پنجم ، شماره 1247 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 5 دوشنبه 15
|
|
انسان ضمير به اعتقاد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بامداد نگارخانه در نقاشي نمايشگاه برپايي مناسبت به
براي نقاش و دارند بسياري ديگراهميت عناصر و رنگ سوررئال ، سبك در
.ميكند استفاده تصويري سوژههاي از خود فكر القاي
تا 13 از 8 مسعودنهاوندي سوررئال نقاشي آثار از نمايشگاهي
حدود 25 تجربه با نهاونديشد برپا نگارخانهبامداد در ارديبهشت
و عكاسي مجسمهسازي ، گرافيك ، نقاشي ، زمينههاي در هنري كار سال
به موفق و پرداخته خارجي و داخلي نمايشگاه در 25 شركت به فيلمبرداري
كه است موجودي انسان:است معتقد وي.است شده مختلفي جوايز دريافت
در فنون ، علومو در جهان ، و طبيعت در حضورش و حاضر همهكار و همهجا در
و نيست دور نقاش ذهن از انسان بنابراين ، ميخورد چشم به خوبي و بدي
توجه مورد ميتواند است ، احساس و قدرت و عقل صاحب كه موجودي عنوان به
.گيرد قرار
منظره از كلاسيك كار ازاينكه بعد:ميگويد كارش توضيح در نقاش اين
و فراگرفتم را اصول و كردم كار را بيجان وطبيعت پرتره تا
و رفتم خودم تمايل و احساس و روحيه دنبال به كشيدم ، بسياري تابلوهاي
عناصر ارتباط درزمينه نهاونديپيوست سوررئال شيوه به تدريجآثارم به
عناصرديگر و رنگ سوررئال ، سبك در:ميگويد آثارشچنين موضوع با تابلو
تصويري سوژههاي از خود القايفكر براي نقاش و دارند بسياري اهميت
با كهبيننده هستند واقعي و گويا تصويري بيانهاي گاهي.ميكند استفاده
يا تصويري ، بيان نيز گاهي و برقرارميكند ارتباط سريعا موضوع و كار
فضا آن با آشنايي چونبيننده كه است طبيعت ماوراء يا سوژهايغيرواقعي
و شناختبيننده هرحال به.ميشود برقرار ديرتر باموضوع ارتباط ندارد ،
مافوق مسائل و انسان ضمير به واعتقاد سوررئال فلسفه با وي آشنايي
.سوررئال آثار شناخت در است بزرگي طبيعت ، كمك
و ايراني سوررئال نقاشان از كداميك كار كه سوال اين به پاسخ در وي
اين به كه هستند هنرمنداني ايران ، در:ميگويد ميپسندد ، را خارجي
ديگران.است بحث قابل كارشان آنها از نفر چند ولي ميكنند كار سبك
سوررئال.برخوردارند كار ضعف از ندارند ، كامل مايه درون و آگاهي چون
و خود اطراف علوم از زياد آگاهي داراي بايد نقاش و دروني است شيوهاي
باشد ، همه از بالاتر حسي داراي ديگر زباني به و باشد ناشناخته علوم
آثارهانس نيز خارجي سوررئال نقاشان ميان در.معمولي نقاشان حتي
-هاوس 1933 ، رودلف-1933 ، ادگاراند-براونر 1942 ، ويكتور-بلمر
.ميپسندم را 1942-ماگريت 1938 ، رنه
منبعالهام:است شرقيمعتقد هنرمند منبعالهام زمينه در نهاوندي
داردنه مرز نه.دارد غربي نه و شرقي نه.جهاناست كل در هنرمند
نميتوان كه را آنچه ولي.است جهان به متعلق هنر كه همانگونه بوميت ،
و ميگيرد خود محيط و جامعه از هنرمند كه است تاثيراتي گرفت ، ناديده
.ميشود آشكار كارهايش در خودكار و طبيعي طور به
دانش كمبود چون مواردي رادر امروز نقاشي مشكلات عمدهترين نقاش ، اين
نقاشي ، وسايل كمبود هنري ، كار انجام براي روحي فضاي كمبود هنري ،
مالي ، و معنوي لحاظ از چه هنري حمايت كمبود كار ، براي محل كمبود
شنوا گوش كمبود بالاخره و هنري آثار بينندگان جهت از هنري دانش كمبود
.ميداند