پنجم ، شماره 1242 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 29 سهشنبه 9
|
|
نيست كار چارهء تنها محدوديت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
والمسلمين حجتالاسلام با گفتگو در نقد و نظارت كتاب ، فرهنگ ، وضعيت
(پاياني بخش) خاتمي
اگر كرد ، نخواهد حل را مساله صورتمساله ، كردن پاك مطمئنا
ميكند ، ايجاد دغدغه جامعه ذهن در و ميشود منتقل جامعه به مسائلي
.باشيم جامعه پاسخگوي ميتوانيم فكري قوي برخورد با تنها
قابلتجديدنظر ما فرهنگي وخصلتهاي عادتها و مسائل از بسياري
نكنيم؟ نو خودمانرا ما چرا است ،
با فقط نكنيم خيال كه است آن كتاب و فرهنگ امر در اصلي نكته.
محدوديت.كنيم حل را فرهنگ مشكل ميتوانيم محدوديت و نظارتي شيوههاي
.باشد تنگ هم خيلي نبايد البته است مفيد و ضروري خودش چارچوبهاي در
به بعد و گرفت نظر در را اساسي ارزشهاي و معيارها و بايداصول
توطئه و باشد توطئه كه اين مگرداد ميدان مختلف تفكرات و سليقهها
.كنند برخورد آن با ميتوانند ديگر مراكز و است مشخص تعريفش هم
كه بوده اين تاريخ طول در تشيع سنت بويژه و مسلمانان فرهنگي سنت.
كه انقلاب از قبل حتي.ميكند رشد تحليل و تجزيه و نقد سايه در انديشه
شهيد طباطبايي ، علامه مثل افرادي نبود ، ديني فرهنگ نفع به چيز هيچ
و مخالف انديشههاي نقد به زمانشان نسبي شناخت با صدر شهيد و مطهري
ما قبول مورد كه انديشههايي كردن خردپسند و موافق انديشههاي عرضه
و طباطبايي علامه كه حركتهايي.كردند ايجاد جريان و كردند اقدام است ،
نهادي و بود فردي امكانات و شخصي علاقه روي كردند ايجاد مطهري شهيد
.ما نسل روي گذاشتند تاثير خيلي هرچند نبود آن سر پشت
مطرحبود ، اشتراكي و اقتصادسرمايهداري فقط كه وقت آن صدر شهيد
و متفكرانروحاني.ديگر كتابهاي خيلي نوشتو را ما اقتصاد كتاب
آنان از كه بزرگواران اين و كشيدند زحمت همخيلي ديگر روحاني غير
به بايد ما هرحال در.است روحانيت حوزه در ميگويم بردمكهمن نام
كنيم عرضه را فرهنگي بايد ما.فرهنگ پويايي براي دامنبزنيم نقد سنت
به فقط نبايدباشد داشته عرضاندام قدرت رقيب فرهنگهاي مقابل در كه
مطرحاست ، در انديشههايي چه دنيا در بايدديد.كرد تكيه احساسات
رايانهاي وشبكههاي اينترنت مساله كه هم انقلابفرهنگي عالي شوراي
زندگي دنيايي كنيمدر قبول ما كه شد مطرح اينمساله شد ، مطرح
وجود اينترنت و است آسان ارتباطات دارد ، وجود كهرايانه ميكنيم
اين.باشيم داشته ارزشي نظام دنيايي چنين در ميخواهيم ما و دارد
روي به را در بست؟ ، را درها همه ميشود واقعا آيااست مهمي مساله
گسترش بهروز روز كه ارتباطاتي روي به را بست؟ ، در ميتوان امواج
كه است كسي بيسواد سال 2000 در كه شده مطرح امروز بست؟ ميشود مييابد
زندگي.نميداند نوشتن و خواندن كه كسي نه و نداند را رايانه كاربرد
ما.نيست مهار قابل آن موارد از خيلي و دارد بستگي رايانه به بشر
و باشد مقاوم كه فرهنگي يعني باشيم ، داشته قدرتمند فرهنگ بايد
عادات و سنتها بعضي روي بر كنيم پافشاري نبايد ما.بدهد جواب بتواند
دست از را دين اصل خدايناكرده آن خاطر به و گرفته خود به رنگديني كه
.ارزشها اصل حفظ عين در باشيم داشته نوآوري ميتوانيم.بدهيم
مامجهز كه است آن ارزشها از حالدفاع عين در و نشر رواج اصلي شرط
و وتوليد نشر كنار در جامعه در.انتقادباشيم و نقد فرهنگ به
كه ديني يكانديشه حتي.شود باز انتقاد نقدو براي ميدان نظارت ،
را خودش توان بايد نقد در و گيرد قرار نقد مورد بايد ميشود مطرح
غير انديشه.كند تقويت و كند اصلاح را خودش نكرد اگر و كند اثبات
اين بگوييم و كنيم نقدش كه باشيم مجهز ما بايد ميآيد ، كه هم ديني
بر بايد نظرمن به بنابراين.نيست معيارهاسازگار اين با انديشه
مرجعي نيز و باشد نظارتقانونمند بايد اما پافشاريكرد نظارت اصل
مهمتر آنها از و دهد پاسخ ومولف ناشر شكايات به مرجع سواياين
شيعي بويژه و اسلامي تفكر در كهخوشبختانه نقد سنت گسترش و احيا
.دارد بلندي جايگاه
اخير درماههاي اتفاقا كه موضوعي كرديد ، اما اشاره نقد فرهنگ به
كه موضوعاتي كهمحدوده است آن است ، شده همكشيده مطبوعات به
برخي در بحث صلاحيت افراديكه دايره و كرد مطرح درجامعه ميتوان
كه موضوعاتي معتقدند عدهاي.است شده تلقي مهم دارند ، را موضوعات
يك كل اگر.است محدود گيرد قرار نقد مورد جامعه سطح در ميتواند
فرهنگهاي و انديشهها معرض در نوين ارتباطي پديدههاي لحاظ به جامعه
برخي نقد حوزه كه اين به بود قائل ميتوان چگونه دارد ، قرار بيگانه
باشد؟ محدود اساسي احتمالا مسائل
.نيستند فكرعميق اهل خيلي مردم است ، اكثريت طور همين دنيا همه
براساس را جامعهاي بخصوصوقتيباشد داشته ثباتي زندگيشانيك بايد
ميتواند كه چيزهايي آن طرح از بايد خود انديشمندان كرديم ، برپا دين
دغدغه آورد ، بهوجود جامعه همبستگي در خلل و همبزند به را جامعه اساس
همبستگي و سازندگي صرف كه اين جاي به تلاش و كند ايجاد شبهه و خاطر
و ملي مصالح دنيا همه در.كنند شود ، پرهيز ديگر امور صرف شود ملي
باب از ميتوانيم را موارد اين از بسياري هم ما و است مطرح ملي امنيت
شبهه كه كساني ذهن در شبهه ايجاد طبعا و ببينيم ملي مصالح و امنيت
را آينده زندگيشانو و دين اصل دغدغه عادي مردم.نكنيم ندارند ،
.كرد حفظ بايد جامعهرا اين.ندارند را فكر دغدغههاياهل و دارند
جامعه اين خوشبختانه ساختهاندكه جامعهاي براساساعتقاداتشان مردم
معتقد هم من و كرد سست رانبايد اعتقادات اين و ميرود داردپيش
اين خورتوجه در نكته اماگفت ميتوان هميشه را چيز همه كه نيستم
نميآيد؟ جامعه در شبههها اين باشيم ، نداشته مانقد اگر آيا كه است
پسفردا و دارند اينترنت فردا و دارند تلويزيون و راديو همه امروز
اين بتوانيم امروز كه هم فرض بر دارند ، ماهواره به دسترسي امكان
اشكالي البته كه - بگيريم را آنتنها جلوي و كنيم محدود را امكان
به احتياج كه فردا ولي - بكنيم ميتوانيم ، كه حالا را كار اين ندارد
.كرد ميشود كار چه نيست هم بشقاب
مسائلي اگركرد نخواهد حل را مساله صورتمساله ، كردن پاك مطمئنا
با تنها ما ميكند ، ايجاد دغدغه جامعه ذهن در و جامعه به ميشود منتقل
است اين اساسي سئوال.باشيم جامعه پاسخگوي ميتوانيم فكري قوي برخورد
از خيلي با جامعه اكثريت ذهن نگذاريم ما كه است مطلوب آيااصلا كه
مساله اينكند پيدا رشد جامعه همه كه است خوب يا شود ، آشنا مسائل
اننمن نريد و:است آمده هم قرآن شريفه آيه در كه است مهمي خيلي
اين.الوارثين نجعلهم و ائمه نجعلهم و فيالارض استضعفوا عليالذين
البته.ميكنند رشدپيدا همه و ميشوند ائمه مستضعفين كه اين يعني
نيز كردهاند رشد مستضعفين كه جامعهاي در نيست ، معصوم امام مقصود
طور اين من شريفه آيه اين از ولي.معصوماست امام سالار و سرور و محور
هر دريافتهاند رشد همه كه است جامعهاي جامعه ، اين كه ميفهمم
جامعه به زود يا دير است مطرح دنيا در كه آنچه و شبهات حالمسائل ،
مطرح جامعه در علني بصورت مسائل نگذاريم ما اگر بنابراين ماهمميرسد ،
قوي جامعه كه بزنيم دامن را نقد بايد ما.نميشود حل ما مشكل شود ،
همگاني و جا همه را چيز همه كه نيستم معتقد حال عين در ولي.شود
ما دانشگاهي و حوزوي علميو مجامع در بايد حتما اما گفت ميشود
بشود ، اصلاح بشود ، نقد باشد ، آمادگي و شود مطرح مسائل اين دائما
.شود منطقي مقابله بيگانه باتفكر و شود ترويج و اصلاح خودي تفكر
چهنخواهيم و بخواهيم چه ما مسائل ازاين بسياري معتقديم بنابراين
داشته آن ، تفكر مقابل در بايد و پيداميكند نفوذ ما جامعه در
كه شكل اين به نه هم آن و است مهم ايجادمصونيت كه زيرا.باشيم
و عادتها و مسائل از بسياري نه ، .است مطلق حق داريم ما چه هر بگوييم
.است نظر تجديد قابل ما فرهنگي خصلتهاي
اين وجود با طولتاريخ در اسلامي فرهنگ.نونكنيم را خودمان ما چرا
بايد و است داشته پويايي بودهاند ، اسلاميغيرمردمي جوامع حكومتهاي كه
انسان ، .كرد سقوط اسلامي تمدن افتاد پويايي از وقتي و باشد پويا هم
كه دارد برداشتي ميكند ، نگاه طبيعت عالم به كه همانطور و است انسان
.شود بهتر و شود تكميل فردا است ممكن برداشت اين
كه دارند وبرداشتي ميكنند نگاه هم ديني ومنابع دين به انسانها
اصول البته.شود تكميل برداشتهايبهتري بهوسيله استبعدا ممكن
است منظورماين.كرد حفظ بايد را معيارهاياصلي و است ثابت دين
.بگيريم جدي را نقد مساله اصل بايد فرهنگ و فكر اهل حوزه در كه
و ميشود بيشتر ارتباطات ميكند ، پيدا رشد روزبهروز دارد هم جامعه
جز راهي هيچ.ميآيد بهوجود جوانها ذهن در شبههها اين خواهناخواه
صورت به تخصصي و علمي فرهنگي ، حوزههاي در نقد جريان به زدن دامن
باشد ، شبهات با مقابله ايجاد باعث كه درحدي اجتماع در و گستردهتر
ميكنند پيدا رشد كه آنهايي باشد ، داشته وجود نقد جريان اگر.نيست
خواهد پابرجا هم ميكنند انتخاب چه آن و ميشود بيشتر انتخابشان قدرت
است ، موجود انديشههاي تنها مجاز انديشههاي كه نكنيم خيال.بود
نشست ، بايد.ميخواهد سامان هم نقد اما كرد ، نقد را آنها ميتوان
دنياي به باتوجه را ديني هويت و ملي مصالح و امنيت كرد ، برنامهريزي
و نيست ما دست در چيز همه كه اين به باتوجه و امروز تفكر و امروز
.كرد پيدا راهحل و كرد بررسي ميكند ، نفوذ ما خواست از جداي مسائل
اين ما واقعيتجامعه برگرديم ، اگر نظارتنهادينه و كتاب موضوع به
براي كه دارد وجود هم جرياناتي قانوني ، برنظارتهاي علاوه كه است
قانوني نهادهاي و قانون جريان از جدا كه هستند قائل را حق اين خود
هم عملي را خود تصميم و بگيرند تصميم كتاب چاپ مثلا مورد در ما
...بكنند
است ومعتقد است اسلامي جمهوري بهنظام علاقهمند كس هر يقينا
ولي نظر زير نظام اين است معتقد و است شهدا خون حاصل نظام اين كه
سعي بايد دارد ، قانون و ميشود اداره است مردم اعتماد مورد كه فقيه
.باشد حاكم قانون كند
نظر ، باحسن ولو باشد عمل ملاك تشخيصهايافراد كه باشد قرار اگر
اين و ميشود عمل وارد هم او و ميدهد تشخيص ديگري جور ديگري گروه خوب
كه است آن انقلاب به خدمت بزرگترين.ميشود جامعه در مرج و هرج باعث
با و قانون مافوق كس هيچ و باشد حكمفرما قانون كه كنيم تلاش همه
ما كه است اين معنياش اين والا نشود عمل وارد گروهي و فردي تشخيصهاي
نهادينه امور اين وقت هيچ ميشود باعث اين و نداريم قبول را حكومت
و بشود قانونمند مملكت كه بدهند اجازه بايد متدينين همه.نشود
به بشود ، بخشها بعضي نصيب قانونمندي اثر بر است ممكن كه زيانهايي
.ميشود وارد جامعه به خودسري اين در كه زيانهايي از است كمتر مراتب
صلاح عامهمردم براي آن انتشار فكرميكنيم كه را كتابي دارد امكان
كنيم؟ منتشر وخواص علمي مراكز براي محدود درسطح شكلي به نيست ،
الان بولتنها و كتابها خيلي است ، امكانپذير اما است ، مشكلي كار اين
بايد ما حداقل.ميشود تهيه محدودي اشخاص وبراي محدود صورت به
سطح در كه مختلفي انديشههاي با وتشخيص فكر و نظر اهل كه كنيم كاري
پيشرفت و دستاوردهايرايانه به باتوجه البتهگردند آشنا مطرحند جهان
بهوجود گذشته از بيش امكان اين خارجي زبانهاي با آشنايي و ارتباطات
.است آمده
.سپاسگزاريم ماگذاشتيد اختيار در كه فرصتي از