پنجم ، شماره 1276 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 11 چهارشنبه 21
|
|
سياسي احزاب پيرامون
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
انتقاد مورد با معيني برنامه‌هاي ايجاد و اصول ارائه با حزب
مي‌كند كمك شدن‌افكار متبلور به مخالفين جناح قراردادن
بايدبا درنهايت ملي علايق موقت به‌عنوان‌مسئول قدرت جايگاه در حزب
پاسخگوباشد ملت كل به عمومي وخطمشي‌هاي سياست‌ها اجراي و برنامه‌ريزي
آنچه.احزاب شناخت باب در است مقدمه‌اي حاضر ، مقاله:اشاره
در آن جايگاه مي‌دهد جلوه پراهميت پديده‌اي به‌عنوان را امروزه‌حزب
حزب ، تعريف با نوشتار اين اساس براين.است سياسي يك‌نظام موقعيت
اجمالي به‌طور دارد سعي حزب به تاريخي نگاه نيز و آن ويژگيهاي بررسي
.سازد آشنا حزب با را خواننده
مقالات سرويس
ظاهر است‌به‌گونه‌اي ممكن حزبي بزرگ نظامهاي امروزه حزب؟ بررسي چرا
بروز خود از(Political Process) سياسي درفرايند كاركردهايي و شوند
كه آنگونه.نمي‌رفت انتظار كاركردهايي چنين ازآنها ابتدا در كه دهند
گروههاي به امر درواقعيت تنيده‌مردم درهم توده شده بيان
كه افرادي بهعلاوهميشوند تقسيم فرهنگي و اقتصادي متنوع‌اجتماعي ،
تعهدات به نسبت كه است ممكن مي‌آيند به‌شمار راي‌دهندگان از بخشي
غلطي اطلاعات روز مسايل مورد در شايد يا باشند بي‌علاقه شهروندي
(Party) حزب فوق مطالب به باتوجه.باشد شده نهاده دراختيارشان
كه راي‌دهندگاني و جامعه متعدد گروههاي بين است رابطه‌اي ايجادكننده
سازمان‌يافته‌اي (Political Action) سياسي كنش به تا تلاش‌اند در
.برسند
مجالس تبليغات ، پرشور ، نامزدهاي به را افراد علايق تا مي‌كند حزبسعي
وسايل‌ارتباطي تمامي از حزب.برانگيزد آزاد مهماني‌هاي حتي و سخنراني
براي...و موسيقي راديو ، تلويزيون ، ادبيات ، نظير موثر
ايجاد و اصول باارائه حزب.مي‌شود بهره‌مند آموزش‌غيرحرفه‌اي‌ها
مورد با همچنين آينده‌و در قانون‌گذارانه اعمال معيني‌براي برنامه‌هاي
و مي‌كند كمك شدن‌افكار متبلور به مخالفين ، قراردادن‌جناح انتقاد
انتخاباتي براي‌سلوك پايه‌اي خود اين كه مي‌كند رافراهم موقت اجماعي
كردن آماده و تعليم كاركرد ، اين با جدانشدني بخش.مي‌رود به‌شمار
را حزبي مرز و حد مسئله اين.است انتخابات منصب براي نامزدهايي
.راي‌دهندگان‌مي‌رسانند به حزب به‌وسيله را نامزدهاپيام و دربرمي‌گيرد
چرا مي‌پردازد ديگر احزاب با رقابت به انتخابات در پيروزي براي حزب
در حزب.دارد پيروزي بعداز را دولت منصب گرفتن اختيار در فرض كه
طرفداران به بايد نه‌تنها ملي ، علايق موقت مسئول به‌عنوان قدرت جايگاه
اجراي و برنامه‌ريزي به بايد درنهايت بلكه باشد جوابگو خود پرشور
ايجاد باباشد پاسخگو نيز ملت كل به عمومي خطمشي‌هاي و سياست‌ها
بخش‌گرايي از ناشي جغرافيايي و اقتصادي (Gaps) شكاف‌هاي پلي‌بين
سازگاري‌اي و مصالحه به‌دنبال عمومي سياست‌هاي در حزب (Sectionalism)
بيان براي مجرايي كه همانگونه -راي‌دهندگان علايق به مي‌تواند كه است
.دهد ملي بعدي -است عمومي افكار موثر
كه اهدافي براساس است حزبسياسي‌ممكن يك.:سياسي حزب تعريف.
كاركردهايي‌كه و ساختاريش ويژگي با يا و است يافته سازمان آنها درجهت
از گروهي را حزب (Edmund Burke) ادموندبرك.شود توصيف دارد خود از
مورد بايد ملي منافع آنها به‌وسيله كه اصولي برروي كه مي‌داند افراد
.دارند توافق شود واقع حمايت
در مي‌دانندكه افراد از گروه‌سازمان‌يافته‌اي به‌عنوان را حزب عده‌اي
چنين ازمزاياي اين‌طريق از تا هستند گرفتن‌دولت به‌دست جستجوي
علايق از ائتلافي به‌عنوان همچنين سياسي حزب يك.بهره‌مندشوند كنترلي
.است اجتماع از بخشي بيانگر كه مي‌شود توصيف گروهي
وسيع بين‌توده بايد حزب ويژگي از به‌هنگام‌صحبت:حزب ويژگيهاي.
تعهداتشان عمل در كه آنهايي و هستند آن عضو به‌صرف‌ثبت‌نام كه اعضايي
-حزب كاركرد بين بايد همچنين.گذاشت تفاوت مي‌شود مشاهده حزب به
گروههاي و -كردن مسئوليت‌حكومت پيروزي صورت در و رقابت ، نامزد ، معرفي
منافعشان با تصميمات‌دولت‌را دارند سعي كه (PressureGroup) فشار
.شد قائل كنندتمايز سازگارتر
-برشمرد1 را زير مي‌توان‌ويژگيهاي حزب يك براي كلي به‌طور
فرهمند نامزدهاي -مديريت 3 و سازمان‌دهي -افراد 2 عضويت
شامل(زياد يا كم) منابع و اهداف -4(Charismatic Candidates)
.انتخاباتي توان و استعداد ، قدرت سرمايه ،
يا يكي بر دارد وجود احزاب بازشناسي‌انواع براي كه الگوهايي بيشتر
سه در مي‌توان را آنها كلا دارندو تاكيد ويژگيها اين از تركيبي
(ج.سازماني چارچوب (ب.عقيدتي اصول (الف:كرد مقوله‌خلاصه
.كاركردها
تحول در قابل‌توجهي نتايج سياسي‌به علوم دانشمندان..:تاريخچه
عوامل برپايه كه نهادي تحول.رسيده‌اند نهاد يك به‌عنوان حزب تاريخي
.مشروطمي‌سازد را حزب توسعه محيط ، در حاضر اجتماعي -سياسي
دولت رشد از مرحله‌اي اروپايي‌بيانگر كشورهاي در حزب تاريخ
Representativeمشروطه و نمايندگي
كه‌امروزه دموكراتيك جديد حزب.است Government) (Constitutional
-است1 سياسي توسعه محور حداقل‌دو است‌نتيجه شده شناخته برايمان
تمامي‌جمعيت به راي حق گسترش -و 2 پادشاهي مطلق اقتدار كردن محدود
.بالغ
شهروندان توده و بود قدرت در انحصار خواستار پادشاه كه آنجا از
نبود بي‌نتيجه نه‌تنها احزاب فعاليت نبودند ، دادن راي به قادر نيز
كه نيست تعجبي بنابراين.مي‌شد محسوب نيز پادشاه به بلكه‌خيانت
كردن محدود براي كشمكش‌قانون‌گذاران در هم را حزب ريشه‌تاريخي
در كه مي‌يابيم گروههاي‌راي‌دهنده توسعه در هم و شاهي حقوق‌انحصاري
خاص‌خود حزبي سنت ملتي هر حال بااينگرفتهاند را جانبي جهت‌منافعشان
.داراست را
به‌ديدگاههاي تجربي تحقيقات كه گفت حزبي‌بايد فعاليت ريشه مورد در
مي‌تواند نظامهاي‌حزبي و احزاب كه‌بدان‌وسيله يافته‌اند دست جديدي
گرفته صورت كه تلاشهايي.آيد به‌دست آنها از بهتري درك شودو تحليل
براي كه گروههايي و جامعه ديگر به‌نهادهاي را احزاب تا داشته‌اند سعي
هستند خود منافع درجستجوي كه افرادي و طبقات نيز مي‌كنندو رقابت قدرت
.دهد ربط
آن در كه مي‌شود گرفته درنظر پويا ارگانيسمي به‌عنوان جامعه اينجا در
رقابت اينميگيرد صورت امنيت و قدرت پايگاه منزلت ، براي رقابت
و محيط تا دارند اشتياق گروهها و افراد.است هدفمند بلكه نيست بي‌هدف
حزب زمينه اين در.شكل‌دهند مي‌سازد مشروط را آنان كه‌زندگي شرايطي
به باتوجه پس.مي‌كند منازعه قدرت براي كه است گروههايي از يكي سياسي
روزانه‌مان زندگي اجتنابناپذير و طبيعي نظم رقابت و تضاد فوق مطلب
انتقال به‌نهايت‌مي‌رسد ، يا مي‌شود عادي هرچندتاثيرش قلمدادمي‌شود
.ازبين‌مي‌رود يا و مي‌يابد
كه است كمياب منابع مي‌كند دائمي و هميشگي را رقابت كه بحراني عاملي
تكنولوژي ، ثروت ، مي‌شوند جابجا شود واقع موثر رقابت تاثيرات اگر
و افراد ، گروهها درميان متفاوتي به‌طور استعدادهاي‌فردي و مهارت‌ها
و كرده راتشديد كشمكش اوضاع اين.توزيع‌شده‌است نهادها و سازمانها
افزايش يا كاهش نيز اقبال‌افراد بدين‌وسيله.مي‌شود راسبب رقابت افزايش
.مي‌يابد
كارلتون‌رود:نوشته
عليخواه فردين:ترجمه
