پنجم ، شماره 1272 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 7 شنبه 17
|
|
جديد دنياي و دموكراسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در دموكراسي از.است شده طرح مختلفي ابعاد در دموكراسي:اشاره
دموكراسي سرنوشت پرسيد بايد.چونخانواده نهادهايي تا بزرگ جوامع
كاپيتاليسمارتباط با اندازه چه تا امر اين و شد چگونهخواهد
پرداخته دموكراسي مطالعه موضوعاتبه اين تبيين در حاضر مقاله دارد؟
است ، مطرح دموكراسي و كاپيتاليسم نام به آنچهامروزه است معتقد و
كاپيتاليسم و نيست خود پيدايش اوان در دموكراسي مفهوم با معنا هم
با لاجرم نميتواند كه متغير و متفاوت تعاريف با است نظامي نيز
وضعيت مطالعه با مقاله اين نويسندهباشد داشته پيوند دموكراسي
خود پايان به پيش سالها اقتصادي آزاد رقابت:مينويسد كنوني دنياي
چگونه آينده دنياي كه ميشود كشيده پيش سوال اين اساس ، براين.رسيد
مقاله ، پاسخ شد؟ خواهد طرح ماهيتي و شكل چه به دموكراسي و بود خواهد
آن از بخشي يا متمركز كاملا حكومت آيا اينكه:پرمعناست و كوتاه
متمدن مردم آيا اينكه و باشد مبتكرانه يا بوروكراتيك باشد ، متمركز
ساختار ملات و آجر.دارد بستگي ما تصميم به همه خير ، يا شد خواهند
كنيم برپا ساختماني نوع چه اينكه اما...است آماده تقريبا جديد
to كتاب پاياني فصل:مقالاتمنبع سرويس.دارد ما خود به كامل بستگي
The social paychology of Industry () / Pages
پوسيدگي و فساد كه منحرفميشود و گمراه وقتي تنها بزرگ اجتماع يك
ميتواند تنها كوچك گروه يك و باشد كرده متلاشي را پايههايش تقريبا
بر يا و بماند باقي منحرف فاسد ، ملي اجتماع يك مرزهاي محدوده در
.بيفزايد خود كژي و انحراف ميزان
الحاد و عدماعتقاد كه زماني وسطي ، قرون اروپاي در مسيحيت اصول
.بود شده پذيرفته مردم اكثريت توسط ميشد ، مرگ و شكنجه منجربه
مرداني هم اغلب كه شيطاني ، و سياه كارخانههاي صاحبان و بردهفروشان
اصول اين امروزه و بودند پذيرفته را اصول اين بودند ، مذهبي عميقا
سالازار ، دوره پرتغاليهاي مانند افرادي و فني گروههاي توسط
شده پذيرفته دكترمالان جنوبي آفريقاي و فرانكو زمان اسپانياييهاي
.است
تنهايي به اخلاقي ازتشويقهاي استفاده كه است ضروري مطلب اين درك
به دستيابي همچنين و داشت نخواهد بهبوداجتماع در تاثيري هيچ
شايد.نيست ممكن باشد تجويز قابل متفاوت شرايط در كه واحد نسخهاي
وادار را شخصي تبليغاتي ديگر روشهاي و پوسترها از استفاده با بتوان
اما برود ، نمايش يا فيلم يك ديدن به يا كند عوض را سيگارش نوع كرد
متفاوتي كاملا موضوع وسايل اين كمك با نفر يك زندگي راه كردن عوض
بار يك بايد كهما مسئوليت احساس و تفكر بدون نكته اين بيان.است
تداعي را كساني وضعيت دقيقا بازگردانيم انگلستان به را مسيحيت ديگر
وسيله به صنعت كنوني مشكلات ميكنند تصور آزرده ، و خسته كه ميكند
تلاش بايد همگي چون ، ما عناويني با يكشنبه روزنامههاي مقالههاي
علاج قابل كنيم زنده را (1)دانكرك نبرد خاطره و روح بايد كنيم ، ما
امكانات دهيم ، نشان كردهايم تلاش ديگر جاهاي در كه همانطور است ،
و كردن موعظه و است محدود شديدا مختلف موقعيتهاي در تغيير ايجاد
ايجاد موجب ميتواند تنها (مطلق و صرف كلام بگوييم بهتر يا) تبليغ
در موجود تمايلات با همسو كه تغييراتي آن مثل.شود ظاهري تغييرات
يك يا و آتشه ، دو آنارشيست يك فردي ، نظر از بنابراين.هستند جامعه
يا و شود تبديل ايتاليايي آتشه دو كاتوليك يك به است ممكن كمونيست
نظر از كه هم چقدر هر اعتقادات ، گونه اين تمامي كه چرا برعكس ،
قوي ، احساسي زمينه پيش يك در باشند ، داشته عميقي اختلاف محتوايي
كه ميكنند طلب را افرادي اعتقادات اين همگي.هستند مشترك و مشابه
ترتيب و نظم را خويش زندگي خود اختيار با باشند داشته آرزو قلبا
.بخشند
ساير همچون.كلاماست بر مردم تكيه اجتماعي يا سياسي محيطهاي در
كه مطلب اين دانستن.باشد ديگريغيرممكن كار هر انجام كه اوقاتي
احتمالات محدوده از خارج كاملا خاص موقعيتهايي در تغييرات برخي ايجاد
به تنها تغييرات برخي.است سياسي آگاهي اكتساب راه در نخست گام است ،
مقدار و.ميدهند رخ اجتماع زيربناي در موثر و شديد دگرگونيهاي وسيله
تلاش مثلا.بيايند بوجود تبليغ وسيله به تنها است ممكن اندكي بسيار
زيرا بود كامل شكست يك متحده ، ايالات در الكل مصرف منع تحميل براي
از ميداد ، سوق الكل بياندازه مصرف سوي به را مردم كه اجتماعي تنشهاي
نشده گرفته نظر در الكل براي جايگزيني اينكه مضافا بود ، نرفته بين
اساس كه مردمي به كرد سعي آلمان در نيز وايمار اساسي قانونبود
حكومت دموكراتيك مدل بود ، ديكتاتوري نسل اندر نسل حكومتشان اجتماعي
.نداشت كامل شكست جز نتيجهاي هم آن كه كند تحميل را
تصور اين پيدايش استبراي دليلي سياسي دموكراسي يك در كردن زندگي
چندان نبايد بيشتر دموكراسي جهت در صنعتياجتماع زيربناي اصلاح كه
اجتماعي بازيربناي اجتماعي تغييرات تناسب همان اين.باشد هممشكل
نيت حسن از بيش عواملي به پيوستن بهتحقق براي تغيير اين اما.است
به ديگر سوي از.است موثري و خوب شروع حسننيت چند هر احتياجدارد ،
طولاني ، دوره يك خلال در جامعه موجوددر فطري گرايشهاي ميرسد نظر
با كامل ، مردمي اشتغال.ميكند اجتنابناپذير را چنينتغييراتي بروز
با كارگران ، سياسي درك و سطحآگاهي ارتقاء بالاتر ، درك و تحصيلات
همه از بالاتر و مطلوب نتيجه حصول ديگردر شدنراههاي مواجه شكست
از نمونههايي درصنعت ، استفاده مورد فنآوري و فني فرايندهاي تغيير
حل و مسائل تغيير براي تلاش حال هر بهفطرياست تمايلات گونه اين
كردن وادار تلاشبراي.است وقت اتلاف عملي ، اقدام بدون مشكلات
جدي بحران درباره كردن صحبت بيشتر ، با توليد به ناراضي كارگران
مشروباتالكلي استعمال منع طرفدار يك عمل شبيه كشور ، درست اقتصادي
درباره تا كند استخدام عاليقدررا سخنران يك كه است خير نيتي با
.نمايد سخنراني الكل حد از بيش استعمال حاصلاز شيطاني تاثيرات
گرچه و راميشناسند شيطاني تاثيرات اين الكليها تمام تقريبا
مطمئنا اما شدهاند درمان موعظه و نصيحت شنيدن اثر در مستي افراد
كه چرا نيست ، صادق جامعه افراد از توجهي قابل عده مورد در روش اين
و بروز اسباب و علل كه باشد موفقيتآميز ميتواند صورتي در معالجه
.باشند رفته بين از بيماري ظهور
كنيم تصور ميشود باعث كه است موجود بسياري دلايل اگرچه بنابراين
عمومي رفاه و صنعتي توليد توسعه و پيشرفت باعث مناسب ، روشهاي
به قابل احتمالات ، تمامي گرفتن نظر در بدون روشهايي چنين اما ميگردد ،
و سازمان كنترل افزايش مانند قطعياي تغييرات.نيست اجرا و كارگيري
توليد روش از بيشتر استفاده و كارگران بيشتر مشاركت برنامهريزي ،
يافتن عموميت و حيات تداوم ، براي بسياري دلايل كه دارند وجود انبوه
اقتصادي فعاليت به مربوط قديمي عقايد كه است اين حقيقتداريم آنها
امكان ديگر بد ، چه و باشند بوده خوب چه پدرسالاري و صنعتگري آزاد ،
ناكارآمد و قديمي ساختار حفظ بر كردن پافشاري و ندارند حيات ادامه
است يافته ضرورت جديد سازمانهاي پيريزي كه زماني اجتماعي ، سازمانهاي
.نميشود جديد شرايط يافتن حاكميت از مانع
همچون اجتماع وبازسازي تغيير طرحهاي به آرمانگرا ديدي با مردم برخي)
به واقع در و مينگرند عمومي رفاه به دستيابي هدف با منابع تخصيص
آرمانگرايي ديگر كه نميكشد طولي اما.هستند خوشبين تغييرات فرآيند
استفاده به نسبت كه است افرادي جمله از شوستر(بود نخواهد بين در
ميگويدتمام او.ندارد خوشبينانهاي نظر صنعت در اجتماعي علوم از
طرز و بررسي و تحقيق روحيه گروهها ، روانشناسي ، درباره مهملات اين
و شعور داريم نياز ما آنچه.است وقت اتلاف مطلقا كارگران با برخورد
كار مديران ، صورت آن در كه چرا است كمتر تئوريپردازي و بيشتر درك
از استفاده با اعمالشان كردن توجيه به نياز بدون را درست و صحيح
درك و شعور متاسفانه اما.ميدهند انجام كتابها در مندرج تئوريهاي
شرايط آن ، افزايش كمي مقدار حتي اگرچه و نيست موجود و عمومي چيزي
كه است اين حقيقت اما بخشيد خواهد بهبود ملاحظهاي قابل حد در را صنعت
مثال ، براي.هستند مغز سبك و خرفت باوري غيرقابل طور به مديران برخي
در كارگر زنان از بسياري تابستان گرم روز يك طول در كارخانه يك در
از و ميكردند غش شيشهاي سقف با كوچك كارگاه فضاي در موجود گرماي اثر
مسئول از بهداري مسئول.بود بسته پنجرهها تمام هنوز و ميرفتند حال
كه شنيد جواب در اما كنند ، باز را پنجرهها دهد دستور كه خواست قسمت
هركاري انجام از هرحال به هم او كه بخش ، مدير اجازه بدون كار اين
درخواست.شود انجام نميتواند ميكرد ، امتناع كارخانه مدير اجازه بدون
هيچ در هيچكس كه چرا رسيد كارخانه مدير خدمت به و بالا به مستقيما
عهده به را ضروري و سادگي اين به كاري حتي انجام مسئوليت ديگري سطح
اين جواب گرفت ، قرار سوال مورد كارخانه مدير نهايتا وقتي.نميگرفت
من كه خوبي همان به را لعنتي زنهاي اين شما خير ، قطعا:بود
كه گذشت نخواهد پنجرهها كردن باز چيزياز هنوز.ميشناسيد ميشناسم ،
برخوردي و رفتار چنين البته.ببندند را آنها ميخواهند دوباره زنها
نوع اين از مديري و نيست غيرمعمول هم چندان قطعا ولي ندارد عموميت
در افراد روحيه بر وسيعي مخرب تاثيرات كارخانه ، معدودي تعداد در
امروز اساسي مشكل كه نيست شكي.ميگذارد جاي به كل يك عنوان به صنعت
هيتلرهاي زيادي بسيار تعداد امروزه.است رهبريمناسب مشكل صنعت ، در
ناهنجاريهاي تحميل با تنها نه كه دارند وجود كارخانهها در كوچك
اجتماع رواني و روحي سلامت به رساندن ضرر باعث برديگران ، خود رواني
اختياري صاحب و مشروع قدرت نمايندگي براي رواني صلاحيت حتي و ميشوند
سيستم عمده معايب از يكي.ندارند هم را صنعت كردن دموكراتيكتر و
ميرسند مقامها بالاترين به كه كساني آن در كه است اين سرمايهداري
برتراند.نيستند مكانها آن براي افراد صالحترين و بهترين معمولا
اشاره اجتماعي جديد موشكافي يك به اينگونه خود كتابقدرت در راسل
همه براي آن در قدرت به دسترسي كه اجتماعي سيستم يك در...:ميكند
به ميكنند ، ايجاد افراد در را قدرت عطش و تمنا كه پستها است ، آزاد
به بيمانندشان عشق و شيفتگي دليل به كه كساني توسط قاعده ، يك عنوان
متعصبانه انتقاد اما.ميشود اشغال هستند ، حداعتدال از خارج قدرت ،
و ناكامي درباره شما كه مهملاتي و يابد ، ياوهها ادامه است ممكن
كار به شروع كارخانه يك در وقتي چرا چطور؟ ميگوييد ما به نااميدي
كردن صحبت به است ممكن او و...است؟ بوده چه ناكامي كه فهميدم كردم ،
كرده كار به شروع كه وقتي پيش ، سال بيست شرايط باره در تا دهد ادامه
بسيار كار شرايط وقتي چطور كه بداند ميخواهد او.بگويد ما براي بود ،
مشكل اين شوند؟ ناكام است ممكن بالا سطوح در حتي مردم است ، شده بهتر
درباره تفكر هنگام در خطا اما.است گرفته قرار بحث مورد تقريبا
ناكامي كه زيربنايي حقيقت اين تكرار كه است شايع آنقدر مسائلي چنين
به هنگامي اكثرا فرد يك.مينمايد ارزشمند نيست ، محتوم سرنوشت يك
كه باوري آن و است داشته باور آنچه بين دريابد كه ميرسد ناكامي
دريابد) دارد وجود فاصله و تفاوت رسيده ، آن به خودش درباره اكنون
اكنون آنچه با خودش مورد در خصوصا موردي هر در او قبلي باورهاي
از فاصله با نارضايتي ، ميزان ،(دارد فاصله بسيار است ، رسيده بدان
يافتنيتر دست اهداف هرچه كه بهطوري دارد ، معكوس تناسب مطلوب ، اهداف
.ميكند ايجاد بيشتري نارضايتي آنها به دستيابي عدم ميرسند ، نظر به
:مينويسد حقيقي خود ، معتقدان ارزشمند و كوچك كتاب در هافر اريك
شدت و نميكند ايجاد تنهايينارضايتي به درماندگي و تهيدستي
كه زماني تا.درماندگينميافزايد برميزان مستقيما نيز نارضايتي
كردهاند چنانپيشرفت شرايط كه زماني تا باشد ، تحمل قابل درماندگي
نارضايتي ميرسد ، نظر به ممكن ايدهآل شرايط با سازماني به دستيابي كه
نيستند ، ناكام مستضعف ، كاملا و فقير بسيار مردم بود ، خواهد بعيد
.ميدهند جلوه منطقي و ميكنند توجيه را آن و ميپذيرند را شرايط آنها
دارد ادامه