پنجم ، شماره 1266 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 28 چهارشنبه 7
|
|
سياسي انديشههاي و مشاركت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سياسي انديشههاي مشاركتو
(بخشدوم)مشاركتسياسي
بهندرتپيش ازنظرتاريخي
قبلا كه استكهگروههايي آمده
بهحسابنميآمدند ، بارضايت
تحتچنين و مشاركتدعوتشوند به
نيروهاي ميان شرايطيبرخورد
.ميرسد بهنظر ناپذير مخالفاجتناب
بسياري آنكه دليل حال ، به درعين
افزايش سياسي ازنظريهپردازان
از يكي سياسترا مشاركتدر
طلبمساواتميدانند ، جنبههاي
از جنبهغالبايكي امروزهاين
.ميرود بهشمار ملي هاي دولت معيارهاياساسيارزيابي
گسترده طور به مشاركتسياسي بحثدرباره و تحقيق
مطالعه كه شد آغاز زماني از (امريكا بهخصوصدر)
باب اجتماعي دگرگونيهاي بر آن آثار و سياسي توسعه
لاينفك مشاركتجزء به پرداختن لذا و شد روز
ملل مختلفسازمان ارگانهاي.گرديد توسعه تئوريهاي
سازمان كار ، بينالمللي سازمان ;جمله از نيز
جهاني ، كشاورزي و خواربار سازمان بهداشتجهاني ،
يك هر ، ويونسكو كشاورزي توسعه بينالمللي صندوق
خويش كار دستور در جداگانهمشاركترا طور به
براي را ويژهاي هاي هيئت حتي برخي و داده قرار
.دادهاند تشكيل آن كشفابعاد
در)اجلاسعمومييونسكو نوزدهمين سال 1976 در
قرار تاكيد مورد انسانگرارا شيوهتوسعه (كنيا
ايفا ، مشاركتنقشمحوري روش اين در كه داد
منابع از عظيمي حجم بعد ، به سال همان از.ميكند
سيستم از خارج. است مشاركتشده صرفاشاعه
فعاليت بخشاصلي ، مشاركت تشويق نيز ، ملل سازمان
.ميدهد تشكيل را غيردولتي سازمانهاي
عميق و گسترده هاي بحث دهه دو بيشاز رغم به
هيچ هنوز گفتكه جراتميتوان به ، مشاركت درباره
اغلب يا همه صورتسادهاي به كه كلياي تئوري
باشد ، برداشته در مشاركترا به مربوط متغيرهاي
مشاركت كه ميرسد نظر به. است نگرديده ارائه
از زيادي تعداد به استكه پيچيدهاي پديده
متفاوتوابسته نسبي وزنهاي داراي متغيرهاي
مدل هيچ نيستكه معنا بدان اين البته.ميباشد
.نمود مشاركتمطرح تبيين براي نميتوان ادراكي
متغيرهاي بر عمدتا مدلليپستكه مثال ، براي
، است شناختي جامعه آشكارا و دارد تاكيد اجتماعي
و شركتقشرها عدم شركتيا پديده استكه آن بر
براساسچندين انتخاباترا مختلفدر گروههاي
مدلدالكه يا و.نمايد تبيين اجتماعي كلي عامل
، است رفتارگرايانه -روانشناختي رويكردي بر مبتني
مشاركتسياسي به گرايشافراد عدم گرايشو پديده
نهايتا كه را عواملي داده ، قرار توجه مورد را
شركتدر عدم مشاركتيا براي فرد تصميم منجربه
زمينه ، اين در.برميشمرد ميشود ، سياسي هاي فعاليت
گرايشبه عموميتعدم توضيح دنبال به بيشتر وي
. است فعاليتسياسي
حس كه بپذيريم اگر توضيحاتفوق ، به توجه با
بوده انسان انگيزههاي قويترين از يكي مساواتطلبي
براساسپيشرفتتوسعه نيز بشر آينده تاريخ و
كاري تنها ، است شده زده رقم خواهي تمايلاتبرابر
در قاعده و نظم به ، است ساخته ها حكومت از كه
مخالفت نه تمايلاتميباشد ، اين كردن مهار و آوردن
.آنها مقابل در ايستادگي و
ركن سه به وابسته را مردمي كوهنثباتيكنظام
دوم ، .حكومتقانون موثر عملكرد ، نخست:ميداند
دست و روياروئي براي لازم نرمي انعطافو وجود
تربيت سوم ، .مشكلاتتازه با كردن نرم پنجه
يكامر مشاركتديگر ، اساس اين برشهروندان
شرط بلكه شد ، نخواهد تلقي مفيد حداكثر يا تجملي
تربيت و يكسو از جامعه اداره براي ضروري
.ميباشد ديگر سوي از شهروندان
خوشبينانه برخلافتصور استكه صحيح ادعا اين
مردم ، عامه براي راي نوزدهم ، حق قرن انديشمندان
عشق به را بودن مراقبهم و بدگماني ، شك
نكرده مبدل عمومي اعتماد و متقابل سود برادرانه ،
برادرانه عشق به رسيدن و سوءظن رفع راه اما.است
درسياستگريزيوعدم نيز متقابل سود و
نشان نيز مكتوببشر تاريخ. مشاركتسياسينيست
و) قدرتغيرمسئول تا بمانيم منتظر اگر كه ميدهد
.كردهايم اشتباه چقدر خيرانديششود ، (نامحدود
استكه نوشته خردمندانه ، ، ارنستباكر
بلكهطريق ، مسائلنيست معنايحل دموكراسيبه
حكومت از شكلي دموكراسي حلهااست راه جستجوي
براي روشي و واحد وسيله باشد ، هدفشهرچه استكه ،
دموكراسي اصلي هسته.ميكند هدفجستجو آن تعيين
.باشد انتخابشده كه چيزي استنه انتخابكردن
انتخابطرحي نيز و عقايد از تعدادي انتخابميان
تركيب يكديگر با براساسآن سرانجام عقايد كه
متفكرانمعاصر نوع دليل همين به اصولا. ميشوند
چاره و راه كه معتقدند دموكراسي جهتبه آن از
آن باورانه خوش اينكه نه ندارند ، سراغ آن جز ديگري
شرط مشاركتسياسي ، .مشكلاتبشمارند حلال يگانه را
در رشد و برابري و آزادي به افراد رسيدن براي كافي
. است آن لازم شروط از ترديد بدون اما نميباشد ، جامعه سطح
ژرفا گسترشو براي عالي استفرصتهاي ممكن تاريخ
جامعه نتيجهآزاديبراي در مشاركتو به بخشيدن
استفاده آنها از احسن بهنحو اگر كه كند ، فراهم
.گذارد خواهند جاي بر پشيماني حسرتو رفتو دستخواهند از نشود ،
ماهيتمشاركت -2
ديدگاهها - الف
افزايشمشاركتشرط كه اين در نظران اغلبصاحب
به را آن حتي و متفقالقولند ، است سياسي رشد ضروري
در ، است يافته اخيرا كه اهميتاستراتژيكي خاطر
در آنان كه هايي تاكتيك ولي.دادهاند اولويتقرار
نظرگاهي تبع به ميكنند ، اتخاذ استراتژي اين اجراي
.متفاوتميباشد ماهيتمشاركتدارند ، نقشو مورد در كه
مشاركتافراد. مشاركتاست به دموكراسي قوام
تاثير ايشان وضع در كه تصميمهايي گرفتن در جامعه
درون در. مشاركتمتفاوتاست ميزان اما ميگذارد ،
مشاركت تحقق معين ، موضوعي درباره و معين اجتماعي
جهاتديگر از جهاتكاملتر بعضي استاز ممكن
يك كدام كه كرد تعيين نتوان وضوح به شايد و باشد
در نوعا فعاليتها اين. است جهاتمهمتر اين از
جستجوي دادن ، راي: است زير موارد برگيرنده
شركتدر جديد ، پذيرشمرامي و بحثكردن ، اطلاعات
.نمايندگان با داشتن ارتباط كمكمالي ، ها ، ميتينگ
رسمي نامنويسي:از مشاركتعبارتند فعالتر شكلهاي
نام ثبت و آراء جمعآوري فعاليتبراي ، يكحزب در
رقابت و كردن سخنراني و مقالهنويسي رايدهندگان ،
.دولتي و حزبي مقامهاي تصدي براي
را گوناگوني تقسيمبنديهاي اشتراكسياسي نظر از
در سطح تشخيصسه يكنظر از.ميتوانصورتداد
سطح ، پايينترين در ;ميرسد نظر مشاركتمناسببه
نخبگان از كوچكي دسته استبه اشتراكمحدود
مياني ، سطح در.سالار ديوان نخبگان يا سنتي اشرافي
يك در و.سياستميشوند ميدان وارد طبقاتمتوسط
طبقه نخبگان ، اشتراكبالا ، سطح داراي سياسي جامعه
سهيم فعاليتسياسي در همگي اكثريتمردم ، و متوسط
بر ناظر استو كمي بيشتر تقسيمبندي اين.ميگردند
اداره نحوه نمونه ، عنوان بهمشاركتميباشد گستره
هفتاد ترتيبدرصد ، به فرانسه و امريكا انگلستان ،
بود ، استوار دموكراسي بر پيشاساسا سال چهل و
نسبت به امروزه كشورها اين در مشاركتمردم اما
متفاوت حال هر به و گستردهتر بسي دورانها آن
كه كرد ارائه ميتوان نيز ديگري طبقهبندي است
اين در.ميكند نگاه مسئله به كيفي نظر از بيشتر
:ميشود تقسيم سطح سه مشاركتبه حالتنيز
صورت براساسآگاهي تقاضا كه مشاركتفعال ، -1
.دارد وجود آن از حمايتهم يكنوع و گرفته
تربيت صورتي به كودكي از كه مشاركتانفعالي ، -2
لازم زمان در ولي باشند ، نداشته تقاضا كه ميشوند ،
.حمايتكنند
نه و دارد تقاضا نه فرد كه مشاركتخنثي ، -3
سياست در كه گرفته ياد كودكي از زيرا ، حمايت
.باشد داشته آن نسبتبه منفي ديدي و دخالتنكند
;فوقالذكر الگوهاي
مختلف جوامع مشاركتدر انواع
فعالانفعاليخنثيالف
خنثيب انفعالي فعال
خنثيج فعالانفعالي
خنثيد انفعالي فعال
102030405060708090100
.دارد وجود انقلابي گاه دموكراتيكو نظامهاي در حدودا ( الف
.ميشود ظاهر توتاليتر و ديكتاتوري رژيمهاي در حدودا ( ب
نكرده نفوذ جامعه از قسمتي در دولتهنوز ولي نبوده ، سنتي استكه جوامعي در (ج
.دارد وجود زيادي جدايي روستا و شهر بين كه لاتين امريكاي جوامع مثل ، است
.فارسميباشد خليج شيخنشينهاي اكثر مانند سنتي كاملا جوامع شامل (د
سروكار مجرد و انتزاعي شمارههاي با مشاركتصرفا در ما كه ميشود ملاحظه اينجا در
به بلكه ، نيست افراد شمار به بسته موفقيتتنهااهميتدارد كيفيتنيز نداريم ،
مناسبضروري محتواي آموزشبا دليل همين به.دارد بستگي نيز فكري توانائيهاي
.شوند همسو دو كيفيتهر كميتو و برسد دانايي مرحله به جامعه تا ميگردد
يكمنظر ، ازميكند تقسيم بهوسيلهياهدفبودن مشاركترا ديگر ، ديدگاه
آنكهجامعهيادولتيا حال دارد تاكيد آن خود خاطر مشاركتبه فردبر
مشاركترا نگرشديگر.ميكنند مشاركتپافشاري اين ابزاري نتايج ديگرانبر
اشكال ، مختلف نقاط در ويژه شرايط به پاسخگويي در كه ميداند ، بعدي چند فرايندي
يا اعمال براي جهانشمولي روشخاصو هيچ نگاه ، اين با.ميگيرد خود به متفاوتي
آمارهاي و سروصدا پر طرحهاي با توسعه كه همانگونه البتهندارد وجود آن نظارتبر
خيابانها يا روزنامهها در جنجال با نيز را سياسي مشاركتكامل تفاوتدارد ، متورم
اندازه خويشتنداري ، از درجاتي فرايند ، دو هر در. گرفت يكي مجلسنبايد حتي يا و
.ضرورتدارد نهادها و قوانين به احترام و دورنگري نگهداري ،
مشاركت ويژگيهاي - ب
توسعهرا استراتژيجهشكه دو كارايي موفقيتو عدم پي در
انجاماصلاحاتارضي ، جمله بنيادين ، از دگرگونيهاي ازطريقايجاد
مناسبتوسطحكومتقابلحصول سياسي نهادهاي و اداري نظام ايجاد
وامپرياليسم جهاني نظاماقتصاد نظريهوابستگيكه و ميديد
لذا سومميدانستو ماندگيجوامعجهان عقب يگانهعامل را
دهه1970 رابطهميديد ، در اين دگرگوني در توسعهرا راهحل
تئوري برخلافدو كه واقعشد استراتژيديگريموردتوجه
ارتباط انديشهكسانيبودكه از متاثر مذكور ، انسانمدارو
.بودند سياسيقائل بينتوسعهوآزاديوعوامل ويژهاي
، مشاركتسياسي ترتيب اين به
بين بحثدر بهمحوريترين تبديل
كلي بايكنگاه.گرديد انديشمندان
زمينه ، اين منتشرهدر آثار به
مهمترينويژگيهايمشاركت ابتدا
نگرش دو سپسبه و برشمرده را
موضوع اين استراتژيكدرباره
. خواهيمپرداخت( هدف -وسيله يا مشاركتبهعنوانوسيله يعني)
آنكهمشاركتمشروط اول
آزادي به منوط و انسانها برابري به
يكنظاممشاركتي ، در آنهاست
بايد مردم استكه اين فرضبر
تاثيرگذاريبر فرصتمناسببراي
بهدستآوردنمشاغل و ها سياست
دولتنيز باشندو داشته عموميرا
براساس رقابترا امكان بايد
به.ترتيبدهد شايستگيافراد
ترتيبمشاركتنوعيرفتار اين
قادر را آنان كه بود مردمخواهد با
بر حوادثموثر بر ميسازدتا
.زندگيشانتاثيرقاطعبگذارند
آزادي از بايد بههمينخاطرمردم
اظهارنظر حق ازجمله و كامل
.شوند ارزشتلقي داراياهميتو و بوده برخوردار
مشاركت آنكهرقابتو دوم
پرهزينه شكل سياسي ، خصوصادر
غيرمستقيم بهصورتمستقيميا آن ،
اين در. قدرتاست معطوفبه
ودولتها ، گروهها اشخاص نبرد
چيزيبيش ممكناستنماينده
.منافعخودپسندانهخويشباشند از
دفاع استبهراستيبه ممكن بعضي
بشريبرخاسته يا مصالحملي از
مخالفانشان كه حالي باشند ، در
دليلتراشيبراي صرفابه
خصوصيخويش و خودپسندانه خواستهاي
حال هر در مشغولباشند ، ولي
تعارض رقابتبهمعناي مشاركتو
اين استو قدرتمند گروههاي ميان
شكستيكي پيروزييا تعارضهابا
.ميشود مصالحهبينطرفينمرتفع يا مقطعو هر طرفدر دو از
اصلي موضوع معني اين قدرتبه
كنشاجتماعي. مشاركتاست
مستلزم بهطورگسترده مشاركتي
مشترك و بودنقدرتجمعي دارا
.ذينفعميباشد افراد توسط
كارگزاران به ، مردم بهاينترتيب
تفاوت و شده مبدل كنشاجتماعي
كه بينكساني ، در اختيارات
كه كساني و ميكنند كنترل منابعرا
.مشاركتتقليلمييابد نيازمندند ، ازطريق آنها به
دارد ادامه