پنجم ، شماره 1274 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 9 دوشنبه 19
|
|
!است يافته پايان آزاد رقابت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) جديد دنياي و دموكراسي
تنها زبانهاست سر بر زايد اينروزها كه اقتصادي آزاد رقابت اصطلاح
دوام طولاني مدت براي شده جوامعصنعتي در كه است دهنپركن عبارتي
.نميكند پيدا
به ميتواند همكاري و مبنايتعاون بر تنها رقابت ، كه طور همان
و منظم دراجتماعي بجز نميتواند نيز آزادي دهد خودادامه حيات
.وجودداشتهباشد هدايتشده
كشف وقتي متعالي ، ايدههاي صنعتيبا روانشناسان يا مديران از بسياري
رضايت احساس چنينسياستهايي اجراي درصورت واحدها كردهاندكه
تيلور مثال براي.مايوسشدهاند نهايتا و بهتزده نميكنند ، متحير ،
منافعيدارند ، كارگر و بينمدير اختلاف حفظ در واحدها كه شكايتميكند
سازماندهي را اختلافي كهچنين آنهاست عملكرد و وظيفه اين چراكه
آنها:مينويسد كارگرانانسانند آيا خود كتاب در او بنابراين.كنند
دستمزدهاي كاهش بهمنزله اين كه وقتي حتي را پيشرو مديريت (واحدها)
نظامنامه با يكرنگي و همنوايي براي بود ، كاركنانشان به پرداختي
كه بهاينمنظور.كردهاند مديريت سازمانهاي به پيوستن به وادار سازمان
كه مديراني با آنها.كنند مذاكره آنها با راحتتر بتوانند واحدها
ميكنند ، مخالفت ميبخشند بهبود را كاركنانشان موقعيتشغلي آزادانه
جلوه خود فعاليتهاي از ناشي را پيشرفتها اين تمامي دارند قصد كه چرا
دنبال را مطلوب تغييرات بروز از پيشگيري طريق ، اين از و.دهند
ميرود پيش آنجا تا تيلور آقايشوند درگيريبرنده اين در تا ميكنند
نقشي هيچ شده تشريح اصول برطبق صنعتي رهبري يك در ميكند پيشنهاد كه
.نيست تصور قابل هستند ، دارا حاضر درحال آنچنانكه واحدها براي
باشند ، داشته نقشي رفاهي سازمانهاي ايجاد در است ممكن اگرچه)
و برخورد نحوه اين نويسنده ازنظر.(داشتند روسيه در كه همانطور
تجاري واحدهاي كه دارد حقيقت اين البته.ميرسد بهنظر خطرناك رفتار
فراواني جدي كاستيهاي و مطلوبنيستند درحد سازمانها تمامي مثل
واحدهاي موقعيت و تغييرات نتايج به مربوط مشكلات از بسياري.دارند
كتابش در لاسكي پروفسور بهوسيله اين و است مدرن اجتماع در تجاري
طرفدارانمكتب امااست شده جديد ، مطرح اجتماع در تجاري واحدهاي
برمطالعه عمدتا را خود توجه كه صنعت ، كساني در انساني روابط
به كردهاند ، دقيقا متمركز صنعتي واحدهايمستقل در كوچك گروههاي
خصوصا و جمع درميان روابطقدرت اهميت دارندكه تمايل علت همين
از متفاوت موردي كاملا ملي سطح در دموكراسي.كنند فراموش را صنعت در
سوي اين در كه آنچنان دموكراسي و.است كوچك غيررسمي گروههاي اتحاد
سازنده انتقاد و مخالفت يك بر بايد معمولا ميشود ، درك آهنين ديوار
بهوسيله ميتواند تنها مترقي و پيشرو كارگران روابط.باشد متكي
تجاري يكپارچگي با تا آمادهاند و ميپذيرند كه شود ايجاد مديراني
واحدها مديريتو بين ارتباطي چنين بدون اگرچه زيرا.شوند مواجه
حقيقي دموكراسي يك به حتي يا)برسيم مصلحانه پدرسالاري يك به است ممكن
درنظر كافي بهاندازه كارگران رفاه و شادي آن تحت كه (كوچك مقياس در
و مستقل هيچمانع شرايط اين از مجموعهاي در اما باشد ، شده گرفته
هرچه.ندارد وجود ديكتاتوري به بازگشت برابر در مطمئني
شده گرفته درنظر گروههاي و خودمحورتر و مستبدتر استخدامكننده ،
دموكراسي در مخالفت بروز عامل بر بيشتر توجه و تاكيد باشند ، بزرگتر
كه ندارد وجود شكي.است نياز مورد قبل از بيش (آن محدوده از خروج و)
ثمربخش ، درگيري بدون صنعتي دموكراسي موجود اجتماعي شرايط در
.شود ايجاد صنعت طرفين بين دوجانبه پذيرش و اعتماد بر متكي نميتواند
او تكنيك كه بياموزد خود سهم به بايد صنعتي مسائل روانشناس
يك رفتار سطح از آن به بخشيدن عموميت و نيست دردي هر درمان نوشداروو
خطرناك اجتماعي بزرگتر تودههاي سطح به سطحفردي يا كوچك اجتماعي گروه
.است
قديمي افكار و عقايد كه زماني يعني يافت ، پايان وسطي قرون كه هنگامي
از طولاني دوره يك نداشتند ، اجتماع تغييريافته ساختار با تناسبي ديگر
دوره) رنسانس با تحول و فروپاشي اين.آمد بهوجود اجتماعي فروپاشي
در كه ندارد وجود شكي.رسيد بلوغكامل به (فرهنگي و ادبي حيات تجديد
جديد علوم براي را راه علومكهن و تكنيك كه همانگونه حالحاضر
.ميكنيم طي را اجتماعي فروپاشي از مشابهي دوره نيز ما بازميكنند ،
جديدي نوع اجتماع ، در جديد مبنايتكنيكي ديدهايم كه همانگونه اما
افراد اين اينكهميطلبد اجرا براي را اجتماعي سازمانهاي و افراد از
تنها را داشت خواهند شباهت چيزي بهچه دقيقا اجتماعي سازمانهاي و
بازگشتي هيچ اينكه آن و است قطعي و مسلم چيز يك اما.زد حدس ميتوان
به انسان جستجوي كتابش در رولومي دكتر.نخواهدداشت وجود عقب به
ما.بازگرديم بهعقب نميتوانيم كه هستيم نسلي ما:مينويسد خود دنبال
هستيم آتلانتيك فراز بر پرواز حال در خلباني مانند بيستم قرن درميانه
بازگشت براي كامل سوخت كه كسي.است كرده عبور بيبازگشت ازنقطه كه
.برود پيش خطرات ساير و طوفانها به توجه بدون بايد و ندارد
يك علم و تكنولوژي حاكميت اجتماعيبا براي تكنولوژي ، عصر ايدئولوژي
اقتصاد سياست و فردي رقابت كه همچنان بود ، معتبر كاملا ايدئولوژي
ما و نيستند معتبر درحالحاضر اينها از هيچيك اما.كهن عصر براي آزاد
و بشر از ديگري انگاشتهاي مفروضاتو براساس را جديدمان اجتماع بايد
حاكميت به نياز مشاركتي ، اجتماعي سازمان يك كه اينبسازيم طبيعتش
چگونگي به بستگي خير يا باشد داشته (آزاد سرمايهداري) كاپيتاليسم
جايي در كينز.ميشويم قائل كاپيتاليسم براي كه دارد تعريفي
وباور اعتقاد اين كاپيتاليسم:كرد تعريف چنين را كاپيتاليسم
بدترين يا و افراد فاسدترين انگيزههاي زنندهترين كه است حيرتآور
ممكن ، دنياهاي بهترين در نتايج بهترين كسب هدف با آنها اعمال
.است مرده كاپيتاليسم مفهوم اين با لااقل است دفاع قابل و پسنديده
ديگران ، بررفاه تاكيد بدون و خود شخصي نفع بهدنبال افراد تلاش كه چرا
مجدد سازماندهي.نميآورد بهارمغان جامعه براي نيكي و خير بهطبع ،
بشري زندگي ابعاد تمام بايد بلكه شود صنعت زمينه شامل بايد نهتنها
كاتوليك ، نويسندهبزرگ گفته به كه چرا دربرگيرد ، را مذهب ازجمله
باقي مانند مگراينكه داد نخواهد ادامه خود كليسابهكار:چارلزپگي
را اقتصادي وتحول انقلاب يك بهاي از خود اجتماعاتبشريسهم بخشهاي
.بپردازد
هستند ثابت روحي معيارهاي و بگوييماستانداردها كه است اشتباه اين
دائما آنها ديدهايم كه برعكس ، همانطور.نميكنند تغيير و
و بلاتغيير كه دارد وجود زيربناييكمي قواعد مطمئنا.تغييراند درحال
اجتماع طبيعت به اجتنابناپذير بهگونهاي آنها كه چرا ;ثابتباشد
دوست را خودت كه آنچنان را عبارتهمسايهات مثال براي.وابستهاند
چرا است پذيرفتهشده و موضوعي اصل يك بهطورخالص باش داشته دوست داري ،
مردم درآنها كه است شرايطي و امور از قطعمجموعهاي بهطور اجتماع كه
قواعديبههرحال ، چنين از خارج.ميكنند همزندگي با و هم مجاورت در
علاقه گفت ، اظهار ميتوان ديگر بهبيان.شود بايدعوض و ميتواند معيارها
بيان و تفسير بهطرقمختلف بايد كه است كلي يكقاعده همسايهاتان به شما
در است ممكن آزاد اقتصاد.ميكند تغيير اجتماعي مفاهيم همانطوركه.شود
مجموعهاي بهعنوان جامعه كلي منافع براي توسعهيافته شرايطاقتصادي
موجود دنياي حفظ مابين كه وقتي موجود ، شرايط در.مناسبباشد واحد
درواقع ، .ممكن نه و است مناسب نه روش اين آزاديم ، آن دادن ازدست يا
قواعد از را تاكيد كه بود ، مسيح عيسي تعليمات معناي دقيقا اين
درونيانتقال انگيزههاي به (موسي به مربوط) فرمان ده بيروني و ظاهري
اينجمله بهسادگي ميكرد ارائه زندگي براي مسيح كه اخلاقي نسخههاي.داد
دروني حالات افراد ، به نسبت ترجيحا بلكه نيست ، بكشيد نبايد كهشما
.حسادت و انتقاد سرزنش ، آرزوها ، و آمال رنج ، خشم ، همچون.دارد
سعادت با رابطه در قلبي اصلاحخلوص مفهوم و منظور آنچه ديگر بهبيان
.وي باطني و ظاهري ابعاد شامل است انسان مجموعه است ، جاوداني
.خود دنبال به انسان جستجوي رولومي ،
حد تا حالآنكه ميشود اشتباه بهآزادي اعتقاد با اغلب آزاد اقتصاد
مرجطلبي و هرج بهمعناي براين ، آزادي علاوه.هستند متفاوت زيادي
مبنايتعاونو براساس تنها كهرقابت ، همانطور درست كه چرا نيست ،
در بجز نميتواند نيز آزادي دهد ، ادامه خود بهحيات ميتواند ، همكاري
ميتوانستم من پيش بيستسال.باشد داشته وجود هدايتشده و منظم اجتماعي
.كنم رانندگي پايين سمت به ميخواستم كه خياباني هر در ماشينم با
اين آياهستند يكطرفه خيابانها اين از برخي كه چرا نميتوانم ، اكنون
.البته ازجهتي ، ميكند؟ محدود است فردي آزادي تجلي كه مرا آزادي امر
گرفتنشرا درنظر ارزش بهسختي كه انتزاغي ديدي از تنها اما.بله
بود آزاد كسي هر جادهها ، در موجود ترافيك حجم با اگر زيرا.دارد
مطلق ، هرجومرجي جز كند رفتار ميكرده ، عمل پيش سال بيست كه هرطور
.نداشت وجود چيزي
تنها برسرزبانهاست زايد روزها كهاين اقتصادي آزاد رقابت اصطلاح
پيدا دوام طولاني مدت براي شده صنعتي جوامع در كه است دهنپركن عبارتي
برخي و نويسندگان از معدودي جزء ، چندمغازهدار بهاستثناي.نميكند
آزاد ميكنند ، رقابت اداره شخصا را خود كار كه فني و متخصص افراد
.رسيد خود بهپايان پيش سالها اقتصادي
بدخواه ، و شرور تدبيرجامعهشناسان و دسيسه نتيجه در نه البته
نقشهايرقابت نميتوانستند وبازرگانان تجار كه دليل اين به بلكه
جديد جامعه بيفتد اتفاق ديگري هرچيز.تحملكنند را اقتصادي نامحدود
به قطعا جامعهكرد نخواهد تكيه اقتصادي آزاد رقابت بر ما
بهسبب چراكه ، .نخواهدآورد روي ليبراليزم يا فئوداليزم آنارشيزم ،
تئوريك ازنظر كه راههايي و انتخابها از بسياري مطرحشده ، دلايل
نوين تكنيك دوره آيا اينكهنيستند ممكن و موفق عمل در قابلتصورند ،
فلسفه يا كمونيستي ، تعصب فاشيستي ، بربريت از اسكلتي بر تكيه با
كاملا حكومت آيا اينكه كند ، پيشرفت اجتماعي دموكراسي نوعدوستي
و باشد مبتكرانه يا بوروكراتيك باشد ، متمركز آن از بخشي يا متمركز
بستگي ما تصميم به همه خير ، يا شد خواهند متمدن مردم آيا اينكه
آنها نميتوانيم ما و است آماده تقريبا جديد ساختار ملات و آجر.دارد
كامل بستگي ميكنيم برپا ساختماني نوع چه اينكه اما.دهيم تغيير را
.دارد ما بهخود
- Dunkirk:پاورقيها
بههدف سال 1940 در بريتانيا نيروهاينظامي كه فرانسه در بندري
عبور انگليس كانال از محل ، آن از آلماني ، نيروهاي نجات و رهانيدن
نشان بسياري شجاعت نبرد اين در بريتانيائيها ظاهرا.كردند
.دادهاند