پنجم ، شماره 1266 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 28 چهارشنبه 7
جهنم به زندگي كننده تبديل ;افسردگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مي‌كند كمك درمان سرعت به افسردگي هنگام زود تشخيص
همراه فردگرايي انزواو اجتماعي ، پيچيدگي‌هاي مدرن ، زندگي شرايط
هستند افسردگي بيماري به فراهم‌كننده‌ابتلاي عمده عوامل از آن
بيماري از كشورهاي‌اسكانديناوي بويژه و غربي كشورهاي بيشتر اكنون
سوي به را خود قربانيان اغلب كه رنج‌مي‌برند افسردگي هراس‌آور
نشان علمي آمارهاي.شوند رها آن مرگبار مصيبت از تا مي‌كشاند خودكشي
بودن طولاني و روزها بودن كوتاه علت به افسردگي حالت‌هاي كه مي‌دهد
از درزمستان‌ها ، بازديدها و ديد كاهش و خانه‌ها در وماندن شبها
به كه مي‌شوند مرگباري انزواي اينهاباعث همه.است بيشتر تابستان‌ها
.است شده شناخته غربي درجامعه كلي طور
نسبت كه طوري به هستند ، افسردگي به ابتلاي معرض در مردان از بيش زنان
.است يك به شش مردان ، با مقايسه افسردگي‌در به زنان ابتلاي
كه مي‌آورند شمار به باليني بيماريهاي از را افسردگي بيماري پزشكان ،
در مردم اغلب.مي‌روند فراتر نوميدي و اندوه شده شناخته مرزهاي از
از حالتي با افسردگي‌مي‌شوند بيماري اين دچار زندگي ازمرحله‌هاي برخي
و بي‌حركت را انسان كه است همراه رواني‌شديدي نوميدي وضع و سستي
از دور به تا وادارمي‌كند را او و مي‌سازد متوقف جامعه با را آميزش‌وي
نيست امكان‌پذير سادگي به افسردگي از رهايي.شود پنهان جامعه ديدگان
امر اين.بازگردد درمان‌شده افراد از نيمي به است ممكن حالت واين
.مي‌كند صدق بيشتر هميشگي به‌افسردگي مبتلايان درباره به‌ويژه
ميان در روزانه ، طور به عمومي پزشك يك كه است حاكي پزشكي آمارهاي
اين و مي‌شود روبه‌رو افسردگي حالت يك با كم دست مراجعه‌كننده ، بيماران
براي بيماران اين درصد اروپاست100 در بيماري اين گستردگي از ناشي
.مي‌شوند ارجاع بيمارستان به يا پزشكان‌متخصص به لازم معالجه
فرصتي هر بافرارسيدن و نمي‌دهند درمان به تن آساني به چنين‌بيماراني
سوي به افسردگي به مبتلايان حال ، درهمان.مي‌زنند خودكشي به دست
اين آنان.روي‌مي‌آورند مخدر مواد و سيگار الكلي ، مشروبات اعتياد ، صرف
كه مي‌دهند انجام تيره‌اي ازانديشه‌هاي جستن دوري براي را كار
آن از و كشورهاي‌غربي از برخي.مي‌كند مشغول خود به را همواره‌ذهنشان
به دست خودكشي ، از ناشي مير و افزايش‌مرگ اثر بر بريتانيا ، جمله
در مقاومت به راوادار خود شهروندان تا زده‌اند گسترده‌اي حملات‌تبليغاتي
كرده‌اند تشويق را خود پزشكي موسسه‌هاي آنهانمايند افسردگي برابر
درمان قابل سرعت به دهند ، تا تشخيص اوليه‌اش مراحل در را بيماري تااين
از خاصي نوع دچار زايمان دوره پس‌از زنان از برخي.باشد
امر ، اين علت.درمان‌نيست يا تشخيص قابل آساني به كه افسردگي‌مي‌شوند
در.مي‌شود روبه‌رو آن با زايمان از زن‌پس بدن كه است تغييراتي
از برخي آن ، اثر وبر مي‌گردد باز خود طبيعي حالت به زهدان اين‌حالت ،
با حال ، همان درميشود متوقف دوره‌بارداري ضروري هورمون‌هاي
مي‌كند ، طلب ويژه‌اي‌را توجه و تيمارداري معمولا كه جديد زاييدن‌مولود
بعد هفته شش يا دو مزاج ، تغيير اين.تغييرمي‌يابد نيز زن مزاجي وضعيت
كم‌خوابي ، عارضه‌هاهمانند از برخي آن دنبال به و مي‌دهد رخ اززايمان
.مي‌نمايند چهره زائو ، زن خستگي‌مستمر و اشتهايي كم شدن ، عصبي
داروهاي از برخي مصرف لزوم ، صورت در و رواني درمان حالتي ، چنين
مادررا مزاجي وضع مي‌تواند داروهايي چنين.طلبمي‌كند را اعصاب آرام‌بخش
مي‌شود جنين سقط دچار كه زني.شود چيره موقت افسردگي بر و بخشد بهبود
و ضربه‌عاطفي و جنين نابودي آن ، علت كه مي‌برد افسردگي‌رنج احساس از
گاهي است ، خستگي طبيعي بازتاب افسردگي ، كه.است بدن طبيعي حالت تغيير
درانجام كه مي‌دهد رخ كساني نزد ويژه به و فراوان سببفكر به نيز
از پس حالت اين.مي‌دهند ازدست را به‌نفس اعتماد معمولي‌شان ، كارهاي
شخصي‌يا شديد انتقاد كه مي‌يابد بروز عاطفي باضربه‌هاي آنان برخورد
را خود عاطفي و رواني نتواند ، وضع شخص وقتياست آن از نوعي دشنام ،
نتيجه ودر است شده رانده جامعه سوي از گويي كه احساس‌مي‌كند كند بيان
گاهي.مي‌گيرد كناره روزمره اززندگي خانوادگي جو در يا كار هنگام به
خفيف مي‌توان‌افسردگي.مي‌يابد گسترش سريع ، درمان عدم علت حالتي‌به چنين
اعتماد مورد اشخاص از برخي با وگفتگو روان‌شناختي جلسات واسطه به را
آن طي كه‌بيمار است روزنه‌اي اين.كرد معالجه شخصي ، درمسايل بيمار
.كند خالي مي‌گذرد ، ذهنش در راكه انديشه‌هايي و وسوسه‌ها مي‌تواند
وفات همچون اجتماعي ازفشارهاي برخي اثر بر نيز دانشجويان و جوانان
در اثرخشونت بر يا درسي فشارهاي يا انتقاد ازخويشاوندان ، يكي
حد تا افسردگي نوع اينميگيرند قرار افسردگي معرض در مدرسه ، و خانه
مستمر فشارهاي از بيمار كه اين تا مي‌يابد گسترش نيز خودكشي به تمايل
و جوان بيمار با نشستن موفقيت‌آميز ، درمان حالت ، اين در.يابد رهايي
شخصي مشكلات شناخت منظور به كه اوست با بي‌شيله‌پيله و ساده گفتگويي
.مي‌گيرد صورت آنها تدريجي حل جهت وي به كمك نيز و بيمار
كرده خودكشي كودكان شمار سال 1984 در كه مي‌دهد نشان امريكا آمارهاي
تلاش حالت‌هاي شمار و رسيد كودك هزار شش به امريكا متحده ايالات در
براي تلاش شمارحالت‌هاي.بود بيشتر عدد اين از بار پنجاه خودكشي براي
هزارحالت تا 750 حدود 500 سالانه عموما متحدامريكا ايالات در خودكشي
مير و مرگ دليل دومين به دانشجويان‌امريكايي ميان در خودكشي و است
مي‌زنند به‌خودكشي دست كه ساله‌اي 24-زنان 20 نسبت نيز.شده‌است بدل
خود اغلب خودكشي‌كنندگان ، .است آنان مردهمسن يك به زن دو نسبت معادل
ديدگاه آينده نسبت‌به و مي‌آورند شمار به خورده شكست جامعه رادر
صحيح تشخيص و شكيبايي به نياز چنين‌بيماراني درمان.دارند تيره‌اي
آساني به را به‌خودكشي مايل فرد شخصيت ژرفاي نمي‌توان زيرا بيماري‌دارد
را او و مي‌كند متحير را ذهنش كه راشناخت اموري جزييات و شكافت
.وامي‌دارد به‌خودكشي
سرعت به افسردگي بيماري هنگام زود افسردگي‌تشخيص بيماري تشخيص
تشخيص فرآيند افسردگي ، با همراه ثانوي عوارض اما مي‌كند كمك درمان
افسردگي بيماري آشكار نشانههايميسازد روبه‌رو دشواري با را بيماري
به توجه عدم و خوشبختي احساس عدم بيمار ، بد روحيه:از عبارتند
و خواب بودن نامنظم مي‌گذرد ، بيمار بر و دور كه روزمره‌اي رويدادهاي
خستگي احساس وزن ، شدن كم و اشتها تغيير تمركز ، اعمال از ناتواني
چيز هيچ كه اين و بيمار شخصيت شدن بي‌ارزش روحي احساس و مستمر
و روحي انزواي و جامعه از گزيدن دوري و بودن عصبي احساس نمي‌ارزد ،
بيمار.بيماري از رهايي وسيله بهترين خودكشي‌به‌عنوان در جدي تفكر
برش و دور كه آن‌چه به اما مي‌كند گريه ساده بسيار دلايل اثر بر
منعكس بيمار روي بر هميشگي اندوه نيزاحساس.ندارد توجهي مي‌گذرد ،
از ناشي خستگي‌مستمر احساس از افسردگي به مبتلاي شخص.مي‌شود
حالت‌هاي يا طلاق يا شغل فقدان اثر بر حتي يا عاطفي مشكلات يا كم‌خوابي
:از عبارتند باافسردگي همراه ثانوي عوارض اما.مي‌برد رنج ديگر عاطفي
كاهش و بدن اطراف درد و سردرد واحساس شديد نگراني و عصبي تنش
بد روحيه به‌ويژه عمده‌و عوارض بر بايد بيماري صحيح تشخيص.تمايل‌جنسي
.نمايد تمركز زندگي ، به وبي‌توجهي خوشبختي احساس عدم و
سرعت به را آن مي‌توان تشخيص از پس كه هست خفيف افسردگي از انواعي
مدتي به نياز و است دشوار مزمن افسردگي درمان اما.معالجه‌كرد
متخصص با كه مستمري جلسه‌هاي با اغلب خفيف ، افسردگي.دارد طولاني
رهايي براي مي‌كوشد متخصص اينميگردد درمان مي‌شود ، برگزار روان‌شناسي
درمان.دهد تغيير را بيمار زندگي جنبه‌هاي از برخي يكنواختي ، از
درمان يكيميكند تمركز روانشناسيك ديدار نوع دو بر معمولا رواني
بيمار شخصي معالجه ديگر درمان و رفتار بر آشنايي با بيمار ، رفتار
طول به دقيقه از 50 بيش هفته در درماني رفتار ديدار هر.است
بيمار ديدارها اين در.مي‌يابد ادامه هفته تا 15 براي 10 و نمي‌انجامد
درمان امابشناسد را خود شخصيت مثبت و خوب جنبه‌هاي تا مي‌شود تشويق
مي‌تواند روابط اين.مي‌كند تمركز بيمار جديد و گذشته روابط بر ديگر
.بگذارد تاثير بيمار شخصي فعاليت‌هاي بر
پيچيدگي‌هاي و مدرن زندگي شرايط مي‌رسد نظر افسردگي‌به ديگر دلايل
كه هستند عمده‌اي عوامل از آن ، با همراه فردگرايي و انزوا و اجتماعي
خستگي حال همان در.مي‌كنند فراهم را افسردگي بيماري به ابتلا زمينه
-هم با -را روح و جسم مي‌شود ، آن دچار شرايط اين در انسان كه مستمري
آماده بدن سيستم گرچه.مي‌كشاند جسمي و رواني نابودي پرتگاه لبه به
با كه است مختلفي حالت‌هاي با رويارويي براي قاطع و سريع تصميم اتخاذ
شرايط گونه اين در نمي‌تواند عموما انسان اما مي‌شود رو روبه آنها
جسمي پاسخگويي عدم و سركوب.كند بيان را خود رواني حالت‌هاي اجتماعي
از ناشي احتمالا امر اين.مي‌گذارد تاثير جسم برحالت به‌تدريج رواني و
بر خود نوبه به كه است ويژه‌اي هورمون‌هاي ترشح بر حالت‌ها اين تاثير
هورمون‌هاي كه است معروف پزشكي در.مي‌گذارند تاثير انسان رواني حالت
مغز و مي‌افزايند بدن آمادگي و ميزان‌انگيزش بر وسيترويد آدرنالين
فعال خستگي يا خطر با رويارويي براي را عضلات و قلب و اعصاب و
لحظات در بدن توان بهبود هدف با فيزيولوژيك تغييرات اين.مي‌سازند
قدرت بهبود منظور به مغز براي لازم خون تدارك و دشواري‌ها با رويارويي
و قند شدن رها و تنفس سرعت حال همان در.مي‌گيرد انجام تصميم‌گيري
با رويارويي براي و اضافي انرژي توليد براي خون مجراي در چربي
لحظات در مثلا انسان اين‌رو ، از.مي‌يابد افزايش خستگي ، مستمر حالت‌هاي
ناشي اين و شده‌اند سرد پايش و دست كه مي‌كند احساس اعصاب تهييج و خطر
.است عضلات و مغز نظير بدن از مهم‌تري مناطق سوي به خون شدن جاري از
از حالتي به را انسان مستمر ، خستگي با همراه زندگي سبب ، بدين
نظر بهميشود افسردگي به منجر كه مي‌كشاند جسمي و رواني فروپاشي
مزاج عصبي و درد شقيقه و سردرد همچون ساده عوارض از برخي كه مي‌رسد
شخصي چنين مزاجي حالت.است مستمر خستگي از ناشي اول وهله در بودن
تبديل عصبي و نگران انساني به قانع انساني از كه زيرا مي‌يابد تغيير
چنين مساله اين ازنيست طبعي شوخ احساس هيچ‌گونه داراي كه مي‌شود
از و كند درك را همگان مشكلات بتواند كه جامعه‌اي در زندگي كه برمي‌آيد
به كند ، جلوگيري شهروندان رواني و اجتماعي انزواي و مفرط خستگي
بيمار اگر اما.مي‌كند كمك افسردگي بيماري بر تسلط به فراواني ميزان
بيماري سريع درمان به افسردگي بيماري به ابتلاي عدم به اعتقاد علت به
و وي زندگي حالت اين در و افتاد خواهد خطر به سلامتي‌اش نپردازد ،
هنگام ، آن در كه شد خواهد تبديل تحمل‌ناپذير دوزخي به اطرافيانش
.داشت نخواهد سودي ديگر پشيماني
براي‌همه موفقيت‌آميزي درمان افسردگي ، ضد افسردگي‌داروهاي درمان
اين مصرف.است نادر ازحالت‌هاي برخي استثناي به افسردگي حالت‌هاي
.مي‌شود تجويز بيماري اين عام عارضه‌هاي براساس‌ويژگي‌هاي داروها
به ابتلا صورت در دارند شكايت معتدل يا خفيف افسردگي از كه كساني
داروهاي همه اكنون.مي‌دهند مثبت پاسخ داروها به واقعي افسردگي
از شايد.هستند فعال افسردگي ، عمده حالت‌هاي درمان براي موجود ،
به وي توجه افزايش و بيمار روحيات بهبود درمان ، نشانه‌هاي نخستين
از نيز و مي‌دهد رخ وي اطراف در روزمره طور به كه است رويدادهايي
خواب همچنين ، .است خودكشي به نيانديشيدن و نوميدي احساس رفتن ميان
ازمصرف بعد مدتي فقط بهبودي نشانه‌هاي و مي‌يابد بهبود تدريج به بيمار
.مي‌شود ظاهر داروها
اما.مي‌يابند بهبود معالجه ، از پس هفته دو بيماران از درصد تا 70 60
پيدا آنها در بهبود از نشانه‌اي هفته ، دو از پس كه حالت‌بيماراني
.تلقي‌مي‌شود دشوار نمي‌شود ،
هر ثانوي عارضه‌هاي همانا ضدافسردگي ، داروهاي ميان عمده اختلافات
.است آن بودن وسمي هزينه دارو ،
خودداري دارو ازمصرف بيماران از برخي ثانوي ، عارضه‌هاي علت به
آغاز هنگام بزرگسالان بويژه و كه‌بيماران مي‌دانيم گرچه مي‌كنند ،
اگربيمار لذا.كنند تناول را دارو از كمي مقدار درمان‌بايد
افزايش را دارو بود خواهد قادر كند ، تحمل را ثانوي عارضه‌هاي بتواند
يبوست احساس ثانوي ، عارضه‌هاي ديگر از.يابد دست سريع درمان به و دهد
چنين مصرف از پس بيمار گاهي.است دهان خشك‌شدن و ديد اختلال و
براثر بيمار.مي‌يابد افزايش وزنش و مي‌كند عرق بسيار داروهايي ،
عارضه‌هاي.مي‌كند تهوع و خستگي نوعي احساس داروها ، جنبي عارضه‌هاي
درمان خاتمه ودر مي‌شود تلقي موقت معالجه ، ادامه‌ء علت به داروها جنبي
.مي‌رسد پايان به
و ادامه را بايددرمان بيمار ، بهبودي نشانه‌هاي پيدايش حالت در
شدن متوقف زيرا.داد افزايش هفته شش دست‌كم مدت به را دارو مقدار
دارو با درمان.مي‌كند تجديد ديگر بار را افسردگي حالت دارو ، مصرف
شدن ظاهر از پس بويژه -بايد بيمار و مي‌يابد ادامه طولاني مدت براي
ماده‌ءلينيوم گاهيباشد داشته باور آن به -بهبودي موقت نشانه‌هاي
افراد به نبايد ماده اين.مي‌شود گرفته كار به افسردگي درمان براي
در را بيمار زندگي زيرا شود داده قلب يا كليه بيماريهاي به مبتلاي
جلوگيري افسردگي عارضه‌هاي بروز از داروها اين.مي‌دهد قرار خطر معرض
مهمترين از.بپردازد خود درمان به طبيعي طور به بتواند بدن تا مي‌كند
چنين.است بيمار نزد خودكشي نيت وجود مناسب ، داروي انتخاب عوامل
بررسي و او با همفكري طريق از و روانشناسانه شيوه‌اي به بيماري
بيمار نزد خودكشي خطرناك نيت اگر.مي‌شود درمان اجتماعي‌اش ، حالت‌هاي
بيمار گاهي.گردد اعزام بيمارستان به سريع معالجه جهت بايد شود كشف
زندگي‌اش عادي روند در تا بپردازد ورزش و نرمش به مي‌كنند نصيحت را
هستند مهم اكسيژن به بدن نياز علت به ورزش و نرمش.آيد پديد تغييري
نرمش و ورزش.مي‌دهد كاهش را روحي بحران و افسردگي خود نوبه به زيرا
اختلاط آنها با و شود آشنا ديگري افراد با تا مي‌كند كمك بيمار به
.شد خواهد موفقيت و برتري احساس و اعتمادبه‌نفس باعث امر اين.كند
شود رها خستگي احساس حالت از تا مي‌كند كمك بدن به خود نوبه به ورزش
ترشح نظيراندورفين مناسب هورمون‌هاي و يابد باز را خود توازن و
.نمايد
نيز.مي‌آورد ارمغان به بيمار براي را آرامش و ثبات احساس هورمون اين
برابر در تا مي‌كند كمك بدن به و مي‌آورد پايين را خون فشار ورزش ،
.مقاومت‌كند رواني بحران
العالم:منبع
خارجي رسانه‌هاي واحد:ترجمه