پنجم ، شماره 1270 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 2 دوشنبه 12
|
|
راهحلها و معضلها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
حتي و همچنان كتابخواني و كتاب نشر موضوع گذشت كه سالي در:اشاره
طرف از گوناگوني ، نظرهاي آن درباره و مطرحبود گذشته ، سالهاي از بيش
حتيخوانندگان و دستاندركاران ، تا گرفته كشور مسئولان بالاترينسطوح
گذشته سال در نشر كار مسئولاندولتي سطح در كه تغييراتي.شد اظهار
دلايل كه آنجا ازبود بحثانگيزي اين ازدلايل يكي آمد ، وجود به
طرح باعثشدهاند ، را كتابها پايين تيراژ و نشر كنوني متعدديوضع
كه همچنان گرفت ، صورت جنبههايگوناگون و منظرها از نيز موضوعات
پراكنده و منسجم تلاشهاي جهت هر به.بود متعدد نيز چارهجوييها
كند ايجاد وضعيت اين در تغييري چنان نتوانسته تاكنون دستاندركاران
نظر به پس.باشند داشته خود روي پيش روشني چشمانداز توليدكنندگان كه
هر به چارهجوييها و باشد بحث مورد معضل اين است لازم كماكان ميرسد
به تا كرده سعي خود سهم به نيز هنر و ادب صفحه.شود دنبال طريق
خصوص به و -گوناگون نظرهاي و كرده مطرح را كتاب مسائل گوناگون انحاء
از شماره اين در منظور همين به.دهد قرار توجه مورد را كارشناسانه
فعال كتاب توليد حيطه در است طولاني سالهاي كه خواستيم نظر مولفاني
.هستند تجربه صاحب نيز نشر زمينه در تاليف ، كار بر علاوه و بوده
چگونه را جاري سال در ادبي كتابهاي نشر كار شده1ـ مطرح سوال 3
ميكنيد؟ ارزيابي
حاضر شرايط به باتوجه را معضلات كدام كتاب نشر مجوز صدور كار در 2ـ
چگونه؟ و ميبينيد ، حل قابل
ترويج مختلفيمانند زمينههاي در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت 3ـ
انتشار و چاپ طريق از) مقولاتفرهنگي ترويج نشر ، ترويج كتابخواني ،
كرده عمل موفقتر زمينه كدام در شما گمان به.بود فعال (كتاب مستقيم
است؟ ميكرده متمركز بيشتر را خود فعاليت بايد زمينه كدام در اصولا و
نبود 1ـ متوقف ادبيات نشر دشواريها همه با:خرمشاهي الدين بهاء
به آشنا هم و اهلقلم از يكي عنوان به هم بنده كه كنم عرض مقدمتا
امروز مانندنشر) نوشتهام اينزمينه در مقالاتي گاهي كه نشر مسائل
كتاب ، حلمسائل مميزي ايران ، گراننماييكتاب ، خودسانسوري ، بنبست
ناشر عنوان به هم و (بيكتابيمردم از ومردم حلالمسائل نشر يا نشر
.ميگويم پاسخ شما پرسشهاي به (فرزان نشر)
اول ، بخش) ادبفارسي اگردانشنامه ادبي ، كتابهاي نشر درباره اما
نشده منتشر -نويسنده اين همكاري با -(انوشه حسن آقاي سرپرستي به
اين انتشار اما.ميدادم ملال با سوالرا اين پاسخ بود ،
.جاآورد به را فارسي ادبيات و نشر افسردگان همه دايرهالمعارف ، حال
در ادبي كتابهاي نشر و.بهارنميشود بزرگي اين به حتي گل يك با البته
است شده منتشر مثنوي از تصحيح چند.است درخشاننبوده خيلي جاري سال
منقوامالدين برادر تصحيح به هم يكي و سروش ، دكتر تصحيح يكيبه)
حافظ.است شده چاپ تجديد طبعنيكلسون روي از هم بار چندين و (خرمشاهي
و تصحيحكردهام را سعدي كليات ديگر بار يك بنده.فراواندرميآيد هم
راه به چشم همه.است نشر آخرينمراحل در كه نوشتهام حواشي و يادداشت
خوارزمي انتشارات سوي از است قرار كه خانمخانلري ادبيات فرهنگ
مكتوب نشرميراث دفتر سوي از هم لاهيجي حزين ديوان.هستيم منتشرشود
اما ندارد را گذشته دهه رونق ترجمهايهم ادبيات و رمان نشر.شد منتشر
.نبود متوقف ادبيات نشر همهدشواريها با مجموع در
هم كه است مميزيكتاب قانون بلكه و لايحه تدوين حل قابل معضل -2
ناشران به را كار حدود و حد هم كندو مي جمع را ارشاد وزارت خيال
جاي به را كتاب مميزي بايد كه برآنم اصولا بنده والله.ميدهد نشان
سه و كرد موكول (نشريات مانند) انتشار از بعد به انتشار از قبل
آن به اول سوال اين به پاسخ در كه نوشتهام زمينه اين در هم مقالهاي
ميگويند كه حالا.نيفتاد مقبول بنده پيشنهادهاي اما.كردم اشاره
مساله اين تا باشد سريع و قانوني است بهتر نيست ، مميزي از چارهاي
.نباشد ما بيرونق نشر صنعت پاي پيش در بازدارندهاي عامل به خود
ويژه اداره خطاببه سازنده و مفيد بسيار پيشنهاد دو اينجا در اما
مختارپور و ارشاد ، وزارت فرهنگي معاونت برازش مهندس آقايان و كتاب
ادبيات به -است1 قرار اين از آن و دارم اداره آن رئيس
بررسي بدون (غيره و خيام سعدي ، حافظ ، عطار ، سنايي ، مثنوي ، ) قديم
و كارها كلان حجم بااين -مقدمهها20 ملاحظه مگر شود ، داده نشر اجازه
و بررسي هم چاپ تجديد از نوبت هر در يككتاب داردكه ضرورتي چه كتابها
مگر كنند اوليهاكتفا اجازه صدور و مميزي به فقط است بهتر مميزيشود؟
و كار حجم پيشنهاد اين.باشد خصوصيداشته يا عمومي شاكي كتابي كه آن
خداپدر مايه و ميدهد تقليل سوم يك به را كتاب ادارهويژه مشكلات
.است بنده براي بيامرزي
و كتابخواني گسترشفرهنگ راه در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت -3
به ناشران به كمك و كتابخانهها غنيسازي و نشر كمي و كيفي ارتقاء
به باشند ، ناراضي روشنفكران اگر و است كرده خوبعمل خيلي من گمان
فقط و لمسنكردهاند را وزارتخانه اين حمايتهاي ابعاد كه است ايندليل
و كاغذ بابت ارشاد وزارت يارانه.دارند نظر در را كتاب مميزي مشكل
ووام سال كتاب جوايز و سالانه نمايشگاههاي نيز و مصالحديگر ، و مواد
كه بگيريد نظر در را فقطكاغذ.است موثر فوقالعاده ناشران به بهره كم
نصف حدود در يا نصف از كمتر كه دولتي بهقيمت كتابها همه به تقريبا
اغلب وناشر قلم اهل يك عنوان به من.ميشود داده است ، قيمتآزاد
كتابهاي خريد مسالهتاييدميكنم را ارشاد وزارت حمايتي سياستهاي
گرفته جديتر بايد كتابخانهها امناي هيات ازسوي اساسي و قيمت گران
را (ولياساسي) قيمت گران كتاب يا نداريم ، بودجه نگويند ومدام شود
براي را قيمت وگران دورهاي كتابهاي بايد اتفاقا.نميخريم
.ندارند را آنها خريد عاديتوان مردم زيرا بخرند كتابخانهها
از موارد قبيل اين در ميتواند قوي مديريت يك:دريابندري نجف
جريانهاي توانستهام من كه آنجا تا بكشد10ـ پس حساب مسئول اشخاص
ياد به من.است نبوده محصولي پر سال گذشته سال كنم ، دنبال را ادبي
رمان نميدانم.باشد شده منتشر مهمي ادبي اثر سال اين در نميآورم
به صورت هر در ;قبل سال يا است جاري سال همين به مربوط خمار بامداد
البته.است بوده ايام اين ادبي واقعه مهمترين رمان اين انتشار نظرم
ولي ;وجه هيچ به نيست ، من سليقه باب رمان اين باشم ، گفته را اين
پديده يك اين ميكند ، گل اندازه اين تا كتاب بازار در داستان يك وقتي
هم اين ;نيست جور يك ادبيات.است توجه قابل لحاظ اين از و است ، ادبي
اين ;ميشود نوشته زياد فرنگي ادبيات در آن نظاير و است ، رمان جور يك
حال هر به.نباشد من امثال و من سليقه باب اگرچه ندارد ، هم عيبي هيچ
ميدانيد ، لابد ولي.شدم خوشحال گذشت كه سالي در كتاب اين توفيق از من
و شد اشكال دچار نداشت مسالهانگيزي مطلب هيچ كه آن با هم كتاب اين
درست چرا ، .گرفت قرار قاچاق كتابهاي رديف در كتاب بازار در ماه چند
و بوده ، شده گزارش واقع خلاف كتاب تيراژ كه ميگفتند بعضيها.نميدانم
طور اين اگر.است گرفته را فروشش جلو مدتي ارشاد وزارت علت اين به
كه است راهي تنها ظاهرا فروش از جلوگيري چون ;است تاسف جاي باشد ،
هزار مسائل جور اين حل براي.ميشود گرفته پيش در موارد جور اين در
كتاب خود گريبانگير بايد چرا ناشر خطاي يا خبط.دارد وجود ديگر راه
دو يكي در كه هم ادبي واقعه يك اين كه است تاسف جاي حال هر به بشود؟
;بگذرد سلامت و خير به است نتوانسته شده ديده ما جامعه در گذشته سال
وقت هر و نميآيد ، پيش زياد ما جامعه در وقايع قبيل اين كه خصوص به
اين و نقد و ادب اهل طرف از چه شود ، شناخته قدرش بايد بيايد پيش
كتابي جلو ميتوانند كه هستند مقامي در كه كساني طرف از چه و چيزها ،
.كنند تشويق را ناشرش و نويسنده برعكس يا بگيرند ، را
معضل يك واقع در كتاب نشر مجوز صدور معضلات من نظر به ميشود ، عرض -2
نه و اساسي قانون در نه.است كتاب نشر مجوز خود هم آن و نيست ، بيشتر
مجوز صدور به كتاب نشر كردن معلق براي مبنايي هيچ ما قوانين ساير در
يك موجود اجتماعي واقعيت و است چيز قانونيك خوب ، ولي.ندارد وجود
حق هيچكتابي ما جامعه در فعلا كه است اين واقعيتچيزديگر
كار وضع اين.باشد شده آنصادر نشر مجوز كه اين مگر ندارد ، انتشار
كار موارد بعضي در و ميكند ، مشكل بسيار ناشررا و مترجم و نويسنده
دست نشد ، صادر كذايي مجوز آن اگر چون.ميشود غيرممكن حقيقت در
ميان از ناشر سرمايه و نويسنده وقت يعني ;نيست بند جا هيچ اينهابه
به ;است ترسويي بسيار جانور سرمايه ;جداست بحثش حالاسرمايه.است رفته
سر امنتري جاي از و ميكند فرار بشنود را خطري كمترين بوي كه اين محض
نشر و فرهنگي فعاليت ميدان در كه وقتي تا ترتيب اين به.درميآورد
كار به زمينه اين در توجهي شايان سرمايه نباشد ، برقرار امنيت
و نويسنده وقت اما و.بود خواهد بيخون و بيبنيه نشر صنعت و نميافتد
كه نيست وضعي در هم ما جامعه ;نيست جبران قابل ترتيبي هيچ به مترجم
جامعهاي هيچ واقع درباشد بياعتنا مساله اين به نسبت بتواند
بياعتنا خودش فرهنگي آثار آورندگان پديد كار و وقت به نسبت نميتواند
جوامع و رفته پيش جوامع ميان كه عواملي از يكي مسلما و باشد ،
يا اعتنا همين مياندازد فاصله توسعه حال اصطلاحدر به يا پيشنرفته
كه اين يعني ميزنيم ، كه حرفي اين در ما اگر بنابراين.است بياعتنايي
كه طور اين -جلوبزنيم حتي يا نمانيم عقب دنيا قافله از ميخواهيم
خدمتگذاران سرمايه و وقت براي باشيم ، بايد صادق -ميكنيم ادعا گاهي
چه به ميپرسيد لابد.باشيم قائل احترام و خودمانارزش فرهنگ
كه است اين آن و ;ميكنم پيشنهاد حداقل برنامه يك فعلا من ترتيبي؟
يك خطاي يا خبط ما جامعه در.باشد خودش اعمال جوابگوي دستگاه آن
بد عواقب ;نميآورد بار به مامور آن براي عواقببدي دولت مامور
مثلا تلفن آبيا قبض صدور در وقتي حتي.ميگيرد را مردم عموماگريبان
ميشود ، قيد واقعيت برابر چند فلانخانه بدهي مبلغ و ميآيد پيش اشتباهي
رابه حرفش تا بكشد منت جور هزار و كند دوندگي بايدمدتي صاحبخانه
جوابگوي هيچكس وقت وهيچ.ننشاند آيا بنشاند ، آيا هم آن ;بنشاند كرسي
جلو كه است آمده پيش بسيار هم كتاب درمورد.نيست خطا يا خبط آن
سال چند ياگاهي ماه چند از بعد ناشر و گرفتهاند را كتاب انتشاريك
موارد جور اين در.بگيرد را مجوزانتشارش است توانسته بالاخره دوندگي
از كلي به كه ميشود خوشحال قدري به مترجم نويسندهيا و ناشر
تلف اينميان در انرژيشان و وقت و سرمايه از مقداري كه يادشانميرود
جوابگوي نميپرسند ديگر و بهجاميآورند را خدا شكر بنابرايناست شده
من.كهبپرسند نيست هم صلاحشان به البته و.بود كي واتلاف معطلي اين
ميتواند قوي مديريت يك.اصلاحاست قابل حدي تا وضع اين كه ميكنم گمان
دادن در آنها تا بكشد ، پس حساب مسئول ازاشخاص موارد قبيل اين در
وجود نشربه صنعت در گشايشي شايد اين.كنند تامل قدري جوابمنفي
.بياورد
زمينههايي اين در وزارتارشاد فعاليتهاي از من كه است اين راستش -3
عنوان به نميتوانم جهت اين به و اوليندارم ، دست اطلاع فرموديد كه
در كه كاري هر است پرواضح ولي ;بزنم حرف باره اين در مطلع نفر يك
و مثبت كار بگيرد ، انجام كشور اين در فرهنگ و كتاب ترويج زمينه
فرهنگسرا و كتابخانه تاسيس مثل است منظورمكارهايي ;بود خواهد ثمربخش
زمينه اين بلنديدر قدمهاي شهرداري و ارشاد وزارت.اينها ومانند
ولي.بود خواهد وقتي خوش بردارندجاي كه ديگري هرقدم و برداشتهاند
وزارت كه است منظوراين اگر كتاب ، انتشارمستقيم فرموديد كه اين
به را آنها كندو پيدا مترجم و مولف يعني كند ، عمل ناشر يك ارشادمثل
به كار اين حكمت بدهد ، انتشار كندو چاپ را آثارشان بعد و وادارد كار
ازوزارت بخشي يك كه است اين كار اين معني چون.ترديداست محل من نظر
صنعت و كسب نوعي نشر.مبدلشود انتشاراتي موسسه نوعي به بايد ارشاد
كسبو وارد دولت وقت هر كه است داده ملتهانشان همه تجربه.است
داوري:واضحاست هم دليلشاست نياورده بار به خوبي نتيجه صنعتشده
.ميكند معين را صنعتگر و سرنوشتكاسب كه است تصحيحكنندهاي عامل مردم
بياعتنا مردم توده داوري به نسبت صنعتگرينميتواند و كاسب هيچ
موسسه يك.ميتواند دولتي موسسه ولي ;ميشود خراب كارش باشد ، وگرنه
نخرد را كتابهايش هيچكس و چاپكند كتاب متمادي سالهاي ميتواند دولتي
موسسه خود كه آن بدون نشود ، هم توزيع حتيكتابهايش يا نخواند ، و
مكرر كه است اينچيزي.باشد داشته اهميتي برايش يا بشود ، خبردار
مستثني قاعده اين از هم اسلامي ارشاد فرهنگو وزارت و است آمده پيش
يك كار مستقيمكتاب انتشار من نظر به كلام ، يك در بنابراين.نيست
اين به دست هم ديگر ميبينيموزارتخانههاي گاهي چون.نيست وزارتخانه
هرحال ، بهميكنند تصور فرهنگي فعاليت نوعي را واين ميزنند كار
را نشر صنعت راه استكه اين بكند ميتواند ارشاد وزارت كه كاري
و برميآيد ارشاد وزارت از خوبي كهبه است كاري اين.كند هموار
وزارت پيش سال چند سياست به اگر اما.ميشود آشكار فورا هم آن نتايج
در سياست اين متاسفانه كه ميبينيم كنيم نگاه نشر صنعت مورد در ارشاد
ارشاد وزارت مثال ، براي.است نبوده نشر صنعت تقويت و تشويق جهت
;باشد داشته نظارت كتاب قيمتگذاري روي كه داشت اصرار درازي سالهاي
تيغشان هرچه و بودند آزاد دولت هفت صنايعاز ساير صاحبان كه حالي در
باقي قبال در نشر صنعت شدن ضعيف يعني اين.ميگرفتند مشتري از ميبريد
ناشر اگر بود ، نشده گران قدر اين هنوز كتاب روزها آن.كشور صنايع
و صد ميشد صدتوماني كتاب ميگذاشت ، قيمت گران هم درصد پنجاه را كتابش
بازار در حرفهاي رقابت و تقاضا و عرضه قانون وانگهي ، .تومان پنجاه
گران كتاب ;نيست ابله كه خريدار.ميكند عمل ديگر جاهاي مثل هم كتاب
هر بهميكند تصحيح زود يا دير را ناشر قيمتگذاري روش و نميخرد را
ارشاد وزارت ولي.نميشد خريداركتاب نصيب مهمي چيز سياست اين از حال
را كتاب يك انتشار جلو ماه چند بود ممكن قيمت تفاوت مبلغي براي
;است كرده دفاع كتاب خريدار منافع از كار اين با ميكرد وخيال بگيرد ،
و تازه كتاب به كه است اين خريدار مهم بسيار منفعت يك كه حالي در
صنعت تقويت و تشويق جهت در البته سياست آن.باشد داشته دسترسي زنده
ارشاد را خودش مورد اين در بالاخره هم ارشاد وزارت خود و نبود نشر
ولي;است خوشوقتي جاي خيلي اين.برداشت سياست آن دستاز و كرد
وزارتخانه يك ازطرف سال چند كه سياستي باشيم ، داشته ياد به بايد
زودي به كه ميآورد بار به هم درازمدتي نتايج ناگزير بشود ، دنبال
نظر در جنگ زمان در را كاغذ قحطي مشكل يا.آسانيزائلنميشود به
چاپ به مربوط خدمات قيمت و آن قيمت شدن برابر چند هم بعد و بگيريد ،
شرايط در گراني اين و شده ، كتاب بهاي فعلي گراني به منجر كه نشر ، و
كه اين واقعيت حال اين با.است كرده راكد بسيار را كتاب بازار تورم
امروز.است رفته بالا كمتر ديگر خدمات و كالاها با قياس در كتاب بهاي
رفته بالا برابر پنجاه حدود انقلاب اول سالهاي با قياس در كتاب بهاي
كالاهاي ساير و كتاب توليد خدمات و مصالح و مواد كه حالي در است ،
معناي به اين.ميدهند نشان بها افزايش برابر دويست مرز تا مصرفي
.دارد بستگي كتاب بهاي با درامدشان كه است كساني زندگي افتادن پايين
كه فروش ، كاغذ نه ;مترجم و مولف از عبارتاند اول درجه در كسان اين
نرخ به را خدماتش كه چاپخانهدار ، نه ;ميفروشد روز نرخ به را كالايش
وابسته سال در كتاب دو يا يك به درامدش هم ناشر حتي.ميكند عرضه روز
در چه است ، بوده بهتر مترجم و مولف از هميشه وضعش حال هر به و.نيست
شغل يك درامد وقتي كه است روشن خوب ، .دنيا جاهاي ساير در چه و ايران
كه داوطلبي البته يعني ;ميشود كمتر هم شغل آن داوطلب افتاد ، پايين
جذب ديگر كارهاي در بهتر استعدادهاي ترتيب اين به.بيرزد تنش به سرش
چيزهاي فرهنگسرا و كتابخانه.ميشود فرهنگي فقر دچار جامعه و ميشوند
ماده با بايد كه هستند پوستهاي حكم در اينها ولي ;هستند خوبي بسيار
بيرون كتاب لاي از كه است ، فرهنگ خود ماده آن و پربشوند ، ديگري
كه تازه كتابهاي ضرورت بسازيم ، بيشتر پوستهها اين از هرچه ما.ميآيد
در از كتابها اين اما.ميشود بيشتر پركنند را آنها قفسههاي بايد
زيردست از اينها;نميآيند بيرون ديگري وزارتخانه هيچ يا ارشاد وزارت
در از و جامعه متفكران و شاعران و داستاننويسان و مترجمان و مولفان
كه است اين ارشاد وزارت كار ;ميآيند بيرون كتابفروشيها و نشر موسسات
قطع معنويات و فرهنگ جريان تا بردارد اينها راه سر از را مشكلات
حال به تا كه چنان كند ، خوب و بد را اينها ميتواند خودش جامعه.نشود
كه بدهيد نشان نميتوانيد را يافاسدي كتابشرور هيچ شمااست كرده
.باشد مانده زنده ادبيات صحنه در