پنجم ، شماره 1258 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 19 دوشنبه 29
|
|
كارآمد معيارهايگنجينه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فرهنگي ميراث و گنجينه جهاني روز مناسبت به
كشور موزههاي وضعيت به نگاهي با
پژوهشهاي كهنتايج است لازم و هستند عمومي پژوهشكدههاي موزهها ،
برسانند عموم بهاطلاع را خود
ملتها زندگي ونشانههاي فرهنگ نمايش و نگهداري محل بايد را موزه
و دارند خود با را ملتي تمدن وسابقه ارزش كه نشانههايي دانست ،
.ميآيند حساب به ملت آن برايشناخت مرجعي
بشري تمدن آغازين سازندگان از واقع در بسيار تمدن سابقه با ما كشور
و حذف نميتوان تمدن تاريخ در را آن ارزشمند جايگاه و ميآيد حساب به
شكل به بلكه نبوده خاص مقطعي به مربوط تنها كه جايگاهي كرد ، فراموش
جريانساز و شاخص موثر ، نيز هميشه و است داشته ادامه هميشگي و مستمر
از پيش تاريخي دوران در چه و تاريخ از پيش زمانهاي در چه است ، بوده
و بسيار قدمت كه اسلام ، از پس يعني دوران شكوهمندترين نيز و اسلام
در و ميآورد بوجود ايراني فرهنگ براي را خاصي اهميت زياد ، تاثير
معرفي شناسايي ، تفحص ، و تحقيق زمينه در را بسياري توجه نيز آن پيامد
.ميطلبد نگهداري و
ميراث براي يعنيخانهاي است لازم ويژهاي جايگاه و مكان امر اين براي
مگر جايي خانه اين و باشد ، نيز آن بخشيدن ، حافظ حيات ضمن تا فرهنگي
.باشد نميتواند (گنجينهها)موزهها
چرا باشد ، مشخصاتويژهاي داراي بايد ـ موزهها ـ گنجينهها اين اما
ملتها فرهنگي آثار و ارزشها با وارتباط مخصوص كرد كار دليل به كه
باشند ، اين داشته نيز را ارزشها اين با ارتباط شرايطمطلوب بايد
:از عبارتند شرايط
موزهها براي مناسب معماري -
آثار نگهداري مناسب شرايط -
آثار نمايش مناسب شرايط -
گسترده اطلاعرساني و تبليغات -
در مذكور باشرايط مقايسه به فوق موارد از كدام هر بيان ضمن اينك
:ميپردازيم كشورمان موزههاي
شلوغي و ازدحام از دور موزهها بايد استاندارد شرايط در:موزه معماري
دليل به و گيرند قرار پاركگونه و سبز فضاي در و باشند آلودگي و
از برگرفته هنري شكل داراي بناها نماي بايستي بودن ، هنري و فرهنگي
عنوان به موزهها اين خود بناي واقع در كه باشد ، موزهها آثار و مضمون
براي نيز گاهي ميآيند ، حساب به ارزش يك و هنري ـ فرهنگي اثر يك
به شكل اين در البته كه ميشود استفاده تاريخي بناهاي از موزهها
خود معرفي در ضمنا و ميشود داده معاصر زماني كرد كار تاريخي بناهاي
جهت در شگرفي تاثير زمان ، گذشت دليل به سويي از و بوده موثر هم بنا
كه داشت نظر در بايد اما ميگذارد بيننده ذهن در تاريخي فضاي ايجاد
خود اصلي فرم همچنين باشد ، موضوع با مناسب و ظرافت با انتخاب اين
شوند ، تجهيز شدن موزه براي دادهو تكنيكي و داخلي تغيير بايد بناها
حمام مردمشناسي موزه خوب نمونه از ميتوان مثال براي مورد اين در
.برد نام كرمان گنجعليخان
موارد در جز به استكه تاسف جاي ايران موزههاي ساختمان درباره ولي
در عموما نبوده ، مناسب شكل و دارايفرم موزهها بناي اندك بسيار
بنايي كمتر سو ديگر از و گرفته قرار شهرها صداي سرو پر و آلوده فضاي
از ميتوان آن بد نمونه عنوان به است شده ساخته موزهها خود ويژه
به حتي و بيروح و خشك ساختمان اين برد نام عباسي موزهرضا ساختمان
.ناپيداست و گم بيروني جلوه لحاظ
ميتوان معماري ازلحاظ ايران موزههاي شاخص و خوب نمونه عنوان به و
كه است قالي دار از فرمي آن كهنماي برد نام ايران فرش موزه از
بازديد به تازهاي و زنده روح كه بوده سبز فضايگسترده با همراه
دليل به ضمنا كه مينمايد موزه از ديدار آماده را او و داده كننده
در آن براي نيز نياز مورد تجهيزات و قسمتها موزه ، ويژه بنا ساختن
.است گرفته قرار موردنظر ساختمان
ارزشمند نگهداريآثار موزهها وجودي اهداف از يكي:آثار نگهداري
از مناسبي شرايط و ميطلبد را خاصي حساسيت نگهداري اين كه است فرهنگي
آسيبهاي حيوانات ، و حشرات از آثار محافظت و رطوبت دما ، ميزان لحاظ
.دارد نياز... و انساني
باشد ، نيز بازسازيآسيبها و مرمت با همراه بايد نگهداري اين همچنين
كننده بازديد براي گرما ما ، موزههاي در معمولا نيز مورد اين در
كافي حرف اين اثبات براي.موزهاي اشياء به رسد چه است ، كننده ناراحت
به اكثرا فرشها نمايش ، براي:شود مراجعه ايران فرش موزه به است
جدايي باعث آويختگي اين كه شدهاند گذاشته نمايش به عمودي آويخته شكل
و سال يك از بيش اينكه ، جالبتر و ميشود فرشها نابودي و تاروپودها
در و نشدهاند جابجا موزه اين دائمي نمايشگاه بخش فرشهاي كه است نيم
آثار اين رفتن بين از كه داشت توجه بايد ماندهاند ، آويخته حالت همان
.است ملت ارزشهاي و فرهنگ رفتن بين از
در آثار بينعرضه بايد موزهها بودن دائمي دليل به:آثار نمايش
دائمي دليل به واقع در شد ، تفاوتقائل موقت نمايشگاههاي و موزهها
ظريف ، بسيار آثار ، جايگاه بايد آثار نمايش زماندر بودن طولاني يا
اصلي بخش كه مخصوص اطلاعات با همراه همچنين و باشد ، تكنيكي و مناسب
ساده شكلهاي به اطلاعرساني اين كه است اطلاعرساني همين در موزهها كار
اين اما ميگيرد ، انجام موزهها راهنمايان و پانويس راهنماي نوشتههاي
عموما ميگيرد ، انجام درستي به كمتر كشورمان موزههاي در نيز عمل
محدود نيز موزهها راهنمايان و بوده خلاصه و سطحي ساده ، بسيار پانويس
آثار نظم و ترتيب در.هستند راهنما بدون موزهها نيز گاه و اطلاع كم و
وحدتهاي اگر و ميشود توجه خاصي مضمون يا داستان و ارتباط به كمتر هم
براي ميشوند ، شكسته نيز وحدتها اين بگيريم نظر در را مكاني و زماني
تماشا سير مشكل و سردرگمي دچار بيننده فرش ، موزه همان در نمونه
.ميشود
قرار توجه كمترمورد نور تركيب و نور ميزان اصل نورپردازي براي
فرعي ـ اصلي نورهاي شكل به چهارنور با حجمي اشياء است لازم.ميگيرد
مستقيم و تخت نور از استفادهشود نورپردازي نورپشت و زمينه پس ـ
آثار آن كهنمونه ميكاهد كار ظرافت و دقت از سايهها ايجاد با
.است آبگينه موزه
عمومي واقعپژوهشكدههايي در موزهها اينكه به توجه با:تبليغات
از و برسانند اطلاع به را خود نتايجپژوهشهاي كه است لازم هستند ،
خارجيمبادرت و داخلي تماشاگران جلب به ويژه باتبليغات سويي
ميكنند ، عمل ضعيف بسيار ما موزههاي نيز زمينه اين در نمايند ،
ما مردم ميان در آنها از بازديد و موزهها فرهنگ هنوز كه مخصوصا
از استفاده با زمينه اين در است لازم است ، نيافته را خود جايگاه
مانند تكنولوژي و جمعي ارتباط وسايل انتشارات ، از اعم مختلف امكانات
اردوهاي برپايي.كرد تلاش موزهها خاص فرهنگ ايجاد جهت در كامپيوتر
و گردهماييها ـ سيار نمايشگاههاي برگزاري دانشجويي ، دانشآموزي ،
.است حوزه اين در مفيد كارهاي از همايشها
نژاد دبيري رضا