پنجم ، شماره 1274 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 9 دوشنبه 19
|
|
!او رئيس نه باشيد ، نوجوانتان مشاور
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(نخست بخش) كنيم؟ رفتار نوجوانان با چگونه
خوبي نصيحت اگر حتي ميكنند نصيحت را خود نوجوانان والدين ، وقتي
آنكه از بيشتر نوجوانان.بكشند عقب را خود آنها ميشود باعث باز باشد
.هستند حامي يك و يكمشاور نيازمند باشند داشته احتياج رئيس بهيك
خوبي رابطه بافرزندانشان ، توانستهاند كه ميكردند فكر مادرش و پدر
خودشان پسر رفتار شدند متوجه تصوراتشان اماعليرغم.كنند برقرار
والدينش با اينكه از بيشتر ميرسيد بنظر كه طوري كرده فرق كاملا
نيز او اتاق در مادرش گفته طبق و است تماس در دوستانش با كند صحبت
دختر 14 رفتار در مشابهي تغييرات متوجه همچنين آنها.بود بسته هميشه
.شدند سالهشان
مايلند سالگي سن 11 از پيش بچهها:ميگويد چنين اجتماعي روانشناس يك
والدين حقيقت در بگويند ، والدينشان به ميگذرد ذهنشان در كه آنچه هر
.ميگذارند ميان در آنان با را مسائلشان كه هستند افرادي اولين جزء
نوجوانان بطوريكه ميشود عكس كاملا مسئله نوجواني سنين طي در اما
و معلمين بعد مراحل در شايد و ميكنند صحبت دوستانشان با ابتدا
از كه بود خواهند نفراتي آخرين جزء نيز والدين و گيرند قرار مشاورين
.ميشوند خبر با آنها مسائل
بهترين از چهميگذرد فرزندانشان زندگي در ميدانند كه والديني
.هستند برخوردار آنها به كمك براي موقعيت
هزار روي 20 كه سالهخود تحقيق 3 در دانشگاه روانشناسي استاد يك
از بخشهايي كه نوجواناني كه رسيد ايننتيجه به داد انجام نوجوان
وجود كمتري احتمال ميگذراندند والدينشان با را خود زندگيروزمره
.شوند مخدر مواد گرفتار يا و مشكلشده دچار مدرسه كارهاي در كه داشت
سختي دوران بانوجوانانشان ارتباط ايجاد براي والدين بيشتر هم هنوز
.ميگذرانند را
را سكوت ديوار دارنداين قصد كه والديني راهنمايي براي اينجا در
.است شده پيشنهاد راه هفت بشكنند
چنين اطفال پزشك نوجوانانيك براي شنيداري جو يك ايجاد (1
جايي در بخواهند كه نيست طبيعي براينوجوانان حالت اين:ميگويد
فراهم آنها طبيعيبراي جو يك بايد شما و كنند صحبت و بنشينند
جو يك كه است اين مسئله اين راهحل ميكند ، اضافه همچنين او.آوريد
وقتي ترتيب بدين.كنيد ايجاد منزل محيط در را مستمري شنيداري
يك همانند ميآيند شما نزد مهمي موضوع مورد در بحث براي نوجوانان
.شد خواهد برخورد آن با معمولي مسئله
خاصي وقت كه است هدفياين چنين به رسيدن براي راهها مهمترين از يكي
ميگويد مادري.دهيد اختصاص نوجوانتان به برنامهمنظم يك براساس را
من.آورد فراهم دختر 13سالهاش با ارتباط براي را شرايط تمامي او
و ميرويم سينما به يا و ميخوريم بيرونناهار اوقات گاهي او و
.داريم هم ماجراهايجالبي
براي خوبي بسيار فرصت-ميشود گرفته ناديده اغلب كه -شام صرف زمان
نفر يك تنها نوجوان هر 5 از تقريبا.خانوادهاست اعضاي با بودن
اتفاق نيزبندرت مسئله اين كه ميكند صرف خود خانواده با را شام
.ميافتد
اما ميرسد بنظر خيليساده مسئله اين چه اگر:ميگويد مدرسه معلم يك
مسئله داشتم سروكار بچه هزاران با كار طول 26سال در كه من نظر از
كه نوجوانان ازجانب حقيقت اين پذيرفتن فقط.است مهم واقعا
كنند گوش صحبتهايشان به شام ميز سر شب هر هستند علاقمند والدينشان
.ميدهد دست آنها به بودن مطرح احساس نوعي
باشيم داشته مداوم رابطه نوجوانان با (2
حين در كه ميافتد اتفاق زماني نوجوانان با والدين بحث نوع مهمترين
بيشتراز باشند ، يكديگر كنار در دهند ، انجام بطورمداوم را كاري صحبت
يكديگر به مستقيم زدن هنگامحرف به و باشند داشته تاكيد كار روي صحبت
.نكنند نگاه
همچون را والدين عدمرويارويي چنين يك:ميگويد روانشناسي كارشناس
.ميدارد نگاه آسوده بچهها
اوقاتي چنين.صادقاست پدران مورد در بيشتر مسئله اين البته
.باشد رانندگي هنگام ويا تلويزيون تماشاي ميتواند
پشتي حياط در اوقات پسرماغلب با من:است معتقد ساله پسر 13 يك پدر
در مختصر صحبتي اغلب و ميكنيم بازي بسكتبال يا و واليبال منزلمان
صحبتها ، اين البته ميشود بدل و رد ما بين او دوستان يا و معلم مورد
حين در دارد دوست پسرم كه شدهام متوجه من اما نيستند جدي صحبتهاي
.بزند حرف بازي
را خود نوجوانان والدين وقتي.او رئيس نه باشيد نوجوانتان مشاور (3
را خود آنها ميشود باعث باز باشد خوبي نصيحت اگر حتي ميكنند نصيحت
باشند داشته احتياج رئيس يك به آنكه از بيشتر نوجوانان.بكشند عقب
.هستند حامي يك يا و مشاور يك نيازمند
بجاي او.دارد مسئوليتي چه كاري مشاور يك كه كنيد فكر مسئله اين به
ياريتان و داده گوش شما حرفهاي به دقت به پيشنهاد دادن و دخالت
.دهيد نظم انتخابتان به تا ميدهد
از اشتباهي وقتيميدانيد كه است مهم زماني بويژه مسئله اين
چنين در:ميگويد اليس اليزابت.نكنيد نصيحت را او سرزده نوجوانتان
خراب را چيز همه چطور اينكه مورد در كسي ندارند دوست آنها موقعيتي
به تا دهيد اجازه آنها به بايد بلكه بزند حرفي آنها به كردهاند
آنها مواردي چنين در شما البته.يابند رهايي گرفتاري اين از تنهايي
را شما نوجوانان اغلب.كنند فكر موقعيتشان مورد در تا دهيد ياري را
.ميدهند قرار تاثير تحت يافتهاند خود كه آنچه با
كرد ثابت عمل در راميكند كار اين كه خانوادهاي مورد در روشي چنين
.است حياتي و سرنوشتساز بسيار كه
دليل به اما مناسبيداشت رفتار قبلا خانواده اين ساله دختر 14
.شد مسائلي گرفتار جديد دبيرستان در گروهناباب يك با شدن روبرو
در دخترشان كه موردموقعيتي در را مشاورشان نظر او خانواده وقتي
بسيار بود عاقل آنقدر دخترشان اينكه از.پرسيدند ميبرد بسر آن
آن به پا اولينبار براي او وقتي ميگويد آنها مشاور.متعجبشدند
بسيار داشتند ، او با رفتاردوستانهاي بچهها اينكه از نهاد مدرسه
اما.آنانباشد همراه جا همه ميخواست طوريكه بنظرميرسيد خوشحال
او.بگيرد فاصله گروه اين از ميخواهد كه بود گفته والدينش به او حالا
او به حمايت ضمن نيز او والدين و داشت نياز والدينش حمايت به
.شدهاند او ناآرامي دلايل متوجه كه فهماندند
نكنيد بحث هم با نوجوانان روي پيش (4
در را خود مادر پدريا كرده سعي بيشتر يا يكبار بچهاي هر احتمالا
والدينشان ميبينند نوجوانان هرزمانيكه در.كند علم ديگري مقابل
.كنند استفاده چنينروشي از كه دارد وجود بيشتري احتمال بحثميكنند
بچهها جلوي كه است اين ساده راهحل تنها:ميگويد باليني روانشناس يك
از سادهتر بسيار مسئلهاي چنين گفتن البته.نكنيد بحث يكديگر با
را والدينشان بحث اتفاقي بطور بچهها نيز اوقات گاهي و است آن انجام
را آن كه كنيد حاصل يقين افتاد اتفاق مسئلهاي چنين اگر.ميشنوند
خاتمه مسئله مطلبكه اين به اشاره ضمن كردهايد حل جلويفرزندانتان
از بايد همچنين والدين.حمايتميكنيد را يكديگر شما و يافته
در باشندبخصوص برخوردار نوجوانانشان مقابل در اختياراتبرابري
زندگي خود ناپدري يا و بانامادري نوجوان كه خانوادههايي مورد
.ميكند
مكان نقل خانهجديدشان به نامادرياش و پدر همراه به جواني ، پسر
را او و كرده صحبت پسرشان با يكديگر كمك به دو هر زوج اين.كردند
.ميكردند تربيت
او.مييافت حضور او كشتي و فوتبال مسابقات تمام در نيز نامادري
يك بعنوان مبادا كه بودم خود حرفزدن مراقب همواره ميگويد
مخاطره به را بودمخود مجبور بالاخره اما.باشم كرده عمل نامادريبيرحم
.بيندازم
مدرسه مدتي تا كه طوري درگرفت والدينش و پسر بين شديدي بحث شب يك
نامادري.نميرفت هم خانه به ضمن در و افتاد تعويق به او رفتن
:ميگويد
صحبت يكديگر با آرامي به بتوانيم تا برگردد منزل به تا خواستم او از
با زدن حرف براي اجباري كه گفت من به هوار و داد با او اما كنيم
قبول را مسئله مناين البته.نيستم او اصلي مادر من كه چرا ندارد من
و بوده او مراقب نيز من كه اوفهماندم به ضمن در اما كردم
جريان آن از بعدساكتشد فورا حرف اين شنيدن از پس او.نگرانشهستم
.باشيم داشته يكديگر با جدي توانستيمصحبت نفرمان سه هر
كه نيازمندند نوجوانان دهيد اختصاص فرزندتان به را مناسبي مكان (5
از يكي.ندارند آنها زندگي روي تسلطكاملي والدينشان كنند حس
.آنهاست اتاق مهمترينموارد
جزء را جايي كه ايجابميكند كه هستند سني در بچههايم ميگفت مادري
دست آنها به احساس اين نداشتيم دوست ما و بدانند خود محدوده و قلمرو
در لذا ميرسند چيزي چنين به خانه در كردن زندگي با تنها كه دهد
.كرديم درست آنها اتاقيبراي منزلمان زيرزمين
و حرفها از پر داريم زيرزميني معمولا حالا:ميگويد ادامه در او
و سالم محيطي اما شد و آمد و صدا و ازسر پر زيرزميني.بچهها بازيهاي
بسر درامنيت و كنارمان در فرزندانمان كه خوشحالم اين تنهااز من
.ميبرند
عاطفي و جسمي همانكنارهگيريهاي نوجوان يك خواستههاي از ديگري بخش
نمونهاي والدين با آمدن بيرون از امتناع و بخشي يك جوابهاي كه اوست
.ميرود بشمار آن از
كنارهگيري خود والدين نوجواناناز زمانيكه:ميگويد چنين كارشناس يك
احساس نوعي آنها از بعضي به ميكنند دور ازخود را آنها يا و كرده
اين كه باشيد داشته نظر در بايد اما.ميدهد دست شدن طرد و آشفتگي
.است آنان زندگي از طبيعي بخشي دوره
همين حتي كه است نميكننداين توجه آن به والدين از بسياري كه آنچه
رها خود حال به زياد را آنها كه است نوجوانانهشداري كنارهگيري
.نكنيد
دارد ادامه