پنجم ، شماره 1273 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 8 يكشنبه 18
|
|
اجتماعي تغييرات و دموكراسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
جديد دنياي و دموكراسي
انقلاب 1789 از قبل فرانسه درباره خود مطالعه در دوتوكويل آلكسي
اخير ساله بيست از سريعتر هرگز عادي مردم زندگي شرايط كه كرد اشاره
هرچه را خود موقعيت هنوزفرانسويان و بود نكرده پيشرفت انقلاب از پس
آشكارا را حقيقت اين بايد ما.مييابند تحملتر غيرقابل ميشود ، بهتر
نميتواند اكنون ميكرد راضي را كارگران پيش سال آنچه 20 كه ، بپذيريم
ديگر طرف از.است واقعيت عين اين كه بپذيريم و كند ، راضي را آنها
طور به موجود شرايط با رابطه در تازه نارضايتيهاي عمده بخش
به كه ميشد ايجاد صنايع مديران و رهبران خود وسيله به غيرمستقيم
ايجاد را باور و احساس اين كوشيدهاند مدرن تبليغاتي روشهاي واسطه
ضروريات غيرضروري ، وسايل و اجزاء و افراطها انواع تمام كه كنند
فشار مثل بيشماري و متفاوت روشهاي ما فرهنگ....هستند زندگي
براي انسان ميل برانگيختن و تحريك براي را كالا قسطي خريد و تبليغاتي
استاندارد به دستيابي آن از هدف كه ميبرد كار به بيشتر رضايت و رفاه
به پاسخگويي از آسانتر بسيار تقاضا ايجاد اما.است زندگي در بالاتري
آنچه با ميخواهند مردم آنچه بين شكاف كردن عميقتر.است مردم خواسته
باشند ، داشته انتظار منطقي طور به ميتوانند يا حقيقتابايد آنها
دستنويس يك:نيمكف آگبرنو) بخشد وسعت را تشنج و نارضايتي تا ميرود
سپس و ميكند تكيه مطلق و كامل رفاه بر كه كارخانهاي مدير.(اجتماعي
رفاه و خدمات سرگرمي ، تقاضاي هميشه معمولا كاركنانش كه ميكند شكايت
چيزي همان دقيقا حقيقت ، در اين كه ميكند فراموش دارند ، را بيشتر
نيست مهم ميآورد زبان به او آنچه.است خواسته آنها از او كه است
يابد بهبود كارخانه اين در بايد شرايط:ميگويد كارگران به او رفتار
آزادي نميتوانيد شما - كردهام تعيين من كه مسيري طول در اما -
اداره در بيشتر مشاركت يا و نظرات بيان كردن ، صحبت براي بيشتري
خدمات و بيشتر ، رفاه بيشتر ، پول ميتوانيد شما باشيد ، داشته كارخانه
ديگري انتخاب هيچ او كاركنان شرايطي چنين در باشيد داشته بيشتر
آن مجازند كه وضعيتي بهبود يا پيشرفت نوع تنها بر پافشاري جز ندارند
و يكپارچه بناي يك مانند كارخانه با كه است ضروري اين.كنند تصور را
به تغييرات اينكه مگر شود رفتار درونياش وابسته اجزاء تمام با متحد
اجتماعي زيربناي اساسا كه باشند ظاهري كاملا تغييراتي آمده عمل
پازل يك مانند مساله اين گفت بايد.ميكنند رها تغيير بدون را واقعي
جزيي هيچ جاي كه نحوي به ;است يافته تشكيل مرتبطي اجزاء از كه است
ديگر جزء وسيله به مجموعه ، كل فروپاشي احتمال و ريسك بدون نميتواند
.شود اشغال
دكترمياسميت اثر صنعت روانشناسي بر كتابمقدمهاي از جا اين در
و خودمحور زيرنظرفردي يكي كارخانه دو كنيد تصور ;ميآوريم مثالي
و ميخواهد چه ميداند ميشودكه اداره منطقي فردي تحتنظر ديگري و خشن
ميتوانند مردم كه كاري ونهايت كار بهترين ميدهد تشخيص همچنين
چه كارخانه دو اين مديران درصورتجابجاكردن.چيست دهند انجام
راه در عديدهاي مشكلات حالات ، جميع در هردو.افتاد خواهد اتفاقي
محض به اول ، كارخانه در.داشت خواهند محيطتغييريافتهشان با تطبيق
كار در بيقيدي و لااباليگري و وقتنشناسي و سستي انضباطي ، سهلگيري
.شد خواهد مشاهده وضعيت اين عكس دوم ، كارخانه در.آمد خواهد بهوجود
البته.شد خواهيم مواجه ترشرو و عبوس يا فعال كاركناني با كه بهطوري
مناسبي سازش قبلي مدير با كار براي كارخانه هر كه است اين آن ، دليل
در.رفت ازبين هماهنگي اين مديران جابجايي با است ، بوده كرده پيدا
كارخانه هر در اجتماعي سيستم فروپاشي بيش و كم نتيجه بعدي ، مرحله
با برخورد در كوتاهي و قصور اين مثالهاي رايجترين از يكي.بود خواهد
داخلي ، مرتبط اجزاء از متشكل اجتماعي واحد يك بهعنوان كارخانه يك
تحتفشار شايد استبدادي ، مديريت با كارخانهاي كه ميشود ديده هنگامي
براي جا اين در.كند ايجاد مشترك مذاكره دشواري تا ميكند تلاش دولت ،
و.كنند انتخاب را خود نمايندگان ميشود خواسته كارگران از شروع
هيچگونه گذشته در كه كارگراني.نميشود انجام عملي هيچ البته ،
پيشنهاد آنها به فرصتي وقتي است ، نشده واگذار آنها به مسئوليتي
خوشحال باطنا مديريت ، بنابراين.نميدهند نشان عكسالعملي هيچ ميشود
قرار تاييد مورد كارگران وظيفهنشناسي خصوص در باورهايش اينكه از
اما.ميكند اقدام شورا براي اعضايي برگزيدن و تعيين به نسبت گرفته ،
مشترك شوراي يك به شباهتي هيچ است شده تشكيل طريق اين به كه شورايي
نمايندگان و نميگيرد قرار موردبحث مطلبي هيچ وضعي چنين درندارد
و بيارزش غرزدنهاي به عوض در اما نميدهند انجام زيادي كار كارگران
شوراي.ميكنند اكتفا است ، شايع هم مكانها ساير در معمولا كه بيخطري
همراه دوجانبه اعتماد كه كند فعاليت ميتواند فضايي در تنها مشترك
قرار بدگماني و شك مورد تماما مديريت ، مقاصد حداقل يا و باشد
مگر نميشود ايجاد صنعت در اجتماعي تغييرات كه است ذكر به لازم.نگيرد
دو اجتماعي ايجادتغييرات براي.باشد مناسب محيط و موقعيت اينكه
زيربنايي نقطهنظر از سازمانرا فرد اينكه يكي دارد ، وجود روش
كه گونهاي به را سازمان تازيربناي ميكوشد و ميدهد قرار موردمطالعه
تغيير بخشد ، تزايد را آن داخلي مختلف بينگروههاي تعاون و ارتباطات
گروهها و افراد شخصي انگيزههاي و رفتار با فردمستقيما يا و دهد
بيانكرد ، رتريتيلور كهگردن همانطور.دارد كار و سر درسازمان
است اين (ساختارسازمان اصلاح و تغيير يعني) اول گام مشكلات از يكي
مگر ميشود ، مربوط صاحبانقدرت به واقعي مشكل مواقع اكثر در كه
مرحله در كه است واضحكرد برطرف را مشكل اين نحوي به بتوان اينكه
.يافت دست موفقيت به ميتوان بهندرت نخست
و بهرفتار مستقيم پرداختن اجتماعي تغييرات ايجاد براي دوم روش
امريكا ، در اول روش كه حالي در.است كننده شركت اعضاي انگيزههاي
روش يافته ، عموميت بسيار است سوسياليستي برخورد به گرايش كه جايي
.است شده گرفته بكار انگلستان در كارخانهها برخي وسيله به دوم
واقع ، در روانشناسانه ، روشهاي به مربوط ويژهاي تعليمات با مشاوران
روانكاوي گروهي ، مباحثات خلال در را كامل كارخانه يك تا كردهاند تلاش
.كنند
و مشكلاست اجتماعي عميق تغيير هر كه كرد درك بايد را مطلب اين
از خاصي محدودهقشر در نارضايتي و رنجش بروز به هميشه تقريبا
بهبود و پيشرفت انتظار كه است احمقانه اين بنابر.ميانجامد جامعه
مدت براي لااقل كه داشت انتظار ميتوان اما باشيم داشته ناگهاني
مشترك مذاكره تاسيس تازه شوراي.شود سابق از بدتر حتي اوضاع كوتاهي
.بياموزد تلخ تجربيات خلال در را اجتماعي مسئوليت احساس از نوعي بايد
با كارخانه يك در است ممكن استبدادي ، مديريت با كارخانه يك كارگران
و خشم كردن خالي براي است ممكن آنها.شوند سردرگم دموكراتيك مديريت
به علاقهاي و كنند استفاده سوء جديد آزادي از خود كهنه زخمهاي التيام
بيمسئوليتي ، .باشند نداشته است شده تحميل آنها با كه جديدي مسئوليت
كه بياموزند بايد مردم و ميكند ايجاد را خود خاص رضايت احساس
مسئوليتهايي بلكه ميشود قائل آنها براي را حقوقي تنها نه دموكراسي
از ترس به را مردم توجه فروم اريك دكتر.ميگذارد آنان برعهده نيز را
توتاليتر جامعهاي سوي به جامعه افراد از بسياري ميشود باعث كه آزادي
سخت تلاشي دموكراسي تحقق كه چرا است ، كرده جلب كنند پيدا گرايش
دموكراسي موجود ، شرايط تحت كه ندارد وجود شكي اما.ميطلبد را وپيگير
ايجاد خصوص در مشكلات از يكي.است درآمده نياز يك صورت به صنعتي
منافع اين هرچند است ، مقرر منافع حفظ ضرورت اجتماعي ، هر در تغييرات
ميروند كار به شرايط گونه اين در معمولا كه اقتصادي نوع از ضرورتا
توزيع در تغييراتي به اجتماعي هرتغيير معمولا كه است واضح.نباشند
دادن دست از مورد در قدرت دايره از خارجشدگان و است ، وابسته قدرت
وقتي اين بنابر.ميكنند انزجار و خشم احساس معمولا خود مشروع قدرت
اعتباري سابق مديريت حمايت تحت كه كساني ميشود ، عوض كارخانه يك مدير
در معمولا كه روحي هيجانات و احساسات جديد موج نتيجه در داشتهاند ،
.ميدهند دست از را خود نفوذ و موقعيت ميشود ايجاد شرايطي چنين
يك بهعنوان ميتواند كارخانهايبزرگ كه ميرسد بهنظر مواردي در
.ميكند نيز ايفا كندكه ايفا صنعت در مهمي بسيار مجموعهنقش
و نيت حسن شغلي ، امنيت كارخانهها اين از بسياري ديدهايم كه همانطور
كه شود انجام مشكلاتي درباره تحقيقاتي تا ميگيرند بهخدمت را پول
حال در گروهي مديريت تكنيكهاي.ميكنيم نگراني اظهار آنها درباره
روشهاي و ميگيرند قرار آزمايش مورد رفاهي طرحهاي.بهكارگيرياند
زيرا ميگيرد ، قرار استفاده مورد مسئولان و مديران تربيت و جديدانتخاب
و نيستند كافي قديمي روشهاي كه رسيد خواهيم نتيجه اين به زود يا دير
نميدهند آنها به مشاركت اجازه كه را كارخانههايي در كاركردن كارگران
.كرد نخواهند انتخاب هستند ، متكي بيثمري يا استبدادي رهبري بر و
مشكلتمركز با برخورد نحوه به مواردمربوط بسياري در عمده نگراني
.است برنامههايجديد اصلي نقص انساني نقطهنظر از كه است بيشازحد
ديگر كه دادهاست نشان شهرها خود ، فرهنگ دركتاب مامفرد لويس
چراكارخانههاي كه ندارد وجود اين براي تكنيكيوعلمي دليل هيچ
ويا آهن منابعذغالسنگ ، نزديك شده ، محدود درمكانهايي بايد بزرگ
برق نيروگاه يك مدرن ، دنياي شرايط درگيرند آبقرار نيروي
حجم از بردن سود يا و توليد و كارايي بردن بالا و افزايش بهمنظور
با اما باشد داشته وسعت بسيار است ممكن آبي منابع از قابلتوجهي
خطوط يا دور مسافتهاي در داخلي ارتباط و نقل و حمل سيستم از استفاده
در و شود توليد زيادي مراكز در است ممكن نيرو خود راهآهن ، گسترده
نيرو ذخيره كوچك ايستگاههاي و متوازن بارگيري بهوسيله وسيعي طيف
ذخاير رودخانه ، ديگرگيرد قرار دسترس در (آن توليدكننده ونه)
بهعبارت.نيستند موثر قدرت عرصههاي يگانه راهآهن ، خطوط و ذغالسنگ
به ديگر صنعتي ، منطقه در چه و نيروگاه درون در چه نيرو توليد ديگر
بزرگ كارخانههاي از بسياري توسط حقيقت اين.ندارد نيازي محلي تمركز
تحتعنوان دراكر توسط شده تشريح اصول كه بريتانيا و امريكا در
بهخودي كارخانه واحد هراست شده درك ميبرند ، بهكار را فدراليسم
محلي و مقطعي مشكلات و مسائل تمام كه مربوطهاش مدير با همراه و خود
كه دارد وجود مداركي تيلور نظرات طبق.است شغل يك ميدهد سروسامان را
در و هستند مطلوب استاندارد نزديك كارگر تا 600 با 500 كارخانههايي
از زيادي تعداد محدود مسئوليت با يونيلور كمپاني كشور اين
.ميكند اداره فدرال اصل طبق را اندازه اين به نزديك كارخانههاي
بود ، ساده مشكل نسبي بهطور دارد متنوعي توليدات كه يونيلور مورد در
از برايپيشگيري آن در كه نيوجرسي ، نفتاستاندارد كمپاني اما
مشكلات با ايننحو به كرد ، پيشبيني را بايستيآنها عمدهتر مشكلات
توليد ، مرحله مثل مراحلي يا طبقات به را كهواحدها است شده برخورد
كه همانطور.كردهاند تقسيم فروش و بازآوري خام ، نفت استخراج اكتشاف ،
تا باشد كوچك كافي اندازه به بايد واحد هر كه است مهم بسيار ديدهايم
تماس امكان كه كند احساس و بشناسد را مربوطه مدير بتواند سازمان عضو
از بسياري در اين و.ميكند كنترل را سرنوشتش كه دارد را كسي با شخصي
قصد نوشته اين در هرچنداست غيرممكن تقريبا بزرگ كارخانههاي
است اهميت حائز مطلب اين به اشاره ليكن نداريم را اقتصاد به پرداختن
.ندارند يكديگر با تنگاتنگي رابطه كارايي ، و اندازهكارخانه كه
هيچ كه است داده نشان خود اقتصادي پيشرفت شرايط كتاب در كلارك كالين
كارگر هر خالص توليد و كارخانه اندازه بين متقابلي و مثبت رابطه
بزرگ كارخانههاي صنايع ، برخي در كه ميدهد نشان همچنين.ندارد وجود
درحالي دارند ، بيشتري كارايي تكنيكي ازنظر كوچك كارخانههاي به نسبت
.است صادق قضيه عكس صنايع باقي در كه
در 1948 رواني بهداشت درخصوص دركنفرانسي هلند از كوباكر جي ، دكتر
ارزشمندي نقش كه جايي دموكراتيك ، جامعهاي در صنعتي كارگر:گفت چنين
بهندرت كه كارش محل و كارخانه در خود موقعيت درباره دارد ، گروهها در
طرفداران اكثر.ميكند خجالت احساس ميكند ، ايفا ارزشمندي نقش آن در
طبيعت و كار محل در افراد مسئوليت عدماحساس و بيتفاوتي دموكراسي ،
قرار انتقاد مورد را كار محيط خارجاز فعاليتهايش بيهدف و خنثي
كه باشد اين ميتواند تغييرات آوردن بهوجود براي راه بهترين.ميدهند
صرف آن در را خود فعال ساعات از نيمي فرد كه زندگي از بخشي آن در
.شود داده كارش محل در دموكراسي عملي تجربه شانس ميكند ،
تعاون و همكاري بر تكيه تنهابا حقيقي صنعتي دموكراسي يك
و مسئوليتپذير مديريتي سايه ودر كارگري ساده گروههاي هوشيارانه
سياسي تبليغات با اشتراكي هيچوجه اين بههرحال.ميشود ميسر انديشهگر
كشورهاي در شبهنظاميان شكلگيري و سياسي گروههاي تشكيل يا و
اجرا بهموقع تنها دموكراسي چنين ايجاد براي اماندارد ديكتاتوري
ما موردنظر كتاب اين در كه صنعتي روانشناسان دستاوردهاي درآوردن
را شرايطي مجموعه است ضروري سياستگزار براينيست كافي است ، بوده
او علايق و ايدهها كند احساس آن در صنعتي كارگر آن تحت كه كند ايجاد
روانشناسان به احساس اين ايجاد چگونگيهستند منطبقبرهم مدير و
و روشنفكر هرچند مديري ، هيچ كه است اين است واضح آنچه.نيست مربوط
چنين صنعتي يا اجتماعي نظام بودن ناعادلانه وجود با نميتواند آگاه ،
يك بهعنوان هم جامعه مورد در قضيه اين.كند منتقل كارگر به را حسي
مثبت سياسي كنش از ميزاني هيچ كه بهطوري است ، صادق فراگير محيط
.بكند را بيكفايت يا بيدرايت و ظالمانه مديريت يك جبران نميتواند
دارد ادامه