پنجم ، شماره 1249 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 7 چهارشنبه 17
|
|
اصلح انتخاب روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دوم قسمت
وليامر و ايران انقلاباسلامي معظم رهبر كه اطميناني و توجه و تاكيد
ابراز رياستجمهوري انتخابات ازاهميت مردم نبودن غافل بر جهان مسلمين
نقش گوناگون ، صحنههاي در ايران مردم كهحضور برآنند و كرده
روشني به دارد ديگران تصميمات و تشخيصها و قضاوتها در تعيينكننده
پشتوانههاي و وجودي عناصر تبيين در كه است آناني به صريح پاسخي
براي نيز دوم درجه نقش حتي ايران ، اسلامي جمهوري نظام و اسلامي حكومت
معادلات در را مردم ولايت ، از هواداري بهانه به و نيستند قائل مردم
.ميگذارند كنار خويش
كه داشتند توجه معظمانقلاب رهبر فرموده اين بر راستي به اگر اينان
هميشه از رياستجمهوري انتخابات جمله از و صحنه در مردم حضور اهميت
اهميت حداكثر از مردم به اسلامي نظام اتكاء ونفس است بيشتر و بالاتر
فرمايشهاي لابلاي از تا نميكوشيدند ناشيانه چنين اين است ، برخوردار
نام تاويل و تفسير ضرب به مسلمين ، امر ولي و رهبر راهگشاي و روشن
.كنند تبليغ و بجويند را رياستجمهوري جاري انتخابات نامزد آن يا اين
حجتي به را رهبري مقام رهنمودهاي از جمله هر تا ميكوشند كه آنها
كنند ، تبديل - ملاك نه و - نامزد و آنمصداق يا اين نمايي برحق براي
نظام در محوري نهاد اين رفيع جايگاه تقويت به كمكي كه آن بر علاوه
حرمت - ناخواسته و ناخودآگاه البته و - عمل در بلكه نكردهاند ، اسلامي
نتيجه و عمل حوزه ، اين در دستكم.نداشتهاند پاس نيز را ولايت نهاد
.است مهمتر بس آن ظاهري سيماي از افكار ، و شعارها عملي
جناح هر گو ، - سياسي آنجناح يا اين به ولايت نهاد انتساب تصور زيان
بر تصور ، علاوه و تلاش اين.نمييابد پايان جا بهاين تنها - باشد كه
جناحبندي يك تنگ چهارچوب در بيبديلرا گوهر اين تا ميكوشد كه آن
را ملت آحاد از تنهابخشي حالت بهترين كهدر كند محصور و محدود خاص
ميانگارد ، دايره از بيرون را ملت عظيم خيل بقيه و ميگيرد دربر
;هست نيز ملت تشخيص توان و تاريخي و عقلي رشد گرفتن ناديده مستلزم
وجاويدان تاريخي قيام با كه هستند مردمي همان ملت ، اين آنكه حال
اسلامي شكوهمند پيروزيانقلاب با و برچيدند را ستمشاهي نظام بساط خويش ،
و خويش كامل آگاهي و اختيار به را ولايتفقيه نظام بهمن 1357 ، در 22
كه آن جالب و كردند احيا آن ، ماندن متروك و دوري قرن از 14 پس
همهپرسي از پس ،(ره)كبير خميني بيهمتاي زعامت به نظام اين استقرار
همان در اساسي قانون همهپرسي سپس و فروردين 1358 دوازدهم روز تاريخي
با عليه ، رحمهالله راحل امام كه بود حالي در اين.گرفت صورت سال ،
شدن شناخته بهرسميت نيز و بنيادين اصل اين به ديرينه اعتقاد وجود
پس تنها جهانيان ، همه سوي از ايران ملت بر ايشان چراي و بيچون رهبري
ولايت و اسلامي جمهوري نظام استقرار كه بود پيدرپي همهپرسيهاي اين از
امت آگاه و واقعي دلسوزان نيز لحاظ اين از.بخشيدند رسميت را فقيه
مردمگراتر و مردمشناستر مراتب به رهبري ، معظم مقام و راحل امام شامل
و كرده عمل و هستند و بوده...و امت و ظاهريخلق و اسمي دلسوزان از
!ميكنند
هر از پيش و بيش فقيه ، ولايت از خطي و جناحي تصورات و تفكرات اين همه
بر گاه كه كركنندهاي هيابانگهاي و شعارپردازيها حجم از صرفنظر و چيز
مفهوم از برعكس حتي و نادرست ناقص ، درك معناي به ميگيرد ، صورت آن سر
.است فقيه مطلقه ولايت قانوني و عملي و تاريخي و فقهي جايگاه و
و بعد يعني فقيه نهادولايت نظري جغرافيايي محدوده حتي حساب اين با
حد در تنها وقتي زيرا ميرود ، سئوال زير بهكلي نيز آن جهاني جنبه
چگونه ميشود ، انگاشته محدود و كوچك و تنگ چنين نهاد اين ملت يك
از خارج بر مسلمين امر ولي كلام نفاذ و گسترهعمل كه است ممكن
شايد ترتيب ، اين به بسطيابد؟ جهان سراسري و ملي مرزهاي چهارچوب
انتساب و ولايتامر نهاد درآوردن بهانحصار براي تلاش كه گفت بتوان
ركن و محور اين حق در بزرگ ظلمي سياسي ، وشخص جناح آن يا اين به آن
اين.ميآيد بهشمار - تاريخ هميشه مظلوم - اين و اسلامي نظام بنيادين
پايههاي درآوردن تزلزل به دلسوزي ، جز سر از و ناآگاهانه ولو تلاش ،
موقعيت در سرنوشتساز و حساس چنين لحظاتي در هم آن ;نميانجامد نظام
رهبري ، معظم مقام فرموده به كه ما نظام و كشور بينالمللي و داخلي
نايل ايران اسلامي جمهوري عليه همدستي به را خود آنمايلند دشمنان
.كنند
دارد ادامه