پنجم ، شماره 1258 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 19 دوشنبه 29
|
|
انتخابات جامعهشناسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
مطالعات در.ميباشند موثر گوناگوني عوامل انتخابات روند در
ابتدا حاضر مقاله.هستند متنوع و متعدد عوامل ، اين سياسي جامعهشناسي
برخي تعريف به سياسي ، جامعهشناسي در انتخابات جايگاه بررسي ضمن
.ميپردازد آنها تحليل و تجزيه به و پرداخته آن بر موثر مولفههاي
عواملي مدني جامعه سياسيو فرهنگ سياسي ، جامعهپذيري اجتماعي ، ساخت
تهيهكننده توجه مورد انتخابات ، كنند عناصرتعيين عنوان به كه است
.است گرفته قرار اينمقاله
مقالات سرويس
پيشبيني و منظم تشريح سياسترا علم بنيادين هدفهاي از يكي اگر
عنوان به ميتواند انتخابات تحليل و تجزيه بدانيم ، سياسي پديدههاي
به ميتوان مختلف جنبههاي ازباشد سياسي علوم مهم مسائل از يكي
- سياسي پديده يك انتخابات اينكه براي پرداخت ، انتخابات پديده بررسي
متغيرهاي و عوامل ديگر اجتماعي پديده هر مانند و است اجتماعي
علت ساختن متمايز همچنين زمينه اين در.ميباشند موثر آن در فراواني
در نميتوان دليل همين به.است امكانپذير سختي به معلول از (علل)
در كه آنچه به نزديك دقتي به كه داشت توقع پديدهها اينگونه مطالعه
كمك با تحليلانتخابات و تجزيه در.يافت دست ميگيرد ، صورت تجربي علوم
انسانشناسي ، شناسي ، جامعه روانشناسي ، مانند مختلف علوم از گرفتن
.يافت دست پديده اين از جامعتري درك به ميتوان بهتر آمار حتي و حقوق
تلقي اجتماعي و سياسي رفتار يك عنوان به را انتخابات اگر علاوه به
اقتصادي ، اجتماعي ، فراگرد گرفتن نظر در بدون آن دقيق بررسي كنيم ،
اين به درپاسخ اساس براين.است ناكافي و دشوار روانشناختي و فرهنگي
موثر انتخابات در اجتماعي -سياسي متغيرهاي و زمينهها چه كه پرسش
به سياسي ، جامعهشناسي مباحث در انتخابات جايگاه طرح ضمن ميباشند ،
.ميپردازيم انتخابات در موثر متغيرهاي و زمينهها بررسي به گذرا طور
زمينههايي درمقابل ، و است پژوهشانتخابات اين در وابسته متغير
و مدني جامعه سياسي ، فرهنگ سياسي ، جامعهپذيري اجتماعي ، ساخت چون
متغير عنوان به عمومي افكار و ذينفوذ گروههاي احزاب ، چون عواملي
جامعهشناسي جوهر مولفهها ، اين تاثيرات بررسي.ميباشند مدنظر مستقل
ما.ميدهند تشكيل را پژوهش اين محور همچنين و جوامع همه در انتخابات
انتخابات مساله به كلان نگرشي با سياسي جامعهشناسي رهيافتهاي براساس
را خاصي جامعه كه است نظري بحث يك حدودي تا مقاله اين.كرديم توجه
كشوري در انتخابات ، درباره موردي مطالعه بخواهيم اگر.ندارد مدنظر
چگونگي ، صورت ، آن درشد خواهد مطرح ديگري شكل به بحث دهيم ، انجام
انتخاباتي ، مبارزات سياسي ، رفتار و آگاهي چون عواملي تاثير و نقش
و مقررات غيرسياسي ، و سياسي گروههاي نقش تبليغات ، سياسي ، فرهنگ
در اينها مانند و سواد سطح اقتصادي ، ظرفيت انتخاباتي ، قوانين
ديگري فرصت بدانها پرداختن كه بود ، خواهد متغير و متفاوت انتخابات
.ميطلبد را
سياسي جامعهشناسي در انتخابات جايگاه
آن هدف و جامعهشناسياست رشته از جديد شاخهاي سياسي جامعهشناسي
با پيوند در كه است سياسي پديدههاي ساير نيز و نهادها تحليل
جوامع سياسي پديدههاي سياسي جامعهشناسي.هستند اجتماعي پديدههاي
مشاهده قابل و عيني كه خاص رفتارهايي و نوآوريها گونه به را انساني
بسياري مسايل سياسي درجامعهشناسي.ميدهد قرار مطالعه مورد هستند ،
جامعهشناسي در كه عمدهاي مباحث جمله ازقرارميگيرند مطالعه مورد
و (1)عمومي شكلگيريآراي و ظهور ميگيرند ، قرار مطالعه مورد سياسي
از يكي انتخابات در شركت كه ميباشد(2)سياست در افراد مشاركت
سياسي فراگردهاي در شركت سياسي مشاركت از منظور.ميباشد آن جلوههاي
ميكند تعيين را عمومي سياست و ميشود منجر سياسي رهبران گزينش به كه
راي ميتوان را سياسي مشاركت عمده ملاك.ميباشد ميگذارد ، اثر آن بر يا
ويژه به انتخابات ، درباره تحقيق و بررسي.دانست انتخابات در دادن
(3).مينامند انتخابات و آراء علم را ، دهندگان راي رفتار
طبيعي ، جغرافيايي ، عوامل تاثير بررسي به انتخابات جامعهشناسي
انتخاباتي ، مبارزات رايدادن ، بر اقتصادي فرهنگي ، جمعيتي ، اقليمي ،
تبليغات ، انتخاباتي ، رفتارهاي انتخابات ، در مردم شركت ميزان و نحوه
در غيرسياسي و سياسي تشكلهاي و گروهها نقش سياسي ، كنش و آگاهي
و دادن راي با گونهاي به هركدام كه سياسي شايعههاي حتي و انتخابات
.ميپردازد ميشوند ، مربوط عمومي انتخابات
انتخابات در موثر زمينههاي
اجتماعي ساخت -1
اجتماعي رفتار الگوهايشايع تمام عنوان به ميتوان را اجتماعي ساخت
مناسبات با اجتماعي ساخت (4)كرد ميخورندتعريف چشم به مكررا كه
عبارت به.دارد كار و سر جامعه عناصر بين در وقاعدهمند پابرجا
ميان در منظم و عام مناسبات به اجتماعي ساخت كه گفت ميتوان سادهتر
از اجتماعي ساختهاي ساختن متمايز با جامعهشناسانميشود گفته مردم
:ميكنند كمك موضوع شدن روشنتر به يكديگر
نهادها ، ماهيت جامعه ، كل تشكيلاتي اشكال:نظير) شكلشناسي سطح در (الف
;(گروهها اشكال
مدلهاي:مانند)كمله دقيق معناي به اجتماعي سازمان سطح در (ب
پديد فرهنگي آثار و ثابت اجتماعينسبتا مناسبات شبكه رفتاري ،
;(آمده
فرايند و انگيزهها كردارها ، رفتارها ، :اجتماعي روانشناسي سطح در (ج
توسط (اجتماعي سازمانهاي) فوق قسمت پديدههاي كردن دروني بر مبتني
(5).افراد
برابر در واكنشيخاص و يابد زماني تداوم ميتواند اجتماعي ساخت
زماني تداوم داراي اجتماعي گرچهساختهاي.دهد نشان بيروني مقتضيات
جزئي ساختهاي.ميباشند نيز تغييرپذير تدريجي صورت به آنها ولي هستند
تحول اين و ميشوند متحول زمان گذر در اقتصادي موسسات خانواده ، مانند
براي.ميگذارند تاثير سياسي -اجتماعي پديدههاي و رفتارها بر نيز
يا گسترده صورت به اگر اجتماعي ، ساخت يك عنوان به خانواده ، مثال
صورت به اگر و بود خواهد موثر تصميمگيريها در نوعي به باشد پدرسالار
با.شد خواهد نمايان ديگري نوع به آن تاثير باشد هستهاي خانواده
.پيبرد انتخابات بر اجتماعي ساخت تاثير به ميتوان نكته اين به توجه
ساختهاي و ميباشد نيز ساخت تاثير تحت انسان اجتماعي عمل كه چرا
رفتار يك عنوان به انتخابات و ميگذارند اثر سياسي رفتار بر اجتماعي
انكار غيرقابل اجتماعي ساختهاي از اثرپذيرياش گسترده ، و آشكار سياسي
.مييابد تبلور اجتماعي ساخت در سياسي رفتار و كنش ديگر طرف از.است
ارتباطات و دروني وابستگيهاي اجتماعي ساختهاي درون در عمده طور به
نقش يكديگر بر ساخت آن عناصر تاثيرپذيري بر كه دارند وجود قوي
و ميشوند تقويت و گرفته شكل اجتماعي ساختهاي درون در ذهنيت.دارند
آگاهي سياسي -اجتماعي واقعيتهاي به نسبت ذهنيتها اين پايه بر افراد
و پيشرفته مختلف جوامع در دادن راي و انتخابات در شركت.ميكنند پيدا
شكل اجتماعي ساخت در كه ذهنيتهاست اين تاثير تحت بيش و كم سنتي
.گرفتهاند
شدن اجتماعي ازفرايندكلي بخشي درواقع سياسي جامعهپذيري
ميآموزد انسان كهبه است فرايندي جامعهپذيري ، .است(جامعهپذيري)
اجتماعي روند در.كند مشاركت موثر عضو يك جامعهبهعنوان در چگونه
از و كند همكاري جامعه ديگر اعضاي با ميآموزدكه انسان شدن ،
و قواعد به باتوجه را خود نقشهاي كرده ، پيروي اجتماعي هنجارهاي
جامعهپذيري از مختلفي تعريفهاي.نمايد ايفا بهدرستي جامعه مقررات
حفظ روند سياسي جامعهپذيري:ميگويند پاول و آلموند.است شده سياسي
فرهنگ وارد افراد روند بنابراين.است سياسي فرهنگهاي دگرگوني يا
.ميگيرد شكل سياسي هدفهاي به نسبت سمتگيريهايشان و ميشوند سياسي
جامعهپذيري:مينويسد سياسي جامعهپذيري تعريف در نيز (Noli) نولي
الگوهاي و اطلاعات اين به نسبت ايستارها اطلاعات ، تلقين بهعنوان سياسي
يك مردم در آن گوناگون فعاليتهاي و دولت به توجه با رفتار معين
پنهان ، يا آشكار غيررسمي ، يا رسمي است ممكن تلقين اين.است جامعه
جامعهپذيري قوام عبدالعلي دكتر (6).باشد بيبرنامهريزي دلخواهيا
آشنا ضمن افراد آن بهموجب كه ميداند يادگيري مستمر فرايند را سياسي
و حقوق وظايف ، به تجربيات و اطلاعات كسب ازطريق سياسي نظام با شدن
(7).ميبرند پي جامعه در خويش نقشهاي
كه است عاملهايي ازاولين جامعهپذيرييكي شد گفته آنچه به باتوجه
فرايند درمطرحميباشد افراد ايدئولوژي و رفتار درتبيين
و آداب و باورها نمادها ، اعتقادات ، هنجارها ، جامعهپذيريارزشها ،
دراين موثر عواملانتقالمييابند ديگر نسل به نسلي رسوماز
تقسيم ثانويه وعوامل اوليه عوامل دسته دو به ميتوان انتقالرا
خانواده ، افرادازطريق ميان چهره چهرهبه و تماسهاينزديك:كرد
جامعهپذيري اوليه عوامل بهعنوان وهمكاران همسالان ، همسايگان دوستان ،
موسسات و مدارس:از عبارتند نيز ثانويه عوامل مهمترين و ميشوند تلقي
رسانههاي و سياسي و صنفي نهادهاي و گروهها اتحاديهها ، آموزشي ،
فهم ميتواند خانواده در تصميمگيري و مشاركت در اوليه تجربيات.گروهي
امور در وي مهارت موجب و داده افزايش سياسي صلاحيت مورد در را كودك
فرد فعال شركت زمينهساز مهارتها كسب و مشاركتها اين.گردد سياسي
بالاتر سنين در و بهتدريج.خواهدشد سياسي نظام در بزرگسالي بههنگام
گروههاي موارد برخي در و مييابد افزايش دوستان و همسالان گروههاي نقش
به مجبور اقناع يا و تلقين فشار ، تحريك ، با را خود اعضاي همسال
رسانههاي نقش امروزه.ميكند گروه موردقبول رفتار يا نگرشها با تطبيق
از برخي بهگونهايكه.است مطرح بيشتر جامعهپذيريسياسي در گروهي
موجبپيدايش ميتوانند گروهي كهرسانههاي دارند عقيده محققان
(8).القاكنند جامعه به را جديدي وارزشهاي شده نوين ايستارهاي
رايدهي رفتار تغيير و عمومي افكار بر سياسي ، نظارت معلومات ارائه
.ميشوند محسوب گروهي رسانههاي كاركردهاي از
داراي ديدگاهها ، و سياسي افرادازنظر مختلف جوامع در بهعلاوه
ازنظر فكري كامل همگوني هيچجامعهاي در و هستند بارزي تفاوتهاي
راديكال ، افراد جامعه در.ندارد يكسانوجود رفتار و سياسي
كار.دارند وجود امثالهم و انقلابي منفعل بيتفاوت ، محافظهكار ،
درون در را افراد فرايند ، يك بهعنوان كه است اين سياسي جامعهپذيري
ملزم را افراد و ميدهد قرار دارند ، وجود ازقبل كه اجتماعي نهادهاي
بهوسيله نيز فرد سياسي و اجتماعي شخصيت و ميكند نهادها آن پذيرش به
در فرد مشاركت به سياسي جامعهپذيري بدينترتيب.ميگيرد نهادهاشكل اين
دارد ، تعلق آن به كه نظامي به فرد كردن وابسته ضمن و ميانجامد جامعه
دراين.ميكند آماده اجتماعي گوناگون مسئوليتهاي قبول براي را وي
تصميمگيريهاي روند در مشاركت با بايد كه ميآموزند افراد فرايند
جلوههاي از يكي و شوند شريك خويش سرنوشت در سياسي و اجتماعي
چگونگي از متاثر كه است رايدادن و انتخابات در شركت نيز بارزمشاركت
.است سياسي جامعهپذيري
،(ايجاد) بخشيدن شكل جامعهپذيريسياسي مهم وظايف و جنبهها از
ميباشد جامعه يا ملت يك فرهنگسياسي حفظ و تبديل و انتقال ، تغيير
.ميپردازيم متغير اين بررسي به ادامه كهدر
انتخابات شركتدر و گسترده بهطور سياسي سياسيمشاركت فرهنگ -3
و عمومي دررفتار ريشه كه است سياسي نظام محصولتاريخ خاص شكل به
ارزشي ، فرهنگي ، فضاي يك سياسي نظام محيط.شخصيدارد تجارب نيز
بخشيدن مشروعيت براي سياسي نظام هر كه بدينمعنا.است نمادي و هنجاري
تعاملات و تبادلات در ميبايد خود اجتماعي و اقتصادي سياسي ، دادههاي به
براساس نظام هر نمادي قابليت بدينترتيب.برد بسر خويش محيط با دائمي
بر حاكم ارزشهاي به نظام آن استراتژيهاي و تصميمها دادن ارتباط
ويژگيهاي است ضروري دليل بههمين (9).ميگيرد قرار ارزيابي مورد جامعه
تحليل انتخابات زمينه در را جوامع سياسي فرهنگ كلي بهطور و ارزشي
پديده در اصلي متغير يك بهعنوان سياسي فرهنگ ديگر بهعبارت.كنيم
تقاضاها تبديل فرايند سياسي ، فرهنگ دقيق مطالعه.است موثر انتخابات
خطمشيها تصميمها ، به را ميگردند بيان انتخابات بهوسيله كه خواستها و
از عبارتاست سياسي فرهنگ اساس براين.ميدهد نشان برنامههايكلان و
الگوهاي و حكومتي مسئوليتهاي اقتدار ، به نسبت ايستارها و انگارهها
نسبت افراد گرايشهاي به سياسي فرهنگ (10).سياسي جامعهپذيري به مربوط
افراد برداشت و تصور همچنين و آن مختلف ساختارهاي و سياسي نظام به
وقتي.دارد اشاره آن تصميمگيريهاي و سياسي نظام در خويش نقش به نسبت
و گرايشها باورها ، از مجموعهاي به ميكنيم صحبت سياسي فرهنگ از ما
اقتصادي ، سياسي ، روندهاي و خطمشيها هدفها ، به نسبت مردم موضعگيريهاي
مجريان و تصميمگيرندگان سياسي ، نظام ازجانب كه فرهنگي و اجتماعي
.داريم توجه ميگيرد انجام
جامعه سياسي فرهنگ سطح ارزيابي در (Gabriel Almond)آلموند گابريل
:شدهاست يادآور را چهارضابطه معين ،
اندازه ، آن ، تاريخ نظامسياسيش ، ملت ، مورد در دانشي چه فرد 1ـ
احساسهايش دارد؟ ومانندآن اساسي قانون خصوصيات موقعيت ، قدرت ،
است؟ چگونه بهآنها نسبت
پيشنهاديي سياسي خطمشيهاي و سياسيمختلف نخبگان نقش و ساختها از 2ـ
دارد؟ دانشي چه دارد ، وجود خطمشيسازي بالاي سوي به جريان در كه
چيست؟ آنها مورد در عقايدش و احساسها
و افراد ساختها ، اجرايخطمشيها ، پايين روبه جريان درباره 3ـ
عقايدش و دارد؟احساسها دانشي چه روندها دراين تصميماتدرگير
چيست؟ آنها درباره
مورد در ميكند؟ تصور نظامسياسي از عضوي بهعنوان را خود چگونه -4
نفوذ نقطه به دسترسي استراتژيهايمربوطبه و تعهدات حقوق ، قدرتها ،
چه ميكند؟ فكر قابليتهايشچگونه درباره او دانشيدارد؟ چه
كردن صورتبندي در يا و ميشناسد را اجرا يا و مشاركت از هنجارهايي
بهخدمت يا ميكند شناسايي عقايد به رسيدن يا سياسي ، داوريهاي
(11).ميگيرد
كوشيدهاندكه فوق ضوابط براساس(Sidney Verba)وربا سيدني و آلموند
تبعي ،(بسته) محدود:نمايند تقسيم كلي دسته سه به را سياسي فرهنگ
:محدود سياسي فرهنگ عمده نشانههاي.(فعال) مشاركتي و (انفعالي)
فقدان ;(ملي جامعه) ملت -كشور به وابستگي و شهروندي احساس فقدان
به اندك رغبت و ميل نيز و آن از اندك اطلاع و سياست به نسبت علاقه
مسئول بهعنوان دولت از انتظار فقدان سياسي ، مسايل در كردن اظهارنظر
ميتوانند كه نميكنند تصور مردم فرهنگ اين در و عملكردهايش برابر در
فرهنگ اصلي ويژگيهاي.باشند موثر سياسي هدفهاي دگرگوني و شكلگيري در
از افراد است ممكن سياسي فرهنگ نوع اين در:انقيادي يا تبعي سياسي
و علاقهمند آن به و باشند داشته آگاهي آن دادههاي و سياسي نظام وجود
و خواستها تجمع و بيان نهادهاي نبود بهعلت ولي باشند متنفر ازآن يا
كارايي از نميتوانند افراد تصميمگيرنده ، ساختارهاي ضعف يا و تقاضاها
و صلاحيت شايستگي ، احساس مردم همچنين.باشند برخوردار مناسبي سياسي
داشتن ، مشاركت وبهجاي نميكنند سياسي فعاليتهاي در مشاركت براي كفايت
را سياسي اخبار مردم سياسي فرهنگ اين در.هستند ومنفعل مطيع
آن به نسبت و نيستند مفتخر خود سياسي نظام به اما ميكنند پيگيري
.نمينمايند احساس تكليفي و تعهد چندان
ساختهاي نظامسياسي ، سوي به مردم مشاركتي ، -سياسي فرهنگهاي در
در فعالانه افراد.دارند گرايش اجرايي روندهاي و اداري و سياسي
حساس سياسي ، نخبگان رفتار به نسبت اما ميكنند ، شركت نظام كارهاي
كمك سياسي نظام به ميتوانند كه باورند اين بر رواني لحاظ از و هستند
.باشند تاثيرگذار تصميمها بر و كنند
احساس و مليآگاهند جامعه به تعلق و خود بودن شهروند به مردم
نسبت شهروندان.ميكنند سياسي درتصميمگيري كارايي و شايستگي صلاحيت ،
همچنيناحساس.آگاهند سياسي نظام از خود خواستهاي سياستهاو به
انتخابات در بايد مردم اينكه به اعتقاد و دادن راي هنگام در غرور
به سياسي سازمانهاي و فعاليتها اجتماعات ، در بودن فعال و كنند شركت
(12).ميشوند محسوب مشاركتي سياسي فرهنگ ويژگيهاي از داوطلبانه صورت
مساله بر سياسيرا فرهنگ تاثير ميتوان شد گفته آنچه به توجه با
توجه قابل آن كيفيت و ميزان ، چگونگي ماهيت ، جنبههاي از انتخابات
ميزان و سياسي نظام به اعتماد درجه آگاهيسياسي ، سطح.دانست
در شمارميروند به سياسي فرهنگ عوامل از همگي كه اثربخشيسياسي
سطح اگر كه گونهاي به.ميكنند ايفا سزايي به نقش انتخابات روند
احساس و قوي سياسي سامان به عمومي اعتماد درجه گسترده ، سياسي آگاهي
شركت ميزان تنها نه باشد بالا آن رهبران و سياسي نظام در تاثير ميزان
دو نيز آن كارآيي و اعتبار بلكه مييابد افزايش انتخابات در مردم
هويت همچون سياسي فرهنگ ديگر كاركردهاي.بالعكس و شد خواهد چندان
قدرت سياسي ، نظام مشروعيت ،(جامعه به تعلق و ملي هويت احساس) بخشي
به همگي سياسي مشاركت همچنين و عمومي اعتماد ميزان مسايل ، تفكيك
دليل به كه ميباشند موثر آن روند و انتخابات پديده در گونهاي
تنها.ميكنيم خودداري آنها بيان از اينجا در بحث گسترش جلوگيري
فعال جامعه در مختلف نهادهاي كه است مشاركتي سياسي فرهنگ براساس
.يافت خواهد تداوم و گرفته شكل مدني جامعه و بود خواهند
مدني جامعه
در ويژه به اجتماعيو علوم در اساسي مباحث از مدني جامعه موضوع
انديشههاي شكلگيري ازبدو مفهوم اين.است سياسي جامعهشناسي
دستمايه اجتماعي ، پديدههاي مورد علميدر كاوشهاي و جامعهشناسي
كيفيت ارزيابي مورد در مداقه براي رشته ، اين وصاحبنظران متفكران
آنها آتي و موجود روندهاي براي مناسب معياري و اجتماعي و سياسي حيات
انجمنها ، موسسات ، نهادها ، از است مجموعهاي مدني جامعهاست بوده
روابط و بوده دولت از مستقل بيش و كم كه خصوصي غير يا خصوصي تشكلهاي
در (13).است داوطلبانه بيشتر و آمرانه كمتر هم آنها مابين و دروني
يعنيطبقات ، منافع ، گروههاي از اعم اجتماعي گروههاي تمام مدني جامعه
آن از همه كه كنند زيست كنارهم در مختلف آراء و عقايد مناطق ، اصناف ،
و اختيارات حقوق ، و برابرند جامعههستند ، يك عضو كه جهت
يا فرصتهاياجتماعي و امكانات از بهرهمندي در دارند ، مسئوليتهايمساوي
سياسي ، قدرت و تصميمگيري وجودندارد ، امتيازي و تبعيض اشتغالات ، در
تمام.نباشد ممتاز طبقه نام به خاصي بهطبقه منحصر و ويژه
ترقي عمومي ، رفاه ، منفعت براي تلاش وفاداري ، به متعهد گروههاياجتماعي
.ميباشند جامعه اقتدار و
يا امتياز و واجدتبعيض جامعه برابر در مدني ، جامعه توضيح اين با
از برخي.ميگيرد قرار سياسي قدرت و ممتاز طبقه كنترل تحت جامعه
:كرد خلاصه اينگونه ميتوان مدنيرا جامعه ابعاد
داوطلبانه ياانجمنهاي مجمعها و غيررسمي گروهاي خانوادهها ، وجود.1
ممكن را زندگي از گوناگوني آنهاشكلهاي خودساماني و چندگانگي كه
;ميكند
استقرار حفظ براي اوليه حقوق سلسله يك و قانوني ساختارهاي وجود2
;مدني جامعه
در بتوانند كهافراد قلمرويي و زندگي خصوصي حوزه حرمت و امنيت.3
;كنند متحقق را خود تواناييهاي آن
استقرار حفظ اوليهبراي حقوق سلسله يك و قانوني ساختارهاي وجود.4
(14).مدني جامعه
ذكر مختلفي ويژگيهاي مدني جامعه براي پژوهشگران فوق ابعاد بر علاوه
.ميباشند موثر مدني جامعه تداوم و شكلگيري در ويژگيها اين كه ميكنند
ساخت در تكثر و تنوع اجتماعي ، كار تقسيم از حداقلي وجود اول ،
;اجتماعي ساخت توسعه و اجتماعي توسعه نتيجه در اجتماعي
انجمنها تشكيل و حقتجمع پذيرش گيريهاي تصميم در عمومي مشاركت دوم ،
تامين براي غيره و بستان بده پذيرشرقابت ، و صنفي اتحاديههاي و
اداره كردن نهادينه سوم ، ;اجتماعي گروههاي علائقمختلف و منافع
مستقر نظم يك در را پاسخها و نيازها و خواستهها همه نهادها ، امور ،
و ميكنند ، پيشبيني را امور از بسياري و ميبخشند عينيت متداوم و
نوع يك شكلگيري و يكديگر به جامعه اعضاي اعتماد سطح بردن بالا چهارم ،
اصناف و شئون طبقات ، در مفهومها پيدايش و هويت احساس همبستگي ، احساس
.مختلف
را آن و قدرتسهيماند در متعدد نهادهاي و گروهها مدني جامعه در
وجود به قدرت موازنه سياسي ونظام شهروندان ميان و ميكنند مبادله
و ميشود متوازن قدرت كسب براي متعدد گروههاي رقابتميان و ميآيد
.مينمايند سياسيهموار سالم رقابت عرصه در را سياسي قدرت توزيع
ميسازند فراهم موثر انتخابات رابراي برابر و لازم فرصت گروهها اين
بين قدرت و ميكنند يكسان همه براي را سياست برابردر مشاركت و
.ميشود تقسيم مختلف گرايشات و نهادها
شهروندان كه قرارگيرد توجه مورد مساله اين بايد انتخابات هر در
و داشته موثر سياسي مشاركت موقعيتيميتوانند چه در و شرايطي چه تحت
.شوند برخوردار فرصتبرابر از
صورت قانوني درچارچوب و مدني جامعه در تنها فعالانه مشاركت ارتقاء
و رقابتي حزبي نظام پارلمان ، ازجمله نمايندگي نهادهاي.ميگيرد
جامعه و ميباشند مدني جامعه جداييناپذير ازاركان موثر مشاركت
مدني ، رشدجامعه با.آنهاست ميان پيونددهنده و مدنيهماهنگكننده
.ميكنند گروههاجلوگيري انحصاري گرفتن قدرت از نهادها
هوشنگ ترجمه سياسي ، جامعهشناسي بوتول ، گاستون.پانوشتها1
و آبركرامبي نيكلاسص 2012 شيفته ، 1371 ، نشر:تهران فرخجسته ،
ص چاپخش ، 1367 ، :تهران پويان ، حسن ترجمه جامعهشناسي ، فرهنگ ديگران ،
بيرو ، فرهنگ آلن.ص 50356 منبع ، همان.ص 40305 منبع ، همان.30290
.ص 60382 كيهان ، 1366 ، :ساروخاني ، تهران باقر ترجمه اجتماعي ، علوم
بنيادهاي عالم ، عبدالرحمن:شدند بيان زير ازمنبع قول نقل دو اين
توسعه عبدالعليقوام ، .ص 70118 ني ، 1373 ، نشر:تهران عالمسياست ،
ص منبع ، همان.ص 8074 نشرقومس ، 1371 ، :تهران اداري ، تحول و سياسي
سمت ، انتشارات:تهران مقايسهاي ، سياستهاي قوام ، عبدالعلي.9084
پالمر ، لاري مونتي:از نقل به.ص11071 منبع ، همان.ص 10070 1373 ،
دفترمطالعات:تهران سياست ، علم به جديد نگرشي چارلزگايل ، و اشترن
زمينه اين در بيشتر برايمطالعهص 120102 بينالمللي ، 1367 ، و سياسي
Almond and Sydney Verba; The Civic:به شود مراجعه
Princeton Culture: Political A ttitudes and DemocracyGabriel
ـuniversity Press,, PP.- in Five Nations; Princeton:
كيان ، مدني ، جامعه درباره كيان ميزگرد علويتبار ، عليرضا..13
عظيمي ، فخرالدين.صص 171402 ،(آذر 75 و آبان) شماره 33 سالششم ،
صص (آبان 75) شماره 30 نو ، نگاه تمدنمدرن ، و مدني جامعه دموكراسي ،
.316