پنجم ، شماره 1266 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 28 چهارشنبه 7
|
|
وفادار كتاب صفحات تمامي به نميتوان
ماند
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اساس بر اسميلا برفي فيلمحس:هوئگ پيتر
است شده ساخته نويسنده اين از رماني
فيلم كارگردان آگوست ، بيل با گفتگو
گرنه و.ببرد پي رمان اصلي نكات به بتواند نويس فيلمنامه يك بايد
.نميشود تبديل موفقي فيلم ، به هرگز رمان اين
همچونپلفاتح ، فيلمهايي كارگرداني به آگوست بيل اخير ، سالهاي در
عنوان با او فيلماخير.است پرداخته ارواح وخانه نيتها بهترين
خودسري و جوان روايتگرزن(Smilla's sense of snuo)اسميلا برفي حس
آنجا دراست جوانش همسايه پيچيده مرگ دنبال به كپنهاگ ، در كه است
قدرتهاي داشتن دست در با كه ميكند برخورد ديوانه دانشمندي با او
برفي فيلمحس.است كرده نابودي به تهديد را بشريت بيوشيمي ، و اتمي
به ناگهان و شده ساخته هوئگ ، ازپيتر رماني اسميلابراساس
خاطر بدين را گفتگويي اشپيگل ، مجله.است يافته دست موفقيتيجهاني
در كه داده ، انجام دانماركي ساله كارگردان 48 بابيلآگوست ،
:ذيلميخوانيد
اخير دردهه كه هستيد دانماركي كارگردان موفقترين شما آگوست ، آقاي
قرار بينالمللي فيلمهاي بهترين ليست جزء -انگليسي زبان به -فيلمتان
دست از ناشي رنجشي شود باعث حدودي تا مسئله اين شايد.است گرفته
بيايد؟ بوجود هويتها دادن
.وجودندارد خوردن غصه براي هم دليلي ندارد ، وجود ديگري انتخاب چون
زبان به اروپايي فيلمهاي تمامي كه ميشود وحشتناك زماني مسئله اين
يك بهصورت اسميلا ، برفي حس فيلم داشتم قصد من.شوند ساخته انگليسي
امري اين ولي.سوئدي زبان به آنهم درآيد ، اسكانديناويايي كاملا فيلم
فيلمهاي بابت اروپا يا امريكا در تماشاگران كه چرا.است محال
اين.بگويم كنده پوست و رك.پرداختنميكنند پولي زبان غيرانگليسي
.شد نخواهد ساخته زباندانماركي به هرگز فيلم
شدكارگرداني مجبور اينكه از داستان نويسنده هوئگ ، آياپيتر
بود؟ راضي كند ، انتخاب اينكار براي را شما چون دانماركي ،
آن قبلاز تا چونبود من براي هيجانانگيز بسيار مسئلهاي اين خوب ،
ارواح فيلمخانه كارگرداني مشغول كه زماني.نداشتم آشنايي او با
در انتشاراسميلا ، .فرستاد برايم را كتابش از نسخهاي هوئگ ، بودم ،
باره اين در نيز امريكايي سازندگان از تعدادي با و بود نزديك امريكا
فيلمهاي با او گويا ولي.ماند بينتيجه آنها همگي كه بود ، شده صحبت
.داشت آشنايي قبل از من
فهمبود؟ قابل هوئگ ، براي دانماركي كارگردان يك با كردن كار
شخصيت مورد در كه را فيلمنامه از صفحه حدود 50 در من.معلومه خوب
نميدادند من به را حق اين اگر چون.كردم پاره بود ، اسميلا
.دهم انجام را كارم بايد كه آنطور نميتوانستم
كرد؟ دخالت فيلمنامه نوشتن در هوئگ ، آياپيتر و
نميداند ، چيزي فيلمنامه از او كه بود روشن ابتدا از. كاملا نه
باعث امر اين.كرد كمك و راهنمايي زيادي جزئيات باره در مرا البته
به كه نيست مردي هوئگ ، پيتر.آيد پديد ذهنش در جديدي رمان تا شد
به بهندرت او شدم ، متوجه من كه آنطوري.باشد داشته چنداني علاقه فيلم
و گوشهگير بسيار هوئگ ، .ندارد تلويزيون هم منزل در ميرود سينما
هم را تصورش كه است دور به فرهنگي فعاليتهاي از آنقدر و است منزوي
.كرد نميشود ،
نوشته فيلم براي داستان اين گويي كه دارد وجود پاساژهايي رمان ، در
در كه صحنههايي همانند ترديد ، و ابهام پراز صحنههايي.است شده
كه فضا از سحرآميز شيئي وجود يا برميخوريم آن به هيچكاك فيلمهاي
.است پرمعني كوبريك فيلمهاي مانند
با وليهوئگ.ميشوم شما منظور متوجه فيلمساز ، يك بعنوان من خوب ،
.ندارد فيلم به نسبت شناختي چون بسازد ، فيلم نميتواند مثالهايي چنين
.است عكاسي دقيق تخيلات بهصورت او براي فيلمسازي
چنينرمان از اقتباس در كه ميشويم متوجه اينگونه موضوع اين از
از زيادي تعداد از بايد اسميلا ، ماننددوشيزه ظريفي و پيچيده
كوتاهتر و سادهتر امكان صورت در حتي و كرد صرفنظر فرعي انگيزههاي
و فيلم تند ريتم بهخاطر مذكور ، رمان طرفداران از خيلي وليشود
.گرفتهاند خرده شما به شدنش كوتاه
رمان روايي اصلي خط.شدم مواجه هم ارواح درخانه مسئلهاي چنين با
ميشد ، خوانده روز تا 14 مدت 10 ظرف تنهايي به بايد كه صفحهاي 500
.شود روايت -فيلم نمايش زمان -ساعت در 2 بايد
استو واقف آن به فيلم سازنده و كارگردان هر كه است فرضي اين
در برد ، پي داستان اصلي نكات به بتواند كه است موفق نويسي ، فيلمنامه
.شد نخواهد ساخته موفقي فيلم هرگز رمان ، يك از اينصورت غير
اصليرمان هزارتوي.دارد وجود غافلگيري اسميلا برفي درفيلمحس
نقش در جوليااورموند ، .درميآيد مصمم و ارادي عملي شكل به درفيلم
.ميكند تيراندازي و ميزند ضربه برخود و دور به ميشود ، وارد اسميلا ،
مانند هستيم زني قهرمانان شاهد فيلمها از تعدادي در حاضر حال در
محله فيلمش آخرين در ياجيناديويس فيلمشبكه ، در ساندرابولاك
آيا.ميبرد نام زنشوارتزنگري شخصيت يك عنوان به ازاسميلا Pepple
بوديد؟ كرده پيشبيني چيزهاييرا چنين شما
نيز فيلممن اميدوارم و است هيجانانگيز داستان يك هم رمان خود حتي
تهيه بزرگاروپايي كمپاني خواست با اگرچه فيلم اين.باشد چنين
دانماركي من براي آن اصليت ولي شد ، ساخته انگليسي زبان به كننده ،
.است
اسميلا برفي فيلمحس از نمايي در اورموند جوليل
اگرچهتمامي ماند ، وفادار كتاب صفحات تمامي به نسبت نميتوان البته
از حتيخيلي.است موجود فيلم در اصلي اهداف و مركزي ايدههاي
فيلم اين در انعطافش ، غيرقابل و سركش شخصيت و اسميلا طبيعي مشغوليات
است ، كار يك تماميت اين و يگانه كاملا انساني ;است شده داده نشان
.ميگيرد قرار فيلم ساختن منشاء كه رمان يك به وفاداري
ميكرديد؟ كارگرداني پيش يكسال را فيلم اين نبوديد ، مايل آيا
كار به سرهم پشت فيلمنامهنويس سه.بود برنامهريزي هرچيزي ، از مشكلتر
كردن پيدا به موفق يعنيبيدرمان ، چهارم نفر اينكه تا شدند مشغول
.شد اصلي راه
يكديگر با فيلماسميلا ، در كوچك معماهاي و سخت پيچيدگيهاي بهعبارتي
در رمانهونگ ، .ميگردد بزرگتر معماهاي پيدايش منشاء و ميشود تركيب
فيلم ، اصلي شخصيت درقالب آنرا ميتوان كه شده نوشته بودن قالبمن
نكرد؟ راحتتر را شما كار ايناطلاعات ، از بعضي داشتن آياكرد پيدا
مسئله اين و كرديم آزمايش فيلمنامه متن در را امكان اين ما عمل ، در
شخصيت انگيزه به بزرگتري نگاه حقيقت در روايتي چنين كه رسيد بهاثبات
ايجاد حوادث ، پيدايش بههنگام را بيشتري فاصله همزمان و دارد اصلي
.ميكند
روايت اين عريان وجود.است رفته ازدست موقعيت يك وتهديدهاي تهييج
پيش از بهخوبي همهچيز كه ميدهد را آرامشبخش احساس اين مردم به
زني امااسميلا ، .ميروند ازبين سمي گازهاي مانند خطرات تمامي.ميرود
قرار بزرگي خطر درمعرض اول لحظه از.است كردن خطر عاشق كه است
.ميشوند سهيم او با خطر ، اين در نيز مردم اينكه ، مهمتر و ميگيرد
گرانترين دلار ، ميليون حدود 35 در بودجهاي با اسميلا ، فيلمدوشيزه
چنين با خودرا شما آياميباشد توليدكنندهامسال كمپاني فيلم
براي كهشايد عدهاي با كردن كار همانند دادهايد؟ تطبيق مسائلي
ميكرديد؟ برخورد آنها با اولينبار
رابطه وليبدهم تطبيق بايد چيزي چه با را خودم نميدانستم اصلا من
اعتمادي از يكديگر به نسبت و است وصميمانه گرم بسيار همكارانم با من
هاليوود ديگربراي گرفتيد تصميم زماني يك شما ولي.كاملبرخورداريم
جونز ناماينديانا با فيلمتلويزيوني دو درعوض و.نكنيد تهيه فيلمي
.ساختيد را لوكاس جورج دايرهاثر و جوان
از پسميرفت بهشمار بزرگي وتجربه است طبيعي اين.بله
لوسآنجلس به گرفتم فاتح ، تصميم فيلمپل اسكار ، بهخاطر بهدستآوردن
تعدادي چه خوبميدانم ، من.باشم بهدنبالموفقيت آنجا در و بيايم
گوشهاي در هستند ، شگرفي استعدادهاي داراي كه اروپايي كارگردانان از
بهسراغشان امكاناتي چنين هرگز شايد ، چون.ميكشند آه و نشستند
.نرود
در شما براي موفقيتبزرگي نبايد ، فيلمخانهارواح ، اصل در پس
شود؟ محسوب هاليوود
ساختم وارنر ، كمپانيبرادران همكاري با فيلمرا اين من.است درست
كهدر همانطور.ميكند پيدا وشوق شور بسيار آدم ابتدا ، چوندر
ازتصميمگيرندگان خيلي كه جايي وجوددارد ، هم استوديوها از بعضي
اعتمادها بهتدريج ولي هستند ، مسائلي خواستار سخنانشان ، تمام در
.ميروند ازدست
دست چنداني بهموفقيت امريكايي ، بازيگران باوجود ارواح ، فيلمخانه
نيافت؟
فكر اشتباهاتم درباره وقتي امروزه.دستيافت جهاني موفقيتي به اما
برخورد مقاومت با انگليسي زبان اصلي ، تركيب در ميشوم متوجه ميكنم ،
گرفته دستكم را بيان و لهجه مشكل من انگلستان در حتي.است كرده
غربي شرقي ، سواحل امريكايي لهجه انگليسي ، خانواده يك در وقتي.بودم
شايستگي و اعتبار ازبينرفتن باعث دارد ، وجود جنوبي كشورهاي يا
انتخاب در سعي ما تجربه ، همين بهخاطر و دليل بههمين.ميشود كارگردان
.داشتيم ايرلندي و انگليسي بازيگران
از كه كهاسميلا است ممكن چطور نكرديد ، فكر موضوع اين به شما آيا
باشد؟ دارا آسياييرا نژادي است ، دانماركي پدري و اسكيمو مادري
با آشنايي مطالعهو قبلاز كه كنم موضوعاعتراف اين به بايد من
و گرونلند به دانماركيها تمامي تقريبا بلكه نهتنهامن ، اسميلا
اين به داوطلبانه انساني ، هيچ.نميداديم نشان تمايلي آنجا ، ساكنين
جالب برايم طبيعت از مشاهدهاي بهعنوان اما.نميگذارد پا يخي بيابان
.بود
اسكيمو نژاد دو اختلاط بهخاطر كه يافتم دست نتيجه اين به فقط آنجا در
دليل بههمين.ميرسند بهنظر اروپايي بيشتر آنها فرزندان اروپايي ، و
يامگ استريپ نهمريل بود ، نقشي چنين برازنده اورموند ، جوليا
مهم چندان فيلم اين در گرونلندي نژاد داشتن ميكنم ، هم فكر و.رايان
نشان را خود عميقي بهگونه بايد دنيا اين در او بيگانگي.نباشد
.دهد
است؟ شده فيلمبرداري گرونلند ، در فيلم پاياني كامل قسمت آيا
كه فيلمي كشتي جهت بود ، دشوار چونخيليبود غيرممكن مسئله اين
گرونلند ، بهطرف ناگهان بوديم ، كرده برنامهريزي روسيه مورمانسك مادر
هليكوپتر با را هنرپيشگان بوديم ، مجبور ما درحاليكه.دهيم تغيير
صحنه.بدهيم قرار باند در همهچيزرا نميتوانستيم چون كنيم ، جابهجا
در هوايش و حال و جو بهخاطر ميتوان را ، يخي غار در پاياني بزرگ
مكاني موقعيت بهسنجش ما ابتدا در البته.كرد فيلمبرداري گرونلند
مونيخ در سردي بزرگ سالن در را يخي غار اين ميتوان آيا كه پرداختيم
وجود غار شكستن امكان يخ ، تودههاي سنگيني بهخاطر چون كرد ، ايجاد
عظيم تودههاي كه جايي سوئد شمال در گرفتيم تصميم سرانجام اما.داشت
اين و دهيم انجام اينكاررا است ، سرد هوا كاملا و دارد وجود يخي
.كنيم بنا آنجا در را يخي عظيم توده
است؟ نشده اكران نامدارالسلام ، با شما فيلمهاي آخرين از يكي چرا
كه است طبيعي.دارند نياز بيشتري اسكانديناوياييبهمدت فيلمهاي
كشورهاي در سوئد از بهغير لاكرلون ، نوشتهسلما رماندارالسلام ،
زندگي براساس داستان اين.است شده سپرده فراموشي به كاملا ديگر
راهنمايي به كه است مذهبي مبلغ و موسس يك كه شده نوشته دانشمندي
رفتن به تشويق را آنها و است پرداخته سوئدي كشاورزان از دستهاي
ظهور آنجا در ع ، مسيح حضرت است معتقد زيرا ميكند ، بهسويدارالسلام
.بيفتند راه آنها تا ميشود باعث محركي و جالب موضوع چنين.ميكند
فيلم مارس ماه درخواهدبود امريكا در من سال بهترين امسال
در و اسميلا برفي فيلمحس ژوئن ، يا مي ماه در شد ، اكران دارالسلام ،
را فيلمبينوايان دسامبر ماه در رود ، پيش بهخوبي چيز همه كه صورتي
.ديد خواهيم سينما پرده بر
و درآفريقاست اسميلا رماندوشيزه نويسنده هونگ ، حاضر ، پيتر حال در
اين ديدن به اوموفق تاكنون آيا.ندارد مراجعت قصد هم زوديها اين به
شدهاست؟ فيلم
.دادم نشان او به را فيلم كه بود نفراتي اولين از يكي او مسلما ،
در ما همگي كه شدهبود متوجه پيتر ، .فشرد آغوش در مرا طولاني مدت هونگ
كار او برروياثر جدي بهطور و داشته بهياد را او لحظهاي هر
.كردهايم
معاوني.ميراندا:ترجمه
اشپيگل از