم‌پاشيدگي معرض جمع‌در اينصورت غير در.باشد هماهنگ
به جالبي و مثبت نتايج هدايت‌شده گروهي‌فعاليت فعاليت پي‌آيندهاي
اين شده‌است ، تشكيل نفر دو از فقط كه گروهي در حتي.همراه‌دارد
خلاقيت ، مساعي ، اشتراك مي‌توان‌از نمونه به‌عنوان اما متعددند نتايج
آثار اين.برد نام آنها از تركيبي يا و استمرار انعطاف‌پذيري ،
.مي‌شود افزوده گروهها دربرگيرنده سازمان به‌قابليت‌هاي درنهايت
كاركردن هم چون‌با مفاهيمي از كلمه اين تعريف:مساعي اشتراك -
يا و محصول يك تهيه براي به‌تنهايي نمي‌تواند شخص وقتي.مي‌آيد بدست
مفهوم بيان براي مثال بهترين شود ، عمل فرآيندي‌وارد نمودن كامل
.مي‌آيد بدست اشتراك‌مساعي
به نياز طرحهايي اينچنين:تخصصي و بزرگ طرحهاي انجام در توانايي -
اشخاص تخصصي فعاليتهاي در.دارد افراد از زيادي تعداد همكاري
در ممكن صورت موثرترين به و بوده عقايدمشترك داراي مي‌بايست
.نمايند همكاري يكديگر با اجراي‌وظايف
در نوآوري عقايدجديد ، اجراي براي جايگاهي مي‌تواند گروه:خلاقيت -
به امر اين.باشد غيرمنتظره آوردن‌پيشرفتهاي بدست و كارها انجام
حمايت يا و قديمي مسئله يك حل كمتر ، انرژي صرف با كار انجام معناي
را جمعي كار امكان طريقي هيچ به كه كساني براياست جديد طرح يك از
.نمايد ايجاد جديد چشم‌اندازي با را محيطي مي‌تواند گروه.ندارند
فعاليتهاي اعضاءدرباره واقعي ، گروه يك در:استمرار و انعطاف‌پذيري -
كه تصميماتي در نوبه‌خود به پيامد واين مي‌آموزند تازه‌اي نكات يكديگر
درتفهيم ديگران با فردي هر نتيجه عنوان به.مي‌يابد مي‌شود ، نمود اخذ
وظايفشان ، انتخاب اعضاءدر براي وضعيت اين و مي‌شود شريك وظايفش
اصلي ، وظايف اجراي به آنكه بدون.بوجودمي‌آورد را بيشتري انعطاف‌پذيري
.نمايد لطمه‌اي‌وارد
اعضاي دادن ازدست دربرابر تضميني گروه مفهوم شرايطي ، چنين در
باشند ، آشنا مختلف فعاليتهاي اعضاءبا تمام وقتي يعنياست كليدي
كار به باشند داشته هم حساسي نقش كه اندازه هر نفر چند كناررفتن
و توانايي‌ها جمعي چنين در گفت مي‌توان به‌واقع.نمي‌زند لطمه‌اي
.مي‌كنند رشد وظايف از سريعتر قابليت‌ها
گروه يك كه اساسي باشيم‌عوامل داشته را كاري سطح بالاترين چگونه
است عبارت مي‌كند ، جدا جمعها ديگر از اهداف تحقق حد بالاترين با را
:از
با افراد معناي‌گردآوردن به مشخصه اين:مناسب اعضاي انتخاب -
.است گروه در مهارتها صحيح تركيبنمودن و مناسب كاري صلاحيت‌هاي
براي يا و باشند مهارتها از خاصي درجه داراي بايد يا اعضاء
مشخص ناتوانايي‌هارا بايد گروه. نمايند تلاش آن ، سريع بدست‌آوردن
برآورد از ميانه‌اي قبول‌حد با يا و برآيد آن رفع درصدد و نموده
.رود پيش اهداف ،
بوجود كار اجراي در را تغييراتي انفرادي به‌طور اعضاء اگر:اعتبار -
است مايل شخصي هر.باشد گروه موردتائيدتمام بايد عملكردشان مي‌آورند ،
بتواند آن به اتكاي با تا آورد بدست مناسبي سابقه‌كاري و پيشينه
سوالاتي مثال ، بايد عنوان به فرد پيشينه.شود وارد مختلف درمشاغل
است؟ كرده همكاري موفق باطرحهاي فرد اين آيا:دهد پاسخ را اينچنين
است؟ بوده چه او درباره سابق روساي يا و همكاران ، مرئوسين برداشت
مثبتي برداشت تا دارند فرصت افراد جديدي ، طرح هر در مثبت ديدگاه از
بدست سعي با و تدريجا اعتبار اين اما آورند ، بوجود خود به نسبت
مي‌تواند وظايف ، اجراي براي مناسب حد آوردن بدست:كار حدود -.مي‌آيد
كسي اغلب بزرگ ، گروههاي درشود تعريف شكست و موفقيت بين تفاوت در
قبول ديگري دارد انتظار فردي هر و نمي‌گيرد به‌عهده را مسئوليت
.است ملامت‌آور بسيار افراد ارتباطات شرايطي چنين درنمايد مسئوليت
داشت ، واقعي‌نخواهند پيشرفت بيشتر يا عضو نفر با 20 گروههايي
آغاز دردهند تشكيل كمتر عضويا با 15 مركزي هسته يك مگراينكه
مناسب حمايت جلب و امكانات گرفتن براي افرادمي‌تواند زياد تعداد
.مي‌شود پيشرفت مانع تجمع اين شد شروع كار وقتي اماباشد
نقشها بزرگ ، درگروههاي.باشند كارآتر بسيار مي‌توانند كوچك گروههاي
راه يك بنابراين.شود تعريف تمامتر وضوح‌هرچه با بايد مسئوليتها و
به كار اختصاص‌دادن و فرعي گروههاي دادن شكل بزرگ ، گروههاي نظارت‌بر
.است ويژه قسمت هر
داشته را ازكارآيي بالايي سطح گروهها ، اينكه براي:كار نمايش -
به مواقع بعضي در وظايف انجامدارند احتياج وافر تلاش به باشند ،
غيرممكن تقريبا كيفي مفاهيم ديگر و رقابت زمان ، محدوديت خاطر
منبع يك به‌عنوان مي‌تواند فعاليت پديدارسازي شرايطي ، چنين در.مي‌شود
.عمل‌نمايد هدايت و پاداش پشتيباني ،
در احترام و اعتبار داراي بايد گروه گروه‌مدير مديريت اهميت
رااختصاص لازم وقت گروه با كاركردن براي بايد او.باشد اعضاء ميان
را رقابت امكان و راداده لازم ترتيب و نظم اعضاء فعاليتهاي به دهد
.بدهد آنها به نيز
به وظايف باتعريف مي‌رسد ، غيرممكن نظر به كه را مسايلي مي‌تواند او
پيشرفتهاي و موفقيت‌ها بايد و ممكن‌سازد وصول ، قابل و كوچك اجزاء
مدير.نمايد تقدير و داده تشخيص تشويق براي را گروه كوچك هرچند
در را آن و باشد فردي ميان ارتباطات زمينه در مهارت داراي مي‌بايست
راه‌كارها بهترين.برد بكار حمايت‌ها و توافق‌ها جلب متقاعدنمودن ،
گروه مدير.آورد عمل به را لازم توافق‌هاي اجراء ، براي و كرده رابررسي
آن خاطر به گروه كه جمعي كار هر يا و طرح سراسر در كه دهد نشان بايد
.اعضاست همكار و همراه آمده ، بوجود
Chemical Engineering:منبع
June -
مهريزي ناهيد:ترجمه
