پنجم ، شماره 1257 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 18 يكشنبه 28
|
|
ضعيف :تهران جمعه نماز در جمهوري رئيس
در جنايت بزرگترين مردم اعتماد كردن
است حقملت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اسلامي ميهن سراسر در حسيني تاسوعاي با همزمان:سياسي سرويس.
راه پيروان و عزادار نمازگزاران انبوه حضور با نمازجمعه
و موحد مسلمان هزاران نيز تهران در.شد برگزار (ع)اباعبداللهالحسين
آقاي امامت به و تهران دانشگاه در جهان آزادگان سرور شيعه خداجوي
.آوردند بهجاي را نمازجمعه رئيسجمهوري رفسنجاني هاشمي
كربلا جانگداز واقعه تشريح به نماز اول خطبه در تهران موقت امامجمعه
.پرداخت اسلام مبين دين از صيانت در شهيدان سالار شهادت جاودان نقش و
منجر كه را وقايعتاريخي تهران موقت جمعه امام رفسنجاني هاشمي آقاي
شكل زماني نهضتالهي اين:گفت و شدبرشمرد فاجعه اين شكلگيري به
.سازند بدل موروثي حكومت يك به را اسلامي حكومت داشتند بنا كه گرفت
داشت سعي نخبگان وجودمخالفت با كه معاويه اقدام اين:افزود وي
امام و جهان عقلاي ديدگاه از كند خانوادهخودموروثي در را حكومت
.ميشد محسوب اسلام دين در خطرناك بسيار انحراف يك (ع)حسين
انحراف يك از برايجلوگيري (ع)حسين امام:گفت تهران موقت امامجمعه
جهان براي خدمتي چه عاشورا اصحاب ديديم وما كرد عمل اينگونه بزرگ
.كرد خوار چگونه را ظلم عفريت امامحسين و اسلامكردند
تهران جمعه نماز دوم خطبه رئيسجمهوريدر:همشهري خبرنگار گزارش به
گفت جمهوري انتخاباترياست در مردم گسترده حضور برضرورت تاكيد با
پاي در مردم حضور اصل كه ميكنم مطرح رابنده نصيحت و نكته چند
ملي مهم وظيفه اين از و بياورد عذر نبايد هيچكس و است راي صندوقهاي
ايران به كس هر و است اسلامي هم است ملي هم وظيفه اين.بكند سرپيچي
حضور جريان اين در بايد است ، علاقهمند انقلاب به يا و اسلام به يا
ما عصر در كه است درستي جريان انتخابات:گفت رئيسجمهوري باشد ، داشته
و بوده اينها امثال و بيعت نام به چيزهايي گذشته در.است كرده بروز
هم مهمماست زمان پديدههاي از انتخاب شكل به و نبوده شكل اين به
براي را كسي خود نظر با و بيايند مردم كه دارد هم درستي فلسفه و هست
بتواند هم او و كنند واگذار او به را كارشان و كنند انتخاب ماموريتي
وظايف و شود عمل وارد روحا هم و قانونا هم مردم راي پشتوانه با
كه باشند داشته عذري يك بايد نميآيند كه كسانيدهد انجام را خود
از يكي دنيا در.بيايند نبايد چرا باشد ، قبول قابل خدا نزد عذر اين
بيشتر كه ملتي هر.ميدانند انتخابات در حضور را ملتها رشد شاخصهاي
كمتر كه ملتي هر و است آن بيشتر پيشرفت و آگاهي نشان ميكند شركت
تا و است تمدن قافله از بودن دور و عقبافتادگي نشانه يابد ، حضور
انتخاباتها است ممكن كشورها برخي در.است درست قضاوت اين حدودي
اينگونه ما كشور در.جنايت و ظلم به ميكنند كمك كه باشد ساختگي
دفاع انقلاب از مردم كردند ، انقلاب ايران مردم است انقلابي انتخاب ،
با كارها همه امروز تا اول سال از ميدادهاند راي هميشه مردم كردند ،
ولي باشند ، نداشته قبول هم بعضيها است ممكن.است شده انجام انتخابات
يك عنوان به ميكنم فكر من و بودهاند جريان اين در هميشه مردم اكثريت
صرف وقت ساعتي كنند سعي همه (خرداد 76 دوم) جمعه روز اسلامي وظيفه
را ما كه آنهايي حتي بياندازند ، صندوق به را خود راي بيايند و كنند
باعث زياد آراي همين دارند قبول را ايران اگر بدانند ندارند قبول
رايها تعداد اگر.كنند باز ايران روي جديدي حساب ما دشمنان ميشود
.است كشور كليت نفع به باشد ، بالا
طرفداران و نامزدها با ما دومنصيحت مسئله:افزود رئيسجمهوري
با مقايسه در ما تبليغات نوع كه است معقول نسبتا البته.نامزدهاست
اينكه خاطر به اما گلهمندباشيم ، نبايد و دارد تفاوت سايركشورها
ميخواهد دلمان و حاكمباشد ما كشور در محض اسلام ميخواهد ما دل
تجاوز قانون از نباشد مايل هيچكس و بسازد قانون مر با تبليغاتش
بدنام و بشكند را خودش رقيب و فريب را مردم نباشد مايل هيچكس كند ،
به امروز كه كساني.هست هم قانون خلاف و است شرع خلاف اين كه بكند
صالح اينها كه است داده راي هم نگهبان شوراي ماندهاند نامزد عنوان
هم امروز كرده ، خدمت كشور براي سالها كه آدمي اينگونه ديگرهستند
هم نگهبان شوراي و كند خدمت ميخواهد هم آينده و دارد مسئوليت و پست
كردن بدنام است كرده قبول جمهوري رياست پست صالح عنوان به را او
.بدهد ميتواند خدا پيش آدم جوابي چه و دارد معنا چه كسي چنين
كند درست طرف براي عيبي يك كه بكند كاري يك بزند ، حرفي يك آدم اگر
توي بعدا و ميشود پخش جامعه اين همه توي و راندارد عيب اين كه
و ميفهمند زيادي جوانهاي ميماند ، شخص آن فاميل توي و ميماند تاريخ
كارها اين ميگذرد؟ ما از خداوند آيا.نميفهمند را آن هم بعضيها
كه بياوريم دست به ميتوانيم چه كارها اين از اصلا ميماند؟ بيمجازات
اين اهل كه آقايان خود معمولا باشد؟ گناه اين ضرر از بيشتر ارزشش
آنها.ميكنند را كارها اين متعصب يا جاهل طرفدارهاي و نيستند چيزها
را قانون مر كنند سعي و نكنند بيجهت و مجاني گناه كه باشند مواظب
.بگويند
مجريها.است قانون ناظران و مجريان با ما سوم حرف:افزود رئيسجمهوري
مسئوليت.كنند اجرا را قانون تا گرفتهاند مسئوليت همه ناظرها و
كنند اجرا را قانون كه هستند وكيل رهبري و مردم طرف از كه گرفتهاند
همه شخص يك عنوان به.ندارند را خود مقام و پست از سوءاستفاده حق و
.كنيم تعريف شخص هر از بدهيم راي بخواهيم كه كس هر به داريم حق ما
منع نظرياتشان بيان از را آنها قانون.بگوييم را خود شخصي نظريات
فرض كوچك و است گناه بزرگترين گناه اين.نكنيد گناه.است كرده
ناظران و اجرايي مسئولان همه و بقيه.است بزرگي گناه خيلي.نكنيم
بيايد است مردم راي كه چيزي همان كه بكنند را كار اين واقعا بايد
كسي است ممكن.شود اعلام هم همان و شود خوانده هم همان و صندوق توي
به خودمان ما كه مقبولي شخص و بدهيم تغييراتي اگر ما حالا كه كند فكر
اين ولي جامعه ، براي است نفعي يك اين كار ، سر ميآيد داريم ايمان آن
است جنايت بزرگترين كردن ، ضعيف را مردم اعتماد.دارد بنياني ضرر كار
.كند حل را مشكلات همه اين مردم اتكاء به ميخواهد كه نظامي و ملت به
پيروز مردم حمايت با ماهميشه ميدانيد ، كه شما:گفت رئيسجمهوري
كشور مردم بااعتماد شدهايم ، فاتح جنگ در مردم بااعتماد شدهايم ،
ازاين درآمدي چه.است عظيمي سرمايه ايناعتماد و ساختهايم را
و كنند شك مردم و بيندازيم مردم دل در شك آن خاطر به ما كه باارزشتر
يا است آزاد انتخابات نه ، يا ميگويند راست اينها كه شود گفته بعدا
ناظر و اجرايي مسئولان واقعا بايد نه؟ يا است شده دزدي ما آراي نه ،
هم را اين من البتهباشد راحت خيالشان مردم كه كنند كار گونهاي به
درست ميگويند و ميزنند منفي حرف آنها بكنيم كاري هر ما كه ميدانم
واقعا و بدهيم سند و كنيم كاري خودمان ما اينكه اما شد ، تقلب نبود ،
كس هر.بدهيم جواب بايد خداوند پيش.نيست خوب بكنيم را كار اين
كشور ، وزارت نگهبان ، شوراي جمهوري ، رئيس از مقامي ، هر باشد ، ميخواهد
.همه و همه ناظران ، جمعه ، ائمه
معظم رهبر توصيههاي همچنين اساسيو قانون طبق ما كه است اين بر فرض
ما.بدهند را مردمرايشان و صندوق پاي بيايند مردم انقلابميخواهيم
انبوه جا همه در و هميشه ما مردم.نميترسيم كه خودمان مردم از
به بويژه من ميرسد نظر به بنابراين بردهايم ، سود ما و بودهاند
اين واقعا.هستند آنها من مخاطب آنجاست هم من مسئوليت كه مجرياني
نميدانم اين از بدتر را گناهي هيچ امروز من و نيست بخشش قابل خيانت
منحرف را جريان يا و ببرد دست مردم آراي در بدهد حق خودش به كسي كه
را مردم و بزند حرفي بايد آدمي.است ديگر امري تبليغ البتهكند
از هم آن كه قانون خلاف تبليغ مگر.نيست قانون خلاف اينها.كند آگاه
اجرايي قوه مسئول كه بنده مثلا ميبينيد وقتي.ميشود جرم ديگري بعد
از بعد بويژه علاقهمندم فوقالعاده كشور سرنوشت به هم حتما و هستم
بهترين ميخواهد دلم باشم نميخواهم مسند اين در خودم ميبينم اينكه
به.باشد داشته ادامه دارد وجود كشور در كه روالي اين تا باشد فرد
هم خودم بچههاي به و ميكنم مخفي را خودم راي حتي بشدت دليل همين
دلم من.نشود آن از استفاده سوء و نكند سرايت اين تا نميگويم
تا باشند من مثل مسئوليتمن قلمرو در و من زيردست ماموران ميخواهد
فكر ماپيشنميآيد اشكالي هيچ دانست كسي اگرنداند كسي را رايشان
بشدتمراعات را امانت ولي هستيم ، خودماناينطوري حقيقت در ميكنيم
آدم بالاخره فرمودند انقلاب رهبربزرگوار كه همانطور البته.بكنيد
اگر.كند پيدا را صالحترين و بگردد بايد بدهد راي ميخواهد كه وقتي
است شده انتخاب هم آنها راي و ميشناسند مردم از خيلي.بهتر ميشناسيم
هم آن باشند داشته ترديد است ممكن هم بعضيها.صندوق توي مياندازند و
جو و پرس پرسيدن ، مختلف راههاي هستاز كشور در متعارف راههاي
راهي هر كردن ، استفاده نظراشخاص از كردن ، مطالعه خواندن ، كردن ،
يك به واقعابرسيم ما تا بكنند استفاده بايد خودشانميدانند كه
صندوق در كه راي يك كنند احساس مردمما همه كه فضايي و محيط
در كه است اين تاثير حداقلاين.دارد را خودش تاثير مياندازند
اثر چهرهديگري و مجلس نماينده و اجرايي پشتوانهمسئول مجموعه
سال به 20 نزديك گذشت با بنده بههرحال.ميكند فراهم را او توانمندي
خوبي تبليغات اين و دارند مردم در كه آگاهي از همه اين به انقلاب از
ميدان در كه را آقاياني و شده ماه هشت يا هفت مدت اين در كه هم
هم مردم و زدهاند را حرفهايشان كه مدت اين تا و كشيدند زحمت بودند
به و ميخواهند چه الان اينها از يك هر كه بفهمند ميتوانند و ميدانند
باشيم داشته خوبي انتخاب يك ما انشاءالله.هستند اصولي هدف چه دنبال
بكشيم هستند دمكراسي مدعي كه دشمنانمان رخ به و باشيم خوبي نمونه و
.كردهايم برگزار سالمي انتخاب چنين كه