پنجم ، شماره 1267 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 29 پنجشنبه 8
|
|
تئاتر در بازيگري بحران
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تئاتر بازيگران مشكلات به نگاهي
وجود وتلويزيون سينما به تئاتر جذببازيگران مهم دلايل از يكي
است فراواناقتصادي مشكلات
رشته اين بازيگران آوردن روي كشورما ، در تئاتر به مبتلا مسائل از يكي
گاه كه موضوع اين.است تلويزيون به سينما از مدتي از پس و سينما به
ضمن تا داشت آن بر را ما ميشود ، ياد بازيگري بحران عنوان به آن از
آنها نظرات هنر ، نقطه اين صاحبنظران و ازبازيگران تن چند با وگو گفت
.شويم جويا اينخصوص در نيز را
بازيگرسينما و گروهتئاتريمرواريد سرپرست آدينه گلاب.
اينها براي من:بازيگر ، ميگويد يك ذكرايدهآلهاي ضمن وتلويزيون
را نقشي گاه هر بازيگر يك نظرم به كه چرا.نيستم قايل زيادي تفكيك
ارائه به مايل سينما ، يا تئاتر تلويزيون ، در خواه باشد ، داشته دوست
بستهبه بازيگر هر.نيست زيادپيچيدهاي چيز نظرم به مساله اين.است آن
قبول جايي در كاررا كه است مختار وخواستههايش زندگي نوع ايدهآلهايش ،
.نكند يا كند
بازيگر پرستويي ، پرويز
بهخوديخود را سينما به تئاتر بازيگراناز كوچ پرستويي پرويز.
در تئاتر بازيهنرمندان:ميگويد مورد دراين او نميداند ، بحران
ميكنم ، فكر زيرا.نيست بازيگري بحران از ناشي سينما و تلويزيون
.داراست را خاصخودش خصوصيات و مخاطب كدام هر اينها
كه است دلايلي ديگر از تلويزيون سينماو بودن فراگير و جذابيت
طلوعي شبنم..بكشاند سو اين به را تئاتر بازيگران ميتواند
مسالهجذابيت اين دليل سادهترين:است معتقد تئاتر بازيگر و نويسنده
نميرود ، فراتر پوستر ازحد تئاتر تبليغات ما كهدرمملكت چرا است سينما
بازيگر شهرت باعث و دارند مخاطبانبيشتري تلويزيون و سينما حاليكه در
دوربين بسته و نزديك نماهاي از استفاده امكان اين بر علاوه.ميشود
.ميسازد فرد يكابر بازيگر ، يك از كه است
تئاتر بازيگران مالي مشكلات
و بهسينما تئاتر بازيگران جذب كهباعث مهمي بسيار مسايل جمله از
.است اقتصادي عديده مشكلات وجود ميشود ، تلويزيون
به است نيزممكن مواقعي در البته:دراينبارهميگويد آدينه گلاب.
كه سويي و سمت بازيگربه تئاتر ، ركود مثال بهطور اجبار ، خاطر
.شود نميپسنددكشانده
تلويزيون و سينما تئاتر ، بازيگر تئاترو سلطانيكارگردان شهره.
بازيگران همهميدانند ، كه همانطوري.است خيليساده:است گفته نيز
طور آن تئاتر به و تاميننيستند مالي نظر از كه وقتيميبينند تئاتر
كه چراميآورند رو سينما بهتلويزيونو نميشود توجه شايد و كهبايد
بهتر هم مالي ازنظر بلكه ميكند ، مشهورشان نهفقط تلويزيون و سينما
.است
تئاتر كهبازيگران موضوع اين:معتقداست نيز پرستويي پرويز.
رشته اين مشكلات ازجمله ميپردازند ، تلويزيون سينمايا به فقط
.ميدانم مالي امكانات عدم را ريشهاش من كه ميشود محسوب
اين از ابرازتاسف ضمن تئاتر ، وكارگردان بازيگر تهمورث سياوش.
نشده ، آن به توجهي ولي شده گفته سخن بارها اينمورد در كه موضوع
مساله.دارد معنوي و مادي درمشكلات ريشه موضوع مناين بهنظر:است گفته
خود بهخودي حاضرتئاتر درحال.نيست مسايلاقتصادي جز چيزي مادي
چون و دارد همهجانبه ومساعدتهاي كمك به نياز و باشد نميتواندخودكفا
رها را آن بهناچار هستند روبهرو اقتصادي مشكلات با رشته اين هنرمندان
.ميپردازند فعاليت به ديگر عرصههاي در و كرده
بازيگران رفاهي اقتصاديو مشكلات بر اشاره نيزضمن طلوعي شبنم.
كمتجربهترينبازيگران تلويزيونحتي يا سينما در:تئاتر ، ميگويد
امكانات از ميكنند دريافت خود قرارداد براساس كه دستمزدي بهغيراز
در كه بهرهمندند نيز روزانه نقل و حمل و صحنه سر خوراك ;نظير ديگري
برخوردار امكاناتي هيچگونه از نهتنها تلويزيون يا سينما برخلاف تئاتر
مدتها بعداز كه دارد امكان حتي قرارداد ، نبود بهعلت بلكه نيستند ،
.نشود پرداخت آنها به هم توافق مورد مبلغ اجرا و تمرين
يك كه وقتي:گفتهاست.تهمورث سياوش.معنوي حمايت نبود
كار هر تجربه ، و دانش كمترين با هركسي ميبيند تئاتر متعهد هنرمند
رشته اين در نميشود حاضر ديگر ميبرد ، صحنه بر را بيارزشي يا كمارزش
ديگر ، سويي از.كند خدشهدار را هنريش حيثيت و بپردازد فعاليت به
را حرفهاي و غيرحرفهاي بين تفاوت هنوز متاسفانه مسئولان ، از برخي
.ميشود تئاتر هنرمندان دلسردي باعث بيتوجهي اين كه نميدانند ،
ضعيف كارهايي تئاتردر قديمي هنرمندان حضور
برنامههاي از برخي در حضور حرفهايتئاتربا و قديمي هنرمندان گاهي
چنداني معناي و ازعمق متاسفانه كه سينمايي يا تلويزيونيو غيرحرفهاي
.ميشوند فهيم تماشاگران علاقهمندانو تعجب باعث برخوردارنيست ،
ريشهدرمشكلات نيز موضوع اين بازيگرانتئاتر از بسياري بهاعتقاد
.دارد اقتصادي
بازيگر يك من بهعقيده:است گفته سلطاني اماشهره
لااقل مشكلات ، تمام باوجود و نميكند خالي را صحنه تحتهيچشرايطي تئاتر
.ميآورد صحنه برروي را تئاتري يكبار وقت هرچند
ايمان كارش به بايد تئاتر هنرمند:ميگويد نيز فراهاني بهزاد.
اقتصادي نيازهاي به پاسخگويي براي نباشد چنين اگر كه باشد ، داشته
.كند بازي نيز بيارزش كارهاي در زندگي
دچار ما كشور در تئاتر:است معتقد پرستويي پرويز.تئاتر ركود
ديگر نيز تئاتر حرفهاي بازيگران كهحتي شده باعث ركود همين و ركوداست
ميشود ، آنها به كار براي كه پيشنهادي هر به و نباشند گزينش به قادر
.ببرند زيرسوال را هنري تعهد بهاينترتيب و بدهند مثبت پاسخ
يك به كه كاري چندين از:دارد تهمورثاعتقاد همچنينسياوش
بهترين ميكند فكر كه را يكي فقط ميشود ، پيشنهاد حرفهاي بازيگر
تكليف ديگر دربيايد كار از ضعيف هم يكي آن اگر حال.برميگزيند است ،
.است روشن
از برخي رادر تئاتر حرفهاي گاهيبازيگران:ميگويد طلوعي شبنم.
علت بهاين تنها ميبينيم كمارزشتلويزيوني ياميانپردههاي جنگها
روز دستمزد 2 برابر بردهچندين وقت روز كه 2 آنبرنامه دستمزد كه
مادامي احتياج ، شرايط در انسان معتقدم نيز ازطرفي.است صحنه در بازي
.كند درامد كسب دارد حق نشود ، وارد خدشه انسانيش شرافت به كه
عرصه به شدن تبديل از تئاتر هنرمندان اقتصادي ، مشكلات حل با اميدوارم
.يابند نجات دبيرستاني تمرينهاي
فر شيباني مازيار
بازيگر پرستويي ، پرويز:عكس شرح