پنجم ، شماره 1276 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 11 چهارشنبه 21
|
|
جوانان روحي تحولات در توسعه نقش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.ميكند متحول را فرد زندگي ابعاد تمامي كه است فرآيندي توسعه:اشاره
از خارج نميتواند زندگي جنبههاي از جنبهاي هيچ توسعه جريان در لذا
قرار تغييرات اين از مرحلهاي در نيز ما جامعه.بماند باقي تحول
از برخي.باشيم ازتحولات دور به نميتوانيم نيز ما طبيعتا پس ;دارد
تاثير جوانان روي مستقيما و هستند فراگير حدي تا تحولات اين
...ميگذارند
تحولات اين و داريم را تحولاتي نوع چه انتظار ما توسعه ، فرآيند امادر
مشكلات و مسايل اينكه وديگر ميگذارد؟ جاي بر جوان نسل آثاريبر چه
چيست؟ ديدگاهكلان از ما جوانان
مسئوليتهاي و حقوق همايش در عظيمي دكتر سخنراني محور فوق ، مباحث
.ميخوانيم هم با را آن ادامه كه جواناناست
ميآيد ، پيش الزاما كه اتفاقي اولين توسعه فرآيند در جمعيت انفجار
افزايش دوره جامعه كه معناست اين به جمعيت انفجار.است جمعيت انفجار
شدت به جمعيت كمي حجم مرحله اين در.ميگذراند را جمعيت رشد نرخ
ايمني نكات رعايت و مناسب دليلتغذيه به يعني.مييابد افزايش
اين نتيجه ، در.ميآيد نوجوانانپايين و كودكان مير و مرگ وبهداشتي ،
سني هرم از قسمتي و صورتميگيرد جمعيت جوان بخش در بيشتر كمي افزايش
.ميشود است ، متورمتر نوجوانان و كودكان به مربوط عمدتا كه
از كمتر كه ديد خواهيم برگرديم ، قبل دهه چند به اگر شهرنشيني انفجار
از بيش امروز اما.ميكردند زندگي شهرها كشورماندر جمعيت از 10درصد
.ميكنند شهرهازندگي در ايران جمعيت از درصد 60
دلايل به كه مهاجرتهايياست متكي مهاجرت بر شهرنشينيها اين اساس
تخليه جمعيت از را روستاها و ميافتد اتفاق روستايي نقاط در متعددي
كه است پديدهاي همان اين.ميسازد شهرها روانه را آن جمعيت و ميكند
عامل اينميشود سكونت الگوهاي جابهجايي سبب و است همراه توسعه با
محيطي وارد و خارج خود آشناي محيط ميكنداز مجبور را جوانان همچنين
.شوند بيگانه
سنتهاي دگرگوني توسعه ، فرآيند ضرورتهاي از سنتهايكي دگرگوني
پس.است هويت بازسازي دوران كشور درمجموعه توسعه دوران.است گذشته
ناپذير اجتناب امري گذشته ، سنتهاي اعظم بخش تغيير توسعه فرآيند در
.است
همين به.هستيم گذشته از متفاوتتر و روشنتر آيندهاي دنبال به ما همه
روي پيش را تازهاي آرماني جوامع و كرده پشت گذشتهها به دليلمايليم
دانشگاه ، مانند مقولههايي ميتوانددر دگرگوني اين.خودبگسترانيم
.دهد رخ..و زندگي محل شغل ، مدرك ، تحصيل ،
كننده تعيين فرد ، خانوادگي موقعيت و جامعه سنن گذشته ، دورانهاي در
فرزندي وقتي يعني.بود او آينده شغل نتيجه در و او پايگاهاجتماعي
آينده در شغلش كه بود مشخص ابتدا همان ميشد ، از خانوادهمتولد يك در
مسايل همه يعني.كرد خواهد زندگي كجا در و ازدواج كسي چه با چيست ،
.مشخصبود و روشن برايش پيش از
ضروري توسعه فرآيند در چند هر سنتها از برخي فروپاشي گفت ، بايد اما
امر اين شدو خواهد فرهنگي وبريدگي بلاتكليفي سردرگمي ، سبب است ، اما
خواهد مشكلآفرين دارند ، قرار زندگي از حساسي مقطع در كه جوانان براي
.شد
هم از بزرگ خانوادههاي توسعه ، فرآيند هستهايدر خانواده گسترش
به اما است زياد و كم مختلف جوامع در درهمپاشيدگي اين ابعاد.ميپاشد
براي را خانواده تشكيل خانوادههستهاي.ميشوند كوچك خانوادهها حال هر
.اوميشود تنهايي موجب نهايت در و ساخته دشوار جوانان
معيني محدوده در انسانها چون گذشته ، دنياي زندگيدر افق بازشدن
خاصي محدوده در را مسايل ميتوانستند ، تنها نتيجه ميكردند ، در زندگي
حتي كه افرادي كه ميبينيم ما حاضر حال امادر.كنند ارزيابي و ببينند
دنيا نقاط اقصي به قادرند ميكنند ، زندگي دورافتادهاي روستاهاي در
معمولا كه است فرد زندگي افق بازشدن مفهوم به مساله اين.كنند سفر
احساس ميتواند امر اين طرفي از اما است همراه او مادي وضع بهبود با
.ببرد بالا را فرد محروميت
آن اثر كه است توسعه فرآيند پديدههاي از جزيي زندگي ، افق شدن باز
كه است آن انتظارات ازانقلاب منظور.است انتظارات برجوانانانقلاب
به دست دارد ، اختيار در كه امكاناتي و موهبتها از ميانانبوهي از فرد
.كند گزينش را ازآنها تعدادي يكييا و زده انتخاب
بدون جوامع تمامي توسعه ، فرآيند اجتماعيدر و سياسي التهابات
در انقلابات اساسا.ميشوند اجتماعي -سياسي التهابات دچار استثناء
انقلاب مانند.است افتاده اتفاق تاريخي گذار دورانهاي در مختلف جوامع
قرن 19 در -معاصر دورانهاي در كه انقلاباتي ساير و چين ايران ، شوروي ،
اجتماعي آشوب و اعتراض قرن قرن 19 ، دليل همين به.داد رخ -اروپا در
.گرفت نام
و ميآيد بوجود اجتماعي -سياسي التهابات توسعه ، فرآيند دردل اساسا
اين در جوان چون.ميكنند تامين عدم ايجاد جوانان التهاباتبراي اين
يعني.ميشود مشكل دچار تصميماتش در پختگيفكري فقدان دليل به شرايط
تصميمهايي غلط به زندگي در است ممكن تجربه نداشتن دليل به جوان
به را او زندگي نهايت در و كرده عديده مشكلات دچار را او كه بگيرد
.بكشاند نابودي
بحث در رانسويي.مييابد شدت توسعهرانسويي فرآيند رانسوييدر
در سيستمي وقتي.است بادآورده درآمد از استفاده مفهوم به اقتصاد
است ، طبيعي ميگيرد ، پا شرايط آن در ديگري سيستم و ميريزد بههم جامعه
قبل زمان از بيش ميشود ، ايجاد بادآورده درآمدهاي براي كه فرصتهايي
و دارد زميني كسي مثلاميافتد اتفاق مختلف صور به فرصتها اين.است
ترقي سبب امر واين ميشود احداث جادهاي زمينش كنار در اتفاق برحسب
بادآوردهفعلي ، درآمدهاي چون صورت اين در.ميشود زمين ناگهاني قيمت
جوانان بر را نامطلوبي آثار نيست ، قبلي درآمدهاي فرهنگ بر متكي
.ميكند ايجاد آنان براي را نامناسبي و آلوده ومحيط ميگذارد
اهميت كشاورزي بخش اساسا توسعه ، اقتصاديدرفرآيند ساختار تغيير
درصد از 80 بيش توسعه ، از شرايطقبل در.ميدهد دست از را خود نسبي
به هم بخشها بقيه و است ميداده تشكيل كشاورزي بخش را جامعه توليد
عوض ساختار اين توسعه ، جريان در اما.وابستهاند (كشاورزي) بخش اين
از پس و مييابد اهميت تدريج به كشاورزي بهجاي صنعت ، بخش يعني.ميشود
.ميرسد...و خدمات بخش به نوبت آن
قبلي خانوادگي حالت از و مييابد تحول تغييرساختار ، شرايط در مديريت
.ميكند پيدا تغيير سازماني حالت به
درون در گذشته در او كه است آن جوان ، بر ساختار تغيير اين تاثير
مجموعه يك در و نزديك فاميل يا مادر و پدر تحتمديريت و خانواده
مديريت بايستي جوان جديد ، مديريت در كه حالي در.ميكرد كار اقتصادي
كمك جوان تنهايي تشديد به امر اين كه باشد پذيرا را سازمان بيروح
.ميكند
سالگي تا 10 سن 8 از افراد سنتي ، دنياي كاردر به شروع سن افزايش
در.ميشوند محسوب كار نيروي جزو (كنند كار ميتوانند كه سني از)
سن افزايش سبب توسعه فرآيند يعنينيست چنين طبيعتا مدرن دنياي
در جوانان مشاركت شدن محدود باعث تغيير اين.ميشود كار به اشتغال
زندگي به توليد ، بافت از خارج را بيشتري سالهاي آنان و شده زندگي
.داد خواهند ادامه اجتماعي
.هستند جريان همين درگير نيز والدينوالدين حد از بيش اشتغال
.ميكند محدودتر را بهفرزندان عاطفي رسيدگي فرصت فراوان ، اشتغالات
.ميشود عاطفي و روحي بحران و مساله دچار جوان باز اينجا در
سطح ارتقاي و طرف يك از جمعيت انفجار دليل نهاديبه بيكاري
افزايش از كمتر مراتب به توليد ديگر ، اشتغالزايي طرف از تكنولوژي
درصد سال 5 در توليد حجم ديگراگر عبارت به.بود خواهد توليد حجم
سبب مساله اين.كرد نخواهد رشد درصد از 2 بيش اشتغالزايي كند ، رشد
و.شود مواجه نهادي بيكاري نوعي با جامعه دوران اين در كه ميشود
كه ميشود جواناني به معطوف بيكاري اين از عظيمي بخش كه است طبيعي
.شوند كار بازار وارد تازگي به دارند قصد
.ميشود فرهنگي بريدگي دچار جامعه توسعه ، جريان در فرهنگي دوگانگي
خواهيم مشاهده كنيم ، نگاه ايران گذشته صدسال به ما اگر مثال براي
كه معنا بدين.داشتيم قرار هويتي بازسازي فرآيند در ما همه كه كرد
به هم ما.ميشد منعكس غرب تصوير آن در كه داشتيم نمايي تصوير آيينه
آن از ميكرديم سعي و ميديديم را غرب از تصويري و مينگريستيم آن
.ميشديم منزجر آن از برعكس اينكه يا.كنيم تقليد
ما سنن و فرهنگ بر منطبق آيينه آن تصوير چون گفت ، بايد بهطوركلي اما
و كرده فرهنگي بريدگي و دوگانگي دچار را ما جوانان ونيست ، نبوده
.است ميآورده بوجود هويتي و شخصيتي مشكلات آنان براي
اين تمام كه هستيم مواجه اساسي پديده با 12 ما توسعه فرآيند در
عوامل اين البته.ميگذارند برجاي ما جوان نسل مشخصيبر آثار عوامل
اين.است تاثيرگذار مختلفي ضعفهاي و شدت با جوانان مختلف تيپهاي بر
.باشد زندگي و سكونتي مختلف تيپهاي است ، ممكن تيپها
از طبيعتا ميكند ، زندگي روستايي منطقه يك در كه جواني مثال براي
ميبرد ، سر به بزرگ شهري در كه جواني اندازه به عواملمذكور تمام
كه است عواملي از يكي روستايي و عشايري زندگي محيط زيرا.نميبرد سهم
.ميكند زياد يا كم را مساله بعد
كه خانوادههايي.است ديگر مسايل زمره از خانواده اقتصادي وضعيت
وضعيت از كه آنهايي برعكس يا دارند ، اقتصادي ازنظر مطمئني وضعيت
تاثير مذكور عوامل از ميزان يك به برخوردارند ، شكنندهاي
.نميپذيرند
كمتر آنان از حمايتمان و بيشتر جوانان از ما انتظار توسعه ، جريان در
و ميگردد پيچيدهتر روز روزبه جوانان زندگي شرايط درنتيجه.ميشود
.ميزند دامن آنها تنهايي به عوامل اين مجموع
ذاتي خوشبيني و شادابي جواني ، منجمله ، متعددي نيروهاي داراي جوان
آزمون ، طريق از او دوران اين در -اوست سن همگيمقتضي كه -است
بسيار او هويتسازي امر در اينتجربه كه ميآورد دست به را تجربهاي
.است موثر
داشته فرهنگي برخوردي بايد جوانان مساله مورد در گفت ، بايد مجموع در
حمايت جوانان ، انتظار كاهش برخوردها ، اين در اصلي خطمشيهاي.باشيم
هويت به نكردن تهاجم.آنهاست براي شرايط سادهكردن و آنان از بيشتر
جوانان بحران حل براي اقدامات مهمترين جمله از نيز جوانان شخصيت و
.است
توجه جوانان خلاقيت ابراز به فرهنگي ، فضاسازيهاي در بايد آن از پس
.آوريم فراهم زندگي امور در آنان مشاركت براي زمينهرا و كرده
بررسي بايد نمونه براي.است آموزشي شيوههاي در تجديدنظر ديگر مساله
و صحيح شيوهاي ميشود ، اعمال ما متوسطه آموزش در كه روشي آيا كه كنيم
ساعات ما جوانان كه است ضروري واقعا مثلاآيا.خير يا است؟ كارآمد
بكنند؟...و شيمي فيزيك ، مانندرياضيات ، دروسي خواندن صرف را زيادي
خواهدخورد؟ آنها درد به كنكور در نهايتا كه دروسي
به مربوط فضاسازيهاي تربيتي ، فضاهاي در بازنگري به بايد همچنين
.پرداخت جوانان...و فراغت اوقات گذران
جامعه در اقتصاد شكوفايي اصلي دستمايههاي جوانان گفت ، بايد پايان در
كه هرچند.است آنان بردوش هم مسووليتهايي كه است طبيعي پس.هستند
براين بايد اما ;بياوريم پايين شدت به جوانان از را انتظارمان بايد
علم-بايد و -ميتوانند كه هستند سنيني در ما جوانان كه باشيم عقيده
به باوري ، علم و علم به جوان بيشتر هرچه توجه زيرا.باشند باور
.كرد خواهد زيادي كمك او آيندهسازي
و آزادي باوري ، انسان و انسان بحث و باوري علم و علم كنار در
انضباط و نظم پذيري ، مسووليت و مشاركت دوستي ، بهنوع كمك آزادمنشي ،
و بزرگان نظر به احترام و مشورت امورزندگي ، در تعادل رعايت كار ،
راه سر از را مشكلاتش توانست خواهد جوان كه است آيندهباوري نهايت در
.بردارد خود