پنجم ، شماره 1276 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 11 چهارشنبه 21
|
|
بزرگ آتشسوزي يك آغاز روشن سيگار ته
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(بخش آخرين)نسپاريم آتش به را گلگشت صفاي
شعار يك اين !مراقبت و مشاركت زمين ، يك تنها!..زمين يك تنها
در كه همچنان و است زمين كره محيطزيست از نگاهباني براي جهاني واحد
زيست ، محيط حفظ راههاي از يكي شديم يادآور گزارش اين نخست بخش
آتشسوزي خطر مقابل در باغها و بوستانها مراتع ، جنگلها ، از مراقبت
.است
چه كه ميدانيم و داريم خاطر به ما همه را گلستان ملي پارك آتشسوزي
ما كشور ملي ثروتهاي به اندازهاي چه تا و داشت ابعادفاجعهانگيزي
براي ما همه هشياري.كرد وارد خسارت نسلهاست ، همه به متعلق كه
اين است ملي وظيفه يك طبيعي مكانهاي در آتشسوزي وقوع از جلوگيري
بياموزيمكه خود فرزندان به برسانيمو انجام به دل و جان با را وظيفه
.بدهند ادامه مراقبتها اين به
برافروختن با تابستاني گردشهاي در علاقهمندند خانوادهها از بسياري
چندان دورتر گذشتههاي در شيوه ، اين.بپزند غذا جنگل ، و درصحرا آتش
منابع و بود نيافته افزايش حد اين تا جمعيت كه چرا نبود ، ايراد جاي
است ، بهتر بنابراين.نداشت قرار نابودي خطر در اندازه اين تا طبيعي
غذاي باغها ، و پاركها يا جنگلي درختان جوار در آتش برافروختن جاي به
غذا پخت به ناچار كه صورتي در و ببريم گردشگاه به خود با را آماده
ضايعات از مطلوب استفاده با را كار اين باشيم ، گردشي مكان در
تا دهيم انجام ايمني و مراقبت نهايت با و خشك چوب قطعات يعني درختان
.شود پيشگيري جبران غيرقابل و سنگين زيانهاي و شديد آتشسوزي وقوع از
هنگام پز ، و پخت و آتش گيراندن از پس كه بودند آموخته ما نياكان
كه آنها كنند ، خاموش را آتش بقاياي صحرا ، و جنگل ازدامان دورشدن
از با كه ميدانستند خوب ميكردند ، معاش امرار راهكشاورزي از بيشتر
اندازه چه تا مرتع يك از كوچكي بخش هر نابودي يا درخت هر رفتن بين
از بيشتر تداوم براي ما امروزه.ميرود ميان از بشر غذاي اصلي منبع
زيست محيط و هوا شديد آلودگي زيراوابستهايم طبيعت به گذشته نسلهاي
به را خاك كره در موجود اكسيژن ميلادي ، بيستم قرن پاياني دهههاي در
نسلهاي از بيشتر بايد كنوني نسل دليل ، همين به است داده كاهش شدت
يكي و بكوشد مرتع و جنگل از اعم طبيعي منابع نگهداري و حفظ در گذشته
بوستانها پاركها ، جنگلها ، در آتشسوزي وقوع از پيشگيري راهها اين از
.باغهاست و
درخت سوزي آتش شاهد نزديك از كه بانكها از يكي كارمند رحيمي ، رضا
بر پيش سال چند:ميگويد است ، بوده جاجرود رودخانه زارهايحاشيه
جاجرود ، رودخانه حاشيه درختان انبوه ميان در آتشسوزي وقوع اثر
روستاهاي ساكنان ميان در اينكه به باتوجه.آمد بار به سنگيني خسارات
و دخل براي و عمدي آتشسوزي اين دارد احتمال كه بود شده شايع اطراف
و نهايي بررسيهاي منتظر مردم باشد ، رودخانه حاشيه اراضي در تصرف
نسبت بايد مقاماتمسئول علت ، همين به.بودند مربوطه مسئولان تحقيقات
بهاصطلاح و گرانبها اراضي به نزديك درختزارهاي در كه آتشسوزيهايي به
اين عمدي وقوع صورت در و باشند حساس ميدهد ، رخ بورس ، توي زمينهاي
.كنند اقدام آنها عاملان مجازات و شناسايي به نسبت آتشسوزيها قبيل
اجاق ايجاد يا و آتش برافروختن از تهران ، شرق ساكن نقدي فاطمه خانم
و ميكند ياد بد عادت يك عنوان به كهنسال درختان خالي تنه در موقت
خالي تنه در بيتوجهي نهايت در افراد كه بودهايم شاهد گاهي:ميگويد
خشكاندن ضمن ترتيب اين به و ميكنند درست موقت اجاق قديمي ، درختان
را گسترده آتشسوزي خطر آن ، پيرامون و درخت آن در زندگي ريشههاي
با شدن مواجه صورت در دارند حق مردمميدهند افزايش برابر چندين
و بدهند هشدار مرتكبين به انساني وظيفه يك عنوان به صحنههايي چنين
و نشاني آتش سازمان.بازدارند زيانبار و خطا كار اين از را آنان
طولاني تجربههاي از كوچك و بزرگ آتشسوزيهاي خاموشسازي در ايمني خدمات
در آتشسوزي وقوع از پيشگيري براي و ميباشد برخوردار ارزشمند و
موثر و مفيد را زير سفارشهاي اجراي و فراگيري طبيعي ، مكانهاي
.ميداند
به شده تعيين راههاي از بايد جنگلها بوستانها ، از استفادهكنندگان ـ
بايد ميكنند استفاده شخصي خودروي از كه صورتي در و شوند وارد جنگل
كه نكنيد فراموش.نمايند پارك خودرو توقف مخصوص درمحلهاي را آن
است زيراممكن است خطرناك خشك برگهاي و علفها روي بر خودرو توقف
اگزوز ، لوله در جرقه ايجاد و (زدن استارت)خودرو كردن روشن هنگام
.شوند شعلهور زماني اندك در و گرفته آتش خشك برگهاي و علفها
محلهايي در تنها.داريد را جنگل در طولاني اقامت قصد كه صورتي در ـ
محل صورت هر به.كنيد بنا چادر شده گرفته نظر در منظور اين براي كه
خشك علفهاي و برگها و خاشاك و خس از متري شعاع 10 تا را خود اقامت
چادر ، برافراشتن هنگام كه باشيد مراقب و كنيد پاكسازي زمين روي
.نشوند شكسته يا تخريب درختان شاخههاي و گياهي پوششهاي
را چاي و كنيد استفاده مطمئن و سرد ازغذاهاي جنگل ، در اقامت هنگام ـ
گرم غذاي از ميخواهيد اگر اما.كنيد نگهداري (فلاسك)مخصوص درظروف
به مجبور تا بياوريد همراه را مناسب پختوپز وسايل استفادهكنيد ،
.نشويد آتش برافروختن
خودروي در را نفت نفتي ، چراغ يا آتش كردن روشن به شويد مجبور اگر ـ
حداكثر 3 گنجايش با فلزي بسته در ظرف در را آن حتما حملكنيد ، خود
پوشش و زمين روي را نفت كه كنيد دقت استفاده هنگام كنيدو حمل ليتر
.نريزيد گياهي
نفتي چراغ يا پيكنيك گاز كردن روشن براي كبريت از استفاده هنگام ـ
زمين روي را مشتعل نيمه يا سوخته نيمه كبريت چوب كه كنيد دقت حتما
كشيدن با استراحت و تفريح و طبيعت پاك هواي از استفاده.نيندازيد
تعداد عامل روشن سيگار تهدارد مغايرت دخانيات استعمال و سيگار
ميشود توصيه اينرو از.بوستانهاست و جنگل بزرگ آتشسوزيهاي از زيادي
سيگار ته حداقل يا و.كنيد خودداري سيگار كشيدن از مكانها اين در
شدن خاموش از شرايطي ، هر در و.نيندازيد زمين روي را خود روشن نيمه
.شويد مطمئن سيگار ته كامل
حتما شديد جنگل در آتش كردن روشن به مجبور اضطراري شرايط در اگر ـ
.كنيد اقدام كار اين به (مخصوص فلزي اجاقهاي) شده تعيين درمحلهاي
براي خاصي محلهاي جنگل ، از نگهداري مسئولين توسط كه صورتي در ـ
پيدا گياهي پوشش و درخت بدون محلي بود ، نشده تعيين آتش برافروختن
پاك خشك برگهاي از را نظر مورد زمين متر ، شعاع 3 تا حداقل و كنيد
به را شده كنده خاك و نمائيد گود مقداري و كنده را زمين سپس و كنيد
روي بر سنگ تعدادي چيدن با و كرده جمع گودال اطراف در خاكريز صورت
از بيشتر كه كنيد توجه.كنيد درست كوچكي اجاق دايره صورت به خاكريز
.نيفروزيد آتش گودال حجم
و باشد اجاق از دور آن محل كه باشيد مراقب چادر برافراشتن صورت در ـ
از بيرون را وسايل اين نفتي چراغ يا و نيكي پيك گاز به نياز صورت در
.دهيد قرار استفاده مورد باد وزش مقابل در حفاظ با و چادر
نكنيد واگذار نوجوانان و كودكان به را آتش برافروختن مسئوليت هرگز ـ
خطرات و كنند آتشبازي جنگل در شرايطي هيچ در آنها ندهيد واجازه
كردن روشن براي كنيد سعي و.كنيد گوشزد آنها به همواره را كار اين
شاخههاي شكستن از و كنيد استفاده خشك چوبهاي يا چوب زغال از آتش
.نماييد پرهيز درختان
قابل مشخصي و محدود مدت براي و ضرورت به بنا جنگلها در آتش ايجاد ـ
را آن كاملا ايمني ضوابط برابر بايد آن از استفاده از پس و است قبول
شب هنگام در روشنايي تامين براي آتش كردن روشن بنابراين.كرد خاموش
.است خطرناكي بسيار كار خود ، كردن گرم براي يا و
كودكان بويژه ديگران ، و خود آتش ، از استفاده هنگام در كه كنيد دقت ـ
تركيدن امكان سنگها شدن گرم اثر بر زيرا.نگيرند قرار آن نزديكي در
وجود افراد ديدن صدمه امكان نتيجه در و اطراف به آن تكههاي پرتاب و
.دارد
شدن خاموش از آن ، روي بر آب و خاك ريختن با آتش از استفاده از پس ـ
.كنيد حاصل اطمينان كاملا آن
يا و روشن سيگار ته جنگلي ، جادههاي در باخودرو حركت هنگام هرگز ـ
صورت ، اين در زيرا نكنيد پرتاب بيرون به را مشتعل نيمه چوبكبريت
.شد خواهد جنگل در حريق وقوع باعث احتمالزياد به
پالايشهوا براي كه هستند ما زيست محيط از بخشي جنگلها و بوستانها ـ
ميشود توصيه رو اين از.دارند توجهي قابل ارزش شهروندان واستفاده
هر به غذايي مواد ضايعات و زباله ريختن از آنها ، در نظافت برايحفظ
كيسههاي از استفاده با كه است آن شيوه بهترين.كنيد خودداري شكل
دربسته ، صورت به و كرده جمعآوري را وزبالهها ضايعات پلاستيكي مناسب
.دهيد قرار زباله سطلهاي در
دستگاه يك حتما ميرويد بوستان يا جنگل به شخصي خودروي با اگر ـ
تا باشيد داشته آماده و كرده نصب خودرو در مناسب دستي خاموشكننده
و كنترل را آن فرصت اولين در بتوانيد آتشسوزي هرگونه بروز صورت در
.كنيد مهار
بهترين شديد ، روبهرو آتشسوزي با بوستانها و جنگلها در كه صورتي در ـ
صورت در و دستي كننده خاموش از استفاده آن ، كردن خاموش روشبراي
حفظ با شرايط ، اين در.است آتش روي بر آب يا خاك ريختن آن ، نبود
اگر اما.دهيد انتقال امن محل به را كهنسال افراد و كودكان خونسردي ،
يا و جنگل از حفاظت مامورين و نگهبانان سرعت به بود ، گسترده حريق
.كنيد همكاري آنها با و داده قرار جريان در را آتشنشاني