پنجم ، شماره 1267 مه 1997 ، سال خرداد 1376 ، 29 پنجشنبه 8
|
|
موزهاي نمايش سه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ازيونسكو نمايش سه اجراي بر كوتاه يادداشتي
تسليم يا ژاك دمبخت ، طاس ، دختر آوازخوان:نمايشها نام
هنر رسام تالار:اجرا معتمديانمحل بهمن:كارگردان
ماني ، پريزاد دنيز يعقوبي ، محمد ناصري ، مهتاب محسني ، علاء:بازيگران
متولد (Eugenlonesco) يونسكو اوژن عادلبيكزاده روشني ، بهمن سيف ،
فرانسه به تحصيل برايادامه سال 1938 در آنكه از روماني ، پس اهل 1912
فرانسه زبان به خودرا آثار و شد ماندگار كشور درآن رفت ،
كه بود نخستيننمايشنامهاي (La CantatriceChauve) طاس آوازخوان.نوشت
.شد اجرا پاريس در سال 1950 در نويسنده اين از
به نمايشصرفا اين است خاصي فاقدداستان طاس آوازخوان نمايش
مارتن خانواده ميزبان كه ميپردازد اسميت خانواده زندگي از ساعتي
نمايشرا اين شخصيتهاي كلفت ويك آتشنشان يك اضافه به اينافراد هستند
دقتيستودني با آدمها روزمرگي به باتوجه يونسكو.ميدهند تشكيل
با و ميبرد ذرهبين رازير انسانها روابط و متعددانديشهها تناقضهاي
را بورژواها خودش بهقول يا و متوسط طبقه سطحي موشكافيزندگي
اينكه اسميتبا آقاي و خانم يعني خانوادهاسميت ميدهد ، قرار موردتمسخر
خانم حضور مقابل عكسالعملشاندر و متنفرند هم عملااز اما شوهرند و زن
خانم و مارتن آقاي به نسبت اسميت خانم غيراخلاقي گرايش آقايمارتن ، و
.است اسميت آقاي به نسبت مارتن
و برمسائل غيرمنطقي نگرش اوضاع ، سطحياز تحليل ته ، و بيسر حرفهاي
است معتقد كه مارتن خانم توسط نمايش وادعاي بيان ، در تناقض
بينظير بهگروتسكي را نمايش است بوده دكارتي و منطقي روزي روزشان ،
.است كرده بدل
علاقهمندقرار جوانان از گروهي دستمايهكار پرقدرت ، نمايش اين
محسني وعلاء داشتند نمايش از صحيحي بوددرك پيدا كه گروهي.گرفت
ديگر.كرد زنده را اثر روح خود حركت و بيان با مارتن آقاي نقش در
.شدند ظاهر مقبول خود توان حد در نيز نمايش اين بازيگران
طاستوجه آوازخوان نمايش مضمونيمشابه با بخت دم دختر نمايش
بيشتر و شده مستحيل كه زباني.راميرساند زبان تراژدي به يونسكو
و حوصله با معتمديان بهمن.نزديكي و تفاهم تا است سوءتفاهم باعث
اصلي بازيگران محسني علاء و ناصري مهتاب بود توانسته كافي شناخت
.كند هدايت نويسنده نظرگاه راستاي در را بخت دم دختر نمايش
عليه كه است عاصي جواني حكايت تسليم يا گروهژاك اين سوم نمايش
از يكي.ميشود تسليم بالاخره اما است خاسته پا به والدينش تربيت
ربرتا درنقشمادر مرد يك بازي نمايش متفاوتاين ويژگيهاي
تشخيص حتي كه شده آنچنانمسخ هويتها آنكه يعنيبود(Reberta)
تئاتر گروه:گفت مجموعميتوان در.است شده ناممكن جنسيتنيز
سهنمايش شعاري نمايشهاي وانفساياجراي در هنر رسام موسسهدانشگاهي
.است كرده هديه دوستان بهتئاتر را ارزشمند موزهاي