پنجم ، شماره 1237 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 22 سه‌شنبه 2
|
|
واقعيت اجتماعي كتابساخت
(بخش‌آخر) شناخت جامعه‌شناسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
طرحهاي بر را شالوده‌كارشان مولفان آن در كه است آن كتاب اين ويژگي
نحوه تبيين به ديدگاه اين از و شوتس‌نهاده‌اند و هوسرل نمودشناختي
;پرداخته‌اند آدمي روزمره شناختهاي و رفتارها ، تجربه‌ها ، شدن ساخته
مربوط جامعه‌شناسي حوزه از بيرون عرصه‌اي به كارشان شروع و مقدمه ليكن
كه فلسفي وانسان‌شناسي انساني حيطه‌زيست‌شناسي با و مي‌شود
;است مرتبط داشته‌اند ، توجهي شايان نقش آنها بسط در پلسنر انديشه‌هاي
درباره‌نهادها گلن نظريه‌هاي ميان كه كوشيده‌اند مولفان كه اين ديگر
اجتماعي وروان‌شناسي دوركم ، پوزيتيويستي ، جامعه‌شناسي(موسسات يا)
اين كمك به كه شده‌اند آن بر آنگاه ;آورند به‌وجود هماهنگ وحدتي ميد
معطوف شناختهائي به را توجهشان تلفيقي ، حال عين در و هماهنگ ، نظام
براي روزمره زندگاني در نظري انديشه‌ورزيهاي هرگونه از پيش كه كنند
نظري عبارت‌ماقبل با شناختها اين‌گونه از مولفان ;مي‌دهند روي آدميان
كه است شناختها گونه طريق‌همين از كه دارند عقيده و كرده‌اند ياد
پديد آدمي براي نظري دانشهاي ومجموعه مطلق و مجرد شناختهاي
.مي‌آيند
و (يوگسلاوي متولد 1927در) لوكمان توماس كتاب ، اين نويسندگان
.مي‌باشند (وين در متولد 1929) پتربرگر
در كه آن از دهه‌پس دو شناخت ، جامعه‌شناسي كه معتقدند تن دو اين
گرفتار بن‌بست به شد ، تثبيت مانهايم كارل و شلر ماكس همت به آلمان
مبتلا وتاريخ‌گرايي به‌جهان‌گرايي يك‌سو از كه معني اين به ;آمد
كوركورانه موافقت يا مخالفت‌لجوجانه بيماري به ديگر سوي از و گرديد ،
و بن‌بست از رهايي راه تنها اينان.شد ماركسيسم‌دچار و ماركس با
بازگشت و ايدئولوژيك و فلسفي جهت‌گيريهاي از اجتناب را درمان‌بيماري
نمودشناسي و زبان‌شناسي و قوم‌شناسي به مربوط پژوهشهاي سوي به
كلان مسائل -استارك مانند -كه آن جاي به سبب ، همين به ;مي‌انگاشتند
زمين در را خود پي‌جويي‌كنند ، دوردست افقهاي در را شناخت جامعه‌شناسي
.كردند مشغول خرد مسائل در كندوكاو به جامعه
