پنجم ، شماره 1237 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 22 سهشنبه 2
|
|
منابع تخريب به جا همه در اجباري اسكان
است طبيعيانجاميده
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(2)نابودي به محكوم يا ماندگار پديدهاي كوچنشيني ،
زماني نظر از كه منابعياست از بهرهبرداري موفقيتآميز شيوه كوچنشيني
پراكندهاند مكاني و
هستند يكديگر مكمل (اكولوژيكي) بومشناختي لحاظ به اسكان ، و كوچنشيني
:اشاره
شيوهموفقيتآميز سرگرداني ، و بيساماني از صرفنظر كوچنشيني ،
.پراكندهاند زماني و نظرمكاني از كه است منابعي از بهرهبرداري
طبيعت از دقيق دانش و اطلاعات و تحرككوچنشينان و انعطافپذيري
.است تواناساخته زيست محيط مديريت در را آنان پيرامون ،
بعدهاي از آن ، يكي به زدن لطمه و كردن تهي بدون منابع ، از استفاده
برابر در انسان تواضع و ازتوجه نشانهاي و پايدار توسعه مهم بسيار
.است طبيعي جهان
سلسله يك مقابل در كوچنشين جوامع خردمندي و عملي دانش وصف ، اين با
.ميشود تضعيف روزافزوني نحو به فرهنگي -اجتماعي و اقتصادي فشارهاي
نشريات از يكي منابع و فصلنامهطبيعت در كه را گزارشي از بخش دومين
مسائل مهمترين از برخي به آن در و چاپشده يونسكو سازمان ادواري
:ميگيريم پي است ، شده اشاره كنوني درجهان كوچنشينان
و كرد بررسي خلا در نميتوان را كوچنشين جوامع بازديد و توسعه
را آنان همجوار يكجانشين جمعيتهاي و چادرنشينان جانبه چند تماسهاي
كه است چنان واسكانيافتگي رابطهكوچنشيني واقع ، در.گرفت ناديده
وسط حد شكلهاي آنها بين كه چرا دانست ، متمايز صرفا را آنها نميتوان
.شبانكاري -كشاورزي و چادرنشيني مانندنيمه دارد ، وجود چندگانهاي
موقتي چادرهاي محيط ، اقتضاي به موارد ، بسياري در شبانكاران ، وانگهي ،
در البته كه دهند ، انجام هم با را كشاورزي و دامداري تا ميزنند
.ميانجامد آنان گسترده كوچ به هم باز نهايت
و آسيا در مغولان مانند وسطا ، قرون كوچنشين بزرگ امپراتوريهاي بررسي
كه ميدهد نشان اسپانيا ، و آفريقا شمال در (صحرا بربران) مرابطون
اسكانيافتگان و چادرنشينان روابط بر عوامل از وسيعي مجموعه
تقسيم در كوچنشينان موردي ادغام گذشته ، در همچنين.است تاثيرگذاشته
بين (پيگمهها و [Peuls] پئولها مانند)مسلط يكجانشين جمعيتهاي كار
آوردهاست ، وجود به پيوندهايي آفريقا صحراي كاروانهاي ثابتو گروههاي
است ، شده زيستخوانهايبومشناختي از كوچنشينان بهرهبرداري باعث يا
آفريقا ، شرق در (Dorobo) دوروبو شكارچيگردآورندگان بهرهبرداري مانند
استفاده جنگيخويش قابليت و مكان بر خود تسلط از جهادگران يامانند و
دولت و درآورند خويش انقياد رابه يافته اسكان جمعيتهاي تا كردهاند
.دهند تشكيل را خود
كه است تصويري ميبينيم آنچه كنيم ، نگاه منطقهاي چشماندازي از اگر
لحاظ به هم و اقتصادي نظر از هم را ، اسكانيافته و كوچنشين گروههاي
زندگي شيوه دو مكاني آميزش اين.ميدهد نشان يكديگر مكمل بومشناختي ،
به نظامها ، شبانكاران برخي در ميانجامد ، خدمات و كالا مبادله متفاوتبه
فراوردههاي با جنگلي ديگر ، محصولات برخي در ;ميفروشند كود كشاورزان
و كوچنشينان وابستگي انديشه ;معاملهميشود كشاورزي و فلزي
هرفرايند در مفهومي ، لحاظ به هم و عملي نظر از هم اسكانيافتگانبايد ،
.باشد داشته نقشيمحوري منطقهاي توسعه و سياسي اداره به مربوط
زيستمحيطي و اجتماعي تغيير
ورود كوچنشين اجتماعي سرنوشتنظامهاي در تاريخي حساس مقاطع از يكي
قرن در امريكايي سرخپوستان سرزمينهاي به (امريكا)فاتحان نخستين
قرن پنجرقمزد را اروپا استعماري توسعه آغاز كه بود ، شانزدهم
نسبت كوچنشين جوامع جمعيت واندازه جغرافيايي وسعت كاهش شاهد بعدي
گروههاي از زيادي بسيار شمار.است بوده جمعيتهاياسكانيافته به
يا شدهاند ، يكسرهناپديد و گشته تباه بيماريها انواع ورود با كوچنشين
اجتماعي دگرديسي دستخوش خود هويت كامل تقريبا دادن دست از با همراه
.شدهاند ريشهاي
اسكان و مستعمرهسازي
موردكوچنشيني غربيدر كشورهاي سياستهاي در هم هنوز كه اسكان ، سياست
آن ميتوان كه دارد درازي تاريخي ريشه ميخورد ، چشم به كوليها داخلي
در عثماني ، امپراتوري توسط نزديك خاور شبانكار انقيادقبيلههاي در را
درباره پيشداوري در و امريكايشمالي سرخپوستان با آغازين برخوردهاي
نوزدهم ، قرن تكاملگرايي در همچونشيوهايابتدايي كوچنشيني زندگي
استعمار ، اسكان دوران در كه تمدنساز اينايدئولوژي.نشانداد
توسعه انديشه كه بهدولتهايي عمدتا است ، كرده تشويق را كوچنشينان
به دارند ، سر در را جهاني مقياسي در سوييكپارچگي و سمت با سياسي
.است ارثرسيده
مانند شود ، سياسياجرا سركوب با است ممكن چادرنشينان اسكان فرايند
حركت توقف و اسكان به مستقيم شكلانگيزش است ممكن ;مغولستان مورد
يا ;تونس در بدويان به كشاورزي زمينهاي تخصيص مانند خودبگيرد ، به
رفتن بالا به كه شود ، داده نسبت طبيعي هواي و آب تغييرات به است ممكن
بيابان جنوب ساحل در آنچه مانند ميشود ، منجر محيطزيست آسيبپذيري
و فزاينده فقر علتهاي از يكي ميتواند كه افتاد ، اتفاق آفريقا بزرگ
به در 1965 درصد از 70 موريتاني جمعيت به چادرنشين جمعيت نسبت كاهش
.باشد حاضر حال در درصد فقط 10
جمعيتهاي كاهشپويايي در نيز سياسي كنترل و نظامي آرامسازي سياست
به گلهها به دستبرد و درگيريها درگذشته ، .است داشته نقش چادرنشين
مناسبات و ميكردند ، عمل ثروت دوباره توزيع براي كارهايي و ساز عنوان
كار دقيقتر تقسيم به خراج و باج دادن و بردگي شكل به اجباري
و نزديك خاور بدوي نخبگان شدن درگير.شد منجر منابع از واستفاده
تشويق يا آنها داخلي مراتب سلسله تقويت به نيز سياست با ميانه
.انجاميد قبيلهزدايي
مورد مناطق محدودكرده ، را كوچنشينان سنتي حركت مكان سياسي ، كنترل
فعالانه دعوت با جاها ، برخي و ، در داده كاهش را آنان بهرهبرداري
ديگر ، كوچنشين گروههاي (مواردي در) و كشاورزان ، مستعمرهنشينان
خارجيان مستقيم بهرهبرداري معرض در را آنان اجدادي و آبا زمينهاي
بر فشار رفتن بالا موارد ، تمام در نهايي نتيجه اما ، .است داده قرار
.است بوده طبيعي منابع
دارد ادامه