پنجم ، شماره 1239 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 24 پنجشنبه 4
|
|
- كلاسيكرمانتيك :مكتب در موسيقي
امپرسيونيست
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش)
.است شده زده سبكدبوسي بر كه است برچسبي معمولترين امپرسيونيسم
شده مشتق مونه كلود نقاشي نام Imperssionازامپرسيون واژه اصل
با برخيجهات در موسيقيدبوسي شنوندگان از بسياري ازلحاظ.است
دوست را امپرسيونيست دبوسياصطلاح خود.است مشترك امپرسيونيستي نقاشي
نويني چيز ميكنم سعي دارم:مينويسد درنامهاي سال 1908 در.نداشت
مغز سبك كهابلهان را همانها هستند ، كه همانطور را واقعيتها بسازم
.مينامند امپرسيونيسم
و داستانپلئاس سال 1902 در فرانسوي آهنگساز دبوسي آشيل كلود
مكتب اپرا اين با و درآورد موسيقياپرا به پرده پنج در را مليزاند
آوازو با همراه تئاتر يك اپرا اين.گذاشت رابنيان امپرسيونيست
موسيقي همراه و صورتمكالمه به بلند بارستيانيف غالبا و بود موسيقي
و بدعت (بركردن از و بلند صداي با خواندن:رستيانيف).ميشد خوانده
مليزاند و نمايشپلئاس شب در كه شد باعث اپرا اين در ابتكاردبوسي
دبوسي جديد موسيقي به كه حضار.برپاشود كميك اپرا سالن در غوغايي
هنردانستند ، مخرب را او و دادند قرار انتقاد مورد آنرا نبودند آشنا
.پذيرفتند را نوبنياددبوسي مكتب شب آن از موسيقي اهل اما
را نور نقاشانامپرسيونيست كه همانطوري موسيقي با نقاشي مقايسه در
كرد مطالعه صوت برابر در را صوت دبوسينيز دادند قرار نور مقابل در
.آورد وجود به موسيقي در خاصي همآهنگي و هارموني اصوات ، تركيب از و
تحقيقات آب صداي در خصوص به داشت توجه طبيعي اصوات به بيشتر وي
نور انعكاس باران ، زير در باغ مانند آثاري زمينه اين در و كرد بسيار
غرناطه در شبي برگها ، ميان در ناقوس مهتاب ، دريا ، طلايي ، ماهي آب ، در
.كرد تصنيف ديرپنهان و
موسيقي و توجهكرد امپرسيون واقعي مفهوم به دبوسي مقدمات اين با
.گذاشت بنيان مكتبرمانتيك مقابل در را امپرسيونيست
هنر فرم مطيع هنرمند و داشت معيني تركيب و قالب هنر كلاسيك مكتب در
هنرمند و شد آزاد قاعده و قيد از هنر رمانتيك مكتب در اما بود
در كه حالي در.بپردازد خيالپردازي به خود شخصيت ابراز براي توانست
را آنچه خيال ، دنياي به توسل بدون ميخواهد هنرمند امپرسيونيست مكتب
.نمايد بيان ميكند حس و ميبيند حقيقت در كه
ابر تجسم است امپرسيونيستهاممكن و رمانتيكها فكر طرز به توجه براي
"Nucturnes"شب آهنگ سه در دبوسيكرد مطالعه مكتب دو اين در را
توصيف ملايم طور به را ابر حركات كه دارد نامابرها به قطعهاي
شده بيان ديگري نحو به بتهوون و واگنر نظر از نكته اين اما.ميكند
درآوردند ، موسيقي به را آن حالتخاص ابر كردن مجسم براي آنها.است
وجودStrum Und Drang احساس و هيجان غالبا تفكررمانتيك طرز در چون
ابتدا.باشد حادثهايهمراه با بايد موضوعابر آنها براي.دارد
به و ميكند جمع را آنها باد وزش.نمايانميشود افق از پراكنده ابرهاي
وپرهيجاني تند آهنگ و ميآيد وجود به برق و رعد آنها ازتلاقي تدريج
در واگنر و درسمفونيپاستورال بتهوون.ميكند بيان را طوفان آغاز
در اما.كردهاند توصيف اينطور را اپرايواكلورهابرها پرلود
.نيست وهيجان حادثه به احتياجي حالت بيان براي مكتبامپرسيونيست
است ، زيبايي شب:ميكند مجسم حالآرامش در را ابرها شب آهنگ در دبوسي
ابرها زير از گاهي مهتاب.ميكنند حركت درآسمان آهسته ابرها
حالت موسيقياين و ميشود ديده دلپذيري تصاوير و اشكال و بيرونميآيد
مهيج منظره دوره از دبوسينميخواهد.ميكند توصيف ملايمت با را شاعرانه
هست كه چنان را ابرها حالت ميخواهد بلكه شرحدهد ، را ابرها تصادم
ميان در شنوندهرا كه آن مانند درست و آورد وجود به انسان درذهن
براي منظره يك ديدن.بيانميكند را آن زيبايي دهد ، پرواز ابرها
درحاليكه ميكند ، داستانسرائي كه محركياست فقط رمانتيكها
را آن وزيبائي مينگرد تعمق ديده با را منظره همين هنرمندامپرسيونيست
.ميكند ثبت
موريس دبوسي ، كلودآشيل فوره ، گابريل امپرسيونيست مكتب پيروان از
به آن از پس ساخت ، آهنگ واگنر شيوه به ابتدا) ساتي اريك راول ،
شيوهاكسپرسيونيست و تافت بر روي دو هر از عاقبت و گرويد امپرسيونيست
.برد رانام (كرد انتخاب را Experssioniste
اين و يافت زمينانتشار مغرب همه در شگفتانگيز سرعتي با دبوسي نفوذ
نيز اجتماعي تاثيربخشي يك بلكه جغرافياييداشت جنبه نهتنها نفوذ
و تئاتر مدرسه ، و كليسا به موسيقيسازي ، كار هرنوع به و بود
دبوسي موسيقي.است كرده سرايت رخنهگرانه خانهها همه به و كنسرتهالها
.ميكند اعمال را همهجانبهاي نفوذ چنين كه باشد موسيقي آخرين شايد
هرچند ميماند ، بسفقير بيستم قرن موسيقايي فرهنگ دبوسي موسيقي بدون
نظر اين از تنها دبوسي با ميتواند بيست قرن موسيقي تاريخ هم باز كه
باقي قرن اين موسيقي روي نيرومندي و گسترده نفوذ او كه شود آغاز
.است گذاشته
حسني ، سعدي.است1 شده استفاده ذيل كتب از متن اين در:توضيح
سعدي.صفيعليشاه ، 201363:تهران (مجلد يك در جلد 2).موسيقي تاريخ
(مجلد يك در جلد 2).معاصر دوره تا كلاسيك از موسيقي تفسير حسني ،
.صفيعليشاه ، 1372 تهران ،
مدرن موسيقي تاريخ:بيستم قرن در موسيقي جامع تاريخ آستين ، ويليام.3
(چهارم جلد).آگاه ، 1373:تهران.بهزادباشي ترجمه.اول بخش
و كلاسيك:جامعموسيقي تاريخ.استيونس دنيس رابرتسون ، آلك4
(سوم جلد).آگاه ، 1369:تهران.بهزادباشي ترجمه رمانتيك ،
.منصوري پرويز ترجمهببريم لذت موسيقي از چگونه اسپات ، زيگموند.5
.زمان ، 1365 كتاب:تهران
موسيقي تا سرودهايگريگوري از موسيقي هنر داستان ;هارمن كارتر.6
.بهجت ، 1367:تهران.مومني فرهاد ترجمه الكترونيك ،