پنجم ، شماره 1250 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 8 پنجشنبه 18
|
|
روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سوم قسمت - اصلح انتخاب
راحل امام سياسي و فقهي تفكرات برپايه كه شد گفته پيشين شمارههاي در
و عقيدتي بنيانهاي در مردم آراء و انتخابات نقش رهبري ، مقاممعظم و
تا:است حياتي و مهم حد چه تا اسلامي ، جمهوري نظام سياسي استحكام
نظام عقيدتي و فقهي مباني كامل استقرار و حاكميت باوجود كه آنجا
مستقيم آراء با كه ندارد وجود ما كشور در نهادي هيچ اسلامي ، جمهوري
ما كشور در واقع ، در.باشد نيافته رسميت و ثبات و نشده پديدار مردم
سپري را اقتصادي و فرهنگي ، اجتماعي ، عبور از دشواري دوران هنوز كه
يا كشور ، كلان و خرد سياسي فرآيندهاي در مردم مفهوممشاركت ميكند ،
- يا و مييابد تجلي ميليوني راهپيماييهاي چون صحنههايي در حضور با
رايگيريهاي قالب در - سازمانيافتهتر و نظاممندتر مراتب به شكلي در
نظام درصددند كساني چرا نيست معلوم بهراستي و.ميشود ظاهر منضبط
به آن از بيبهره و معاصر جهان كمياب پشتوانه اين به بياعتنا را كشور
.كنند معرفي جهانيان
ديدار در هفتهجاري در رهبري معظم مقام سخنان ديگر مهم بسيار فراز
هدايت در علما و روحانيون نقش و جايگاه تبيين باايشان ، روحانيون
نقش تشريح از پس ايشانبود مردم براي نقشمشاورهاي ايفاي و سياسي
حساس انتخابات جمله از و كشور انتخابات در مردم مشاركت اهميت و
مردم عنوانامانتداران به را علما نقش رياستجمهوري ، دوره هفتمين
دارايمسئوليت را كشور روحانيون جامعه و كرده ارزيابي مهم بسيار
بر نامزدهاياصلح معرفي سنگين تكليف آن ، برپايه كه خواندند مضاعفي
.ميگيرد قرار كشور سياسي و فرهنگي پيشتازان اين دوش
كاركردتاريخي و نقش به رهبري معظم مقام بيترديد بيانات ، اين در
نقش جامعه مادي و معنوي امور اصلاح براي قيام در همواره روحانيونكه
تعبير ، بنابراين.ورزيدهاند نظر داشتهاند ، برعهده پيشتازي و رهبري
سياسي صحنههاي ديگر همچون اصلح ، نامزدهاي معرفي در روحانيون نقش
نامزد گزينش در مردم مهمتر نقش نفي بهمعناي اولا اما ;است مهم كشور
و نيست نگهبان محترم شوراي موردتاييد نامزدهاي ميان از خود موردعلاقه
روحانيت يا روحانيون بيانات ، اين در كه شود تعبير چنين نبايد ثانيا
آراء داخلي بيتضارب و يكپارچه - ملاكها نه و - معرفيمصداقها در
.شدهاند انگاشته
روحاني قشر محترم اعضاي همه كه است اين نيز كشور جاري واقعيتهاي
نظر موجود موردتاييد نامزدهاي ميان در ويژه نامزد يك به كشور ،
سه به كشور سراسر محترم و برجسته روحانيون تمايل تقسيم و ندارند
بر شاهدي عنوان به است قطعي مدارك و شواهد بنابر كنوني ، مطرح نامزد
موردتاييد نامزد سه هر قضا از كه داشت ياد به بايد نگره ، اين تاييد
فقهي ، علمي ، روشن سوابق با روحانيوني نيز كشور مطرح و نگهبان شوراي
روحانيت نميتوان كه ميدهد نشان اين و هستند انقلابي و مديريتي سياسي ،
.كرد تصور يكپارچه - مصداق تعيين - امر اين در را
اين به متمايل را انقلاب رهبر راهگشاي و دقيق بيانات ميكوشند كه آنها
چند تني حمايت اعلام آن بر شاهدي بهمثابه و كنند تعبير آننامزد يا
و فقهي تاريخي ، نهاد ميآورند ، مثال را كشور روحانيونمحترم از
عمل در زيرا ;دادهاند قرار تعدي و موردظلم نيز را روحانيت مردمي
هرگز خود تاريخ طول در كه كردهاند نهادي درآوردن انحصار به در كوشش
و ملت بهعنوانپدر همواره و درنيامده فرقهاي هيچ و هيچكس انحصار به
قضا ، از.است كرده عمل مردم امانتدار- رهبري معظم مقام تعبير به -
فرهنگي و ديني ساختار در نهفقط موثر فوقالعاده نهاد اين پايداري رمز
.است بوده همين نيز آن سياسي و اجتماعي ساختار در بلكه كشور ،
و بيطرفي ناقض - عاليرتبه و والامقام هرچقدر - مشخص روحاني يك تمايل
از جمعي يا روحاني يك نبايد و نيست نهادروحانيت پدرانه ايفاينقش
از يك هر مورد در امر ، اين.كرد تصور نهادروحانيت عدل را روحانيون
و هستند روحاني سه هر كه رياستجمهوري انتخابات محترم نامزدهاي
همراه خود با نيز را روحانيون از شماريكثير روشن و مشخص پشتيباني
نقش مورد در رهبري مقاممعظم بيانات از آنچهميكند صدق دارند ،
از منظور كه است آن دريافت ، ميتوان اصلح نامزدهاي معرفي در روحانيون
در روحانيت دخالتنهاد اصلح ، نامزد معرفي در روحانيان دخالت لزوم
تكليف بر مبتني و معرفتي و عالمانه نقش ايفاي بلكه ;نيست امر اين
يكايك نهاينكه آنهاست انفرادي تشخيص حسب نهاد اين روحانيون تكتك
آن دبيرخانهاي نوع از سياسي دستورالعمل يك تابع معظم روحانيون حضرات
.باشند
است شيعه روحانيت نهاد به ظلم بيشتر آن كردن فراموش كه بزرگ واقعيتي
تشكلهاي ايجاد از پيش سال هزار دستكم كه است اين آن ، به خدمت تا
نهاد اين مبارز ياروحانيون مبارز مانندروحانيت روحاني سياسي
و خستگيناپذير حضور به را ايران و شيعه تاريخ سراسر و داشته وجود
رهنمود ندارد حق هيچكس بنابراين.است انباشته خويش راهبر و موثر
حيات پيشبرد در نهاد اين سترگ نقش پيرامون را رهبري معظم مقام
جناحبنديهاي به را آن كه دهد تنزل حد اين تا كشور ، سياسي و اجتماعي
واقعي جلوه نگرانند ، مشروطيت تجربه تكرار از كه آنهابكشاند سياسي
كه بود انقلاب همان در زيرا ;بجويند اينجا در بايد را خويش نگراني
و جناحبنديها به ملت ، كل بر پدري و رهبري جاي به روحانيت نهاد
گريزناپذير آن درون در انشقاق آن از پس و شد كشانده سياسي درگيريهاي
.برآورد كنام از سر دشمن و نمود روي شكست و شد