پنجم ، شماره 1259 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 20 سهشنبه 30
|
|
!نمييابد تحقق كه وعدههايي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ملت نمايندگان مقابل در چه را تحليف مراسم مشترك شكلي به ما همه
بر توخالي وعدههاي كه آوردهايم جاي به خويش وجدان مقابل در چه و
نياوريم زبان
بدبيني از سلسلهاي بهشكل را پايداري منفي اثرات توخالي وعدههاي
ميآورد پديد جامعه در
من كه حال و كنيد زندگي دررفاه كارمندانم شما كه ميكنم كاري من
.شويد...و اتومبيل خانه ، صاحب همگي ميكنم كاري شدهام ، بخش اين مدير
...و يابم دست اهداف اين به ماه مدت 3 ظرف ميدهم اطمينان شما به
از ناشي وعكسالعملهايشان بگويند چه نميدانستند شادي از كارمندان
.بود شدنشان شوكه
.بعد يكسال اما و
:ميگفت بخش مدير
هم آن.است شركتخراب اقتصادي وضعيت ندارم ، تقصير من كنيد باور
هم جوي وضعيت اينكه جمله از.است وخارجي داخلي عوامل برخي از ناشي
عواملالان اين خاطر به..و شده شكافته اوزون لايه.نامناسببوده
بن حتي برايتان نتوانستيم هنوز اينكه از و دارد سنگيني بدهيهاي شركت
.شرمندهام كنيم ، تهيه تخممرغ و پنير تهيه براي كارگري و كارمندي
كاهش محصولات توليد و داشته طيور و دام روي تاثير جوي وضعيت البته
...و يافته
فهماندند او به نگاهشان با همه مينگريست ، كه كارمندان چشمهاي درون
خوب را اين نيست ، بيش دروغي و توخالي وعدههايي هميشه حرفهايش كه
.بنگرد آنان چشمان در نتوانست ديگر و فهميد
!دروغ؟ يا توخالي وعده
سازمان يك مدير مقام در يا و برجسته شخصيت يك مقام در چه ما از هريك
مطالبي اظهار از كردهايم ياد سوگند نوعي به خانواده ، يك مدير يا و
با فردي منتهابپرهيزيم است ، توخالي وعده يا و دروغ غيرواقعي ، كه
خويش وجدان مقابل در نيز فردي و ملت ، نمايندگان حضور در تحليف مراسم
شكلي به ما همه گفت ميتوان ولي است كرده برگزار را خود تحليف مراسم
.آوردهايم جاي به را خويش تحليف مشترك
.هستند دروغ ازجنس توخالي كهوعدههاي است تلخ واقعيت يك اين
تحقق از كامل آگاهي وعدهدهنده برخيمواقع در متاسفانه كه وعدههايي
.دارد آنها نپذيرفتن
ميتوان آب روي بهحباب را وعدهها نوع اين اهميت و توخالي وعده
اثري ديگر و ميشود ، اظهار وعدهها اين يكلحظه در زيرا.كرد تشبيه
و مييابد ظهور لحظهاي توخالي وعدههاي پس.نميشود ديده اجرايآن از
.ميشود محو كوتاه لحظهاي در
از بسياري كهدر است موضوعي افراد سوي از سخنان غايت به توجه
:شدهاست ذكر الهي آيات از برخي و احاديث
لاتفعلون ما تقولون لم آمنوا ياايهاالذين
آن به نميتوانيد كه ميگوييد چيزي چرا آوردهايد ايمان كه كساني اي
.كنيد عمل
خداوند سوي حتياز نمييابد تحقق افراد سوي از كه وعدههايي واقع در
.است شده شمرده مذموم نيز متعال
...ميگيرد شكل بياعتمادي
اجتماعي پديده چند بين توازن نوعي اجتماعي تعادل وسيع ، معناي در
كه است اجتماعي وضع يا حالت آن اجتماعي تعادل.است يكديگر با مرتبط
گرفته قرار يكديگر به نسبت متوازن وضعي در تشكيلدهنده عناصر در
.باشند
تحققناپذير اجتماعيوعدههايي مختلف سطوح در افراد سوي از كه هنگامي
ميان ارتباط زيرا ميشود ، صدمه و لطمه دچار اجتماعي تعادل شود ، مطرح
مختل گروهي و فردي ميان مناسبات قبيل از اجتماعي مختلف پديدههاي
.ميشود
در جامعه توخاليدر پديدهوعدههاي مختلف جنبههاي در تعمق با
پديد بدبيني از سلسلهاي و شبكه شكل به را پايدار منفي اثرات مييابيم
.ميآورد
اجتماعي ، درابعاد چه و فني ابعاد در چه ارتباطات شبكه گستردگي
عملي هرگونه وسيع بسيار سطح در پيچيدهارتباط فرايند تا ميشود موجب
.سازد مواجه آن سريع عكسالعمل شدتبا به را
چنين را خود دولتعقيده تبليغات مديركل بيگي اسعدي كورش مهندس
جامعه كلان و خرد سطوح در نميپذيرد تحقق كه وعدههايي:ميكند بازگو
ودانشآموزان ، مدرسه اولياي فرزندان ، و والدين ارتباطميان مانند
خواهد بسزايي منفي تاثير ملت ، و كشوري مديران و كارمندان و مديران
.داشت
هرگونه به عمومينسبت بياعتمادي به پديدهاي چنين كه ميافزايد وي
.دامنميزند اجرا ، قابل و مهم از اعم سخني
موجب نيستيم ، تحققآن به قادر ما كه وعدههايي گفت ميتوان حقيقت در
.يابد گسترش و بسط توجهي قابل شكل به بياعتمادي ميشود
!بزرگ و كوچك وعدههاي
است داده وعدهتوخالي كه فردي با شده داده وعده مستقيم ارتباط
موجب مسئول افراد سوي از كوچك وعدهتحققناپذير.دارد زيادي اهميت
در اين.ميشود جامعه آحاد سوي از فراوانتري منفي بروزعكسالعملهاي
در هستند ، برجستهاي سمتهاي و مقام داراي كه جامعه افراد كه است حالي
افراد از كوچكي تعداد منفي عكسالعمل تنها خود تحققناپذير وعدههاي
.برميانگيزند بودهاند ، وعدهها اين مخاطب تنها كه را جامعه
وعدههاي خصوص مادر سئوالات پاسخ در دولتي سازمانهاي از يكي كارمند
برخي ميشود موجب دقيق و معين وبرنامه هدف نداشتن:ميگويد توخالي
وعدهاي دهند ، انجام بايد چه آينده در اينكهبدانند بدون
.دهند تحققناپذير
اجرا ، غيرقابل توخالي وعدههاي با:دارد عقيده دولت تبليغات مديركل
تنزل حداقل به وي قدرت و ميرود سئوال زير سطحي هر در مدير مشروعيت
.مييابد
تهران مناطق ازشهرداريهاي يكي به كاري انجام براي كه شاهيني خانم
در چه خانه ، در چه سطحي ، هر در مدير يك:ميگويد است ، كرده مراجعه
به بايد را خود مقام و ارزش كشوري ، سطح در چه و سازمان در چه مدرسه ،
و بيبرنامگي نشاندهنده مديران از برخي سرخرمن وعدههاي.كند حفظ خوبي
.فرداست بيهدفي
وعدههاي خوبي به و هستند ، بالايي فهم و آگاهي داراي مردم:ميگويد وي
.ميسپارند خاطر در را نشده محقق
رسانهها مشكل
مديران سوي از محققنشده وعدههاي پيگير رسانهها كه ديدهايم كرات به
به نيز رسانهها به نسبت عمومي حتيبينش موارد از بسياري در.شدهاند
.ميشود تغيير دچار نيافته تحقق وعدههاي خاطر
اجرا ، وعدههايغيرقابل:ميكند اشاره چنين نكته اين به بيگي اسعدي
به بياعتمادي زيرا ميسازد ، جديمواجه مشكلي با را اطلاعرساني سيستم
.شكلميگيرد شايعات و ناصحيح خبرهاي و ميكند نيزسرايت رسانهها
:ميگويد درجشود نامش نيست مايل كه نشريات از يكي مديرمسئول
نشده محقق ازوعدههاي ديگراجتماعي پديدههاي ساير از بيش رسانهها
ديدي با رسانهها اخبار به مردم ميشود امرموجب اين.ميبرند رنج
.بنگرند ترديدآميز
يا و رسانه يك اخبار به نسبت بياعتمادي كه صورتي در:ميگويد وي
ساير رسانههاي به مردم جهان از كشوري هر در آيد ، پديد رسانهها
نيازهاي به پاسخ در مردم سوي از امر اين زيرا.ميكنند توجه كشورها
.است اخبار آخرين از اطلاع خصوص در آنان فطري و روحي
وعدههاي درمقابل را خود عكسالعمل شدت به عمومي افكار مجموع در
.ميدارد اظهار وناشكيبايي اعتراض انواع با نشده محقق
شخصيتي مشكلات
روزانه عادتي بهصورت افراد برخي سوي از توخالي اظهاروعدههايي
شخصيتي و روحي خلاء دچار افراد اين گفت بتوان شايد.است درآمده
خويش شخصيتي عيوب پوشاندن درصدد تمهيد اين با افراد اين.ميباشند
.كنند توجه آنان به ديگران تا برميآيند
با دايم و اينگونههستند شخصيتي ساختار داراي افراد برخي واقع در
دارند سعي آنان.ميكنند ارضاء رواني لحاظ به را خود دادن وعده
در.هستند توانايي بسيار افراد كه كنند تفهيم ديگران به اينگونه
يافت درخواهند بينديشند ، خويش پوچ وعدههاي عاقبت به كمي اگر كه حالي
.ميباشند اشتباه در كاملا كه
تواناييهاي نماياندن جهت ابزاري مانند به سرخرمن يا توخالي وعده
.ميگيرد قرار آنان استفاده مورد افراد ، غيرواقعي
غيرمترقبه حوادث يا بحران
غيرمترقبه يااتفاق بحران وجود كه دارد اهميت نكته اين به توجه
ميتوان سادگي به.است نشده اجرا توضيحوعدههاي و توجيه علت مهمترين
كه وجوددارد موانعي اجراء جهت طرحي و برنامهريزي هر در دريافتكه
حالت اين در.كرد وپيشبيني شناسايي قبل از را موانع آن نميتوان
مصروف وعده انجام راه در را خود سعي و تماميتلاش كه وعدهدهندهاي
كه ميگيرد قرار غيرمترقبه اتفاقي يا حادثه بحران ، مقابل در داشته ،
.ميسازد غيرممكن يا دشوار را هدف به دستيابي
منطقيتري وعده ، توجيه نشدن اجرا كه است صورت اين در حال هر به
.ميبيند وجدانآسوده فشار از را خود فرد و مييابد
توجيه؟ يا توضيح
توضيح درصدد ميبايد نيستند خود وعده انجام به قادر كه كساني
به خيانت نوعي پيش از ديگرانبيش گذاشتن انتظار در زيرا برآيند ،
.است وعدهدهنده
توخالي ، وعدههاي انجام در را خويش توانايي عدم كه هستند افرادي ولي
شهامتي حقايق كردن بازگو در كه ميدهند نشان غيرواقعي توجيهات با
.ندارند
و والدين سوي حقيقتاز كردن بازگو:ميگويد خانهدار مراديانپور خانم
ضمن دارد ، ويژهاي اهميت تربيتفرزندان و رشد در لازم و كافي توضيح
موضوع اين كه حالي در.ميشود آشنا واقعيات با خانواده فرزند اينكه
و ادارات و سازمانها در مدرسه ، در يعني نيز وسيعتر ابعاد در
.زيست حقايق با هميشه بايد.مييابد تعميم نيز كارخانجات
موضوعات مربوطساختن و غيرواقعي دلايل و توجيه به تمسك حال هر به
خواهد درپي منفي تبعات مانده وعدهعقيم از بيش يكديگر ، به مختلف
توجيهات و دلايل به تمسك با تا برميآيد درصدد زيرافرد.داشت
در سعي وهمچنين برهاند منتظر مخاطبان چنگ از را خويش غيرواقعي ،
و غيرمنطقي توجيهات يعني ديگر اشتباه وسيله به خويش وجهه ترميم
.دارد غيرواقعي
ساز كار وجدان ، خوداز رهانيدن براي هيچگاه تمهيد اين گفت بايد ولي
فرد آنكه مگر بود ، نخواهد وجدانميسر چنگال از فرار.بود نخواهد
.پندارد لاابالي افراد و ناآگاه دستاني زير ديگرانرا دهنده ، وعده
در سعي چندبار بدهيمو وعدهاي ميكنيم سعي بار چند روز در ما براستي
معلم ، مادر ، پدر ، اگر آنبرميآييم؟ انجام عدم توضيح يا توجيه
كشوري برجسته شخصيت يك يا استاد دانشجو ، مدير ، محصل ، كارمند ،
.دهيم قرار قاضي را خويش كلاه كمي هستيم
سليماني رامين