پنجم ، شماره 1255 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 14 چهارشنبه 24
|
|
درباره ملاحظاتي 3- عرف روزحجيت يادداشت
نگهبان شوراي بيانيه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يافت اختصاص سئوالاتي طرح به همشهري ، روز يادداشت گذشته ، روز دو در
منصفي انسان هر ذهن در جمهوري ، رياست نامزدهاي نام ترتيب درباره كه
از شدهو مطرح فقهي و حقوقي جنبه از پرسشها طبعا.است كرده خلجان
.است بوده بدور سياسي جانبداري هرگونه
منتشر نهاد آن سوي از كه بيانيهاي در نگهبان ، محترم شوراي خوشبختانه
كه داد نشان نگهبان شوراي.است كرده ارائه پاسخي شبهات اين به شد ،
را لازم حساسيت و توجه ميشود ، مطرح رسانهها در آنچه و افكارعمومي به
اين.بدهد آنها به پاسخي ديگران ، آراي به احترام با ميكوشدتا داشته ،
همه براي الگويي ميتواند ، و است سپاس و تقدير درخور شايسته ، شيوه
.باشد ديگرنيز مسئول نهادهاي
وجود چند ملاحظاتي نگهبان ، محترم شوراي بيانيه درباره همه ، اين با
:دارد
قانون مواد از يك هيچ كهدر است آمده بيانيه نخست بند در -1
اعلام براي نگهبان ، شوراي كه است نشده ذكر جمهوري رياست انتخابات
بايد است ، داده قرار تائيد مورد را آنان صلاحيت كه اسامينامزدهايي
به قانون كه است حقوقي بديهيات از اين.نمايد عمل خاصي ترتيب به
سكوت ، از موارد چنين در دقيقا و نميپردازد اينچنيني جزئي نكات
در نيز سخن اصل و ميشتابد قانون ياري به عرف ، كه بداهتاست يا ابهام
كشور ، حقوقي نهاد بالاترين از دستكم ، قانون ، از چنينتوقعي.جاست همين
.نيست متوقع
در كه خود معمول رويه طبق نگهبان كهشوراي است آمده دوم بند در -2
به را شده تائيد نامزدهاي اسامي است ، نموده عمل آن به نيز گذشته
نموده اعلام بودهاند ، برخوردار بيشتري آراي از شورا درجلسه كه ترتيبي
:دارد وجود ملاحظاتي نيز اينباره در...و
معمول ، رويه چنين كه است اين سئوال بيانيه ، اول بند به توجه با -12
را خود شورا تا است شده استخراج انتخابات قانون مواد از يك ازكدام
الفبايي ترتيب مورد در هم انتخابات ، قانون نمايد؟ آن به عمل به مكلف
.است ساكت ميكنند ، كسب شورا در نامزدها كه آرايي تعداد مورد در هم و
حجيت و ميگذارد صحه الفبايي ترتيب بر عرف كه است اين در تفاوت تنها
نيز قبلا.ندارد وجود دليلي هيچ عمل ، مورد ترتيب براي داردولي
لذا و اصلحيت نه و ميكند صلاحيت تعيين نگهبان ، كهشوراي گفتهايم
مناقشه محل البته كه بدانيم اصلحيت بر دليلي حتياگر را آرا تعداد
.داد قرار نگهبان محترم شوراي نظر مورد ترتيب ملاك نميتوان -است
.است نصاب حد به رسيدن مشروعيت ، ملاك شورايي ، و جمعي تصميمات در -22
كم نماينده و تهران نفري هفتميليون شهر اول نماينده كه همچنان
دههزار چند مثلا آراء اكثريت به دستيابي صرف به كشور ، بخش جمعيتترين
ملت همه برابر در يكسان وظايف و حقوق از خود ، انتخابي درحوزه نفري
سكاندار شود ، انتخاب كه رايي هر با رئيسجمهوري ، ونيز برخوردارند
حدنصاب از بالاتر كه رايي هر با نيز نامزدها ;خواهدبود كشور مديريت
در مساوي حقوق از بياورند ، محترم شوراي نظامرايگيري در شده تعريف
رايبيشتر يك فرضا كه نامزدي گفت ميتوان آيابرخوردارند مراحل همه
تعلق او به بيشتري امتيازات يا دارد؟ تبليغ حق ديگران از بيش آورده ،
ميگيرد؟
وجوددارد؟ رويهاي همچنين اسلامي شوراي مجلس انتخابات در آيا -32
مجلس ، دوره پنجمين انتخابات نامزد واندي چهارصد نام اعلام ترتيب مثلا
اين يا است شده اعلام آوردهاند ، دست به شورا در كه آرايي ميزان حسب
ماهيتا دو ، اين ميان و ميشود؟ اعمال جمهوري رياست مورد در فقط رويه
دارد؟ وجود تفاوتي چه
نامزدها ميان تفاوتي ناخواسته نگهبان ، شوراي بيانيه متاسفانه ، -42
آن بيانيه ، اين مدلول.است گشته انتخاباتي تبليغات دچار و قايلشده
شورا محترم اعضاي اكثريت حمايت از نامزدها ، از يك كهكدام است
و وسواس دقت ، كه نهادي بود ، آن بهتر كمتر؟ يك وكدام بود برخوردار
خود است ، آن نقش ايفاي الزام اولين شرعي ، و قانوني حقوقي ، موشكافي
و انتخابات قانون كه آن بهويژه بدارد ، بركنار شبههاي چنين از را
نفع به تبليغ از را شخصيتها و افراد انقلاب ، معظم رهبر اكيد دستورات
اين آن ، مصاديق جمله از و كردهاند منع خود حقوقي عنوان با نامزدها ،
نامزد مورد در را خود نظر نگهبان محترم اعضايشوراي از احدي كه است
.شورا در عضويت نه و كردهاند مطرح موضعديگري از خود ، علاقه مورد
شود ، مترتب ميتواند بيان اين بر كه فاسدي تالي به توجه با بنابراين ،
همان نگهبان ، شوراي فاسد ، به افسد بابدفع از كه نبود آن جاي آيا
درج نحوه به بيانيه ، در دستكم يا كند انتخاب را الفبايي عرفي ترتيب
!نكند؟ اشارهاي نامها
باشد ، داشته توجيهي نگهبان محترم شوراي براي رويهاي چنين اگر -3
در نيز تاكنون و است عرفي ترتيب رعايت به موظف كه كشور وزارت براي
و ندارد قانوني و شرعي مبرر و توجيه است ، بوده چنين دورهها همه
شوراي بزرگوار فقهاي به كشور ، وزارت محترم مسئولان كه است شايسته
خداي كه رويهاي تصحيح در عمومي خواست به و كنند اقتدا نگهبان
.دهند در تن بود ، خواهد سيئهاي سنت و بدعت موجد ناكرده ،
صورت سازنده و مثمر و مستدل گفتوگويي كه ميرود گمان مقال ، اين در
جدل به كار كه ميرود آن بيم.بود خواهد بركتخيز قطعا كه گرفتهاست
چنين در كه ميشود پيشنهاد.جستهايم دوري آن از همواره ما كه برسد
همچون نهادي نظر مثال ، براي.گردد ارجاع داوري به موضوع مواردي ،
و باشد مناقشه اين الخطاب فصل ميتواند نظام تشخيصمصلحت محترم مجمع
.بود خواهد مسموع شورا آن راي قطعا