پنجم ، شماره 1263 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 25 يكشنبه 4
|
|
است كودكان بالندگي و رشد دشمن ترس ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بگيريم جدي را كودك ترس
از ناشي ترسهاي ميكند ، حفظ خطر از را انسان طبيعي ترس كه همچنان
آزار را آنها عمر همه در اضطراب مزمن بيماري صورت به كودكان ، سركوب
ميدهد
شخصيت تخريب سرآغاز ترس
جهان درك و ناشناختهها به رهيابي براي انسان تلاش آغاز كودكي ، دوران
.است
با ميباشد ، همراه آلود شتاب حركات و رفتار با كه غريزي كنجكاوي اين
از بعضي ندارد ، سازگاري بزرگترها سكوت و سكوت دنياي و طلبي آرامش
غريو و شور فرونشاندن و خانه در آرامش برقراري مادرهابراي و پدرها
سرآغاز اين ميبرندو پناه آنها وترساندن تهديد حربه به كودكان ،
را خود زيانبار پيامدهاي و بزرگساليآثار در و است كودك شخصيت تخريب
تا و باشند نداشته وحركت شور تا كودكان.ميدهد نشان گوناگون صور به
و رعب ايجاد و بود ، ترساندن نخواهند تجربه كسب به قادر نكنند كنجكاوي
و شجاعت وكودك ميكند متوقف را سودمند فراگيري اين آنها ، در وحشت
و هوش بهرهگيرياز و پيرامون دنياي كشف يادگيري ، براي را خود جسارت
درضمير را اضطراب بذر و نترسانيم را كودكان.ميدهد دست از استعدادش
رشد بزرگترها ، سركوب و فشارها از فارغ بچهها بگذاريم.نكاريم آنها
را زندگي برتر راه خود براي آگاهانه و باشند داشته را لازم وبالندگي
.دادهايم اختصاص كودكان ترس به را حاضر گزارش.برگزينند
غريب و عجيب ترسهاياست تهديدآميز محركهاي به پاسخ در واكنشي ترس
برق ، و رعد از ترس.است شايع بيشتر چهارساله تا دو كودكان درميان
آن شبيه آنچه هر و مار مثل حيوانات برخي از ترس وتاريكي ، تنهايي
بسيار دوران واقع در گرچه دكتر از مار ، ترس تصوير از ترس حتي و است
مادران و پدر هرحال به اما ميدهد ، تشكيل را كودك زندگي از زودگذري
.ميسازد نگراني دچار همه از بيش را جوان
در مشكلاتي وجود دهنده نشان ترس از ناشي شديد واكنش است مسلم آنچه
و معضلات گونه اين رفع براي موظفاند مادر و پدر و.است زندگيكودك
.كنند پيدا چارهمناسب واكنشها
بيدليل بزرگترها ، نظر از واكنشها نوع اين چقدر هر كه است اين واقعيت
نوع هر بايد رو اين از.دارد اصالت بچهها براي باشد ، ناموجه و
احساس و كودك جاي در خود قراردادن با و گذاشت راكنار سهلانگاري
رفع به درايت و حوصله با و شده حساب برنامه اساسيك بر ناراحتيهايش ،
.پرداخت او مشكلات
وجود غيرمنطقي ترس و منطقي ترس -ترس گونه دو كه برآنند روانشناسان
مخاطرهآميز حادثه يك نتيجه طبيعي ، يا منطقي ترس در واقع در.دارد
ترس امادر ميآيد بوجود دارد ، واقعيت كه خطر يك با برخورد هنگام
شمار به اصلي عامل كودك تجربي نگرانيهاي و اضطراب تنها غيرمنطقي ،
.ميآيند
قرارداد توجه مورد را كودكان غيرمنطقي ترسهاي همين بايد بنابراين
مشكلات دچار را كودك آينده زندگي اضطرابها ، گونه ادامهاين زيرا
ريشههاي شناسايي سبب اين به.ساخت خواهد نگرشينامطلوب و رفتاري
.ميباشد آن كردن برطرف گامبراي اولين كودك اضطراب
خطر احساس و نامطلوب و بد تجربه گونه هر ناخوشايند تجارب اثر
.كودكبپروراند در را ترس واكنش ميتواند
درمان تحت را توجهي قابل مدت و بوده بيمار سخت زماني كه كودكي مثلا
روپوش كسكه آن هر و پزشكي ابزار حتي و پزشك از است ، گذرانده پزشك
از شده ، واقع سگي هجوم مورد گذشته ، در چون يا.ميترسد برتندارد سفيد
قصههاي گاه و ميترسد ديگر حيوانات از بيش آن از و بديدارد خاطره سگ
يا بزرگترها براي و ميكند سرهم حيوان اين بودن ازوحشتناك را بسياري
دعوا خانوادهها ، برخي در يا و.ميكند بازگو وسالش سن هم بچههاي حتي
اوج چنان آن اختلاف گاه و است مرسوم مادربسيار و پدر بين پرخاشگري و
به توجه با كه دارد دنبال به ناخوشاينديرا بسيار نتايج كه ميگيرد
و ذهنيت و ميكند وارد براو ناپذيري جبران ضربههاي كودك ، حساس عواطف
رهايش واقع عمرشدر طول در كه ميآيد پديد كودك براي تلخي پيشينه
.خواهدداشت مشخصي جايگاه زندگي واكنشهاي از بسياري در و نميكند
پشت را كودكي دوران حدودي تا كه راهنمايي دوره دانشآموز فرناز ،
چيز بدترين مادر و پدر اختلافات:ميگويد باره اين در سرگذاشتهاست
مادرم و پدر بودم دبستان اول كلاس من وقتي بار يك زندگيبچههاست در
و منميزدند حرف هم با بندرت خيلي و بودند قهر هم با ماه يك حدود
ميبرديم رنج موضوع اين از خيلي است بزرگتر من از يكسال كه برادرم
فكر من يعني داشتيم شادي زندگي و بوديم خوب هم با همه قبلا چون
ديگر آمد بوجود مساله اين وقتي اما دارم را زندگي بهترين ميكردم
ما با كردن بازي و زدن حرف حوصله پدرم نداشت جايي ما خانه در شادي
به هم ما ميكردو غرولند گاهي حتي و نداشت را مادرم با شوخي و
شب يك يكدفعه كه ميشديم سرگرم جوري يك زور به و ميرفتيم اتاقهايمان
كرد ترك ماه دو براي را خانه پدرم و آمد پيش آنها بين شديدي مجادله
را خانه فضاي همه و تركيد شيشهاي بار يك كه بود اين مثل ماجرا اين
.بود ناامن خانه جاي همه.كرد پر
بالاخره:ميپرسم و ميآورد بهخود مرا فرناز چشمان در اشك حلقههاي
و جمع را خود ميكند سعي كه حالي در او شدهاند؟ حل مشكلات حتما امروز
الان بله ، :ميگويد ميزند ، موج صدايش در اضطراب و نگراني گرچه كند جور
پدر ميكند شركت منزل كارهاي در او و بازيميكنم پدرم با من سابق مثل
اختلافي كوچكترين وقتي اما ميكشند وزحمت ميروند سركار دو هر مادرم و
آيند بوجود نگرانيها و همانجداييها دوباره كه ميترسم من ميكنند پيدا
به سريع مواقعي درچنين دليل همين بهبدهم دست از را آنها من و
.ميخوابم ترس از و ميروم اتاقم
وقتي.ميترسد طوفان از ميكند تحصيل دبستان دوم كلاس در كه نيز مهدي
سروصداي آن با ميشود طوفان وقتي:ميگويد ميكنم ، سوال را ترسش علت
.ميترسم من و ببرد خودش با مرا ميخواهد ميكنمكه فكر من بدش ،
وقتي راستش:ميدهد توضيح طوفان از مهدي ترس دليل مورد در مهدي مادر
چون مهدي شب ، ساعت 8 حدود ميآمد طوفان كه شب يك بود ، سالش مهديپنج
بايد هم من و خوابيد زود خستگي بدليل بود ، كرده بازي روز درطول خيلي
مدت اين در او كه نميكردم فكر.ميكردم كوچه سر ازمغازه كوچك خريد يك
و ميشود بيدار خواب از وقتي متاسفانه ولي بيدارشود خواب از كوتاه
بعد به موقع آن از.ميترسد طوفان ازسروصداي شدت به است تنها ميبيند
.است شده ماندگار او براي ترس اين
و مطالعه اهل و دارد فرزند سه كه كريمي مادرمهدي و پدر نقش
ريشهدار ترسهاي ايجاد در مادر و پدر اهميترفتار مورد در است تحقيق
كه كنند درك مادرها و پدر اگر فكرميكنم من:ميگويد كودكان براي
مراقب بيشتر است ، تاثيرگذار كودكانشان شخصيتسازي بر آنها رفتار چقدر
آنان گرفت ، نبايد كم دست را مادرها و پدر اختلافات همين.بود خواهند
بويژه و كنند رفتار صبورانهتر و عاقلانه خود اختلافات رفع براي بايد
متوجه بايد آنان.ندهند بروز خود از ناخوشايندي واكنش كودك حضور در
مادر و پدر چهره واكنشهاي متوجه حتي بچهها.باشند كودكان حساسيت
را اصلي نقش ترسها بسياري اكتساب در محيط حال هر به.ميشوند خود
را ترس اين نيز او كودك بترسد ، موقعيتي يا حيوان از مادر اگر.دارد
تا بگيرد كمك به را عواملي نميتواند ترسو مادر بنابراينفراميگيرد
مادر و كودك مشترك ترسهاي گونه اين رفع.كند جلوگيري كودكش ترس از
.است دشوارتر
دردهاي از كودكان حضور در:ميكند توصيه مادران به روانشناس يك
اين ابعاد وقتي بويژه نكنيد شكايت و گله خود بيماري يا جسماني
او به اضطراب و نگراني چون نكنيد صحبت آن از اصلا است وسيع بيماري
اين.شود كودك در مادر دادن دست از ترس باعث است ممكن و ميشود منتقل
كودك در مدرسه از ترس به منجر است ممكن هفتسالگي سن در ترس نوع
افسردگي و جسماني بيماري چون مختلفي عوامل مدرسه از ترس براي.گردد
در ازدحام و بسته فضاي از ترس و كودك خود جسماني بيماريهاي مادر ،
.هستند موثر مدارس
خود كودكان كنترل براي پدران و مادران از بسياري:ميگويد همچنين وي
مختلفي مسايل از را كودكان مرتب اطاعت ، به آنان كردن وادار و
در.ميدهند قرار خود تربيتي اصول از يكي را كار اين و ميترسانند
كودك در ريشهدار نگراني و ترس اضطراب ، ايجاد باعث عمل اين كه حالي
از ترس ايجاد مثلا ميكند وارد جدي لطمه آينده زندگي به كه ميشود
كودكلولو براي واقع در پدر از و است موارد اين از يكي پدر
محروم پدر با نزديك و صميمي رابطه داشتن از را او و.ميسازند
نوجواني ترسهاي از ريشهبسياري ترتيب بدين آنها متاسفانه اما.ميكنند
مثال ، عنوان به.ميدهند شكل فرزندشان كودكي دوران در را بزرگسالي و
ديگران حضور در حتي.ميترسند جمع در حضور از جوانان از بعضي
نفس به اعتماد از زيرا.غذابخورند تا بزنند حرف كلمه يك نميتوانند
كودكي دوران در ريشه دقيقا ترسها نوع ايننيستند برخوردار لازم
توجه مورد گوناگون روشهاي با را آنان ترس اين كاهش براي بايد.دارد
.نگردند رواني مشكلات دچار درآينده تا داد قرار خاص
به مادر و پدر مهر وجود كودك ، زندگي در نكته مهممهمترين نكته يك
.ميبخشد شادي و نشاط كودك زندگي به كه است محبت همين و.اوست
اطمينان بزرگترها علاقه و محبت كودكبه اگر كه معتقدند روانشناسان
و نگريست خواهد پيرامونش خوشبينيبه و اعتماد با پيوسته باشند ، داشته
او براي چيز همه اينصورت ، غير در.آمد خواهد كنار راحتتر مشكلات با
اينكه با ازخانوادهها بسياري در متاسفانهبود خواهد ناراحتكننده
راپذيرا رنجي هر خود كودكان رفاه آسايش تامين براي مادر و پدر
.ميگردند غافل مناسب روشي به خود محبت و علاقه ابراز از اما ميشوند
غرولند آن علائم كه ميبرد رنج خاص اضطرابي از هميشه كودك ترتيب بدين
.تشنه و گرسنه يا و است ناخوش يا هميشه او.است كودك هميشگي
دچار كه كودكي بيترديد.برنميدارد بهانهجويي از دست حال هر به
حمام و خوابيدن از حتي ميترسد شدت به نامطلوبي چيز هر از است اضطراب
.موارد قبيل اين از و آن راه راه رنگ يا لباس خاصيك مدل يا رفتن
حداقل مادر پدرو بايد شرايطي ، چنين ازبروز پيشگيري براي بنابراين
قبل تا بپردازند خود مناسب ورفتار آنها مشكلات بررسي به يكبار هفتهاي
.آيند نايل حلآنها به دست ، اين از معضلاتي شدن ريشهدار از
دارد ادامه
افسرده و منزوي را كودكان سركوب ، از ناشي ترس:عكس شرح
(است تزييني عكس)ميكند