پنجم ، شماره 1256 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 15 پنجشنبه 25
|
|
خط زير چين در نفر ميليون از 350 بيش
ميكنند زندگي فقر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سازمان كل دبير كوفيعنان ، :همشهري خارجي واحدرسانههاي.
تلويزيون گزارش به.چينآغازميكند از را خود ديدار ملل ، امروزنخستين
پكن در ملل سازمان كهادارات صورتميگيرد حالي در ديدار بيبيسي ، اين
فقررنج از و دورند به ازدرياها كه را چين مركزي مناطق كوششميكنند
بهنوعي عذابند در وبيسوادي تغذيه ازسوء آن جمعيت ميليونها و ميبرند ،
.بخشند رهايي
خط زير چين در نفر ميليون بيشاز 350 جهاني بانك برآورد براساس
فقر به ميلادي سال 2000 تا دادهاست وعده چين.ميكنند زندگي فقر
مبالغهآميزي بهطور وعده ميگوينداين كارشناسان اما.دهد پايان
كه است قدري به فقر شدت چين مركزي منطقه يك در.است خوشبينانه
.است نموده تبديل شاخدار دروغي به را اقتصادي معجزه افسانه
جمعيت.حاصلخيزند غير و خشك ، سخت زمينها ناحيهچينكهاي در
با ميمانند ، گذشته قرون رعاياي به كهبيشتر آن خردهپاي كشاورزان
سال چند مسالهگريبانند به دست مختلف بيماريهاي و غذايي مواد كمبود
متوالي نسلهاي كه است چيزي منطقه اين فقر.نيست پي در پي خشكسالي
.بودهاند آن گرفتار
از دارد را پاهايش كه نامهنداوو به است فقيري كشاورز اينجا در
آن دليل.شدهاند مبتلا قانقاريا به و شده سياه آنها زيرا ميدهد ، دست
زير دماهاي در هيزمشكني و درختان قطع حال در وي كه است سرمازدگي هم
.شد دچار آن به صفر
وجود برايش هم حمايتدولتي.كاركند نميتواند وجه هيچ به اكنون وي
.ميكند تلقي رسيده پايان به را عمرش وي سالگي ، در 43.ندارد
بروم؟ بيمارستان به درمان ميتوانمبراي منچطور:ميگويد هنداوو
.بخرم سدجوع و خوردن چيزيبراي نميتوانم حتي.ندارم پولي
دچار مغزي ضربه به خورده لگد الاغ يك از كودكي در زمانيكه از دخترش
اين مادر.است نرفته مدرسه به هرگز دختر اين.است ديده آسيب و شده
.شدهاند مستاصل خانوادهما تمام ميگويد دختر
خوردن براي چيزي مطلقا.چيزنداريم هيچ كه ميبينيد:ميگويد وي
مقامهاي كرد؟ خواهيم چكار نميدانم.ندارد وجود هم درامدي و نداريم
ما وقت آن در باشد يادتان اگر و كردند برپا جشني ما افتخار به دولتي
ما زندگي باوضع را جشن بزرگ تناقض نتوانستند آنها.خورديم غذايي
.ميكنند تجليل بزرگشان رهبر عنوان به تونگ مائوتسه از آنان.ببينند
حالا.شد منجر فقر به كه ميدانند سياستهايي مسئول را وي ضمن در اما
.بنمايند را گذشته جبران ميخواهند مقامها
خانهاي ، هر جلوي چين نقاط برخي كهدر ميدانم:ميدهد ادامه هنداوو
من.بروند ميتوانند بخواهند كه جا هر نقاط آن مردم.هست اتومبيلي
آن به هم ما كنيم سعي بايد شده طور هر.ميورزم حسادت آنها به واقعا
.برسيم زندگي سطح
دراين.دارد فاصله ما با چينيهزارانفرسنگ ناحيهروياي اين در
.دارد وجود جهان در فقر درجات شديدترين از يكي بيحاصل برهوت
نيم برسد قدرت ابر يك وضعيت داردبه سعي چين از نيمي كه حالي در
.نمايد تامين را مردمش شب فقطنان تا ميكند فراوان كوشش آن ديگر
وي مراجعان براي هم بيمارستاني.ندارد اختيار در دارويي محلي پزشك
به آنها دل در آرامشي ممكناست بيمارانش به وي سرزدن.وجودندارد
وجود درماني دارو نيست ، زيرا هم آن از بيش اما.وجودآورد
.ميكشند زجر بيغذايي يااز و كلسيم يد ، نبود ، از بيمارانشندارد
يك با.ندارم پزشكي داروهايجديد وجه هيچ به من:ميگويد وي
كه كاري براي.ميزنم بيمارانسر به دماسنج يك و گوشيطبي ، فشارسنج
.دارم را چيزها همين فقط انجامدهم ، بايد
شدن ذوب به شروع تازه يخها ناحيه اين در.است ارديبهشت ماه
.نمودهاند
و ميگذرانند روزگار روزي ، و حداقلرزق اين با چين در تن ميليونها
فقر منطقه اين در.گريبانند دستبه ناجوانمردانه زيست محيط بااين
.محتاجند و نيازمند سختي به آن مردم زده ،