پنجم ، شماره 1240 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 27 شنبه 7
|
|
در كروبي والمسلمين حجتالاسلام سخنراني
قم اعظم مسجد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
غيراسلامي حملههاي يكديگر به و كنيم تخريب كه باشد بنا اگر
ميشويم گوناگوني آفتهاي و بلاها نماييم ، دچار
سخناني در مبارز روحانيون مجمع دبير كروبي مهدي والمسلمين حجتالاسلام
خاتمي والمسلمين حجتالاسلام مثبت ويژگيهاي تشريح به قم اعظم مسجد در
در حاضران سئوالات به و پرداخت رياستجمهوري انتخابات نامزد عنوان به
:گفت سخنراني اين در وي.گفت پاسخ جلسه
بوجود جامعه در ياس و ركود تخريب ، .ميبرد بين از را اعتمادها تخريب ،
كنيم تخريب كه باشد بنا اگر.ميآورد بوجود خودسانسوري تخريب ، .ميآورد
آفتهاي و بلاها دچار نماييم ، اسلامي غير حملههاي يكديگر ، به و
خود كانديداي تبليغ ميتواند و دارد انديشهاي كس هر.ميشويم گوناگوني
با تخريبها اين.هستيم روحاني و اسلامي كه ما بخصوص.بكند را
به.دارد سروكار مردم ديني باورهاي با.دارد سروكار مردم اعتقادات
.ميزند آسيب مردم اعتقادات
برتر ميكنم ، فكر من كه چيزي كجا ميپرسماز شما همه از و خودم از من
نباشد؟ برتر و حق بر او كه كجا از كردم ، خراب را كسي راي اگر است؟
بكنم؟ را كار اين ميتوانم چگونه هستم ، امين راي ، صندوق پاي در كه من
اين از غير قطعا اسلام.نيست اسلام اينها.است محض توجيه اينها پس
.است
كانديدايي و هستيم جمعيتي يك ما است طبيعي.ميكنم عرض ديگر نكته دو
سيد آقاي والمسلمين حجتالاسلام جناب ما ، كانديداي.كردهايم معرفي را
عزيزان ، و سروران و دوستان ديگر از حرمت حفظ ضمن من.است خاتمي محمد
كانديداها همه با تقريبا ما.ميكنم عرض ايشان ويژگيهاي از نكته چند
مورد در اتفاقا.بودهايم همكار و داريم مراوده و دوستيم رفيقيم ،
آقاي والمسلمين حجتالاسلام جناب يعني هستند ، كانديدا الان كه دوستاني
حجتالاسلام جناب با يا و داشتهايم همكاري هم با مجلس ، در سالها ناطق ،
مسئول ايشان.داشتهايم ارتباط و نيزهمكاري شهري ري آقاي والمسلمين
ما بنابراين.هستيم هم با همه پس.بودم حج مسئول هم من و هستند حج
ما كانديداي خاتمي ، آقاي جناب ما عزيز برادر اما.هستيم دوست و رفيق
نفي معني به ميگوييم ، ايشان براي ما كه هم ويژگيهايي و فضائلهستند
را خودمان كانديداي داريم كه هستيم مقامي در ما.نيست ديگران
.ميبينيم
كانديداتوري موسوي مهندس وقتيآقاي.بگويم شما به را نكته اين من
ايشان و كرديم پذيرفتنپافشاري براي خاتمي آقاي به ما.نپذيرفت را
معظم مقام خدمت شدم مامور من كه شد اين به منجر آنكه تا.نميپذيرفت
ببينيم تا بكنم ايشان از سئوالاتي و بروم خامنهاي آيتالله حضرت رهبري
قبلا.است سايرين همانند وي ، درباره نظرشان ديدم و چيست معظمله نظر
ميگويم شما به شويد كانديد و بياييد هركدامتان كه بودند فرموده
.ميكنم حمايت و تاييد و تنفيذ بياورند ، راي كه هركدامشان
خبر اين و رفتم من كه وقتينميپذيرفت خاتمي آقاي كه است اين منظورم
پذيرفت ، و كرد صحبت و شد مشرف رهبري محضر به خودش بعد آوردمو را
مجمع فقط كانديداي اما هستم ، مجمع عضو من كه گفت اول ، همان از
با يعني.كنيد حمايت من از شما و ميشوم كانديدا مستقلا من.نيستم
ميخواهم.نشد معرفي مجمع ، نامزد عنوان به رسما بود ، مجمع عضو اينكه
ما.كند عمل فراجناحي كه دارد توجه كاملا ايشان كه بگيرم نتيجه
از بايد جامعه ، پيشبرد براي.داريم فراواني نيروهاي با وسيع جامعه
داشته حضور انقلاب صحنه در بايد نيروها همه.شود استفاده نيروها همه
او ، شخصيت و كشوراست دوم چهره رئيسجمهور ، كه ميدانيد شما.باشند
و گفت و سفرها برخوردها ، بينالمللي ، مسايل در داخل ، از گذشته
اين.است موثر بسيار جهاني ، مسائل به آشنايي.دارد اهميت شنودها ،
و نيست ديگران نفي عنوان هيچ به ميكنم ، عرض او براي من كه فضايلي
.عزيزند ما براي هم آنها
شما:گفت فقيه ولايت نظريه تشريح در كروبي والمسلمين حجتالاسلام
.كرد انقلاب نظريه اين با امام و است امام تئوري ولايتفقيه كه ميدانيد
.بيايند بهخيابانها كه ميكرديم تشويق را مردم ما مبنا ، اين با
با و مبنا اين با امام.ميگويم برايتان كه نيست سادهاي مسايل اينها
را فقيه مطلقه ولايت ما همه.است امام ميراث اين.كرد انقلاب ديد ، اين
قبولش ما همه است ، نظام اين راس در كه هم را وليفقيه.داريم قبول
وظيفه اين و ميكنيم اطاعت فرامينش ، از و بوده او مطيع هم وهمه داريم
.ماست همه
سالهاي در گروه اين فعاليتهاي توقف درمورد مبارز روحانيون مجمع دبير
در ،(چهارم مجلس براي انتخابات) انتخابات 71 از بعد ما:اخيرگفت
ولي باشيم ، هم ما و باشد مجمع كه رسيديم نتيجه بهاين تحليل ، يك
فضا اين در ديگر كه ديديم ما كه داد رخ حوادثي.نكنيم سياسي فعاليت
از عظيمي بخش بگوييم ، هم ما و بگويند آنها اگر.كرد فعاليت نميشود
و اعتقادات به ميآيد ، پديد جامعه در فتنهاي و ميرود روحانيت آبروي
كنار كنيم ، سكوت قدري كرديم احساس ما.ميرسد آسيب مردم ، باورهاي
قبل يكسال از لذا و ميشود چه ببينيم و كنيم محافظت نظام از بكشيم ،
صحبت صحنه ، در حضور براي ما با و ميآمدند هم مجلس انتخابات از
وضع آن باز بياييم ، اگر.نميشود كه بود اين ما تحليل و ميكردند
و پنجم مجلس حوادث و انتخابات از بعد ولي.نيست مصلحت و ميشود تكرار
وارد ميشود حالا كه رسيديم نتيجه اين به طولاني ، جلسات با قضايا ، خيلي
كرديم ، شروع آرامآرام شديم ، وارد عصا به دست.كرد فعاليت و شد صحنه
فعاليت ميتوانيم حالا كه رسيديم نتيجه اين به و رفتيم رهبري خدمت
به كنيم ، كشمكش يكديگر با اگر كه كرديم احساس اساس ، دركنيم
.ميخورد ضربه روحانيت
خاتمي ، آقاي:گفت ارشاد وزارت از خاتمي آقاي استعفاي علت مورد در وي
وزارت دوران در.بود وزير سال حدود 11 كردم ، عرض قبلا همانطوركه
و مشكلات سلسله يك.است محفوظ و مقبول كه داد انجام كارهايي هم
جريان در من.كرد استعفا اصرار ، با كه داشت خستگيهايي و دشواريها
و بودم خدمتگزار موقع ، آن چون مننميپذيرفت هم هاشمي آقاي كه بودم
داشت اصرار ايشان ، كه بودم مرتبط بهخوبي بودم ، مجلس و شهيد بنياد در
ميخواهم من كه گفت ايشان جهت ، هر به اما.نميپذيرفت هم هاشمي آقاي و
.بروم مدتي
آقاي:گفت روزنامههمشهري با مصاحبه در خود اظهارات مورد در وي
عنايت و موردتوجه شخصيتهاي از و عزيز چهرههاي از آيتاللهمهدوي ،
ايشان خدمت در مبارز روحانيت در سالها.هستند رهبري معظم ومقام امام
هم با هم سال 57 در.بوديم زندان در سال 42 از ايشان با بنده.بوديم
ايشان ، خدمت در و 55 ، و 54 درسالهاي 53 ما.آمديم بيرون قزلقلعه از
روحاني و باارزش شاخص ، چهرههاي از ايشان.بودهايم هم زندان در
.هستند
مطرح اگر كرديم احساس ما بودند ، كرده شروع مهدوي آقاي كه بحثهايي
ما گفتم و كرده بيان مطلبي مصاحبه ، آن در منمطلوبنيست شود ،
توضيح عزيزان شما براي اينجا در را منظورم.كردهايم حجت اتمام
آقاي والمسلمين حجتالاسلام جناب با باز اينكه به توجه با.ميدهم
اوين ، در هم و قصر زندان در هم و رفيقيم و دوست مدتهاست ما انواري
آقاي با جلسهاي من است ، محكم عاطفيمان روابط و بودهايم ، هم با
با مفصل پس.ميرود سمت اين به قضيه كردم احساس و گذاشتم انواري
چنين ايشان.قايليم حرمت مهدوي ، آقاي براي ما كه كردم صحبت ايشان
بحث اين اگر اما نداديم ، جواب بار اين مااست كرده شروع را بحثي
بودم من خود اگر.بدهيم جواب كه ماست قانوني و شرعي حق يابد ، ادامه
هم مجلس تريبون قبلا اينكه كما نميگفتم ، هيچي ميزدند ، هم حرفي هر و
هم امكانات خيلي از و بودم هم مجلس مدير عنوان به و بود اختيارم در
كلمه يك حتي ما گفتند ، ما به هرچهكنم مصاحبه و استفاده ميتوانستم
انتخابات در شركت به راضي را خاتمي آقاي ما كه روزي امانگفتيم هم
حالا كردم عرض رهبري ، معظم مقام دفتر و محترم رياستجمهور به كرديم ،
و است شخصيتي و حيثيت داراي او شده ، صحنه وارد خاتمي آقاي جناب كه
.كنيم دفاع او از ناگزيريم ما بگيرد ، قرار موردتعرض بخواهد اگر
و كنيم دعوت ميدان به را كسي حاضرنيستيم و هستيم غيرتمند گفتيم
سياستگذاران و وسروران بزرگان سمع به هم.كنيم رها را او بعد
در ولي.گفتهبوديم مهدوي آقاي عزيزمان برادر به هم و بوديم رسانده
ديديم كه بعد كردم ، عرض انواري آقاي محضر در هم پيش چندي اينكه عين
جناب و نمودند مطرح را مسايل اين و كرده كملطفي مشهد در مهدوي آقاي
آقاي.بردند زيرسئوال هم را خوئينيها موسوي والمسلمين حجتالاسلام
در امام.امام قلم به هم آن بوده ، كشور كل دادستان خوئينيها ، موسوي
مجمع داشت ، وجود مشكل نگهبان ، شوراي و مجلسيها ما بين كه روزگاري
آن در را نفر آورد ، 7 بوجود و كرده تاسيس مشكلات رفع براي را مصلحت
.منصوبكردهاست را ايشان اينچنيني ، مجموعه يك در ببينيد كرد منصوب
ما و نداشتيم ، اساسي قانون و نگهبان شوراي ما كه روزگاري در
طرفي ، از و كنيم برگزار را رياستجمهوري انتخابات اولين ميخواستيم
اشتباه اگر) كرد تعيين را نفر دو كند ، تاييد رهبري بايد را صلاحيتها
.را خوئينيها موسوي آقاي و رفسنجاني هاشمي آقاي ،(نكنم
اول مجمع عضو امام ، تعابير آن با حج ، در امام نماينده موسوي آقاي
سال 58 در كه جريانهايي آن در سيما و صدا در امام مصلحت ، نماينده
ساخت ناگزير را ما بردن ، سئوال زير را چنينشخصيتهايي داشت ، وجود
.بشويم اينچنيني بحثهاي وارد نخواستيم ما.بدهيم جواب كه