پنجم ، شماره 1243 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 30 چهارشنبه 10
|
|
ما خلاق گوناگوني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
1996- جهان فرهنگي وضعيت از يونسكو گزارش
(22)سليمزاده سوسن:مترجم
اثر گردد ، ناشكيبا دولتهاي مشي خط ناشكيبا رفتارهاي كه هنگامي
و جدايينژادي تبعيض ، حالت ، اين در زيرا دارد ، بسياري تخريبي
مشي خط صورت به گوناگوناست ، فرهنگي خصيصههاي مبنايشان كه محرومسازي
زيادي بينالمللي فشارهاي بايد اينموارد ، درميآيد در قانوني و رسمي
به نژادي تبعيض اعمال مانند مشيهايي خط مجازات شمردنو ننگين براي را
.واردكرد مردم آزادي كردن كم و شخصي عقايد دليل به مردم شكل ، آزار هر
با كهميتوان دارد بسياري مزاياي فرهنگها چندگانگي و گوناگوني
كه دارد را مزيت چندگانگي ، اين.دانست برابر حيات گوناگوني مزاياي
از فرهنگي هر.ميكند توجه سلوك و عقل انساني ، تجربه انبوه گنجينه به
را خود ويژگيهاي و خصيصه ميتواند فرهنگها ساير با خود مقايسه راه
بلكه نيست ، فرهنگي نسبيتگرايي معناي به اين البته ، .كند كشف بهتر
.ميكند تاييد را مطلق معيارهاي از پارهاي ارزش و اعتبار كاملا
درانديشه ما تا ميشود باعث چندگانگي و بردباري آزاديخواهي ،
بيطرفي به ميل سويديگر ، از.كنيم جستجو را لذتي نگرشها ، چندگانگي
فقط را حقيقت كه ميراند اينميل سوي به را ما شمولي ، جهان نيز و
دارد ، وجود نسبيتگرايي خصوص در كه اصولي و منطقي مشكلبدانيم يكي
تاييد نيز را عقيدتي تعصب و مطلقگرايي بايد نسبيتگرايي كه است اين
كه آنجا از.ندارد وجود اجبار اين مطلقگرايي براي كه حالي در كند ،
را آنها ما است ، اگر ناشكيبا بيگانه و كهن نگرشهاي از بسياري
بر واقع در كنيم ، تاييد آزادانديشيخود و بردباري شيوه همان براساس
مصداق نسبيتگرايي كه جهاني در است ننگآورگذاشتهايم صحه ناشكيبايي
ادراكيبيمعني نسبيتگرايي.نيست نسبيتگرايي تاييد براي دارد ، جايي
توصيههاي مطلق ، معيارهاي تاييد بدون.است دردناك اخلاقي نسبيتگرايي و
مطرح نميتوان نيز را معقولي سخن هيچ و نيست اجرا قابل كميسيون اين
حقيقي و شايسته درست ، آنچه خصوص در مطلق معيارهاي حفظ ضمن بايد.كرد
.باشيم خرسند نيز خود گوناگوني از است ،
و چندگانگيفرهنگي به احترام و بردباري مفهوم به چندگانگي اصل
داخل در و دارد كشورهااهميت ميان ستد و داد در آن ، از بودن خرسند
.دارد كاربرد گوناگون قومي ميانگروههاي روابط براي نيز كشوري هر
جمعيتها كه همين.است شده مشكلآفرين اينروابط توسعه ، روند ضمن
تمايزهاي سوي به رو مردم ميكند ، تغيير ايشان موقعيت و ميشود جابجا
برابر در راه ، اين از و دارد جاي سنتهايشان در كه ميگذارند فرهنگي
خود ، جمعيت بقاي يا موفقيت تماميت ، براي تهديدي ايشان نظر از آنچه
.ميكنند مقاومت است ، ارزشهايش انتقال يا خودي فرهنگ يافتن ادامه
قومي ايجادسياستهاي است ، گروه يك هويت بهدور كه جابجايي اين پيامد
بدست ميگيرد ، صورت جابجايي چنين آن براي كه شرايطيبود خواهد جديد
اجتماعي بهتر وضعيت به دستيابي حكومتي ، قدرت (به دسترسي يا) آوردن
گروههاي كه هنگامياست ثروت و درآمد از بيشتري سهم يا و امنيت يا
يك كه همين باشند ، برخوردار ثروت و قدرت از نسبت يك به تقريبا قومي
پديد بحران نيست ، محكم آنها نسبي موقعيت كند احساس قومي گروه چند يا
.ميآيد