پنجم ، شماره 1271 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 3 سهشنبه 13
|
|
مشكلات راهگشاي عقد ضمن شرط
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مشكلات راهگشاي عقد ضمن شرط
بخشآخر - (ره)خميني حضرتامام ديدگاه از مرد و اختياراتزن حدود
يعني.باشد لازم ديگري امر تحقق براي آن وجود كه امري هر عبارتاستاز شرط
نوع دو بر شرط.نميآيد بوجود مشروط نباشد اگر
.عقد ضمن شرط -ابتدائي ، 2 شرط -، 1 است
:زوجين يكاز تكاليفمختصهر و حقوق -2
معني لغتبه در تمكين تمكين ، ( الف
حسن عبارتستاز عام تمكين ، است دادن در تن
امور در او اطاعتاز و شوهر با معاشرتزن
بدون منزل از نشدن خارج و زناشويي به مربوط
.شوهر اجازه
الزوجين من واحد لكل:ميفرمايند تحريرالوسيله در حضرتامام
وان به القيام عليه يجب -صاحبه علي حق
ان عليها حقه من و اعظم ، الزوج حق كان
...اهلها ولوالي باذنه الا بيتها من تخرج ولا ولاتعصيه تطيعه
كه دارند حقوقي هم نسبتبه زوجين يكاز هر
بيشتر مرد حق واجباستگرچه آن اقامهء
اطاعتكند زن استكه آن برزن مرد حق. است
او اجازه بدون خانه از و نكند سركشي و او از
نذر بخششو صدقه ، دادن در و..نشود و خارج
حج در مگر نكند عمل او اجازه اموالشبدون در
...ارحام صله يا والدين به نيكي زكاتيا و
و كند سير را او استكه آن مرد بر زن حق
ببخشد را او كرد خطايي اگر و لباسبپوشاند ،
(13).ترشنكند روي او نسبتبه و
، است حاكم اسلامي نظام در زنان حقوق پشتيبان و ضامن بهترين
چهارچوب در زن حقوق اداي نقشحكومتدر
كه آنچه استاز سنگينتر و وسيعتر بسيار خانواده ،
.ميفرمايند (ره) حضرتامام.ميشود تصور
يك چنانچه اگر هستكه فقيه شئون از..
اولا را او باشد خودشرفتارشبد زن با مردي
ديد اگر و ثانياتاديبكند و نصيحتكند
با موافقتكنيد شما.كند طلاق اجراء نميشود ،
يك مسلمين براي ولايتفقيه ملايمتفقيه اين
داده تعالي تباركو خداي استكه هديهاي
كرديد سوال شما كه معنايي همين منجمله. است
دارند ، شوهر الان كه زنهايي كه كرديد طرح و
بايد چه باشند داشته گرفتاريهايي چنانچه اگر
فقيه كه آنجايي به ميكنند رجوع آنها بكند؟
به ، است فقيه آن در كه مجلسي به ، است
رسيدگي فقيه و ، است فقيه آن در كه دادگاهي
را شوهر باشد ، صحيح چنانچه اگر و ميكند
اينكه به ميكند وادار را شوهر تاديبميكند ،
.ميدهد طلاق نكرد چنانچه اگر و كند درستعمل
به چنانچه اگر كه امر اين براي ولايتدارد
ميشود كشيده فساد به يكزندگي ميكشد ، فساد
استلكن دستمرد در چه اگر طلاق و ميدهد طلاق
مصلحت ديد ، را مصلحتاسلام كه جايي در فقيه
به نميشود كه ديد جايي در و ديد را مسلمين
ولايت. است ولايتفقيه اين بدهد طلاق اين غير
، 9/8/57(14). است الهي يكهديه شما براي فقيه
طلاق حق
واقع زيادي سوال مورد كه حقوقي مسائل جمله از
ميگيرد قرار سوءاستفاده مورد گاهي استو شده
.ميباشد بدستمرد استكه طلاق حق
و مدني حقوق در پيشرفتزنان و تحول عليرغم
هنوز ، است جهاني نوين يكپديده كه سياسي
است آشكار زنان حقوق زمينه در قانوني خلاءهاي
دادن طلاق در مرد تام اختيار مواد اين جمله از
آمده مدني قانون ماده 1133 در. است همسر
.دهد طلاق را خود زن بخواهد وقتكه هر ميتواند مرد ، است
مساله:كه سوال اين به پاسخ در حضرتامام
و موجبناراحتي دستمرد ، به طلاق اختيار
شده ايران مبارز زنان از گروهي تشويشخاطر
حق وجه هيچ به ديگر كه ميكنند گمان استو
سوءاستفاده افرادي موضوع اين از و ندارند طلاق
اين به راجع جنابعالي نظر ميكنند ، و كرده
:؟ميفرمايند چيست موضوع
معين سهل مقدسراه شارع محترم ، زنان براي
دست به را طلاق زمام خودشان استتا فرموده
اگر نكاح و عقد ضمن در كه معني اين بهگيرند
صورت به طلاق ، در باشند وكيل كه كنند شرط
خواستطلاق دلشان كه موقعي هر يعني مطلق
مرد اگر يعني صورتمشروط ، به يا و بگيرند
زن ، گرفت ديگري زن مثلا يا كرد بدرفتاري
هيچ ديگر دهد ، طلاق را خود كه باشد وكيل
ميتوانند و پيشنميآيد خانمها براي اشكالي
، 7/8/59(15).دهند طلاق را خود
در ميتواند مواردي در زوجه ما قوانين در
خودداري:شامل موارد اين نمايد ، خواستطلاق
وظايفزناشويي ، ايفاي و پرداختنفقه از زوج
ناپذير تحمل زندگي كه بحدي سوءمعاشرتشوهر
غيبت يا و العلاج صعب و امراضمسري يا و شود
زن شرايطي چنين در.مرد سال چهار بيشاز
مرد يا استكه محكمه اين و ميكند طلاق تقاضاي
سوي از حاكم يا و ميكند طلاق دادن به وادار را
زن اينكه اما.ميدهد انجام را كار اين زوج
بصورتمطلق يا كه مرد سوي از باشد وكيل خود
وكالتا مشخصميكند ، عقد ضمن در كه بدليلي يا و
راه از بدهد طلاق را خود مرد سوي از
و اصول به لطمه بدون استكه عملي حلهاي
نگرشسيستمي از استفاده با و حقوقي موازين
. اجراست قابل خانواده حقوق نظام به
سوال اين به پاسخ در (ره) خميني حضرتامام
نه؟ يا ميباشد عزل وكالتقابل اين كه
كه شده شرط نتيجه ، شرط غير به اگر:ميفرمايد
. نيست عزل وكالتقابل اين باشد ، وكيل زن
بگويد ، عقد صيغه اجراء حين در زن اينكه توضيح
طلاق در بلاعزل وكيل اينكه شرط به را خودم من
قبول هم مرد و ميآورم در زوجيتتو به باشم
كرد قبول مرد اگر استو لازم شرطي چنين كند ،
(16). نيست فسخ قابل طلاق در وكالتزوجه
موضوع اين بيشتر تبيين براي
عقد كهدهيم توضيح را عقد ضمن استشرط لازم
شرط انواع و دارد حقوقي معناي چه شرط ؟ چيست
.كنيم بيان را
قبول يكطرفبر عقدتعهد
ملاك.باشد طرفديگر قبول مورد استكه امري
دوطرف توافق بدون استكه اين تشخيصعقد
يا قانون قبول مورد كه آورد بوجود اثري نتوان
.باشد بوده حسنه اخلاق و عقل عادتو عرفو
عقد مصداق را لفظي قبول ايجابو فقه ، در
.ميداند
كه امري هر شرطعبارتاستاز
يعني.باشد لازم ديگري امر تحقق براي آن وجود
نوع دو بر شرط.نميآيد بوجود مشروط نباشد اگر
.عقد ضمن شرط -ابتدائي ، 2 شرط -، 1 است
شخصعليه استكه يكطرفي تعهد ابتدائي شرط
است معمول فرانسه حقوق در و ميكند ايجاد خود
.ميدانند باطل را آن فقها و
به استكه شرطي هر عبارتاز عقد ضمن شرط
مقرر ديگري ضرر به و كسي نفع به موجبعقدي
قبل شرط به راجع مذاكره آنكه ولو باشد ، شده
به باتوجه عقد و باشد شده عقد انعقاد از
.باشد شده منعقد قبلي مذاكره
يا و فاسده استشروط ممكن عقد ضمن شروط
.باشد شروطصحيحه
است صفتي حقوقي عمل در فساد
عمل آن ، صفت آن اعتبار به كه
قانوني آثار داراي نميتواند
عقد در فاسده شروط برخي باشد
فاسده شروط برخي و ندارد تاثير
.هستند عقد مبطل
ابتدايي -1
(باطله) عقد در بيتاثير شرط انواع
فاسده
عقد مبطل عقد ضمن -2
صحيحه
مقدور غير آن انجام شرطي اگر
و نفع آن در كه شرطي يا و باشد
نباشد آن در عقلائي فايده يا
شرطي اگر همچنين. است باطل
اجازه قانون يعني باشد نامشروع
نيز شرط اين باشد ، نداده را آن
بايد ، است باطله شروط جزء
لازم شرط و عقد داشتكه توجه
و فساد كه هستند مستقل دوامر
اثر ديگر در يكي در اشكال
عقد در اگر مثال طور به.ندارد
صورتعدم در كه شود شرط نكاح
مدتمعين در مهريه تاديه
. است باطل وليشرط صحيح مهر و نكاح بود ، خواهد باطل نكاح
هستند شروطي عقد ، مفسده شروط
ميگردد ، عقد در باعثفساد كه
باشد ، عقد خلافمقتضاي شرط اگر
منظور به عقدي هر. است مفسد
علتتعهد علمي نظر از كه خاصي
مستقيما كه ميشود ايجاد ، است
كه ميگردد موجود عقد اثر در
به گويند عقد مقتضاي را آن
ملكيت بيع ، مقتضاي مثال عنوان
بخشش يا هبه مقتضاي ، است
نكاح عقد مقتضاي ، ملكيتاست
برخلاف شرط ، زوجيتاست
تناقضكه نظر از عقد ، مقتضاي
آن ميشود ، حاصل عقد و شرط بين
اين بنابر.ميكند باطل را
هر ميتوانند ازدواج عقد طرفين
عقد مقتضاي مخالفبا كه شرطي
عقد ضمن در نباشد ، مزبور
ديگر لازم عقد يا ازدواج
هر كند شرط اينكه مثل.بنمايند
يا و بگيرد ديگري زن شوهر ، گاه
يا مدتمعينيغايبشود ، در
يا كند ، دادن تركنفقه
يا كند سوءقصد حياتزن عليه
زندگاني كه نمايد سوءرفتاري
تحمل قابل يكديگر با آنها
در وكيل و وكيل زن نباشد ،
اثبات پساز كه باشد توكيل
حكم صدور و محكمه در شرط تحقق
(17).سازد مطلقه را خود نهايي
كه صورتي در:صحيحه شروط
نباشد عقد مبطل يا باطله شروط ،
.هستند صحيحه شروط
صفت شرط -1
نتيجه شرط -2 صحيحه شروط
فعل شرط -3
شرط خارج در امري تحقق اگر
حضرت. است نتيجه شرط شود ،
يكراهحل عنوان به (ره)امام
قوانين از استفاده با عملي
از جلوگيري براي موجود ،
در و طلاق حق از سوءاستفاده
يكموازنه جهتبرقراري
موجب كه خانواده در قانوني
ميان در استحكام و تعادل
از استفاده شد ، خواهد خانواده
مطرح را عقد ضمن شرط
به ميتواند شرط اين.ميفرمايند
اين به باشد ، نتيجه شرط عنوان
شرط عقد ضمن در زن كه معنا
پرداخت از مرد كه صورتي در كند
حسن در يا و زند ، سرباز نفقه
...يا ورزد معاشرتقصور
صورتاثبات استدر وكيل زن
.نمايد مطلقه را خود دادگاه در امر اين
يا انجام به تعهد فعل ، شرط
.ميشود شرط عقد ، ضمن ترككاري
ضمن ميتواند زن مثال عنوان به
زن با ازدواج عدم شرط عقد ،
است تركفعل كه را ديگري
تحصيل ادامه شرط يا كند ، مطرح
كند ، طرح را اشتغال يا و خود
.طلاق در باشد صورتوكيل اين غير در كه
در همواره بايد كه نكتهاي
بدان خانواده مباحثحقوق
اصولا استكه داشتاين توجه
خانواده ، بنيان استحكام در
موثري نقشبسيار اخلاقي تعاليم
تقويت مودتو تحكيم در
در.رحمتدارد عطوفتو
قانون بيشاز اخلاق خانواده
جز نيرويي هيچ ونقشدارد
انصافو و وجدان بيداري
ضامن نميتواند قلبي اعتقادهاي
عدالتدر امنيتو ، سلامت
.باشد خانواده
مدارا و صبر بر اخلاقي توصيههاي
كه طلاق از پرهيز و خلق حسن و
در (شده شمرده ابغضالاشياء)
خانواده در جهتحاكميتاخلاق
والمسلمين الاسلام حجت. است
عنوان به دعايي سيدمحمود
نقل (ره)حضرتامام از خاطرهاي
شايد باز كه نكتهاي:ميكنند
در (ره)حضرتامام ويژگيهاي از
خانواده و زن نسبتبه برخورد
كه بود نفرتي ، است برجسته
به كه داشتند مرداني از (ره)امام
طلاق را او و كرده جفا همسرشان
بودند ، گرفته ديگر همسر و داده
شدت به افراد اين از (ره)امام
(ره)امام اگر.... نفرتداشتند ،
بين در كه احساسميكردند
نسبت كسي علاقهمندشان ، دوستان
يا و كرده همسرشجفا به
وي به ، است نموده بيحرمتي
(18).ميكردند ابراز را تاثرشان و ميدادند تذكر
رفتار در (ره)حضرتامام عملي سيره
توصيف به كه مكرمهشان همسر با
دوستانه ، حضرترابطهاي خود
بوده (19) صميمانه و رفاقتآميز
اخلاق و نبوي سيره يادآور ، است
سه دنيا اين از استكه ( ص)محمدي
.زن نماز ، عطر محبوبميدانستند ، را چيز
طرفين همواره اخلاقي ، تعاليم در
به و ميگيرند خطابقرار مورد
گذشتو و اخلاقي رعايتموازين
در اگر.ميشوند توصيه صبر
بدخلقي بر كه زني به روايتي
ثوابآسيه ميكند همسرشصبر
به ميگردد ، اعطا بنتمزاحم
بدخلقي با رابطه در كه هم مرد
اجر ثوابو كند همسرشصبر
(20).ميكند اعطا ايوبرا
در زوجين ، رضايت مورد در يا و
.نميباشد يكسو جلبرضايتاز تنها و ميشود گرفته نظر
يقبل لم توديه امراه له كان من
عملها من حسنه ولا صلاتها الله
انصامت و ترضيه و تعنيه حتي
ذلك مثل الرجل علي و...الدهر
موذيا لها كان اذا الورز
و نماز همچنانكه ظالمايعني
همسرشرا كه حسناتزني
نميشود ، واقع قبول مورد بيازارد
آزاردهنده و ظالم مردي اگر
. است جاري هم او بر امر همين باشد
توصيههاي در (ره)حضرتامام
همواره جوان زوجهاي به اخلاقي
متقابل توصيههاي و توازن اين
از يكي داشتند ، نظر در را
از نقل به (ره)حضرتامام دوستان
خدمتامام ازدواج ابتداي در.ميفرمايند دخترشان
بفرمايد توصيهاي كه رسيديم
اگر فرمودند بنده به ايشان
هر داشتبه ناراحتي شوهرتان
، گفت چيزي شما به دليلي
وقت همان شما !كرد بدسلوكي
شما با حق گرچه نگوييد ، هيچ
حالت آن بگذاريد باشد ،
حرف فروكشكرد ، عصبانيتكه
توصيه همين عين بزنيد ، را خود
(21).فرمودند نيز شوهرم به را
خانواده تقويتبنيان براي لذا
و هم پاي پابه بايد اخلاق و قانون
قرار مدنظر موازاتهم به
در دو هر زن و مرد و گيرند ،
حقوق به احترام جهترعايتو
.تلاشكنند فداكاري گذشتو رعايتاصل با متقابل
ايران انقلاباسلامي اينككه
حيات از تازهاي مرحله وارد
از مردي و ، است شده خود سياسي
فرزند و ( ص)الله پاكرسول سلاله
و يار و (ره)حضرتامام روحاني
حضور با ،(ره)امام يادگار همراه
نشاط و شور سياسي ، صحنه در خود
در و بخشيده جامعه به تازهاي
جهتتحقق در استكه صدد
و انقلاباسلامي والاي آرمانهاي
جمهوري نظام تقويتپايههاي
ديدگاههاي داشتن با و اسلامي
مكتبحيات از برخاسته اصولي
انقلابشكوهمند و بخشاسلام
و جامعه نيازهاي آن ، از برآمده
را آن مكاني و مقتضياتزماني
است ومعتقد سازد ، برآورده
تنگخود برداشتهاي نبايد كه
و بدانيم الهي احكام عين را
تا باشيم آماده همواره بايد
تجديد خود برداشتهاي درباره
حضرت تعبير به و كنيم نظر
در را مكان و زمان (ره)امام
(22).بدانيم دخيل اسلامي اجتهاد
مراكز و علميه حوزههاي بر
جهت استدر لازم تحقيقاتي
و جامعه نيازهاي به پاسخگويي
توجه با زنان معضلاتحقوقي حل
بر مكان و زمان مهم عنصر دو به
پويايي اجتهاد سنتي ، اساسفقه
و كامل نمونه ارائه در و نموده
جهانيان به حكومتاسلامي جامع
( ص)نابمحمدي اسلام كهتشنه
ايفا را خود نقشاساسي هستند
به كه را روشني خط و نمايد
.دهند ادامه گرديده ترسيم (ره)رهبريحضرتامام زعامتو
پانوشتها
صفحه 119 -جلد 1 -نور صحيفه -1
صفحه 253 -جلد 11 -نور صحيفه -2
صفحه 34 -جلد 4 -نور صحيفه -3
صفحه 49 -جلد 3 -نور صحيفه -4
صفحه 20 -جلد 5 -نور صحيفه -5
صفحه 161 -جلد 15 -نور صحيفه -6
صفحه 90 -جلد 15 -نور صحيفه -7
صفحه 37 -جلد 17 -نور صحيفه -8
رحماني جلوههاي -9
روم سوره -10
صفحه 285 -.. جلد -الحكمه ميزان -11
صفحه 47 -رحماني جلوههاي -12
صفحه 303 -جلد 2 -الوسيله تحرير -13
صفحه 87 -جلد 10 -نور صحيفه -14
صفحه 78 -جلد 10 -نور صحيفه -15
صفحه 319 -جلد 2 - استفتائات -16
ماده 1119 مدني قانون -17
-جلد 2 -ستوده اميررضا تدوين - آفتاب پاي پابه -18
صفحه 50 بهار 73 -پنجره نشر
اسلامي 5/2/60 جمهوري روزنامه ويژهنامه -19
ثواب مثل اعطائا زوجها خلق سوء صبرتعلي من -20
و امراته خلق سوء علي صبر من و بنتمزاحم آسيه
ثوابما عليها يصبر مره بكل الله اعطاه احبته
سلاله علي ايوبعليهالسلام اعطي
صفحه 140 -بهار 73 -جلد 4 - آفتاب پاي پابه -21
معظمله ديدگاههاي -خاتمي والمسلمين الاسلام حجت سخنراني -22
شجاعي زهرا