پنجم ، شماره 1263 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 25 يكشنبه 4
|
|
اتوپيا انديشه تاريخي سير
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
عقلاني و تجربي وتعبيرهاي تفسيرها برگيرنده در اتوپياها
و جايگزين آنهاواقعيتهاي.نيست موجود اوضاعاجتماعي
تبيين سخت و گونهايقالبي به كه هستند ذهني ايدهآلهاييانتزاعي
.شدهاند
و ازمطلوب مثبت تصويري اتوپيا از قديمتر تعاريف كه حالي در
و مفاهيم از مملو بعدي تعاريف ميدادند ارائه خيالي مكاني در ايدهآل
.شد منفي ايدههاي
آدمي انديشه در طولاني ازپيشينهاي كه است موضوعي اتوپيا:اشاره
را خود افلاطون انديشه در منسجم طور به گرچه فرضيه اين است ، برخوردار
آنچه.است داشته وجود مختلف نظريات در نيز آن از پيش اما داد نشان
اين تاريخي روند.اتوپياست انديشه تحول سير دارد ، اهميت ميان اين در
كه دارد وجود طرحاتوپيا در گوناگوني مراحل كه ميكند بيان انديشه
و قرون 18 در.دارد خود قبل و بعد مرحله با ماهوي تفاوتي مرحله هر
افلاطون ، چون متفكراني نظريات با شد مطرح اتوپيا عنوان به آنچه 19
روشني به را اتوپيا اهميت امروزه آنچه.است متفاوت..و توماسمور
بطور حاضر مقاله.اتوپياست از ايدئولوژيها بهرهگيري ميدهد ، نشان
.است پرداخته مباحث و اينمسائل به خلاصه
مقالات سرويس
اظهار دهه 30 در استالينيسم از خود گرداني روي هنگام كسلر آرتور
انقلابي ظاهراتحولات.نيست يكرويا مرگ غمانگيزتراز چيز هيچ داشت ،
.كنند رها را خود روياهاي زيادي عده است شده شرقيباعث اروپاي در
مرگ ظاهرا بسياري همبراي موجود سوسياليسم دردناك شكستتجربه
پي در را سوسياليسم اصلي شكستآرمانهاي روشنتر بياني به اتوپيايا
زيرا) نيست اتوپيا نفس شد منجر شكست به آنچه حال اين بااست داشته
تحقق جهت در تلاش بلكه (است ناپذير شكست اتوپيا ديد خواهيم چنانكه
فقط اتوپيا.است انجاميده شكست به آن ايدئولوژيكي و سياسي جنبههاي
صورت اين غير درآنها شدن عملي صرف نه و ايدههاست تحقق آرزوي متضمن
.بود خواهد ايدئولوژي حصار بند در اتوپيا ،
اجتماعي تجارب پيآمد شرقي اروپاي اجتماعي اتوپياتحولات زماني بعد
و بود ، شده پايهريزي عقلاني بسته طرحهاي اساس بر كه است خوردهاي شكست
اين.بود گرفته ناديده را ماركس نظر مورد اجتماعي مباني اين بنابر
يا و ايدئولوژيكي اساس گونه هر فاقد و مردمي نهضتهاي حقيقت در تحولات
.بود مشخص جوامع برخي در موجود آرمانهاي از متاثر صرفا و اتوپيايي
يك هيچ تاكنون است مدعي كه كالاكوسكي لهستانيلزك فيلسوف نظر خلاف بر
حاصل توفيقي اسطورهاي يا و اتوپيايي اساس فاقد مردمي نهضتهاي از
رژيمي ضد و عملگرايانه جنبشهاي آرام انقلابهاي اين واقع در نكردهاند ،
در.بودند حكومتي شكلهاي از ديگري گونه حاكميت خواستار كه ميباشند
ميشود سعي آن تاريخي تحول بستر در اتوپيا مفهوم تعريف با گفتار اين
رد آن شكست دعوي و شود روشن اتوپيا وواقعيت بودنمفهوم قطبي
.گردد
يابه ذهني طرحهايي اتوپياها -است؟1 كدام اتوپياها ويژگيهاي
.بدتراست يا و بهتر نسبتا ازدنياي ايدهآل تصاويري عبارتي
.ميكند ياد اجتماعي عقلاني نظامهاي بهعنوان آنها از اون رابرت
بعد دارد اشاره ارادي غير پديده يك به كه نيز اصطلاحرويا
حالتهاي كه نيز خيالبافينميكند متبادر ذهن به را اتوپيا عقلاني
و بهتر ظاهر به دنيايي از تصوراتي به را شخصي آگاهانه خود
Forming plan) عقلاني عبارتطرح.ندارد انطباق اتوپيا با است مطلوبتر
اساسي ويژگيهاي ميكند مطرح را آن باسل لوثار كه (rationl world
.نميكند بيان را ناب اتوپياهاي
و تحققدنيايبرتر مسئله ، كهمهمترين است آن نشانگر مفهومطرح
و رهايي اصطلاحطرح اين بنابر و است آن به دستيابي جهت در تحول يا
.ميشود مطرح جهان رستگاري
اوضاع عقلاني و تجربي تعبيرهاي تفسريهاو دربرگيرنده اتوپياها -2
ايدهآلهايي و جايگزين آنهاواقعيتهاي.نيست موجود اجتماعي
هيچ و شدهاند تبيين سخت و قالبي گونهاي به كه هستند ذهني انتزاعي
به.نميكنند تضمين را ملموس واقعيت به رسيدن جهت در عملي اقدام گونه
يك از عنواناتوپياها با خود كتاب در لارگاستافو كه است دليل همين
تحول كه اتوپيايي تصور او اعتقاد به زيرا ميگويد سخن ناپيوسته تحول
ازاين.است غيرممكن تقريبا كند تضمين را اجتماعي وضعيت در تدريجي
.كرد ياد سرآغاز عنوان به ميتوان فقط اتوپيا از جهت
در كه هستند واقعيتهايي ضد يا جايگزينو واقعيتهايي اتوپياها -3
مفهوم نويس ، رمان راسل رابرت قول به.نميشوند يافت واقعي زندگي
از اتوپيايي واقعيت.دارد قرار واقعيت مفهوم مقابل در امكانپذيري
هم و زماني بعد نظر از هم اتوپياها.است فراتر معمولي ايدههاي تمام
.هستند دسترسي غيرقابل اهداف مكاني بعد نظر از
آنها در مطروحه ايدهآلهاي تحققپيوستن به منظور به اتوپياها -4
تحقق مسئله از را اتوپيا نفسانديشه امر همين و).نشدهاند نوشته
آنداشتند اميد آنها نويسندگان بعضياز چه اگر (ميسازد متمايز آن
نوشته نوين مثالنظم براي.بپيوندند تحقق به نيتهايشان و اهداف كه
ترتيب همين به و يافت تحقق پنسيلوانيا در مدتكوتاهي براي اون رابرت
سعي همچنين ژسويتها و شد زده محك تگزاس در فوريه نوشته فالانستريم
اگرچه.آورند بوجود پاراگوئه در را كامپانلا خورشيد دولت كه كردند
مانع مسئله اين حال هر به اما شد منتهي شكست به تجارب اين تمام
.نگرديد اتوپياها رساندن تحقق به جهت بعدي تلاشهاي
سويي از آنها.كرد بررسي ديدگاه دو از بايد را اتوپياها -5
وضع با اين بنابر و ميگيرند دربر را موجود واقعيتهاي از انتقاداتي
ديگربراي سويي از و (موجود نظام دايمياز انتقاد)ارتباطند در موجود
نظام انتقادماوراي).ندارد وجود واقعيت كهدر شدهاند وضع آبادي ناكجا
اتوپياها كه اينحقيقت و ميكند نفي را حال اساسآينده ، اين بر(موجود
محكوم جهت مخالفين رابراي كار ميشوند دور واقعيت ترتيباز بدين
آنها حرف كه خيالپردازاني ديوانگانو عنوان به آنها كردننويسندگان
مخالفينتمام اين نظر از اساس برهمينميكند آسان گرفت جدي رانبايد
با.غيرقابلتحققاند ميشود موكول آينده آنهابه تحقق كه نياتي و اهداف
حقيقت يك واقعيتهايفردايند امروز كهاتوپياهاي امر اين حال اين
يك عنوان به را امكانناپذير انقلابي شوق و شور مثلا.است ملموسي
واقعيت يك عنوان به هم اتوپيا و ميگيرد نظر در امكانپذير واقعيت
نهضت شعار در ميتوان را اين.نيست خارج مقوله اين از ناپذير امكان
ناپذير امكان و باشيد شعارواقعگرا و سال 1968 در فرانسه دانشجويي
.كرد اشاره سال 1968 در آلمان دانشجويي نهضت بطلبيد را
آنها ماواي ميگذرند مكان و مرزهايزمان از هوشيارانه اتوپياها -6
حادثميشوند آينده در آنها (...سياراتو جزاير ، ).است تخيلي
نگاه حوادثگذشته به آينده ديدگاه از ويا (ارول جرج نوشته 1984)
جوامعي آثار اين در (بلامي نوشته بهقهقرا18842000 نگاهي) ميكنند
آثار اين موضوعميشوند كشف جويانه حادثه سفرهايي نتيجه در خيالي
به ناشناخته جزيرهاي در كه است سرگشته شكستگاني كشتي مورد در معمولا
يك به كه هياتهايي يا و شدهاند سرگردان و نشستهاند گل
ماموريتها و رويايي سفرهايي مورد در يا و شدهاند كشورناشناختهاعزام
.فضا به
ايدهآل جمهوري افلاطون.ميشود زده بحرانها در اتوپياها ظهور جرقه -7
.كرد ترسيم خويش عصر زده جنگ يونان تقابلبا در را خود دوريان
وضعاسفبار براي جايگزيني عنوان به نيز مور اتوپيايتوماس
دست از اراضي طرحاصلاح نتيجه در را زمينهايشان كه دهقاناني
استيلاي نتيجه در آندريا نوشته كريستانوپويس.شد نوشته دادهاند ،
دنياي با مقابله در اون.درآمد تحرير رشته به دريا استبداد ، سفسطه
آنفقط در كه جديدي اخلاقي دنياي معاصرش خودخواهي و حماقت از لبريز
.كرد خلق رهاست تعصبات و خرافات بند از علم و ميكند حكمراني حقيقت
كه دارد اميد خود از پيش ايدهآليست سوسياليستهاي ديگر مانند او
از ناشي اجتماعي بيعدالتيهاي بخش انسجام حال عين در و كوچك تجربيات
در را خودش اتوپياي بلامي.ببرد بين از را سرمايهداري توليد ابزار
اتوپياي نيز هرتزوك.نوشت امريكا (Great Upheaval) عظيم تحول بحبوحه
سامجاتين ، .نوشت (reat Depression)بزرگ انحطاط هنگامه در را خود
كه خود منفيگراي بدبين اتوپياهاي خلق در ارول و هاكسلي
ميكردند بيان را استاندارد و شده شمارهگذاري انسانهاي حكايت
اتوپياهاي.داشتند نظر در فاشيسترا و بلشويك مستبد سياسي سيستمهاي
يا لسينك اتوود ، گليمن ، توسط زيستگراكه محيط و فمنيستي
معاصر مبتنيبرماشين تمدن با مواجهه در شده ارائه كالينباخوتامپسون
تهديد نيز را انسانيت نفس محيطزيستبلكه تنها نه كه دارند قرار
اصليو عامل نميتوانند تنهايي به مذكور البتهبحرانهاي ميكند ،
هوشياريها نوع اين باشندزيرا اتوپياها نوشتن در نويسندگان الهامبخش
.يافت جوامع اكثر راميتواندر معاصر مسايل به نسبت
اقدامات با آنها.ندارند را امور اصلاح توان و خاصيت اتوپياها -8
عبارتي به.ميپردازند اشياء كليت به بلكه ندارند سروكار عملي كوچك
حتي بلكه نميكنند بيان را اهدافشان تحقق چگونگي تنها نه آنها ديگر
بنابراين.ميزنند سرباز زندگي ايدهال روش به دستيابي چگونگي ميان از
نه يا)هستند ناقص اجتماعي هم و سياسي نظر از هم خالص اتوپياهاي
همه اتوپياها حقيقت در.(اجتماعي كارايي نه يا و دارند سياسي كارايي
چنين آنان از ممكن آينده در هرچند.عملي نظامهاي جز هستند چيز
آن بايد و دارد بستگي آنها منشا به اتوپياها ويژگي اين.شود برداشتي
.نمود متمايز تاثيرشان از را
و است شده آيندهتصوير زمان در اتوپياها نظر مورد ايدهآل اگرچه -9
زمان در ريشه آنها همه حال بااين دارند تخيلي قرارگاهي عموما
نيستند پيشنهاد فقط اتوپياها:مينويسد گوستافسون.دارند مشخصي
.خويشاند معاصر جامعه از تصويري عكس به بلكه
فكري منتقداننظامهاي قول به يا و جامع طرحهايي اتوپياها ، -10
از مفهومي هيچ و وخردگرايانهاند ايستا بسته ، آنها هستند ، استبدادي
اول:است كامل جهت دو از اتوپيايي طرحارائهنميدهند تحول و عمل
گونههاي همه اينكه دوم.فراميگيرد را زندگي جنبههاي تمام اينكه
به معتقد نويسندگان اكثر نظر از.ميكند ارزيابي و تعيين را رفتاري
بنابراين.است جامعه در تصميمگيرنده عامل حكومتي ساختار اتوپيا ،
خاطر به و.است خالص اتوپياهاي اساسي ويژگيهاي از يكي استبدادگرايي
استبدادي نظامهاي با را اتوپياها ميتوان كه است ساختاري تركيب همين
ماهيت اساس ديگر سوي از.كرد مقايسه (استالينيسم مانند) چپگرا
ديدگاههاي با ميتوان را آنها كه است اين بيانگر اتوپياها دوگانه
دمكراسي:تالمون).كرد مقايسه خردگرايانهاند اصل در كه دمكراتيك
دمكراسي تجربهگراي ديدگاه خردگرا ، در ديدگاه برخلاف (توتاليتر
.مدون طرحهاي براساس نه و خطاست و آزمون براساسروش تصميمگيري
دنياي كه يابدتراند و بهتر دنياي از تخيلي تصاويري اتوپياها -11
دنياي شدن بدتر از جلوگيري براي مانعي عنوان به شده تصوير بدتر
نويسنده قصددارد قرار بهتر دنياي مقابل نقطه در و ميكند عمل موجود
.است بهتر دنياي سوي به جهتگيري منفي اتوپياي نوشتن هنگام اتوپيابه
.ميكند ياد خوشبينانه عنوانتراژدي به آن از بهجا خيلي رول يورگن
بنابراين.است مثبت وقوع شرايط كردن فراهم و منفي از پيشگيري هدف
اين البته واقعي نيت و هدف نه و است درشكل منفي و مثبت بين تمايز
كنت اگوست كه همانگونه.اتوپياهاست نويسندگان خود زندگي حاصل تضاد ،
اجمالي زمينه كه است نويسندگان زندگي بد و منفي شرايط اين:ميگويد
.ميكند فراهم را اتوپيا يك
.ميكنند عرضه را تفكرنويني شيوههاي و جديد ايدهآلهاي اتوپياها -12
شدهاند ذكر اتوپيايي متون در كه وصنعتي اجتماعي ابتكارات بيشتر
اتوپياها اين بنابرپيوست تحقق به مثبت يا و منفي گونهاي به بعدها
.دهندهاند هشدار سيستمهاي يا و وقوع از قبل تشخيص و شناسايي طرحهاي
آشكار را آينده اجتماعي گرايشهاي و ميكنند پيشبيني را واقعيتها آنها
صنعتگرايي عصر كامپانلا و آزادتر را آزاد بازار توماسمور.ميسازند
و خرافات كه زماني در واندريا بيكن فرانسيس.ميكنند پيشبيني را
بود يافته سيطره انسان فكري زندگي بر دگماتيسم و وسطا قرون كيمياگري
سن اين از بعد سال سيصد.ميكنند ترسيم آينده در را علمي جامعه طرح
كه طرحها از برخي.ميانديشيد صنعتي بهجامعه اشتياق با سيمون
قرار توجه مورد بيستم قرن در ميپرداخت آموزشي نظامهاي به عمدتا
مورد مراحلنخست همان در اجباري آموزش ايده نمونه عنوان به.گرفت
نيز اكتشافات باره در آنهاحتي.بود انديش اتوپيا متفكران توجه
نظر در را انساني نمونه يك ژنتيك مهندسي مثلاطرح.داشتند تاملاتي
سمعك تلسكوپ ، وهمچنين بود كرده مطرح را پرواز فن كامپانلاداشتند
شركت ايده بلامي.شدهاند اختراع حاضر حال در كه كشتي پروانه نوع يك و
مطلقگرايي ، عصر دركرد مطرح را (راديو) موسيقي فرسنده و پستي خدمات
شورا مجلس ايده با روشنگري عصر و جديد عصر اوايل اتوپياانديشان
از حقيقتشاخهاي در كه تخيلي -علمي داستانهايداشتند آشنايي
تكنيكي تواناييهاي به هستندمنحصرا اتوپيايي داستاني ادبيات
از مملو هم (منفي) بدبينانه اتوپياهاي اينها دركنار.ميپردازند
براي آنهاوسيلهاي نظر در كه بود تكنولوژي از منفي توصيفات
انسان مثل توليد اتوپياها دنياي در.ميرفت شمار به بشر استثمار
علم از نيز معاصر اتوپياي در.است امكانپذير اصلح انتخاب بهوسيله
و معين وضعيت يك در افراد فكر نگهداشتن براي ابزاري عنوان به پزشكي
.ميشود استفاده آنها آسانتر كنترل
افرادي انديش اتوپيا نويسندگان اكثريت كه گفت ميتوان كلي بهطور -13
هستند شبيه نوآوراني به آنها ويژگي ، اين براساس.ناسازگارند و منزوي
و ارائه را اصلي انديشههاي خود حاشيهاي و منزوي موقعيت همان از كه
قراردادها با سازگاري در ناتوانيآنها آن دليل تنها و ميدهند پرورش
ومونرزبه سرنوشتتوماسمور.است اجتماع بر حاكم وارزشهاي
فوريه.كرد سپري زندان در را كامپانلا 27سال.شد ختم دار چوبه
پيوسته اونبود شده مبتلا وماليخوليايي غيرعادي حركات بهانجام
.قرارداد خطر رادرمعرض داراييش تمام و بود آزمايش انجام درحال
.غيرعاديداشتند زندگي نيز وارول هاكسلي
وجود نيز اتوپيايي ادبي آثار منطقي ارتباط پيجويي و بررسي امكان -14
آندريا و وكامپانلا مور اوليه مدرنو اتوپياهاي نمونه بهعنوان.دارد
عصر اتوپياانديشان نيز وافلاطونگرفتهاند ازجمهوري را خود ايدههاي
اين.داشتهاند خود مربوطه اخلاف به اشاراتي اوليه وسوسياليسم روشنگري
مشترك نقطه حقيقت در و كرد دنبال تابهامروز ميتوان را منطقي ارتباط
.است اتوپيايي ادبيات تمام
در تحول يك با كنيم دنبال تاريخ طول در را اتوپيا ايده ما اگر -15
درحاليكه كه معني اين به ميشويم مواجه ايده اين معناي و تعريف
ارائه خيالي مكاني در وايدهآل مطلوب از مثبت تصويري قديمتر تعاريف
بهعبارتي.شد منفي ايدههاي و مفاهيم از بعديمملو تعاريف ميدادند
مطلوبو زندگي يك توصيف قديمي اتوپياهاي نويسندگان درحاليكههدف ديگر
وحشتزا وحتي بازدارنده اتوپياهاي امروزه ظاهرا حال اين با بود زيبا
نشان اگر پيداميكند بيشتري وضوح نكته اين.هستند غالب نوع
كنيم نظر امروز ازديدگاه قديمي اتوپياهاي به اگر:(الف)دهيم
كنار در:(ب).نميكنند تصوير ايدهآلرا شرايط درحقيقت كه درمييابيم
درواقع كه آن منفي تصوير ايدهآل اوليهدنياي(مطلوب) تصوير
اتوپياهاي بنابراين.قراردارد نيز ميباشد آن عناصرمخالف دربرگيرنده
درضمنآگاه آنهاندارند بهتر دنياي تصوير ارائه جز هدفي بدبينانه
دنياي كه بديهياست حال درهر.دارند بازدارنده نقشي خواننده نمودن
.نميكند پيدا تحقق هرگز منفي اتوپياهاي
برحسب ميتوان را اتوپياها مختلف انواع(اتوپياها) نوعشناسي
ميان از حال اين با.كرد تقسيمبندي آنها مختلف (كاركردي) جنبههاي
تاريخي جايگاه از برخورداري بهعلت ذيل تعريف دو متعددفقط تعاريف
.هستند متقاعدكننده و معنا با خاص
با پيداست همچنانكه فوق مكانيتمايز اتوپياهاي و زماني اتوپياهاي
سنتبراين) ميلادي نوزدهم قرن تا.است ارتباط در زمان و مكان ابعاد
مختلف مكان چندين در ميتوانستند همزمان بهطور اتوپياها (كه بود
جوامع جايگزيني و تاريخ نوين دنياگرايي اما.بپيوندند بهوقوع
تكامليكشف روند نيز و فئودالي نظامهاي بهجاي صنعتي و بازرگاني
بعداز.شد مكاني اتوپياهاي افول منجربه همه زمين كره دورافتاده نقاط
به آينده از يا و بود آينده در آنها قرارگاههاي كه اتوپياهايي اين
.گرفتند را مكاني اتوپياهاي جاي مينگريستند عقب
منفي اتوپياهاي و مثبت اتوپياهاي
ارتباط در (اتوپيا موردبحث) ايدهآل بودن مطلوب حدود با تمايز اين
يا و است ومطلوب مثبت ايدهال اين آيا ديگراينكه عبارتي به است
تقسيم گروه دو به اتوپياهارا الياس نوربرت.مطروداست و منفي
كه ديگر گروهي و است دلهره و ترس آنها اصلي ويژگي كه گروهي.ميكند
به خوشبين اتوپياهاي از تحول.آرزوست و شوق آنها اصلي ويژگي
بدبيني.داد رخ عصر طي در بيستم قرن آغاز در بدبين اتوپياهاي
به كه اجتماعي از (Donnelly) دنلي تعريف در نااميدي ياسو فرهنگي ،
تعبير حقوق و حق هرگونه فاقد فقير توده و متمدن فوق ثروتمند طبقه دو
.يافت
قيافه با انسانهايي تصاوير از(Jerome K. Jerome)جروم كي جروم
استفاده يكنواخت كاملا جامعه يك نشاندادن براي اسب و نر گاوهاي
(We) ما عنوان با (Jevginij Samjatin) سامياتين رمانژواني.كرد
دانست ، دوم جهاني جنگ از بعد بدبين اتوپيايي رمان راميتواناولين
جديدياز نوع پيدايش باعث انقلابروسيه دوران منفي و مذموم تجارب
بهدنيايي دستيابي آرزوي ادبيات ايننوع در.شد اتوپيايي ادبيات
نميكند معناپيدا ايدهآل دنياي از ارائهتصويري با اين بعداز بهتر
دهشتناك و دلهرهآور تصويري ارائه با كه سعيميكنند نويسندگان بلكه
بدينترتيب و كنند استفاده بازدارنده عاملي بهعنوان اتوپياها اين از
را آنها و دهند جلوه غيرمعقول استبدادي را معاصر نامطلوب پيشرفتهاي
.بنمايانند ديگران به منفي چهرهاي با
قرن تا.تاريخينگريست ازنظر ميتوان را مذكور گانهاي دو نوعشناسي
در.بود مكاني اتوپياهايخوشبينانه از مملو اتوپيايي ادبيات هجدهم
.كردند شكلگيري به شروع زمانيخوشبينانه اتوپياهاي هجدهم قرن اواخر
در كه را مراحلي.بود قرن اين چراي بيچون نوعغالب بدبين اتوپياهاي
واقعيتاريخي مراحل با همه كرديم بررسي تاكنون اتوپيايي تكاملادبيات
در تغيير و هنگامهتحول در خوشبين مكاني اتوپياهاي.هستند انطباق در
را زمان آن عامه ذهن و كردند ظهور اومانيسم روشنگري و رنسانس دوران
سرزمينهاي كشف با.كردند كنجكاو دنيا نقاطناشناخته به نسبت
و شدند منتقل آيندهنامعلوم به اين از بعد ناشناختهاتوپياها
حكومتهاي از حاصل منفي مذمومو تجارب كه بود قرن اين سرانجامدر
اتوپياهاي پيدايش باعث فني-علمي دستاوردهاي نيز استبداديو
.شد زماني نيز و مكاني بدبينانه
قرن آغاز اتوپياگريدر انديشه با سياسيون عناد -اتوپياها نقد
گونهاي به انگلستان ساكن هلندي مندويل دو دكتربرنارد ميلادي هجدهم
.گرفت انتقاد باد به را اتوپياها نظر مورد ايدهآل دنياي عنادآميز
پاكدامان يعنيتودههاي اتوپياها تمام قبول مورد اصل مقابل در او
انسانهاي اين كه شد مدعي نظربيكن مورد نقصان و بدي هرگونه از منزه
نه و ميكنند ديگران خوشبختي وقف را خود كه هستند خودپرست و بدسگال
منفورترين و بدترين حقيقت در كه بود مدعي او.پاك و شريف انسانهاي
تا ميسازند قادر را ما انساني نفساني اغراض و اميال و خصوصيات
مكر و تجمل و غرور او اعتقاد به.دهيم شكل موفق و سعادتمند جامعهاي
براي جايي بزرگ حكومتهاي در.است ضروري مردم سعادت براي نيرنگ و
.ندارد وجود فضيلت
زنبورها از حكايتمندويل در عمومي منفعت شخصي معروففساد شعار
از حقيقت در و است اوليه سرمايهداري اقتصاد اصولاساسي خلاصه
منافع تحصيل پي در كه هركس كه بود آداماسميت نظريه اين پيشبيني
برعكس.است كرده خدمت جامعه سعادت به حقيقت در است خود خودپرستانه
اتوپياها دنياي در اما ميشود متلاشي جامعه باشند خوب انسانها همه اگر
در.دارد قرار ثابت وضعيتي در اقتصاد و است كمتر مردم نيازهاي
و گناه از آكنده مردم وجود آن در كه (اتوپيايي ضد) مخالف الگوهاي
و پيشرفت دارند قرار خود جسماني اميال سلطه تحت انسانها و است هوس
خوشبين اتوپياي مندويلميشود حاصل توزيع چگونگي از صرفنظر ثروت
و صادق و فضيلت با اوانسان نظر در.ميدهد ارائه وارونهاي (مثبت)
فجور و فسق از آزاد انسان انديشه عبارتي به اتوپياست همان درستكار
.ماند خواهد اتوپيايي انديشهاي هميشه
با را خود خودپرستانه اميال دارد سعي انساني هر كه ميكرد گمان او
اين بنابر.كند پنهان مطبوع و خوشايند و عاميانه تعبيرات از استفاده
براي حقيقت در ندارند همنوع به خدمت جز هدفي ميكنند ادعا كه پزشكان
راه در تلاش ادعاي كه نيز وكلا.ميكنند كار و تلاش خود معاش امرار
در شود دعواها و مشكلات حل باعث عملشان اگر حتي ميكنند عدالت اجراي
ميگويند كه وزرا سرانجام و.ميانجامد كلان حقالعمل تحصيل به حقيقت
شخصي منافع دنبال به حقيقت در آنهاست منظور پادشاهان به خدمت
.خويشاند
اين از متاثر غالبا اتوپيا انديشه از ما امروز ارزيابي و برداشت
پنداشته تخيلي و فرضي قبلا كه اتوپياهايي از كهبعضي است تجربه
همان كه كمونيسم مطلوب ايدهآل.پيوستند تحقق به حاضر قرن در ميشدند
همان كه مليگرا سوسياليستهاي نظر مورد ايدهآل و است برابر جامعه
سياسي واقعيتهاي به وقتي است (واحد) نژادي و خون با ملي جامعهاي
تركيب.شدند وحشتناكي استبدادي رژيمهاي پيدايش به منجر شدند تبديل
تجارب در (Concrete utopia عملي اتوپياي) ايدئولوژي و اتوپيا انديشه
نيروي يك عنوان اتوپيابه.آورد بهبار را قرن فجايع بزرگترين مذكور
.است آورده بار به منفي نيز و مثبت نتايجي و اعمال و افكار محرك
به بيشتر اتوپيايي نظامهاي ارزيابي كه گفت ميتوان نگرش اين مقابل در
هرچه كه گفت ميتوان كلي بهطور.دارد بستگي غالب ديدگاههايسياسي
بدبينانهتر و منفيتر قضاوت نيز اندازه بههمان باشد تر راست ديدگاه
قضاوت هم اندازه همان به باشد چپتر ديدگاه هرچه همچنين و بود خواهد
.بود خواهد خوشبينانهتر و مثبتتر
كرد؟ توجيه را اتوپيا وجود ميتوان چگونه:اتوپيا انديشه از دفاع
تمام كه را حقيقت اين نميتواند مخالفين عنادآميز برخوردهاي
به اينجا در.دهد تغيير دارند خود در اتوپيايي عناصر ايدئولوژيها
انديشه يك به را بحث كه ضرورتدارد كليگويي هرگونه از اجتناب منظور
طرحي كههيچگونه انديشهاي ديگر عبارتي به.كرد محدود اتوپيا از خالص
به كه پيآنند در طرحها گونه اين كه چرا.نميدهد ارائه تحقق براي را
هم در و ايدئولوژيك نظامهاي با را اتوپيايي جبر ، نظامهاي
يا و آزاديبخش نهضتهاي كلي خطوط اتوپياها بنابراين.بياميزند
ضرورت كه نيستند ايدهآلهايي اتوپياها.نيستند بسته ايدئولوژيهاي
باب در ارزشيابيها و نظرها اظهار سري يك يا و باشند داشته تحقق
.نيست هستند موجود اجتماعي ساختارهاي خاص كه شدنيهايي و ممكنات
در كه است ممكن دنيايي كلي تصوير همان اتوپياها اساسي و بارز ويژگي
انديشه كه است اساس برهمين.ميشود محكزده گوناگوني فرضيههاي آنجا
كه نداد اجازه و داشت نگه زنده خالص و پاك شكل به ميتوان را اتوپيا
خود ايدئولوژيك اهداف به رسيدن براي وسيلهاي عنوان به آن از هركسي
و اتوپيا انديشه كه ميشود مطرح سوال اين پايان در.كند استفاده
بارها كه ديگر سوالي و كردهاند؟ ما عايد را چيزي چه اتوپيايي ادبيات
كه است اين است شده پرسيده زمان هر از بيش شايد ما عصر در ولي
آشكار كاملا جوابها از يكي چيست؟ اتوپيا انديشه ماوراي اصلي انگيزه
حال در پيوسته كه (Scientific analysis) علمي تحليل و تجزيه.است
دوباره وحدت و ادغام روزافزون ضرورت با است شدن تخصصي و پيشرفت
در انسان بنيادي شرايط با خردهبيني و وسواس اين.است شده مواجه
وسيلهاي بهعنوان (The myth of origin) مبداء اسطوره.است ارتباط
كلي طرح و انساني حيات معصوم و پاك آغازين دوران به بازگشت براي
تحقق به كه است قرار و دارد جاي اتوپيايي درآيندهاي كه اجتماعي نظام
(holistic thought) تقدسگرايانه انديشه تبلور دو هر بپيوندد
و شبيهسازي و بازي به نياز كه است اين قضيه ديگر صورت.است
تحقق او تخيلات اگر.است انسان سرشت اساسي عناصر از يكي خيالپردازي
postulate) اتوپيايي اساسا ادعايي و اصلي صورت به نكنند پيدا
پيدا تعبير است جايگزين زمينه نوعي حقيقت در كه (initially utopian
كه معاصري دنياي.است اعتراض تاريخ اتوپيا انديشه تاريخ.ميكند
با ميتوان را نقصها اين و است پرنقص دنيايي ميكند ظهور آن در اتوپيا
تاريخ اين بنابر.كرد برطرف زيباتر و بهتر دنيايي تصوير و توصيف
بوده توازي در حقيقي تاريخ با هميشه كه است جايگزين تاريخ يك اتوپيا
غيرممكن دنبال به دايما اگر كه است داده نشان تاريخي تجربه.است
اسكاروايلدنقشهاي بقول يا و يافت نخواهيم دست ممكن به هرگز نباشيم
را كردن نگاه ارزش حتي نباشد اتوپيا از نشاني آن در كه جهان از
.ندارد
مطلق لويني كريم:ترجمه