پنجم ، شماره 1271 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 3 سهشنبه 13
|
|
...هجران سالهاي براي مرثيهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(ره)خميني امام ارتحال سالگرد مناسبت به
يك كرد ، سرنگون را شاه يك خميني آيتالله:آسوشيتدپرس خبرگزاري
را جهان خود ، اسلامي قدرت و وحدت پيام با و نمود مبهوت را ابرقدرت
داد تكان
وارسته انساني از تجليل در را عظمتي با صحنههاي چنين بيترديد جهان
لب اسلامي انقلاب دشمنان حتي كه بود حد آن به تا تحسين نديدهبود ، عمق
سالها از بعد شايد هجران روايت بودند ، گشوده او ازشخصيت ستايش به
خاطرات بازتاب اما است سنگين بسي او دوستداران از تن ميليونها براي
.باشد عاشقانش دردكشيده قلب دهنده تسكين ميتواند هجران سالهاي آن
اسلامي ايران سرفراز آزادگان از يكي ابراهيمي هجرانعباس روايت
از تاريك صبح بالاخره..:مينويسد چنين (ره)هجرانامام روز درباره
ارشد -بود محمدي اسماعيل رفت ، بيرون كه كسي اولين رسيد ، راه
خداي اگه:گفتم خود با بود ، افسرده خيلي برگشت ، وقتي اما -اردوگاه
عراقيها ميآد؟ سرمون چي ميشه؟ چي بشه ، طوري امام لال ، زبونم ناكرده
كنيم؟ تحمل رو بيشرمها اين شادي طور چه ميزنند ، ما به زبون زخم چي؟
چيه؟ فكرها اين شيطون بر لعنت نه
خود به مرا و گذاشت شانهام راروي دستش اسماعيل كه بودم فكرها اين در
كي:گفت و روخواست من عراقي سرگرد صبح:گفت خبر؟ چه:آورد ، پرسيدم
.مادرم و پدر گفتم عزيزتره؟ برات همه از
همه از كه هست ديگه يكي بله ، :گفتم داري؟ هم عزيزتر اونها از:گفت
خميني.ميگم تسليت بهت پس:گفت و كرد سكوتي سرگرد.برامعزيزتره
.شد اعلام ايران راديو از صبح امروز.كرده فوت
هنا:شد روشن اردوگاه راديوي كه بود نشده تمام اسماعيل حرفهاي هنوز
تهران راديو امروز صبح !شنوندگان الجماهير ، صوت راديو...بغداد
ساعتي و نمود قرآن پخش به شروع و كرد راقطع خود عادي برنامههاي
...و داد را خميني فوت خبر اطلاعيهاي طي بعد
داخل كسي ديگر بعد دقايقي شدو حاكم اردوگاه فضاي بر مرگزايي سكوت
-ديوار روبه -خودش جاي سر كس هر.اتاقها توي رفتند همه محوطهنبود
فقط و فقط داشت ، زخمي قلبي و شكسته دل گريان ، چشم دربغل ، غم زانوي
...ميآمد گريه هق هق صداي
در تهران از خبري در سي.بي.بي تلويزيون و ميكندراديو اعتراف غرب
از يكي خميني آيتالله:چنينميگويد (ره)امام ارتحال مورد
سوي از او اخيربود ، قرن در خاورميانه رهبران قدرتمندترين
اسلامي انقلاب معنوي رهبر عنوان به اسلامي جهان سراسر در بنيادگرايان
يك چشم به او به غرب در كسان بسيار اما بود ، تحسين و احترام مورد
عليرغم.مينگريستند است اسلام جهاني گسترش آرزوي در كه خطرناك عارف
به شد موفق خميني آيتالله جنگ ، ساله چندين ادامه و ايران در بحران
سوي از خاطر بدين و بازگرداند را آنان غرور و شخصيت ايران عادي مردم
.گرفت قرار بيدريغ پشتيباني و حمايت مورد ايران در مردم توده
نفوذ پرچمدار كه را ايران كشور توانست كه بود مردي خميني آيتالله
اسلامي انقلابي جمهوري اولين به بود شرقي آسياي و درخاورميانه غرب
رسم و سياسي و فكري خطوط به ايران رهبر.سازد مبدل عالم مدرن
عرضه دنيا به را جديدي طريقه و كرد پشت دنيا در مرسوم مملكتداري
.كرد
از ستايش و تحسين همه اين كنيم تصور شايد نباشد مشخص متن گوينده اگر
امام نفوذي شخصيت عمق اما باشد ، او عاشقان سوي از فرزانه رهبر شخصيت
ناخودآگاه كه بوده تاثيرگذار چنان آن اسلامي انقلاب دشمنان دل در (ره)
.ميگشايد تحسين به لب انگليس به وابسته استعماري راديوي
چنين (ره)خميني امام درباره لندن چاپ آبزرور نامه هفته
به را دنيا كه است كهن پيامبران همپاي مردي خميني امام:مينويسد
و عقيده خلوص جهان مردم براي وي كرد ، پيام دعوت ديني اصول از پيروي
رمز اين و بود غرب وآلودگيهاي پيچيدگيها مقابل در سادگي از پيروي
.اوست پيروان افتخار احساس و وي موفقيت
اتفاق بهندرت:مينويسد روزها همان لندن چاپ پندنت ايندي روزنامه
اين اما كند ، عوض را تاريخ مسير بتواند تنهايي به مرد يك كه ميافتد
.برآمد آن عهده از خميني آيتالله كه بود كاري همان درست
آيتالله:كرد اعلام جهانيان به كوتاه خبري در آسوشيتدپرس خبرگزاري
پيام با و نموده مبهوت را ابرقدرت يك كرد ، سرنگون را شاه يك خميني
وي پولادين و مصمم چهرهداد تكان را جهان خود ، اسلامي قدرت و وحدت
سر بر افراد از بسياري معمولا كه داخلي آشوب ترديدو از نشانهاي هرگز
.همراهنداشت به ميشوند آن دچار قدرت
روزهاي از اجتماعي ، علوم دانشجوي اميدي هجراناكبر سالهاي ياد
تازه سال 68 ، خرداد چهاردهم روز صبح:يادميكند چنين ره امام هجران
ساعت اينكه از ميخواند ، قرآن خانهيكريز راديوي بودم ، برگشته حمام از
كه نكشيد طول زماني شككردم ، كمي كند ، تلاوت قرآن راديو صبح 30/6
ملكوت به امام روحبلند:گفت آلود حزن صداي با صبحگاهي اخبار گوينده
حيران و نداشتم ، سرگشته قرار و آرام اصلا تاشد ، زانوهايم پيوست اعلا
.بود گرهخورده گلويم در بغض داشتم عجيبي احساس زدم ، بيرون خانه از
ميكردند ، پچ و پچ هم با عدهاي بودند ، زده بهت همه هاشمي خيابان در
كوچك محل نانوايي در دم كشيدند ، راپايين كركرههايشان تامغازه چند
گرفته چهرههاي ميان از نداشت ، قرار و آرام كس هيچ كشيدند ، صف بزرگ و
شوراي مجلس سوي به ناراحت همانطور كرد ، حس را حادثه عمق ميشد مردم
صداي با ميزدند سينه و سر به كه حالي در مردم از عدهاي رفتم ، اسلامي
بت خميني -امروز عزاست روز -امروز عزاست عزا:ميگفتند آلودي حزن
لحظه هر بود ، گرفته باريدن چشمانم از اشك باران امروز خداست پيش شكن
در بزرگ و كوچك دستههاي در مردم ميشد ، افزوده عزاداران تعداد بر
.ميكردند عزاداري و بودند افتاده راه به خيابانها
و پير:ميكند ياد اينچنين ره امام هجران روزهاي خاطرات از صوفي.س
ره امام اينكه باور بودند ، آمده تهران مصلاي به نزديك و دور از جوان
بود ، غلغله روز دو تا مصلا اطراف بود ، دشوار كمي باشد رفته ما بين از
جدا سوگوار جمعيت از را امام تابوت محوطه فلزي كانتينر چند تنها
به را خود روز دو طي نزديك و دور شهرهاي از امام عاشقان بود ، كرده
از كه بود دشوار من براي بود ، سياهپوش همهجا بودند ، رسانده تهران
زنان بين در ناگهان بدهم ، تشخيص را آشنا و دوست بتوانم جمعيت ميان
جرو او با امام مورد در بارها كه افتاد همسايه زن به چشمم عزادار
داغ بهراستي و بود ماتم در غرق لحظهها آن در اما بودم ، كرده بحث
بودند ، رفته هوش از سياهپوش جوان چند سوتر آن.ميكرد فرياد را بزرگي
داده رخ فاجعهاي چه خرداد صبح آن در كه بودند دريافته بهراستي آنها
پايين و بالا مصلا تپههاي از ملخ و مور مثل سياهپوش جمعيت.است
بزرگ غم اين در را خود نميكرد ، همه تنهايي احساس كس هيچ ميرفتند ،
براي گلپايگاني آيتالله رسيد ، فرا نماز روز بالاخره.ميپنداشتند شريك
بهگريه را جمعيت موج او صداي لرزش نماز هنگام خواند ، نماز ره امام
.انداخت
ياد اينگونه ره امام روزهايرحلت از جوان سينماي عكاس نصرتي كاظم
برخورد جمعيت عظيم موج با بحراني و حساس مواقع در بارها:ميكند
از نميتواني است ، روزبهيادماندني يك خرداد پانزدهم روز كردهام ، اما
بهيكباره نماز ، پايان از پس.سوگوارنبيني را كسي حاضر جمعيت بين
تابوت حامل كاميون بهدنبال همه افتاد ، بهراه سوگوار جمعيت موج
پيچيد ، جمعيت خيل ميان در ناله و گريه صداي كردند ، حركت (ره)امام
ميدويدند ، امام تابوت حامل كاميون بهدنبال شيونكنان و پريشان گروهي
آفتاب هرم در را بهشتزهرا تا تهران مصلاي طولاني مسير كه نميكردم باور
داخل از سوگوار مردم بهشتزهرا ، مسير در كنم ، طي اينگونه نيمهخرداد
.ميپاشيدند آنان روي و سر به آب عزاداران كردن خنك براي خانهها
انقلاب رهبرعظيمالشان فقدان در ميليونهاايراني عزاداري مراسم
مورد در خارجي تلويزيونهاي راديوو كه بود ستودني اسلاميآنچنان
.كردند مخابره تهران از را مفصلي گزارشهاي آن
خبريشامگاه بخش در بلژيك زبان فرانسه تلويزيون:سوگوارانآيتالله
اضافه ره امامخميني تدفين خبرمراسم پخش ضمن خردادماه شانزدهم روز
كه مردم اندوه و حزن و بود بيسابقه تهران جمعيتدر ازدحام كه كرد
كهموجب بود بهحدي ميگرفتند سبقت يكديگر از تابوت دسترسيبه براي
.گرديد تدفين در تاخير
شركت مردم از نفر ميليون ده ايران ، فقيد رهبر پيكر تدفين مراسم در
.بودند كرده
چنين ره امام عزاداري مراسم زمينه در بلژيك چاپ روزنامهلوسوار
انبوهي حضور با ايران دوشنبه.شد تبديل بههيجان مردم تاثر:مينويسد
ميتواند خاورميانه در ايران اسلامي جمهوري تنها كه همانطوري مردم از
ميليونها.داد نشان امامخميني سوگ در را خود تاثر بدهد ، انجام
وداع براي آيتالله جنازه صبح شش ساعت از كه تهران ايرانيبهطرف
بر عيني شاهدان.شدند سرازير بود شده گذاشته بهنمايش آنجا در مردم
از اجتماع بزرگترين شاهد ايران پايتخت كه دارند اتفاقنظر نكته اين
.بود سال 1979 در افتخارآميزامامخميني بازگشت زمان
كه صبحهنگامي و بودند برده بهسر درآنجا شب تمام نفر هزار صدها
چند.شد مواجه مردم سدياز با درآمد بهحركت حاملجنازه آمبولانس
وسايلحملونقلغيرقابل با نفر داغ ، ميليونها آفتاب زير بعد ساعت
تابوت به شده وسيلهاي هر با كه بودند آماده و شده ملحق آنها به باور
.شوند نزديك
علاقهمند مردم درميان بهويژه منطقه درميانكشورهاي ره امام ارتحال
انقلاب و امام عاشقان داشت ، تاثيربسزايي اسلامي انقلاب ودوستدار
شنيدن بهمحض خردادماه چهاردهم صبح ساعتهاي نخستين از هند ، در اسلامي
فاجعه اين از را خود همدردي و تسليت مراتب امام ، رحلت دردناك خبر
.كردند اعلام بزرگ
حيدرآباد بمبئي ، مدرس ، عليپور ، لكهنو ، كشمير ، شهرهاي مسلمان مردم
نصب و خود كار و كسب محل تعطيل با هند مسلماننشين شهرهاي ديگر و
.پرداختند عزاداري به مغازههايشان و درمنازل سر بر سياه پرچمهاي
:گفت مسئولينايراني به پيامي طي رئيسجمهورهند گاندي راجيو
روحاني رهبر يك و بزرگ ملهم يك امام حضرت نابهنگام درگذشت با ايران
اندوهناك ضايعه يك ايران ، انقلاب پدر درگذشت است ، داده دست از را
تقديم را قلبي تسليت خودم و هند ملت ازطرف است ، ايران ملت براي
...ميدارم
:گفت چنين ايران به پيامي مخابره با بنگلادش رئيسجمهور ژنرالارشاد
شوكه ايران مذهبي عاليقدر رهبر آيتاللهروحاللهخميني رحلت از من
ازدست را شخصيتي چنان عاليقدرشان ، رهبر رحلت با ايران مردم شدم ،
...نخواهدشد جبران بهآساني آن از ناشي خلاء كه دادند
عزاداري اسلاميمجالس انقلاب طرفدار گروههاياسلامي سوي از بنگلادش در
خانهفرهنگ در عزاداري بهعلاوهمراسم شد ، داده فاتحهخوانيترتيب و
اتحاد حزب اسلامي همچنينگروههاي شد ، ايرانبرگزار اسلامي جمهوري
ترتيب حسينيهها در عزاداري مجالس نيز خلافت جنبش و جبوشبيو اسلامي ،
.دادند
چنين هجران ازسالهاي خود خاطرات در آزادهاردكاني بماني حسين
اميد به جز كه باريد آسماندلهايي از غريبي باران:مينويسد
را خبر اين كه بود چشمهايي همدم يگانه اشك نبودند ، زنده ديدارش
:شنيدند
.است شده بستري بيمارستان در و دارد كسالت امام -
فريادهاي يا پتو ، زير پنهاني گريههاي از بنويسم ، كجا از نميدانم
...يا ائمه به توسل از گلوها ، جگرخراش
متقي عالم كوچآن خبر كه صبح است ، چهخواسته خدا كه ندانستيم ما
لذت اندوه ، هايهاي در خبريكه تنها.كرديم توكل شنيديم ، بهخدا را
آيتاللهخامنهاي حضرت:بود داد ، اين قلبها به را شادي يك
.شد انتخاب اسلامي انقلاب بهرهبري
:چنينمينويسد ره امام قبر زيارت به اشاره با آزاده تمنايي حسين
ميشود ، مسعود نمايان چندكيلومتري فاصله از مطهرامامخميني مرقد
زمين ميرسم ، امام ملكوتي حرم به ميكند ، محوطهپارك در را پيكان
مانع تا نيستند عراقيها ديگر اينجا ميكنم ، گريه ميبوسم ، را آستانه
همچون ميگذارم ، درميان امام با دارم دردل هرچه.شوند دعا و زيارت
...و ميگويم پدر به را درددلهايم بچهاي ،
!ميبينم خواب بازهم نكند ، اينكه از دارم ، ترس ترس حال درعين
قفس از منان لطفخداي به و !بيدارم خوابنميبينم ، بار اين !نه ولي
!آزادم