پنجم ، شماره 1274 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 9 دوشنبه 19
|
|
مراسم در تهران شهردار سخنان متن
نواب ملي طرح نخست بخش از بهره‌برداري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
انك ربك الي في‌الامروادع ينازعنك فلا ناسكوه هم منسكا جعلنا امه لكل
(حج 66).مستقيم هدي لعلي
آگاهي و خرد و ملي اراده - ديني باور ويژگي سه پايه بر اسلامي ، ايران
و ساخته نمايان ما معاصر تاريخ در را اسلام جهاني نوين تمدن چشم‌انداز
.داد خواهند گواهي بزرگي به آن اعتبار و ارج بر آيندگان ، بي‌گمان
مرداني مصمم و منور درچهره شايستگي به گرامي ، نشانه‌هاي اين
پيمودن و روزگار توفانهاي سهمگين‌ترين از عبور با كه است درخشيده
دوباره را خويش ملت ديني پاك باورهاي تاريخ ، عقبه‌هاي سنگين‌ترين
بنياد و ساختند استوارش عظيم ، اعتمادي و اراده پايه بر و برانگيختند
پايدار ديار اين در را فرزانگي و دانشوري و خودباوري و خردمندي
.كردند
از پس را اسلام خورشيد آتش سلحشوران‌فرهمند ، يكتا اين بزرگ ، مردان
آن پاك شراره‌هاي و ساختند ديگربار ، فروزان خاموشي و افسردگي سده‌ها
.آوردند به‌ارمغان دوران اين تاريك دنياي به را
ايستاد ، مراقب و مقاوم بي‌مانند ، خيزش اين بلنداي در كه بزرگمردي
ژرفاي از و قوم اين اقصي‌المدينه از پيامبران بسان كه بود پارسامردي
و برحق عزم و راستكرداري به را مردم و شد خارج شتابان سرزمين ، اين
رهسپار و راهبر آن - خميني - او جاودان و بلند نام.كرد دعوت عدل
و انديشه اعماق از هيچگاه كه است ، آزادي و دين‌باوري رفيع قله‌هاي
.رفت نخواهد برون جهان ومستضعفان ملت‌ها آرمانخواهي
و (ص)محمد دين جاري حيات برترين‌گواه و خداوندي بزرگ ارمغان او
مباركش ، حضور يمن به كه ماست ، روزگار مخلد و بهشتي سرمايه بزرگترين
بر محبتش و لطف فياض بارش و شد گشوده برما حق‌تعالي عزت و رحمت ابواب
.گشت جاري صبور و مقاوم ملت
ارتحال با سترگ رهبر آن وآرمانهاي انديشه‌ها پيوستگي و جاودانگي
و راه ادامه براي مردم عظيم حجم‌حضور بر و.نيافت كاستي جانسوزش ،
و جاريه صدقه امام ، نيكوي وكردار پيام.نيامد وارد خللي رسم‌اش
براي گرانقدري دستمايه كه‌بمثابه بود ماندگاري خط و صالحه سنت
.ماند خواهد باقي جهان مصلحان و صالحان
از بي‌پرواي او ، همچون ،(ره)حضرت‌امام پيروان و همرزمان و همراهان
جهاد و مبارزه مسير در و خداسپردند به دل رنگ ، و رنج و آسيب
و غبارها از را خدا دين وچهره زدند آتش و آب به را خود مقدس ،
گسترش زمين سراسر در را رستگاري پيام و زدودند اهريمني آلايشهاي
.دادند
خيره‌كننده درخشش عليه ، امام‌سلام‌الله ياران پرفروغ چهره‌هاي ميان در
اين.شد نخواهد محو يادروزگار از هيچگاه آنان ، از يكي وكم‌نظير
از خردمندي‌اش ، داستان و شكوهمند مبارزه كارنامه كه نمونه‌تابناك
پيشتاز و سازندگي سردار همانا است ، سازندگي و نبرد فرازهاي برترين
.است رفسنجاني ايران ، هاشمي بالندگي و آباداني
و بزرگ اردوگاه در نهضت ، ازابتداي كه است ذووجوهي شخصيت هاشمي
برجسته‌ترين از او.است نداشته غيبت لحظه‌اي امام ، حضرت مخاطره‌آميز
عظيم قشر جاويد حماسه‌ساز و اعتقادي جهاد و ديني مبارزه سنگر چهره‌هاي
.است امام خط روحانيت
مدرسه‌را و بحث و درس تعلقات كه‌رشته است پيشكسوتي شاخص‌ترين او
و زد پيوند ملتش براي فداكاري و اسارت و شهادت المتين حبل‌الله به
كشف‌حقيقت در او.برگرفت علم حقيقت بار از را دنيا تمنيات بند
بارها و بارها بود ، آن فريادگر قيام ، و خون سالهاي در امام كه تفقهي
خون و معصوميت نقش جبين‌اش ، تارك بر و رفت شهادت و اسارت استقبال به
.نباخت رنگ هيچگاه شهادت ، و
عرصه در را خويش مسلماني هنربزرگ امام ، وجود فروغ پرتو در او
نمايش به مضمون ، و شكل درعاليترين سازندگي ، و شهادت و جهاد
و آرمانها تحقق براي سراي‌جاودان ، به امام رجعت از پس و گذارد
شايسته‌ترين و اتكاء مطمئن‌ترين و بازو نيرومندترين انقلاب ، اهداف
بخاطر و بود بزرگوارمان رهبر ديدگان روشني‌بخش و ولايت حريم مدافع
به مسير اين در كه را طاقت‌فرسايي مشكلات و مشقات چه كلمه‌الله ، اعلاي
رگبار زير در كه بود هاشمي برومند و جوان سيماي اين و خريد جان
و برومند همچنان انقلاب تا شد پير و شكسته رنجها پذيرش و حادثه‌ها
.بماند برنا
متبلور حجت و ايران اقتدار بديع‌دفتر و بكر عبارت رفسنجاني هاشمي
.است اسلامي عمل و انديشه
سكان‌دار چند سالياني كه بابت آن از نه اما است واجب تكريم‌هاشمي
آن از نه و كرده بسيار تلاش كشور اقتصادي حيات عرصه در و است نظام
و صنعتي بزرگ مجتمع‌هاي و گشته برپا عظيمي سدهاي او ، عصر در كه وجه
جهت‌بر آن از تجليل‌هاشمي و بلكه‌تكريم است ، افتاده بكار توليدي
رادر ديني عمل و حكمت سياسي ، يك‌حكيم كسوت در او كه است فرض ما
ديوارهاي و ساخته جاري ازخود روزگار ، شرايط غيرمتعارف‌ترين
و حركت و حيات و پايه‌هاي‌عمران استوارترين به را جنگ فروريخته‌از
.است نموده مبدل حضور ،
پيامدهايي‌را و حوادث انقلاب ، دركوران حكومت‌هاشمي حركت و حيات
زوال‌دين عصر در را رايج غلط وتفسيرهاي تحليلها طومار كه زد رقم
در را مردمي مشاركت و ملي عزم از مفهوم‌نويني و پيچيد درهم غرب ، در
شكست و تحول و تغيير قابليت او.كرد عرضه زمين ، بر خدا حاكميت بستر
نه و كرد تفسير شرايط ناممكن‌ترين در نو ، طرحي براي را ، فلك سقف
.شرق الحادي فرسوده افكار دل‌مشغول نه و شد غرب توسعه مرعوب
دوران تنگ عقبه‌هاي كه ، است واجب بابت اين از تكريم‌هاشمي و تجليل
با بحران ، مرز از و ساخت سپري مردانه را ، سازندگي و دفاع و انقلاب
خودباختگان ، كنايه و همازان طعنه از بي‌دغدغه و گذشت وصف‌ناپذيري همت
.فشرد پاي بود كرده آغاز كه راهي استقامت بر
تكوين چگونه قرآني جامعه‌موعود يك كه داد نشان رفسنجاني هاشمي
اعتبار چگونه شهروندانش ، به طيبه ، براين‌بلده حق حاكميت و مي‌يابد
نسيم بي‌آنكه گشود ، ملتش و كشور بروي جديدي پنجره‌هاي او.مي‌بخشد
.بيازارد را مردمش مشام نابجايي ،
!رفسنجاني هاشمي آقاي جناب
را شما كه خدمتگزاراني و سوي‌كارگزاران از نمايندگي به اينجانب
نمي‌توانم مي‌دانند ، شان وپشتيبان‌برنامه‌هاي وحجت سردار
كنار در ازبودن و وهمگامي ، همراهي از را خود بهروزي و خرسندي
شما آن خردمند پرچمدار و پيشقراول كه راهي در كوشش و وتلاش شما
.نمايم پنهان هستيد ،
در تدبيرشان و تلاش كه خودببالند به بايد مرزوبوم اين خدمتگزاران
سردار اراده با وهمسو همراه ايران ، سربلندي و راه‌آباداني
در را خويش بلند گامهاي او نظر و راي با و مي‌شود بكاربسته سازندگي
.برمي‌دارند اسلامي و مقتدر ايران تمدن پايه‌هاي استوارسازي
به سرزمين ، اين پيوسته كه‌پيشينه مي‌داند نيكي به قهرمان ملت اين
فاقد تاكنون پيش سال ازهزاران آن ، باستاني بازمانده‌هاي شهادت
ازتجلي تهي و درخشان كارنامه‌اي از محروم و خداوندي موهبت چنين
.است بوده اينچنين شكوهمندي
مردم جاودانگي بر كه بود بزرگترين‌آوردگاهي تحميلي ، جنگ نبرد عرصه
بذل با كه رزمندگاني.داد اوگواهي آرمان و فرهنگ ماندگار ورمز
پاس را آن ارزشهاي و انقلاب و اسلام تناور درخت سر ، تقديم و خون
.ساختند خود خيره را امروز جهان گرفته ستم و آلوده چشم و داشتند
بندهاي گسستن.نيافت پاياني مقدس‌نيز دفاع پايان با رزم‌آوران ، نبرد
روشن چشم‌اندازهاي به ايران ضرورت‌پيوستن و نيازمندي ، و وابستگي
بسيار ، شتاب با بايد كه بود سنگلاخي و دشوار راه سازندگي ، و آباداني
.مي‌شد پيموده
ما.راهيد اين پيشكسوت و وقافله‌سالار سردار شما !هاشمي آقاي جناب
هزار هزاران هزارتقديس ، مي‌كنيم ، هزاران افتخار شما همراهي به
حيات.نيست شما صداقت حديث بند ازهزاران بند يك پاسخگوي تكريم ،
تلاش و صدق مرهون ما ، نهضت حيات و ماست اسلامي نهضت سرزندگي گرو در ما
:فرمود كه است امام كلام از ديگري قرائت بيان ، اين و شماست تدبير و
.است زنده نهضت تا است زنده هاشمي
باد مبارك پس !امانت بار اين نيم‌گشوده‌و صحيفه اين و مائيم اينك
پاسداري مدام ، شرب و جاري حيات اين كز او ياران و هاشمي بر
.كردند
اوج در عاشورا ، تموج در كه‌آنروز شيرزناني و بزرگ‌مردان بي‌شك ،
و خون شط در جهان آزادگان وجودسرور شمع گرد حقانيت و مظلوميت
محو عليه‌السلام ، علي وجودحسين‌بن اقيانوس در و نشستند تشهد قيام‌به
عالم شهيدان سيد رمزجاودانگي فرزندانشان امروز گشتند ، جمال‌محبوب
دررواق و مي‌كنند زمزمه وآزادگي رساي‌استقلال و زيبا درسرود را
را اسلامي اقتدار و تمدن قافله امام ، ياران و پرچم‌امام زير اسلام ،
ثمرات از و مي‌شوند سيراب حق مدام و زلال چشمه‌سار از و مي‌برند راه
عينا.مي‌سازند متنعم و برخوردار را همگان اسلام ، حاكميت طيبه حيات
تفجيرا يفجرونها عبادالله بها يشرب
بركاته و رحمه‌الله و عليكم والسلام
