پنجم ، شماره 1240 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 27 شنبه 7
|
|
نقد سنت و كتاب سايه در فرهنگ پويايي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تهران كتاب بينالمللي نمايشگاه با همزمان
والمسلمين باحجتالاسلام گفتگو در نقد و نظارت كتاب ، فرهنگ ، وضعيت
خاتمي سيدمحمد
و نظارت محدوده بفرمائيد فرهنگي ، ارزيابيوضعيت ضمن خاتمي ، آقاي
ميدانيد؟ حد چه تا را فرهنگ بخش از دولت حمايت
است نيزحكومتي مطلوب حكومت است ، مالمردم و است مردم مخلوق فرهنگ
مردمي و ملي بنابراينحكومتهاي باشد ، مردم وخدمتگزار نماينده كه
نداشتيم را تجربه اين ما متاسفانه انقلاب از قبل.نيستند مردم از جدا
مردم كه انقلابي بركت به خوشبختانه.بودند جدا مردم از حكومتها و
حكومت اين حركت آن دل از كردند ، آرمانهايشان و فرهنگ و دين براساس
و همدلي نزديكي ، ما ، جامعه مهم امتيازهاي از ميكنم فكر من.برآمد
.است دولت و ملت ميان خويشاوندي و انس احساس و همراهي
حكومتحضرت در را اوجش ما كه بينشاسلامي مبناي بر هم دولت رسالت
ما ديني آموزشهاي ميبينيمودر (ع)علي رياستحضرت و (ص)اكرم رسول
طبعا و است مردم خدمتگزاري آمده ، هم ما اساسي قانون در و است موجود
است شده نهادينه نظارت نظارت ، از منظورم البته و است مردم نظارت تحت
در.دولت و جامعه بر دارند اشراف كه است رهبري اينها همه بالاي در و
.هست هم آنها فرهنگ نماينده باشد ، مردم نماينده دولتي اگر فرهنگ امر
براي كند بسترسازي ميتواند كه است دولتي خدمتگزار دولت طبيعتا و
مصالح و آرمان و خواست نماينده كه دولتي البته.فرهنگ بالش و رشد
باشد داشته را نظارتهايي است موظف ملت ، خود طرف از طبعا است مردم
اين ولياقتصادي و فرهنگي و امنيتي مسائل جمله از امور همه در
.است فرهنگ بسط و رشدفرهنگ مسير در نظارت
است بسترسازي و زمينه بكند بايد و بكند ميتواند دولت كه كاري عمده
بتوانند آزاد و امن محيط در انديشه و اصحابفكر و فرهنگآفرينان تا
داشته تعاطي و برخورد باهم مخلوقات و آثار اين طبعا و بكنند خلق
قدرت ميكند ، باز را جامعه ذهن هنري و فرهنگي آثار برخورد اين.باشند
.ميبخشد ارتقاء را عمومي افكار و ميبرد بالا را مردم انتخاب
بسترسازي اسلامي جمهوري نظام در رسالتهايدولت مهمترين از يكي
فرهنگ فرهنگآفرينان ، اينكه براي سرمايهگذاري يعني.است فرهنگ براي
كند ، و دفاع عمومي استازحقوق موظف دولت همچنانكه.كنند خلق را
به بگيرد ، تاختوتازقرار معرض در مملكت فرهنگ دهد اجازه نميتواند
.كند دفاع حقوقفرهنگآفرينان و حيثيت از بايد اندازه همان
و بكند امنيت احساس فرهنگي لحاظ از جامعه كههم باشد محيطي در يعني
.نميشود ضايع حقشان كه كنند امنيت ناشراناحساس و مولفان هم
ازانقلاب بعد كتاب ، زمينه در كهبخصوص معتقدم من زمينه اين در
نظر دوراناز اين در ما رشد.است صورتگرفته خوبي كارهاي اسلامي
عناوين لحاظ از چه و نسخ تعداد نظر از چه يعني بوده خوب بسيار كمي
.نيست گذشته با مقايسه قابل منتشرشده
نمايشگاههاي كتاب ، هفتههاي برپايي مثل ديگري خوب كارهاي البته
خيلي ازپديدههاي يكي كه) كتاب نمايشگاهبينالمللي كتاب ، استاني
و قرآني علوم و قرآن نمايشگاه ،(است اسلامي جمهوري در مثبت و موفق
نيز سال ناشر انتخاب و سال انتخابكتاب و كتاب نمايشگاههايتخصصي ديگر
.است ذكر شايان
جمله از نيز و فرهنگنويسي كتابشناسيو مرجع كتب نشر زمينه در.
قبل كه گرفته ، صورت اسلامي جمهوري در خوبي دائرهالمعارفنويسيكارهاي
.بوديم حركت نوع اين شاهد كمتر انقلاب از
نسل.است گرفته صورت توجهي خور كارهايدر ديني آثار نشر خصوص در
كه كردهاند ظهور حوزه بيروناز و حوزه در ما ديني متفكران از جواني
.ميآورند و آورده پديد را زمانخود با متناسب و متنوع آثار
خوبي كارهاي ولي نرسيديم مطلوب نقطه آن به ما هنوز ترجمه ، زمينه در
.است گرفته صورت
.است شده ترجمه است ، آن نيازمند ما فكري جامعه كه بسياري معتبر آثار
شناخت اصلي ومنابع ما فرهنگي هويت بازتابدهنده آثاريكه از بسياري
تجديد ما گذشتگان خوب آثار شده ، احيا اسلامي جمهوري در است خودمان
.است شده منتشر و تصحيح چاپ ،
و تقدير درخور كه گرفته صورت كارهايي زمينهها همه در كلي بطور
آن نظاير و وام پرداخت و مالي كمكهاياست كتاب به اهتمام نشانگر
مطلوب وضعيت با هنوز معتقدم من ولي لحاظشده ، ما بودجههاي در نيز
.ديني جديد و نو آثار زمينه در بخصوص.داريم زيادي خيلي فاصله
مومنين دلهاي در ويا حجرهها در فقط كه نيست ديني ديگر امروز ما دين
به و است نظامسازي ومدعي آمده اجتماع عرصه به امروز دين.باشد محبوس
زمينههاي و ديني فرهنگ اين و است بوده هم موفق و ساخته هم نظام حق
است آورده فراهم را انقلابمان موفقيت موجبات كه بوده ما ديني تاريخي
در را ما ملت ديني تفكر و اعتقاد اصول ، نيزهمان پيروزي از پس و
.است كرده حفظ مشكلات مقابل
ما.باشد پيشرفت به رو جامعه يك نيازهاي جوابگوي بتواند بايد اسلام
هم واقعا و ميكنيم و كرده بزرگي كارهاي عرصهسازندگي در امروز
كارهايي.رود پيش همچنان سازندگي و بازسازي زمينه در بايد ما جامعه
.كند پيدا ادامه قوت با بايد شده ، انجام هاشمي آقاي دولت زمان در كه
حل نظري لحاظ از را توسعه مساله بايد ما هم قضيه سوي آن در منتهي
بايد ببريم ، پيش به را كشور سازندگي بايد كه حالي عين در يعني.كنيم
توسعه از را اهدافمان و كنيم تعريف خود براي را توسعه نظري لحاظ از
مدنظر را خصوصياتي چه با توسعهاي چه كه كنيم تعيين و سازيم مشخص
.داريم
توسعه واصول جديد تمدن مفاهيم و بامباني بايد ما ديني متفكرين
حتي و اجتهاد با دين ، منابع به آن عرضه بعدبا و شوند آشنا جديد
رايج برداشتهاي همه چون) ما ديني مانوس بينشهاي بعضي در تجديدنظر
از برخي و دينباشد عين كه نيست اين نشانه ما جامعه در ديني
(داشتند خود مكان و زمان در ازدين ما بزرگان كه است آنهابرداشتهايي
و ثابت معيارهاي و اصول به وفاداري عين در و دين جوهر حفظ با البته
به خود دين از را زمان با متناسبتري و نوتر برداشتهاي دين بنيادي
.كنند ارائه مشكلات حل منظور
بايد ولي شده ، ايجاد دانشگاه علميهو حوزه در كمابيش حركت اين
كاركنند بيشتر بايد ما ديني نومتفكران نسل بخصوص.شود زده دامن
.كنند خلق را برجستهاي آثار و
ولي داريم زيادي فاصله نقطهمطلوب به رسيدن تا كه معتقدم من
در.است اميدبخش شده ، كهايجاد جرياناتي و شده كه حركتهايي
به ازانقلاب بعد از جرياناتي هنرسلسسله و فرهنگ كتاب ، عرصههاي
.كند تقويت را جريان اين بايد دولت و است كهماندني است آمده وجود
ما خيرخواه و اصيل متفكران تا كند ايجاد را فضايي و كند بسترسازي
اين بدارند ، عرضه را آن و كنند تفكر آزاد و امن محيطي در بتوانند
در.اصلاحنمايند را همديگر خودشان و كنند پيدا برخورد هم با تفكرها
البته.است مهم امر هميك فرهنگي نظارت اصل كه منمعتقدم حال عين
را فرهنگي توليدات و امور نظارتبر امر جوامع ، همه من بهاعتقاد
حالانقلاب هر به ما باشند ، كهنداشته هم فرض بر و دارند نوعي به
كه معيارهايي.است تازهاي تجربه اين و داريم ديني جامعه كرديم ، ديني
مقابل در بيحفاظ را فرهنگ نميدهد اجازه ما به دارد وجود ما دين در
هم اساسي قانون در و است اين ما جامعه مصلحت.بدهيم قرار جرياني هر
همچنانكه.كرد توجه بايد نكتهاي به من نظر به منتها.است آمده همين
بايد هم اندازه همان به است عمومي حقوق دفاعاز منظور نظارت ، در
.باشيم داشته را ناشران و مولفان مصالح و منافع و حقوق حفظ دغدغه
نظارت امر و داشتهباشيم نظارتي نهاد و نظام كه است اين مساله
و است نظارت شيوه در دارم من الان كه بحثي.باشد نهادينه و قانونمند
با افراد فردي تشخيصهاي.باشد سليقهاي نبايد يعني.آن اصل در نه
اين كه چرا گيرد قرار ملاك و شود اعمال نبايد دارند ، كه حسننيتي تمام
.نباشد سليقهاي حتما بايد اعمال نظارت.ميكند آسيبپذير را نشر امر
اهل و خيرخواهان طرف از موجود نظارتي قوانين باشد ، نظارتي نهاد يعني
امر ديگر مشكلشود تدوين مطلوب قوانين و گيرد قرار نقد مورد فكر
قوانين مفسر نظارت ، امر مجري كه است آن سليقه ، بحث بر علاوه نظارت
من نظر به.هست هم داوري و شكايات به پاسخگويي مرجع و هست هم نظارتي
گرفته مجريان از بايد شكايات به رسيدگي مرجع و نشر ضوابط تفسير امر
داور مولف و مجري ميان كه داريم احتياج نقطهسومي به ما يعني.شود
.نيست كار اومجري داور كه كند امنيت احساس هم ناشر و مولف تا باشد
منصفه آنجاهيات در زيرا داشتهايم بيشتري توفيق البته مطبوعات كار در
با مطابق و لازم است امري نظارت پس.دارد وجود ويژه دادگاههاي و
طراحي طوري بايد را اجرا شيوههاي اما اساسي قانون و ارزشها معيارها ،
تشخيصهاي خاطر به جامعه و ناشر مصالح يعني.نباشد غرض نقض كه كرد
جامعه و ناظر و ناشر بين مرجعي و نهاد بايد پس.شود نقض سليقهاي ،
و مصالح هم شود تامين جامعه فرهنگي و ديني حقوق هم تا شود ايجاد
كه شود ايجاد امن فضاي واقع در و شود حفظ آثار پديدآورندگان منافع
.بدانند را خود تكليف همه
كه سال57 به نسبت شده منتشره عناوينكتب تعداد كه است درست
عنوانرسيده ، هزار حدود 11 به واكنون بوده عنوان حدود 1800
و افزايشجمعيت به توجه با اما نشانميدهد ، را چشمگيري افزايش
نسخه هزار تا4 كشور 3 در كتاب تيراژ همچنانمتوسط ديگر ، مسائل
مميزي آيادارند نقش ضعف اين در عواملي شماچه نظر به.است
نيست؟ موثر امر اين در برديد ، نام آن از كه سليقهاي
مبتنيبر كه داريم نظامي حال هر مابه.اولم حرف به ميگردم بر
دين معتقدبه و ارزشها اين به همپايبند ما جامعه و است ارزشها
بر نظارت اصل نميتوانيم كه دارد وجود ضوابطي و اصول بنابراين است ،
نظارت ضوابط كه اين يكي.است مهم مساله دو.كنيم انكار را ضوابط اين
نداشته دلهره حسننيتما ، با ناشر و تامولف باشد روشن و دقيق بايد
سرمايهاش و اثر متشابه و تفسيربردار و ابهامانگيز مسائلي با كه باشد
هم درست كه دارد اساسي محور دو ضوابط اين بگيرد ، تهديدقرار مورد
را اينها.نباشد عمومي حقوق مخالف و ديني مباني مخل اثر ، يعني هست ،
مباني ما قدر آن واقعا مننبايد نظر به و كند تعيين قانون بايد هم
ميكند ، تفسير جور يك را دين كه كسي سليقه با اگر كه بگيريم تنگ را
است روشن ديني مباني.است دين مباني با مخالف اين بگويد بود ، مخالف
داشته سعهصدر شده ياد چارچوب در بايد ولي باشد آن مخل نبايد اثر و
نه و كند مشخص را حداقل هم حدود و كنيم مشخص را حدود يعنيباشيم
كس هيچ به و بدهيم جولان اجازه انديشه به چارچوب اين در و.را حداكثر
و كند اعمال قانون و دولت از بالاتر را سليقهاش ندهيم اجازه ديگري
.كند تهديد را فرهنگ و نشر امر امنيت
وجود ناشر يا مولف دادخواهي براي مرجعي كهحتما اين دوم مساله.
.ميشود حاكم نشر امر بر امنيت كه است اينصورت در.باشد داشته
دارد ادامه