پنجم ، شماره 1243 آوريل 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 30 چهارشنبه 10
|
|
مطهري استاد آثار در زن ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
حضور با ميزگردي در مطهري مرتضي استاد شهادت سالروز مناسبت به
دكترنصري و مهريزي حجتالاسلام سعيدزاده ، حجتالاسلام
فرهنگسراي در شهيدمطهري استاد آثار در اشارهميزگردزن
و نقد مورد را اسلام در زن حقوق نظام و حجاب مسئله كتاب دو انديشه
چون اساسي محورهاي به پرداختن متكفل ميزگرد اين.داد قرار بررسي
كتاب دو زن ، مباحث مسئله درباره مطهري استاد پيشفرضهاي و مباني
پرطرفدار و نشدن كهنه علت جديد ، كلام يا استدلالي فقه حوزه در مذكور
مقالات سرويس.بود آن امروزي مخاطبان و كتاب دو اين بودن
چيست؟ زن مسئله با مطهري استاد برخورد پيشفرضهاي و مباني
فكري مباني از يكيبسماللهالرحمنالرحيم:سعيدزاده حجتالاسلام.
خود ، براي ايشان كه است اين داشته ، نقش كتاب ، تاليف در كه استاد ،
.داشتند درنظر را مخصوصي مخاطبان
فكري انحرافات و پهلوي عصر سياسي فضاي به پاسخ در بيشتر كتاب
.است شده نوشته ميشد ، مطرح روشنفكران از عدهاي ناحيه از كه وشبهاتي
پايگاهيكه بهعنوان زن حقوق مسئله كه نكته اين به اذعان با استاد
و تاليفكردند را كتاب ميكنند ، آناستفاده از اسلام عليه اسلام ، مخالفان
لذا.برخوردنمايند موضع ، اين از و اينموضوع از كه بودند اين درصدد
نگاه آثارخود ، در استاد ، حضرت كه است ميكنم ، اين فكر من كه چيزي
مستقل ، بهطور زنرا حقوق مسئله كه معنا اين به.نداشتند زن به استقلالي
پايگاهي موضوع ، اين ديدند چون بلكه ندادند ، وبررسيقرار بحث مورد
و دادند پاسخ كرده ، استفاده آن از است ، اسلامي مقررات و اسلام عليه
اول ، چاپ در حجاب كتابمسئله از صفحه حدود 100.نمودند برخورد كلامي
سوالات به پاسخ و ميباشد كلامي مباحث آن ، بيشتر ولي;است فقهي مسايل
براي.داشتند درنظر استاد كه است جوابي براي مقدمه و زمينهسازي و
.دهند پاسخ نيز سروران و اساتيد ديگر نباشم ، متكلموحده بنده اينكه
كلامي مباني يك مطهري ، استاد كهمرحوم است اين من تصور ;دكترنصري.
ما ، براي مباني اين كه داشتند زن حقوق مسئله طرح براي اعتقادي و
اين از ميكنم ، اشاره مباني اين از برخي به من و دارد اهميت بسيار
همواره گوناگون ، انديشههاي و مختلف مكاتب به پاسخگويي در ما كه جهت
هر همچنين.كنيم مشخص را خود كلامي و فكري مباني ابتدا ، در بايد
مباني بايد كند ، مطرح را مسايلي ميخواهد عرصهها دراين كه نيز مكتبي
مطهري ، مرتضي شهيد استاد.نمايد بيان را خود واعتقادي كلامي فلسفي ،
كلامي مباني اين كه داشتند كلامي مباني مسلمان ، انديشمند يك بهعنوان
اين ايشان ، براي مسئله اولينبودند كرده استنباط سنت ، و كتاب از را
غايتداري اصل يعني است ، غايتدار يكنظام هستي ، نظام كه بود نكته
آن روي مجيد كلامالله كه خودشان ديني و اعتقادي مباني براساس را خلقت
كه خود فلسفي براساسمباني همچنين و بودند پذيرفته كرده ، تاكيد
و بودند پذيرفته غايتداريخلقترا مسئله بود ، فلسفهصدرائي
غايت ، و غرض بدون خلقترا نظام اين هستي ، جهان اينكهمبدا
.نيافريدهاست
فطرت ، اعتقاد بهمسئله ايشان كه اينبود ايشان ، كلامي مباني دومين
سلسله يك داراي استكه موجودي انسان ، اينمعناكه به.داشتند راسخي
انسان نهاد در عالي استعدادهاي سلسله يك.است خدادادي استعدادهاي
برساند ، فعليت به و كرده شكوفا را عالي استعدادهاي اين اگر كه هست
كه) باشند مكاتبي اگر اينجا در.شد خواهد نايل خود ، وجودي كمالات به
نظام اين از دوم اصل همين در نميپذيرند ، را فطرت مسئله كه (هستند
.ميشوند جدا تفكر ، و انديشه نحوه اين از و فكري
چه انسان ، كمال و رشد مسئله داشت ، اعتقاد بدان ايشان كه اصلي سومين
تعبيردقيق يك به بخواهيم اگر درواقع.است زن براي چه و مرد براي
اين و هستند درواقعدوصنف موجود ، دو اين بحثكنيم ، منطقي ، و فلسفي
.شوند نايل كمال و رشد به دوميتوانند هر صنف ، دو
از كرد ، پيدا رواج باستان درهند كه مكاتبي در اگر اينجا در
كهدر ميبينند كنند ، تامل بقيه ، يوگاو و بودا آيين تا اوپانيشادها
اين اصولفكري از يكي اين ، و ;نميشود زن ، مطرح كمال مسئله اساسا آنها
حتي بلكه مطرحنميكنند ، زن براي را كمال اساسانهتنها كه است مكاتب
اگر شود ، انسان راهكمال سد ميتواند فرزند ، و همسر تعلقبه معتقدند
نظام و مكتب آن چقدربا باشد ، مكتبي كلامي مباني از موضوع ، يكي اين
مراتب بالاترين به موجود ، ميتوانند دو هر اين است اساسامعتقد كه فكري
.پيداخواهدكرد اختلاف برسند ، كمال رشدو
زن داشت اعتقاد وي كه بود اين مطهري ، آقاي مرحوم كلامي مبناي چهارمين
يك و زن در كه استعدادهايي سلسله يك يعني.يكديگرند مكمل مرد ، و
فعليت به شدهو شكوفا هنگامي دارد ، وجود مرد در كه استعداهايي سلسله
ديگر ، بيان به.تشكيلدهند خانوادگي و اجتماعي آنها ، زندگي كه ميرسد
.بالابرسند بهكمالات نميتوانند زن ، بدون مرد و بدونمرد زن ،
حقوقطبيعي پذيرش مسئله بوده ، اعتقادايشان مورد باز كه پنجمي اصل
ثابتي استعدادهاي و فطرت چون انسان ، ماهو به انسان يعني.است انسان
.باشد داشته ميتواند هم طبيعي حقوق سلسله يك لذا دارد ، خود درون در
اين به اعتقادي كه ديگراني و داشته طبيعي حقوق به اعتقاد كه كساني
.كنند طي را جدا راه دو بايد باشند ، نداشته حقوق
طبيعي حقوق مسئله ما وقتي كه بود اين ايشان ، كلامي اصل ششمين
اين ميتوان كندچگونه سوال كه كسي پاسخ در پذيرفتيم ، را انسان
حقوق شناسايي كهراه گفت بايد نمود؟ ، شناسايي را طبيعي حقوق
حقوق نظام كتاب همين در ايشان ، .خلقتاست نظام به رجوع طبيعيانسان ،
يك براي سندطبيعي ، يك طبيعي ، استعداد دارندكههر بلندي تعبير زن ،
براساس اينحق ، ميكنيم ، مطرح حقي ما اگر يعني.است طبيعي حق
استعدادهاي مبنايآن و نهفته انسان ، وجود در استكه طبيعي استعدادهاي
.است انسان در پذيرشفطرت طبيعي ،
يكسري داراي افراد ، كه بود ميكردند ، اين مطرح كه اصلي هفتمين
در يعني.مختلفهستند اكتسابي يكسريحقوق و مساوي طبيعي حقوق
حقوق در اما دارند ، تساوي مرد ، چه و زن چه انسانها ، همه طبيعي ، حقوق
بين در گاه اكتسابي ، حقوق اينباشند داشته اختلاف ميتوانند اكتسابي ،
حقوق خودشان ، بين ميتوانند زنان هم.است مردان بين در گاه و زنها
اين برمبناي كه معتقدم بنده.مردان هم و باشند داشته مختلف اكتسابي
تدوين را زن حقوق كتابنظام مطهري ، آقاي مرحوم كلامي ، اصل 7
.كردند
حقوق مطهري ، مسئله مرحوم براي استكه آن ديگر ، اشاره قابل نكته
شبهاتي با ارتباط در را كتاب اين ايشان هرچند.بود اساسي اصل يك زن ،
نگاه بنده ، گمان به كه نبوده اينگونه ولي نوشتند ، شد ، مطرح كه
نهتنها.بود استقلالي نگاهي ايشان ، نگاه.نداشتند مسئله به استقلالي
به مربوط مسايل با درارتباط ايشان ، آثار از بسياري بلكه كتاب ، اين
زماني يعني) آغاز از خود ، ذهن در ايشان يعني.است بوده زمان مقتضيات
مسايل زمينه در نكات سلسله يك ،(نوشتند را سرنوشت و انسان كتاب كه
.كنند كار زمينهها آن در داشتند بنا كه شد مطرح ذهنشان در اسلامي
براي ايشان ميآمد ، پيش اجتماعي مشكلات و مسايل از بعضي كه وقتي گاه ،
مسئلهحقوق آنكه دليل به لذا.ميشدند قايل حقتقدم خود ، آثار از برخي
بهآن بوده ، ايشان ديني تفكر در مهم مسئله و اساسي اصل يك زن ،
.ميپرداختند
را خود وآراء مباني مطهري شهيد آيتالله:مهريزي حجتالاسلام.
اين در و ميكند پنهاني ، ارائه و ناپيدا اصول نوشتهو يك براساس
اين.كند دفاع پنهان ، و ناپيدا اصول آن از نميخواهد نويسنده كتاب ،
دو داراي پيشفرضها ، و مباني ديگر ، تعبير به يا پنهان ، و ناپيدا اصول
نصري دكتر آنها ، آقاي از برخي به كه است عام مباني سري يك.است بخش
.ميكنيم استناد آنها به فلسفي ، اسلامي مسايل كل در ما و كردند اشاره
و مبنا موضوع ، اين دايره حد در فقط يعني.است خاص مباني دوم ، بخش
اشاره كلامي بخش در خاص ، بحث اين نكات از بعضي به من حال.است اصل
كه فقهي مباني از بخشي به نيز ، و باشد ايشان گفتههاي مكمل كه ميكنم
.كرد خواهم اشاره نكردند ، ذكر ايشان
يكامر به قاعدتا كه وانسانشناختي كلامي مباني قسمت در
.ديد ميتوان كتاب اين جايجاي در ملموس بهصورت را نكته سه برميگردند ،
ميبينند مشترك كمالاتانساني ، در را مرد و زن هويت ايشان آنكه نخست
خلقت ، آيات از برخي به كردهو بحث آن از هم اجمال كهبهطور
.اشارهكردند
ومرد ، زن زن ، كه دارند قبول مشترك ، ايشان هويت اين از پس آنكه دوم
مرد ، و تفاوتهايزن.ميرسيم تفاوتها دايره بهيك ما بنابراين.است مرد
حقوقي و فقهي كهديدگاههاي تفاوتهاست دايره وتاليف تبيين است؟ چقدر
تفاوتهاي ايشان ، كه برميآيد مطهري ، شهيد سخنان از.ميكند مشخص را
زن ، حقوق صفحه 152نظام در و بودند قايل مرد ، و زن بين را بسياري
است ، مشترك مرد و زن انساني هويت گرچه كه ميكنند تاكيد نكته اين بر
عرصه ، در 3 ايشان.دارد وجود مرد ، و بينزن تفاوتهايبسياري ولي
بهعنوان كه بخشي و رواني ، فيزيكي عرصههاي.ميكنند راذكر نمونههايي
شكلميشود چه به كه است بحث مبناقابل اينكردهاند ذكر مسايلاجتماعي ،
تائيد گفته ، علم دين را بسيار تفاوتهاي آيااين كرد؟ اثبات را اينها
را مبناها اين ايشان ، خود ولي گرفتهايم؟ واقعيتهايخارجي از يا كرده
.داشتند
كه بود ميكردند ، اين تاكيد آن بر بهطورخاص ، ايشان كه سومي مطلب
.ميدانستند زن ناحيه از را پاسخگويي و ازناحيهمرد را طلب هميشه
اصل اين به دهد ، پاسخ مهريه مسئله به ميخواهد ايشان كه وقتي لذا
اصل اين به باز ميشود ، مطرح خواستگاري مسئله وقتي.ميكند استناد
.است قابلبحث اصل يك هم ، اين و ميكند استناد
قابلتوجهپايبند فقهي مباني از بهبرخي اثر ، دو اين در مطهري شهيد
آنمباني ، از يكيبود مترتب آنها فقهياش ، بر ديدگاههاي و بود
شهيدمطهري ، .است فقهي مكاندراستنباطهاي و زمان به توجه مسئله
اين در چه) خود كتابهاي در مسئله ، يك بهعنوان را آن سال45 ، از
.كرد مطرح (زمان مقتضيات و اسلام و نبوت ختم كتابهاي در چه و كتاب
كرد ، توجه آن به فقهي درمباحث ايشان باز كه را دومي نكته
مباني يكسري به امروزيها ، قول به ايشانميكنم عرض فهرستوار
اعتقاد (مجتهد استنباط در بيروني عوامل تاثير يعني) معرفتشناسي
كه زماني كه است اين ميكند ، ذكر حجاب بحث در ايشان كه نمونهاي.داشت
يك اين ، بگويند و كنند رد را زن بر زدن پوشيه بودن واجب ميخواهند
فرهنگ جزء و ايرانيان خصلتهاي از اين ، كه ميگويد نيست ، ديني حكم
موضوع ، اين.است شده كشيده هم اسلام دين به مرور ، به و بوده آنها
احوال و اوضاع مجتهد ، تحتتاثير گاهي كه است نكته اين پذيرش درواقع
و گذاشته فهم به را ديني متون ميخواهد وقتي و ميگيرد قرار اجتماعي
ايرانيان فرهنگ در كه اصلي.ميدهد فتوا آنها از متاثر كند ، استنباط
در نبوده ، صورتشانپيدا و ميزدند پوشيه اشراف ، زنهاي كه بوده
.است آمده هم ما مجتهدين فتواهاي
مطرح فقه در كه بحثهايي از يكي.است محتوايي نقد مسئله سوم ، نكته
كنيم ، استناد روايت يا حديث يك به ميخواهيم ما وقتي كه است اين است ،
دلالتش از بعد ، و كرده روشن دين ، به آنرا صدور و انتصاب اولا بايد
از بيشتر صدور ، و انتصاب در كه است اين فقها ، معمول عرف.بگوييم سخن
از كداميك كه ميكنند بررسي يعني.ميشوند وارد حديث رجال و روات طريق
اگر.نبودند صادق كداميك ، و بودند صادقي و درست آدمهاي راويها ، اين
و است دين از حديث ، اين كه ميگويند هستند ، صادق روات ، كه شد روشن
.ميگويند سند اين ، نقد بهاستنباطميكنند آن ، براساس
دارد ادامه