پنجم ، شماره 1264 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 26 دوشنبه 5
|
|
ما خلاق گوناگوني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(36) 1996- جهان فرهنگي وضعيت از يونسكو گزارش
از مركب حكومت يك بلكهايجاد نيست ، چندفرهنگي جامعه تشكيل هدف ،
زياني چندگانگي وجودي تماميت به كه حكومتي آنهم است ، فرهنگ چندين
حكومتهاي بهسبب اين از پيش كه خودمختاري محلي اشكال.واردنسازد
و گردد برقرار نو از بايداكنون بود ، شده گذاشته كنار مردمي
موجوديتهاي اين ، وجود با.درنظرگرفت آن بايدبراي نيز را تضمينهايي
در مللمتحد سازمان كه زماني در.بااهميتند بسيار نيز آشكارملي
طرح تا ميكند تلاش و است صلح ايجاد براي خود كار دستور بازيابي حال
ضرورت پيش از بيش پشتكار و همگاني بينش بريزد ، را نويني ديدگاههاي
ساختن منزوي يا طرد با مبارزه براي را راههايي بايد.ميكند پيدا
مردم نيز و اقليتها فرهنگي حقوق و جست فرهنگي تفاوت برپايه سايرين
بروز از جلوگيري براي مناسبي شگرد هيچ تاكنون.بخشيد ارتقا را بومي
فرهنگي و ملي هويت ابراز و آرمانها از برخاسته نزاعهاي و مشكلات
.است نيامده فراهم آن انتشار بر سدي حتي و اتخاذنشده
به توجه با است ، شكلگيري حال در تازگي به كه بينالمللي نظم خصيصه
تعيين صلح حقيقي فرهنگ ساخت در وموفقيت آن به موثر دستيابي چگونگي
و خلاق نيروهاي همه پشتيباني به خطير امر اين انجام براي.ميشود
و خصوصي شركتهاي دانشگاهي ، و انساني نهادهاي دولت ، مانند متفكر
همه و افراد همه مذهبي ، نهادهاي بنيادهايمختلف ، داوطلبانه ،
.داريم نياز متحد نظامسازمانملل
پنجاه كه ازآنجا يونسكو سازمان بنيانگزاران كميسيون ، ديدگاه از
اقتصادي و سياسي تمهيدات مبتنيبر كه صلحي كردند ، بيان پيش سال
مردم براي را صادقانهاي و پايدار يكدل ، حمايت نميتواند باشد دولت
شناخت برپايه را آن موفق ، صلح برقراري براي بايد و آورد ارمغان جهان
.داشتهاند هشداردهنده بينشي كرد ، بنا انسانيت اخلاقي و عقلي همبستگي
انساني توسعه انتخابهاي دامنه تا داريم انتظار جهان جوامع از اگر
آينده بتوانند تا كرد تقويت را آنها بايد ابتدا دهند ، گسترش را خود
نهايت در آنچه و هستند اكنون آنچه بودهاند ، آنچه به توجه با را خود
.كنند توصيف باشند ، ميخواهند
بايد و برميگردد زمان آغاز به اجتماعي هر معنوي و فيزيكي پيوستگيهاي
برخوردار پيوستگيها اين به نهادن ارج براي لازم موقعيت از آنها همه
الگوهاي ساير و عقايد ارزشها ، به نسبت مردم درك پرورش.باشند
خود ديگر ، هرچيز از بيش راستا اين در و است ضروري امري فرهنگيشان
اين نقش گروهي ، و فردي هويت توصيف در.سهيماند آن در كه هستند مردم
از نيز و يافت آن براي جايگزيني نميتوان كه است صورتي به الگوها
درباره جامعه هر اعضاي آن ، كمك به كه برخوردارند مشترك زباني
.ميكنند برقرار ارتباط نيست ، روزمره زبان دسترس در كه وجودي موضوعات
فرديت قلمروي بدرون عميقتر و بيشتر فرد هر كه آنجا از همچنين اما
هر اينكه به ما اميدواري براي باشد خوبي دليل ميتواند فروميرود ، خود
آن در همگي كه را انسانيتي صحيح جاپاي بتواند نهايت در مردي و زن
.كند پيدا هستيم ، سهيم
پايدار و خصيصهجامع فرهنگي چندگانگي كه است اين فصل ، اين پيام
فشارهاي به درست و طبيعي اغلبپاسخ قومي هويت و است معاصر جامع
شود ، دستكاري و تحريك كه صورتي در قومگرايي.است جهانگرايي
درخصوص البته.باشد خشونتبار نزاع براي جرقهاي ميتواند
مانند دارد ، وجود ديدگاههايبسياري قومي ، گوناگوني براي سياستگزاري
انتخاباتي ، نظامهاي گوناگون انواع قانوناساسي ، در شده قيد مواد
-فرهنگي سياستگزاريهاي ساير و بشر حقوق درباره لايحههايقانوني
يا و مطلوب ميگيرد ، صورت ملت منظورساخت به كه تلاشهايي.اقتصادي
ثبات نميتوان قومي گروه يك ساختن غالب با همچنين.نيست امكانپذير
تسهيل براي راه پايدارترين.آورد پديد جامعه در را بلندمدتي
.است مدني جامعه مقام در ملت مفهوم گرفتن نظر در قومي ، گوناگوني
ملي جامعه يك قومي اجزاي همه كه دارد ريشه ارزشهايي در مفهومي چنين
دست جامعه از مفهوم اين به ممكن شكل بهترين به زماني.شريكند آن در
انزواي درباره ضمني مفاهيم هرگونه از معنايملت كه ميكنيم پيدا
.گردد رها قومي