پنجم ، شماره 1275 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 10 سهشنبه 20
|
|
شنوايي نقص دچار كودكان مشكلات
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دارد كودك شخصيت برروي ناشنوايي ارتباط عدم كه تاثيراتي از يكي
در و ارتباط ايجاد در بودن ناتوان بهعلت ناشنوا كودك كه است اين
او به والدين حتي و شنوا افراد كه ميشود باعث ناهنجار صداهاي آوردن
اجتماعي عكسالعمل نميتواند او كه معنا اين به و كنند بيگانگي احساس
.بدهد نشان دارند انتظار افراد كه را
والدين تربيتي غلط روش افراد اينگونه ناپذيري انعطاف دلايل از يكي
نهي و امر او به مرتبا مادر و پدر عادي كودكان درمورد است ،
گفتهها اين كودكان و نكن را كار اين يا بكن را كار اين مثلا ميكنند
جاي به ناشنوا كودك مورد در متاسفانه اما ميفهمند آمرانه لحن با را
.ميگيرند كمك بدني تنبيه از والدين آمرانه لحن
در شنوايي نقص.نميشويم آن متوجه گاه كه است جسمي نقص يك ناشنوايي
كم تاثير ديگر برخي در و عميق تاثيري شخص رفتاري جنبههاي از برخي
فرد پسميباشد ارتباط عامل مهمترين گفتار جوامع كليه در.ميگذارد
اين و است برخوردار بيشتري محروميت از ديگران به نسبت ناشنوا
ميگذارد گفتار زبان توليد و درك موارد در را اثر بيشترين محروميت
از پس بدهند درست پاسخ نميتوانند نشنيدن دليل به كه ناشنوا كودكان
تفاوت روحي نظر از ناشنوايان ميشوند پرخاشگر و حساس بسيار مدتي
رنج زود و حساس آنها دارند ، خود سالم برادر خواهرو با بسياري
با شديد وابستگي معمولا.خشمگينميشوند و عصباني زود خيلي و هستند
امور درك به تنهاييقادر به چون و ميكنند پيدا خود نزديك اطرافيان
ميشوند ، جويا را امور علل خشن و تند حركات و شديد كنجكاوي با نيستند
به شديد كنجكاوي اين ارضاي مشترك زبان نبودن بهعلت متاسفانه كه
.نيست ميسر كامل بهطور و آساني
تعاريف مختلف روانشناسان نظر از ناشنواشخصيت كودكان شخصيت
جنبههاي دهنده نشان را ميتوانشخصيت كلي بهطور ولي است شده مختلفي
ارزشهاي دادن آنها ، با آمدن كنار طريقه و عواطف نظر از زندگي متفاوت
افراد با ارتباط ايجاد آمادگي زندگي ، مهم تعليمات و انتخاب در اخلاقي
و داشتن محبت و عشق و اجتماع در مختلف گروههاي با كردن همكاري ديگر ،
.دانست دوستان و خانواده افراد به بودن نزديك احساس
خود احساسات بيان براي را ارتباط برقراري توانايي چون ناشنوا كودك
را خود دشمني و عصبانيت و مخالفت است ممكن تكلمندارد وسيله به
همين شود متوسل حمله به خويش حق برايگرفتن يا و دهد نشان عملا
بيان براي كه درمييابد كرد پيدا ارتباطي شيوه وقتي آينده در كودك
همين به كند ، استفاده آن از حقوقش از دفاع براي و خصومتبارش احساس
كودك يك رفتار با مقايسه در ناشنوا كودك يك رفتار است ممكن دليل
و فهميده شخص اما آيد بهنظر كنترل بدون و غيرطبيعي ظاهرا شنوا
ناشنوا كودك شخصيت در نهفته توزانه كينه خصوصيت كه است متوجه باهوش
شنوايي ارتباط عدم كه ديگري تاثيرنيست شنوا كودك از بيشتر الزاما
در بودن ناتوان بهعلت ناشنوا كودك كه است اين دارد كودك شخصيت برروي
و شنوا افراد كه ميشود باعث ناهنجار صداهاي آوردن در و ارتباط ايجاد
نميتواند او كه معنا اين به كنند بيگانگي احساس او به والدين حتي
مورد در ولي بدهد نشان دارند انتظار افراد كه را اجتماعي عكسالعمل
مشكل آنكه بهعلت است آمده دنيا به ناشنوا خانواده در كه ناشنوا كودك
و تنهايي بيگانگي ، حس اين نداشته والدين با رابطه ايجاد در چنداني
ناشنوا افراد خصوصيات از ديگر يكي ميشود ، ديده كمتر او در دوري
براي.ميشود ديده هم ناشنوا بزرگسالان در كه ميباشد انعطافناپذيري
ببينيم بايد دارد را خصوصيات اين ناشنوا بزرگسال چرا بفهميم آنكه
ناشنوا كودك ارتباط چون است بوده چگونه كودكي در او شرايط و رفتار
كمتر آنها گروههاي و شنوايان به آنها است ، بصري علامات به محدود
از استفاده بدون و ميگريزند آنها جمع از بيميلي با و ميشوند نزديك
در و ميكنند تحليل و تجزيه را اجتماعي موقعيت آنها كمك و توضيحات
انعطافناپذيري دلايل ديگر از.است محدود مقصودش بيان براي كودك ضمن
مرتبا مادر و پدر عادي كودكان مورد در است ، والدين تربيتي غلط روش
آمرانه لحن با را گفتهها اين كودكان و ميكنند نهي و امر او به
والدين آمرانه لحن بجاي ناشنوا كودك مورد در متاسفانه اما ميفهمند ،
بعضي در و است بدني تنبيه كودك ، تنبيه اين كه ميگيرند كمك تنبيه از
يعني ميدهند اندازه از بيش آزادي كودك به خانه در والدين موارد
متقابل رفتار ميكند ، كمك كودك رشد به روشي چنين ميكنند احساس والدين
تنبيه جنبه بيشتر استدلال و اعتدال بجاي والدينش و ناشنوا كودك بين
اين تمام نتيجه معمولا انعطافناپذيري و افراطي كردن لوس و دارد
.است جنبهها
دست از با كه رواني تغييرات درك شنواييبراي ضايعه رواني جنبههاي
شنوا ، فرد خود در بدانيمكه ابتدا بايد ميدهد رخ شنوايي دادن
وعكسالعمل رواني رفتارهاي با آن رابطه و ميكند عمل چگونه شنوايي
.است چگونه فرد
:دارد رواني جداگانه سطح سه شنوايي كه كرد فرض ميتوان
.ميرود بكار زبان درك براي شنوايي اجتماعي ، نظر از:نمادي سطح -1
مثال براي هستند ما محيط مختلف فعاليتهاي نيز و سمبلهاياشيا كلمات
طبيعتا زبان كه آنجا از.مينويسيم آن با كه است وسيلهاي نماد قلم
.مينامند نمادين سطح را شنوايي سطح اين است نمادين
هشدار علائم ارتباط ايجاد وسيله بر علاوه صداها:دهنده هشدار سطح -2
ميكنند ياري روزمره حوادث با تطبيق در را ما و نيزميباشند دهنده
زنبور كلمه اين و ميباشد آشنا ما براي آن زدن نيش و زنبور صداي مثلا
كه است آن سريع حركت صداي بلكه ميشود ما پريدن جا از باعث كه نيست
شنوايي سطح دومين اين بنابر ميدهد ، هشدار ما به محيط در را آن وجود
باعث دهنده هشدار سطح در شنوايي دادن دست از و است هشدار سطح
در را شخص ايمني نداشتن احساس فقط بلكه نميشود فرد عاطفي نابساماني
.برميگيرد
اين در است زمينه يا نخستين سطح شنوايي سطح مهمترين:نخستين سطح -3
ميرود بكار دهنده هشدار علامت بهعنوان نه و است نهنماد صدا ، جا
حركت خيابان در وقتي.است روزمره زندگي محيط زمينه در فقط بلكه
شهري ، ترافيك صداي انسانها ، صحبت صداي افراد ، همهمه صداي ميكنيم
آواز صداي.دارد شهري زندگي از حكايت همه كه ماشينها بوق صداي
و زندگي از حكايت همه غيره ، و غيره و ساعت تيكتاك صداي پرندگان ،
حس كه ميشود باعث زندگي محيط معمولي سروصداهاي اين.دارند پويايي
ناخودآگاه بهطور نيز و هستيم پرتحرك و زنده دنياي يك از قسمتي كنيم
كه اين از نيز ناشنوا فردهستيم زنده كه ميكند القا را احساس اين
فقط او نيست آگاه است داده دست از را محيطي صداهاي اين شنيدن قدرت
شنوايي از سطح اين.است مرده او پيرامون دنياي كه ميكند احساس
عملكرد مهمترين روانشناسي نظر از كه هرچند است ناشناخته عموما
ما شنوايي عملكرد از قسمت اين است سطح همين به مربوط شنوايي رواني
وجود به اصلي عامل آن ، دادن دست از و ميدهد پيوند اطراف دنياي به را
ناشنوا افراد در اطراف دنياي بودن مرده تصور و افسردگي احساس آمدن
.است
و تحصيل سبب به ناشنوايان اجتماعيگرچه محدوديتهاي و ناشنوايي
اين با ولي ميشوند نزديك شنوايان دنياي به موارد بسياري در آموزش
اختلالاتي بروز سبب شنوايي نقص كه باشيم واقعيت اين پذيراي بايد همه
و اختلالات اين اهم و.ميشود ناشنوا فرد اجتماعي و فكري زمينه در
:برشمرد چنين ميتوان را كمبودها
بود نخواهند قادر ناشنوايان از درصدي طريق هر به:گفتار در اختلال -1
بر علاوه ضعف اين بخصوص و كنند بيان را خود مقصود افرادعادي همانند
.ميشود نيزمشاهده آنان نوشتار در گفتار
به موارد بسياري در ناشنوايان تحصيل ، در گرچه كه ميدهد نشان تحقيقات
فراگيري جمله از موضوعات برخي در حتي و ميشوند نزديك شنوا افراد
و تكلم در ولي بگيرند پيشي شنوا عادي افراد از است ممكن حرف بسياري
و داشت خواهد وجود شنوا افراد و آنان بين فاصلهاي اكثرا نويسي صحيح
پيدا را معمولي و عادي تكلم يك لازم آهنگ و وزن آنان ، گفتار هرگز
.كرد نخواهد
قابل حد تا نقص اين رفع در درماني گفتار صحيح و مرتب برنامههاي
.است موثر توجهي
عدم ميگذارد تاثير تفكر در مقصود بيان كه آنجا از:تفكر در اختلال -2
اين و ميشود سبب را تفكر در محدوديت بسيار موارد در تكلم در توانايي
ميكند فكر كه علت بدين او و ميگردد منجر ناشنوا فرد انزواي به امر
نوشتههايش و مطالب و كند دنبال جمع يك در را ديگران گفتار نميتواند
ديگران با همكاري و همراهي به قادر ديگر عبارت به نمايد بيان را
فرد تا كرد تلاش بايد ميرود فرو خود در و ميشود درونگرا اكثرا نيست ،
تفكر طريق در مناسب كتب خواندن و مطالعه و آموزي زبان توسعه با شنوا
.گيرد قرار صحيح
بسياري فراگيري كه اندازه همان به:ذهني مسايل درفراگيري اشكال -3
دليل به كه) است آسان و سهل ناشنوايان براي عملي موضوعات و حرف از
همان به ،(است عمل فراگيري هنگام عميقتر توجه و آنان بيشتر تمركز
موضوعاتي كلي بهطور و نظري مطالب و ذهني موضوعات گرفتن ياد اندازه
را اصلي علت كه است مشكل ناشنوايان براي نيستند عمل و لمس قابل كه
جهاني كنگره گزارشهاي طبق دانست بايد تجسم و تفكر تكلم ، ضعف در
ميتوانند ناشنوايان كه است حرفه نوع و 200 يكهزار حدود ناشنوايان ،
از بيش و عالي سطح تا حرف آن از بسياري در و فراگيرند بخوبي را آنان
را ناشنوايان بايد اصل اين به توجه با.باشند داشته پيشرفت شنوايان
و ايجاد با آنان آموزش مراكز در و داد گرايش حرفهاي آموزش جهت در
به آنها تواناييهاي با مناسب حرفههاي فراگيري امكانات آوردن فراهم
.داد سوق كمال و پيشرفت سوي
و رشد در ارتباط نحوه كه آنجا ناشنوااز كودكان اجتماعي سازگاري
كه ميرسد داردبهنظر حياتي نقش فرد شخصيتي و اجتماعي سازگاري
مواجه خود شغلي و اجتماعي زندگي در بيشتري مسائل با ناشنوايان
به زيادي بستگي كلي بهطور افراد شخصيتي و اجتماعي رشد.ميباشند
اجتماعي برخورد هر تعريف نظر از و دارد ديگران آنهابا ارتباط نحوه
گفتاري زبان شنوا ، افراد دربين و نفر دو بين افكار تبادل به
به جامعه كه آنجا از.است اشخاص بين پيام مبادله وسيله مهمترين
نقص به مبتلا افراد كه ندارد تعجبي است متكي زبان بر زياد ميزان
متفاوت شنوا افراد از را آنها كه باشند خصوصياتي داراي شنوايي
.ميسازد
دارد ادامه