پنجم ، شماره 1259 مه 1997 ، سال ارديبهشت 1376 ، 20 سهشنبه 30
|
|
سياسي فرهنگ نظريه بر تاريخي درآمدي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
روش گسترش فرهنگسياسي ، مدرن تحقيقات شكلگيري در مهم عوامل از يكي
.بود مشاهدهاي تحقيق ابزارهاي و
:اشاره
مناسب رهيافتي سياسيميتواند بررسيفرهنگ و بحث سياسي ، ادبيات در
.قدرتباشد ساخت شناخت در
مطالعه كه داشت مشغول خود به را پژوهشگران ذهن زماني از موضوع اين
از پسنبود تبيين قابل معمول روشهاي و ابزار با جامعه سياسي رفتار
و مشروعيت ميزان نيز و نازيسم چون پديدههايي بررسي جهاني ، دوم جنگ
و راحتي به نميتوانست غرب در موجود نهادهاي و رهبران مشروعيت عدم يا
براين.گيرد قرار شناسايي مورد سياست علم كلاسيك چارچوبهاي در
باز سياسي مطالعات در را خود جاي سياسي فرهنگ به جدي اساسرويكردي
آن تحول و تطور سير و سياسي فرهنگ به مربوط نظريات ظهور چگونگي.كرد
اين بر علاوه.ميدهد تشكيل را حاضر مقاله اصلي محورهاي حال زمان تا
مرحله اين به اخير دهه چند در كه جوامعي توسعه در سياسي فرهنگ نقش
كيفيت در تلويزيون خصوصا گروهي رسانههاي تاثير نيز و شدهاند نائل
.ميباشد مقاله اين ديگر مباحث از سياسي فرهنگ
مقالات سرويس
سياسي فرهنگ تئوري تاريخچه
فرهنگ نظريه آنتوسط عام معناي به سياست و سياستها تبيين براي تلاش
و شاعران تاريخنويسان ، .سياستبازميگردد علم عميق ريشههاي به سياسي
صلح و جنگ پيرامون مختلفي راههاي از روم و نمايشنامهنويسانيونان
نظريهپردازي غيره و يهوديها كلدانيها ، پارتها ، آتنيها ، اسپارتها ،
سياسي فرهنگ فرهنگ ، خرده قبيل از طبقهبنديهايي و مفاهيم.كردهاند
فرهنگ تحليل در ما كه فرهنگي تغيير و سياسي جامعهپذيري نخبگان ،
كلاسيك و باستان مكتوب آثار در معمولا ميكنيم ، استفاده آنها از سياسي
پايهگذار رومي ، و آتني قبايل و بزرگ خانوادههاي.رفتهاند كار به
.بودهاند خود مدني -سياسي تمايلات و سنتها مقدس ، آتشهاي خدايان ،
متنوع انسانها طبايع كه ميكندهمانگونه استدلال درجمهور افلاطون
كه كنيم تصور نميتوانيم ما بنابراين..هستند متنوع نيز حكومتها است ،
از جدا نيز حكومتها و شدهاند ساخته سنگ و بلوط درخت از حكومتها
جامعهپذيري اهميتروند پيراموننيستند خود درون انسانهاي ماهيت
كه چنان آن ندارد ، وجود استدلالافلاطون از قويتر استدلالي سياسي ،
وجودش در كه او عقل منبع چون است نشدني رام حيوانيبچه ميگويداخلاق
مافوق و موذي ، هوشيار خيلي او.است نگرفته شكل هنوز دارد ، قرار
.شود مقيد يكسريمحدوديتها به بايد لذا است ، حيوانات
ملزم همگي سياسي ومقامات سرخانه معلمان پدران ، پرستاران ، و مادران
مسير در كودك سركش حيواني اخلاق عليه كارگيريزور به و راهنمايي به
درزمينه افلاطون با مقايسه در ارسطو.هستند مدني فضايل
اهميت بر فقط نه او كه جايي تا است نوگراتر و علميتر فرهنگشناسي ،
با آن رابطه به دقيق شكلي به بلكه ميكند تاكيد سياسي فرهنگ متغيرهاي
و سياسي ساختار متغيرهاي و يكسو از اجتماعي طبقات تشكيل متغيرهاي
شكل بهترين كه ميكند استدلال او.ميكند توجه ديگر سوي از اجرايي
است جامعه يك در دمكراسي و آريستوكراسي اشكال تركيب حكومت ، آرماني
همه در اعتدال:ميگويد ارسطو.دارند سلطه آن بر متوسط طبقات كه
نيز عقل خواسته با اعتدال ايناست دارايي معيار بهترين خوب چيزهاي
به شديد تمايل يا و قدرت از اجتناب به متوسط طبقه و...است سازگارتر
دولتها به (تفريط و افراط) تمايلات اين دو هر و ;دارد گرايش كمتر آن
دوست رفاه ، نيرومندي ، مال ، به گرايشافراطي كه هركسي..زدهاند ضربه
وضعيترا ، اين آنها...باشد فرمانبر كه نيست مايل قبيلدارد ، اين از و
در چون ;كردهاند خودكسب خانوادگي تربيت از كودكيشان ، دوران در حتي
را مدارس در حتي اقتدار برابر تسليمدر لذا داشتهاند قرار تجملات
دارند افراطي تمايل چيزها اين به كه كساني آن حاليكه در نميپذيرند ،
.هستند برخوردار بيشتري ازضعف
اربابان ، و دولتيشاملبردگان است كوچك متوسط طبقه كه جامعهاي در
به ديگران خواري با همراه حسادت طبقهمورد يك و آزاد ، انسانهاي نه
است ، دور خيلي سياسي مشاركت و همدلي از وضعيت اينميآيد وجود
با و بهتر كه اعتقادداشت فرهنگياي بنيان وجود به ارسطو چنانكه
.باشد حكومت از ثباتتر
سنت به نيز وروسو منتسكيو ماكياولي ، ديگر ، نظريهپردازان ميان در
روم تاريخ از درسهايي منتسكيو و ماكياولي.كردهاند كمك سياسي فرهنگ
ويژگي شكلگيري براي تربيت و مذهبي ارزشهاي و اخلاق اهميت پيرامون
و جنگ در برجسته عمل و قدمي ثابت بحثشان ، آغاز در كه گرفتهاند رومي
آمدن وارد و شدن ثروتمند و گسترش با.كردهاند تشريح را جمهوري صلح
.فرارسيد بزرگ امپراطوري فروپاشي و تحقير دوره فرهنگي ، فشارهاي ديگر
ميكنند ، تاكيد جامعهپذيري و سياسي فرهنگ بر كه متفكران ، همين اما
تا دارند گرايش بيشتر توصيفي و نقلي بحث به ارسطو و افلاطون همانند
كار به سياسي هويتفرهنگ تعيين براي روسو كه اصطلاحاتي.تحليلي بحث به
مهمتر حقوق ، نوع يك از او.هستند پندار و رسوم اخلاق ، واژههاي برده ،
در كه حقوق نوع يك ;ميكند بحث ميگويد سخن شايستگي از حقوقيكه آن از
هر و ميدهد شكل را اساسيدولت قانون كه ;است شده حك شهروندان دلهاي
فاسد ديگر قوانين كه وقتيميگيرد دراختيار را جديدي قدرت روز
بوده كهمدنظر شكلي به ميكند حفظ طريقي به را مردم..ياميميرند
از منميكند عادت نيروي راجايگزين مقامات محسوسي ، طور به و...است
.ميگويم سخن عمومي عقايد از همه از بالاتر و رسوم اخلاق ،
ماركسيسم و ليبراليسم روشنگري ،
ما چگونه پس هست ، ما هميشهبا موارد برخي در سياسي فرهنگ نظريه اگر
آن گونهبا تجارت پژوهش گسترش و دهه 1960 در آنرا ناگهاني شهرت
مشكل واسطه به كه كرديم ميدهيم؟اشاره توضيح را اخير دهههاي در
سياسي زمينهتوسعه در آزاديخواهي و روشنگري شكستآرمانهاي تبييني
تئوري گسترش و ;بود آن به پاسخي فرهنگسياسي تحقيق سياسي ، فرهنگ و
از پس اجتماعي علوم روششناسي و بيست ، و نوزده قرون در اجتماعي
فراهم مشكل اين حل براي فرصتي (مشاهدهاي روش بهويژه) دوم جهاني جنگ
شناختي روش ابتكارات و تئوريكي پيشرفتهاي با همراه فكري چالشكردند
دوم نيمه از.ميدهد توضيح را آن مدرن شكل در پژوهشي حوزه اين ظهور
بهواسطه اخلاقي پيشرفت و روشنفكري سنت در آرزوها اين نوزدهم قرن
در اجتماعي و سياسي اصلاحات موفقيت با كه كردند رشد صنعتي انقلاب
در تكاملي ايدههاي پيشرفت با و ;شدند تقويت آمريكا و بريتانيا
ليبراليسم براي و گرديدند مستحكم اجتنابناپذيري بهطور بيولوژي
ظهور بر شاخصها همه زيرا بود توجه مورد كمتر سياسي فرهنگ مطالعه
فرهنگ.داشتند تاكيد مشاركتي و شده هدايت مدنيت ديده ، آموزش جوامع
مسلما.نبود اينچنين نيز ماركسيسم براي.نبود كننده گيج سياسي
متغيرهاي از او اينكه مگر داشت ، قرار روشنگري سنت ادامه در ماركس
بيش را ديالكتيك در تاريخي فرايند و باشد جسته سود متفاوتي تئوريكي
كه فكري اصلاح جاي به.باشد داده قرار توجه مورد اصطلاحات افزايش از
ميشود ، منجر آرام روندي در اخلاقي -سياسي و مادي توسعه پيشرفت به
و استثمارگر يك:ميكند توليد سياسي فرهنگ خرده نوع سه مادي پيشرفت
تحت كارگر طبقه و شده تبليغ استثمار يك ;قوي همواره سرمايهدار طبقه
روشنگر فرهنگ يك نهايي محصول.روشنفكر انقلابيون سازمان يك و ;فشار
بدبيناني و شكاكيون البته.است خلاق و عقلاني مرفه ، جامعه جهاني ،
به كه داشتند وجود ديگران و ميخلز تو ، پاره موسكا ، همچون
تصوير با ليبراليسم ، هم و ماركسيسم نزد در هم روشنگري انواعانتظارات
بريكمجموعه كه مقتدر و استثمارگر برگزيدگان نقش محتوم آينده كردن
حمله بود ، شده استوار شناختي وجامعه روانشناختي فرضيات از متفاوت
كننده نظريهاميدوار متحده ايالات و انگلستان در زماني.كردند
گراهاموالاس قبيل از خواهان جمهوري و مدرسان;داشت حاكميت روشنگري
نزد در عقلانيت سادهرشد فرضيه كه داشتند وجود ليپمن والتر و (1921)
تا نوزدهم قرن از دهه چندين طول در اما.ميطلبيدند چالش به را توده
علاقه و پيشرفت روبه روشنگري فرايند كه ميرسيد نظر به اول جهاني جنگ
.باشد تعليق حالت در فرهنگي انگارههاي به
سياسي فرهنگ مدرن تحقيقات ظهور
ظهور بهويژه فاشيسم اول ، ظهور جهاني جنگ بودن غيرعقلاني و وحشتناك
در نامعقولرا انتظارات دوم ، جهاني جنگ ويرانيهايگسترده و نازيسم
اين تكرار عدم پيرامون حلفكري راه جستجوي براي تلاش.شكست هم
از پس - كاربردي هم و تئوريكي وجه در هم -تاريخي تاسفبار دورههاي
گرفتن قرار جنگ ، پيامدهاي جمله از.شد آغاز دوم ، جهاني جنگ
متفكران توسط علوم اين.بود جديد و نو قالبي يك در علوماجتماعي
شناختي ، جامعه سنتهاي خود با كه شد تكميل ايتاليايي و آلماني
نبايستي ما.بودند آورده همراه به را انسانشناختي و روانشناختي
سياسي فرهنگ تحقيقات بر را آلمانيها بهويژه اروپائيان مهم تاثير
محوري نقش سياسي فرهنگ تحقيقات در كه فكري عنصر سه.بگيريم ناديده
پارسونز مانهايم ، دوركهايم ، وبر ، جامعهشناسي سنت:از عبارتند داشتند
ويليام ليپمن ، والتر والاس ، گراهام اجتماعي روانشناسي سنت ;ديگران و
شناسي انسان سنت و ;ديگران و لازارسفلد پاول تورنديك ، دوگان ، مك
برو -فرانكل هوركهايمر ، ماكس دورنو ، تئودورآ شامل و فرويد از منبعث
دانيل اينكلس ، آلس هارولدلاسول ، ميله ، مارگارت سانفورد ، نويت نشويك ،
فرهنگ مدرن تحقيقات شكلگيري در مهمتر عامل اما.ديگران و لونيسون
كه هم مواردي اغلب.بود مشاهدهاي تحقيق ابزارهاي و روش گسترش سياسي ،
رشد تجربي و ابزاري تواناييهاي گسترش با دارد وجود علم تاريخ در
.مستقل فرضيات و تئوريها با تا كردهاند پيدا
دقيق روشهاي كمترداراي نظري پژوهشهاي از برجامانده تئوريهاي
اصلي عنصر چهار مشاهدهاي پژوهش درابزارهاي انقلاب.هستند معتبري
:دارد
جمعآوري امكان كه نمونهگيريدقيق روشهاي افزايش روبه گسترش 1ـ
.ميكند فراهم را وسيع جمعيتي ازميان برگزيده اطلاعات
اعتبار به نسبت كه روشهايمصاحبهاي حد از بيش پيچيدگي افزايش 2ـ
.ميدهد اطمينان روش اين از برگرفته اطلاعات بالاي
سازمان و منظمكردن درجهبندي ، امكان تكنيك و شمارهگذاري گسترش 3ـ
متغيرهايتئوريكي با آن ارتباط و همگون درابعادي پاسخها به دادن
.ميكند فراهم را
آمارگيريهاي از استنتاجي و آماري تحليل روشهاي پيچيدگي افزايش 4ـ
تحليل شيوه و نموداري متغيري ، چند متغييري ، دو سوي به توضيحي ، ساده
.ميكند حركت رفتاري و رويكردي فرضي ، متغيرهاي ميان روابط علي
الموند گابريل:نوشته
جيراني هوشنگ:ترجمه