پنجم ، شماره 1275 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 10 سهشنبه 20
|
|
توسعه حال در كشورهاي در بوروكراسي چهره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اشاره
از تصويري اغلببا ميآيد ، ميان به سخني بوروكراسي از كه زماني
.ميشويم مواجه عمومي افكار سوي از سختگير مديران و پروندهها انباشت
ولي ميرود شمار به غيربومي بوروكراسي نتيجه موضوع ، اين هرچند
انباشت يعني بوروكراسي كه عامه فرهنگ در مسموم فكر اين شدن نهادينه
كار انداختن گوش پشت و اداري و مالي فساد ارتشاء ، اختلاس ، پرونده ،
مثبت مفهومجنبههاي اين در.باشد توسعهاي هرگونه مخل ميتواند مردم
و صحيح شناخت منابع ، كار ، توزيع تقسيم در ميتواند كه بوروكراسي
باشد ، موثر برنامهريزي امر براي انساني ماديو منابع كارشناسانه
و فرهنگي دربارهزمينههاي بايد وجود اين با شود ، سپرده بهفراموشي
منفي ذهنيت و ديوانسالاري منفي بهكاركردهاي كه مديريتي و اجتماعي
كه داد پاسخدرخوري سوالها اين به و پرداخت شده منجر آن برخاستهاز
مقاله ميباشد؟ عواملي چه از ناشي چيستو بوروكراتيك نظام منفي كاركرد
باتوجه و تئوريسينها و نظريهپردازان ديد از حيطه اين دارددر سعي زير
.بدهد فوق بهسوالهاي خوري در پاسخ مختلف كشورهاي تجربههاي به
مقالات سرويس
و قوانين وجود ويژگيهايشيعني به توجه با بوروكراسي نظام كه حالي در
و سازمانها بودن مراتبي سلسله ومهارتها ، تخصص به توجه مقررات ،
ازمهمترين يكي عنوان به پيشرفته جوامع در آنها تقسيمكارميان
روش و اداري قوانين درچارچوب مردم روزمره زندگي امور تسهيل ابزارهاي
غيرصنعتي جوامع در اداري نظام كه حالي در شمارميرود ، به مديريت علمي
و توليدي بابخشهاي ناهماهنگ عضوي عنوان به توسعه حال در وكشورهاي
(بوروكراسي) ديوانسالاري وجود.ميشود جامعهمحسوب و دولت سربار و مولد
جمعيت ، شهرنشيني ، ازدياد توسعه قبيل از كشورها شرايط و بهاقتضاء بنا
پديدهاي اقتصاد و تكنولوژي رشدصنعت ، تجاري ، امور و بازرگاني گسترش
هماهنگي و عدمتطبيق يعني نامتناسب رشد دليل به اما استاجتنابناپذير ،
خود به منفي جلوهاي اجتماعي ، بانظامهاي عملي و نظري جنبههاي بين
امورتشريفاتي انجام و كاغذبازي اشكال در آن مظاهر آثارو و گرفته
هستند نشانههايي اولين عواملانساني ، آنكه از غافلاست يافته تجلي
به و قراربگيرند مدنظر بايد سيستم اين اجرايي عنواننارساييهاي به كه
نارسايي اين عيني و مادي امكانات ، شاخصهاي و منابع رفتن هدر آن دنبال
.شوند تلقي بايد
هزاران بلكه نيست ، جديد و نو پديدهاي بوروكراسيبوروكراسي ظهور
يونان چين ، امپراطوريهايايران ، در خود ابتدايي اشكال در پيش سال
براي وسيع سازمانهاي سال ، از 5000 بيش چين در.است داشته وجود مصر و
منظمبراي سازمانهاي ميلادي سال 1240 از روسيه در و امور انجام
اما.دارند سابقه آنكشور اداره و مردم سرشماري و مالياتها جمعآوري
انديشمندان توجه مورد پيش قرن از 2 شكلجديد ، به بوروكراسي مفاهيم
كه است جملهكساني از انگليسي نويسنده ميل ، استوارت.است قرارگرفته
.است بوروكراسيپرداخته بررسي به خود كتابهاي در
و مهارتها باتمركز سال 1848 در سياسي اقتصاد كتاباصول در وي
نوشته در و ميكند مخالفت فراگير بوروكراسي در كار نيروي تجربههاي
بوروكراسي خطرات به سال 1859 در آزادي عنوانپيرامون تحت ديگرش
دولت دخالت به اعتراض دليل مهمترين بوروكراسي:ميگويد و كرده اشاره
دائمي مشاغل ميگرفت ، برعهده بيشتري وظايف هرچقدر دولت يك چون است ،
انحصار در بيشتري مفتخورهاي ترتيب اين به و ميكرد ارائه را بيشتري
تحت كه كساني هم و حاكم افراد هم او عقيده به بنابراين ميگرفت ، خود
.ميروند شمار به بوروكراسي بردگان هستند ، آنها حكومت
وبر توسطماكس ديوانسالاري ، درباره نظريهها مهمترين از يكي
بوروكراسي ، وبر ، نظر بهاست شده مطرح عمومي مديريت بنيانگذار
عقلاني تفكر و فني دانش بر مبتني رسمي ، و قانونمند هدفمند ، سازماني
اين در.دارد دنبال به را اداره و دفتر از مراتبي سلسله كه است
يك معمولا و مدير يا رهبر وجود و است بالا كار تقسيم ميزان سازمان
.است الزامي اداري كادر
مهمترين و برده بهكار قوانينسازمان براي را اداري نظم عبارت وبر
چه به بايد كسي كهچه ميداند اينارتباط توجيه را اداري نظم جنبه
با اختيار مفهوم و اداره مفهوم جهت اين از دهد ، فرمان ديگري كس
قدرت و اختيار مفهوم تعريف ضرورت و ميكنند پيدا نزديك ارتباط يكديگر
در وي نظر به.ميشود برخوردار بيشتري اهميت از سازمان چارچوب در
روابط محدوده در كه است قدرت داراي فردي گفت ميتوان صورتي
اختيار اما كند ، اعمال ديگران مقاومت عليرغم را خود نظر اجتماعياش ،
محتواي يك با فرماني كه داشت خواهد وجود زماني است ، قدرت نوعي كه
مفهوم موضوع اين.شود اطاعت موجب معين افراد يا فرد يك در معين
معناي به بوروكراسي -جديد 1 عنوان سه در را ديوانسالاري و بوروكراسي
عدم معناي به بوروكراسي -منفي 2 و مثبت آثار تمام با بزرگ سازمان
.ميسازد مطرح (مثبت جنبه) كارايي حداكثر با بوروكراسي -كارايي 3
دستگاه كارايي عدم مترادف بوروكراسي از صحبت عامه ، زبان در البته
كارها كندي باعث خود خم و پرپيچ و غيرضروري تشريفات با كه است اداري
.ميشود مردم به مربوط امور در اختلال يا و
نظام كارشناسانامروزي ، و نظريهپردازان اغلب اينكه به باتوجه
را آن و كرده قلمداد منطقي و عقلاني نظام عنوان به را بوروكراتيك
جمله از توسعه حال در كشورهاي در ;ميدانند اقتصادي رونق و رشد عامل
عدم و گرفته قرار انتقاد مورد همواره اداري سيستم اين ما ، كشور
توجه مورد آن سرسامآور هزينههاي و كتاب و حساب بدون رشد و كارايي ،
ساختار زائده اداري ، سيستم معتقدند جامعهشناسان برخي.ميگيرد قرار
مانند مختلفي عناصر به آن پيچيدگي و سادگي كه است جامعه هر سياسي
ميان اين در.است مرتبط...و سرزمين جمعيت ، قدرت ، ثروت ، قلمرو ،
نبايد را ديوانسالاري ساختي عناصر تعيين در زمامداران نگرش تاثير
نظام ساده و پيچيده شكل دو در ميتواند موضوع اين.انگاشت ناديده
و باشند داشته مردمگرايانه نگرش دولتها اگر.باشد تصور قابل ديواني
ديوانسالاري نظام مهندسان مدنظر مردم مشكلات آموزههايميل طبق بر
مبتني پيچيده و متعدد متنوع ، سيستم ، ايجادكننده عناصر بالطبع ، باشد ،
بودن هزينهزا خود جامعه زمينه اين در.بود خواهد جامعه كار و ساز بر
خواهد خود ترميم به زنده موجود چون و كرد خواهد برطرف را سيستم
خانواده يا و دسته گروه ، اقتدار حفظ جهت در دولتها اگر اما.پرداخت
به سنتي و سربار مكانيكي ، ساده ، شكلي ديواني نظام كنند ، عمل خاصي
سر بر مانع نيروي يك صورت به همواره آن مشكلات كه وجهي به ميگيرد خود
.كرد خواهد عمل توسعه و رشد راه
مردمي جنبه و درآمدهاند انحصاري حالت از حكومتها كه اخير سده در
تسهيل براي ابزاري بهعنوان نيز نظامديواني گسترش.كردهاند پيدا
نظرتاريخي از.است گرفته قرار توجه مورد آنان به مردموخدمت زندگي
در امر اين.است سادهبهپيچيدهبوده شكل از حركت ديواني نظام تحول
از سبكجديد به اداري نظام ايران در.است مشاهده نيزقابل ايران تاريخ
جهت كشور اداري ساختار آنزمان از ، است شده مطرح كبير امير زمان
توجه مورد (خاص طبقه يا خانواده يك نه)مردم عموم منافع تامين
جامعه ازخصايل جامعه اجتماعي ساختار كه آنجا از اما قرارگرفت ،
.شد مواجه زيادي مشكلات عملبا در اميركبير طرح نبود ، بازبرخوردار
از ناشي نظام اين در بوروكراسي غيرمثبت بروزجنبههاي علت كلي بهطور
از غيرصنعتي دركشورهاي جديد سبك به اداري سازمانهاي تاسيس كه آنبود
از درستي درك و نيامد بر اجتماعي و تحولاتاقتصادي دل از ايران ، جمله
.نداشت وجود جامعه در نظمجديد
و مديران كه ميشدند تدوين شرايطي در... و مقررات بخشنامهها ،
.نداشتند وجود و نشده تربيت آنان اجراي براي لازم كارشناسان
و اجتماعي صنعتي ، ساختارهاي انقلاب كه آن دليل به صنعتي كشورهاي در
در تغييرات لذا بود ، كرده متحول كلي بهطور را آنها سياسي
موازي نسبتا صورت به فرهنگ و اجتماع سياست ، اقتصاد ، ساختاري عناصر
و تخصص ، توانايي براساس اختيارات و اساسوظايف اين بر گرفت ، صورت
ميان جدايي رهگذر اين از و رايجشد و هنجار امري افراد شايستگيهاي
و اينفاصله ايران در كه حالي در.رفت بين از تااندازهاي عمل و علم
تفاوت اجرايي وروش علمي بيننظريه نتيجه ودر ماند پايدار جدايي
از الگوگرفتن با غيرصنعتي كشورهاي ديگر عبارت بهبهوجودآمد وتباين
رساني خدمات مكانيزم خواستند زعمخود به صنعتي كشورهاي اداري ساختار
كه درحالي كنند ، متمركز اداره نام به خاصي واحدهاي رادر مردم به
به وسايل و ابزار و انساني نيروي نيازبه بر علاوه بوروكراسي استقرار
نهادينهشدن.دارد احتياج نيز اجتماعي و فرهنگي نگرشهايخاص
تخصصگرايي ، مردم ، منافع توجهبه غيرشخصي ، تصميمات اخذ آيندهنگري ،
و سازمان ، مسئوليتاجتماعي بازي نوسازي ، كار ، سازماندهندگي ، تقسيم
مثبت كاركرد عدم مهم دلايل از بنابراينيكي.ميباشند دست اين از...
كهبوروكراسي است جهت آن از نه توسعه حال در و كشورها بوروكراسيدر
هنوز كه است مفهوم اين بلكهبه ميباشد عملي غير و نادرست نظريهاي
ظهور و بروز زمينه اجتماعي و نظرفرهنگي از آن مثبت كاركرد
.نيافتهاند
به توجه سالاري ديوان سيستم اصلاح و تحول در كه ميرساند فوق موارد
اداري سيستم همچنيندارد قرار اولويت در انساني نيروي و كادر
دستگاه از مردم دركمتقابل بلكه نبوده امور تسهيلكننده تنهايي به خود
كاركرد از را سازماني چنين ميتواند الزاماتآن و قوانين اداري ،
بخشينگري از بهدور و كل دادن سازمان با آنكه ضمن.سازد مثبتبرخوردار
در غربي كشورهاي تجربه البته ساخت دوچندان را آن تواناييهاي ميتوان
كرده تحول رادچار ديوانسالاري خشك مفهوم بوروكراتيك ، احيايسازمانهاي
انتقادي مكتب انديشمندان بهكارگيريتئوري با خود موضوع اين.است
.شد ايجاد
و انسانها بيگانگي خود از موضوع سرسخت ، منتقد يك بهعنوان ماركس كارل
در كرد ، ذكر بوروكراسي منفي عنواناثرات به را كار يكنواختي و تكرار
كه قبليخود ، موضع از عقبنشيني با سازماني ، تئوريسينهايمديريت مقابل
پائين را او كارآيي ميزان ميكردو مستحيل سازمان در را كارمند فرد
شناوركردن جمله از جديدي راهحلهاي به معضل رفعاين براي ميآورد ،
شخص درامد ميزان برايآنكه اين ، بر علاوه.شدند متوسل كار ساعات
را شغلي توسعه كند ، برابري او متعارف وخرج مصرف ميزان با كارمند
وظيفه چندين فرد اساس براين.دادند قرار سازماني مديريت كار دردستور
چند خود ، در درامد افزايش ضمن و ميدهد انجام كاري يكحوزه در را متنوع
ايرادات ، درباره وي كلگرايانه وديد ميشد فعال كاري ، حوزه يك موضوع
تسهيل درنتيجه و سازماني بازسازي به زيادي كمك آنها نحوهحل و مشكلات
كه اقتصادي رشد موجبات خود موضوع اين.ميكرد مردم به خدمات ارائه در
اين در ميآوردزيرا فراهم باشد بايد بوروكراتيك نظام يك مهمتريناثر
كليه البته.ميآيد پديد واشتغالزايي يافته افزايش توليد توان روند
شرايط بر علاوه و نيستند اينگونهقابلتوضيح لزوما بوروكراسي مدلهاي
مهم بسيار آنها شكلگيري در تكنولوژي و واجتماعي ، صنعت فرهنگي
فرهنگ در را پيشرفتژاپن علت كارشناسان از برخي نمونه ميباشد ، بهعنوان
پيشرفت علت ژاپني محققان ولي آنهاميدانند ، قناعت و پشتكار سختكوشي ،
سيستم اين در.ميدانند صنعت و اقتصاد بخش در مناسب توسعهبوروكراسي را
كماكان بازنشسته مديران ازتجارب -ميخورد1 چشم به اساسي محور دو
از كه جايي تا شده اساسي تحول دچار مفهومبازنشستگي و ميشود استفاده
.است شده زندگي به اميد افزايش موجب رواني و لحاظروحي
امر اين و است بالا به پايين از بوروكراتيك نظام در ارتقاء سيستم -2
.است اساسي شرط يك كار نيروي شدن ورزيده و اندوزي تجربه براي
.ميكنند طي را معكوس روند درست توسعه حال در كشورهاي در فوق موارد
و علمي انباشت فاقد بوروكراتيك توسعهنظامهاي حال در كشورهاي در
آنان در عمل بهجاي سخنگويي فرهنگ دليل همين به هستند تجربهتاريخي
و هند نيجريه ، مصر ، مانند دركشورهايي مثلا.دارد چشمگيري رشد
مردم همه براي وتلاش كوشش و كار فداكاري ، اعتماد ، دوستي ، ، كلمات..
كه آنچه.انسانها عمل در كمتر و است قابلمشاهده ادبيات در بيشتر
از آن تحقق براي كهاغلب است فردي هدفهاي عمدتا است جاري درعمل
يكديگر با اغلب كه محلهايها هم خانواده ، دوستان ، روابط چارچوب
و كار كه ازآنجا نظامي چنين در نميشود خارج دارند چهره به روابطچهره
كمتر نيز شغلي ارتقاء بالطبع تجلينمييابد ، ديوانسالاري سيستم در تلاش
هممحله و خانوادگي چارچوبروابط در بيشتر قدرت توزيع و تحققيافته
از و فرهنگ در ريشه يكسو از امر اين.همكلاسيهاانجامميگيرد يا و ايها
البته.دارد حالتوسعه در كشورهاي مديريتي كلاننگريهاي ريشه سويديگر
در اخص بهطور ديوانسالاري نقش و استراتژيهايتوسعه به كافي توجه عدم
عوامل بههمراه توسعه با ديوانسالاري تناسب و نسبت درك ياعدم آنان ،
عوارض با همواره را ديوانسالاري كهكاركردهاي هستند مسايلي از فوق
.ساختهاند همراه سياسي و منفياقتصادي
هاشمي فرحناز