پنجم ، شماره 1279 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 15 يكشنبه 25
|
|
بد؟ يا خوب عقد ضمن شرط
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
را عقد طرفين اراده نميتوان معتقدند برخي عقد ضمن شروط مورد در
جامعه عمومي نظم به كه شرطي هر يعني كرد مقيد و محدود نظرشان برخلاف
معتبر آنها ميان بايد است طرفين نظر مورد و نزند لطمه حسنه اخلاق و
شود دانسته
هستي ذراتبنياد پيوستگي بر كه راسزاست كردگاري سپاس و ستايش
و مهر رشته و بارورساخت را زندگي بوستان پيوندجانها با و نهاد
به را خانواده گلشن و كرد استوار زناشويي شيرازه به دلبستگيرا
و پاك پيامبر تابناك روان به فراوان درود و بخشيد صفا كودك لبخند
فرموده استوار آسماني دستور به را همسري پيمان كه باد گراميش خاندان
.دارد قرا بشر نوع بقاي وسيله را مبارك پيوند اين و
نوشتن از پس و است آمده ازدواج رسمي سند ابتداي در كه مقدمه اين با
عنوان به زوجين طرف از معمولا كه سردفتر و مرد و زن كامل مشخصات
ضمن شروط عنوان به مواردي -ميخواند را ازدواج عقد صيغه يا خطبه عاقد
و معتبر طرفين توسط آن ذيل امضاي صورت در كه است شده درج عقد
اشاره مورد شروط راجعبه بحث آغاز از پيش اما.بود خواهد الزامآور
كوتاهي توضيحات با ايران مدني قانون نظر از را شرط انواع است لازم
شرط صفت ، شرط عناوين تحت را شرط نوع سه شده ياد قانون.كنيم مشخص
صفت عقد يك طرفين اينكه يعني صفت شرط.است برده نام نتيجه شرط و فعل
.باشد نظرشان مورد و كنند شرط عقد موضوع در را خاصي ويژگي يا وصف يا
(ثالث شخص) ديگري يا آنها از يكي يا عقد طرفين اينكه يعني فعل شرط
شرط دركند خودداري آن انجام از يا بدهد انجام را كاري كه شود ملزم
بهخود خود ايشان ميان عقد وقوع محض به كه ميكنند توافق طرفين نتيجه
در.كنند پيدا تحقق (آن انجام با خاصي تشريفات به نياز صورت در و)
تفاوت از صرفنظر را شرط نوع سه همان مدني قانون كليتري بندي تقسيم
دسته باطلدو شروط.ميدهد قرار باطل و صحيح شروط دسته دو در آنها فني
آن شوند قيد عقدي در اگر هم هستند باطل خود هم كه شروطي ;اول هستند
علت و فلسفه خلاف شرط اينكه:دارد صورت دو كه ميكنند باطل هم را عقد
و زن طرفين شود شرط ازدواج عقد در اينكه مثل).باشد عقد ايجاد اصلي
جهل عقد موضوع به عقد طرفين شود باعث شرط اينكه ديگر ،(نباشند شوهر
مگر شود مطرح نميتواند موضوع اين دائم ازدواج عقد در كه كنند ، پيدا
عقود ، ساير ميان در ازدواج عقد بودن خاص دليل به كه مهريه مورد در
بايد چون موقت ازدواج در اما.نميشود ازدواج عقد شدن باطل باعث
.ميشود آن شدن باطل باعث مهريه نبودن معلوم صورت در شود قيد مهريه
راباطل آن شوند درج عقدي هر امادر هستند باطل كه شروطي دوم ،
در مرد شرطشود اينكه مثل نباشد ، شرطمقدور انجام اگر.نميكنند
را زبان آن -ندارد انگليسيآشنائي زبان با كه بهزني هفته يك ظرف
نداشته وجود شرط آن انجام در فايدهاي و نفع اينكه يا يادبدهد
پياده اصفهان تا تهران از ازدواج عقد از بعد زن شود شرط مثلا.باشد
شود شرط مثال بهعنوانباشد غيرقانوني و نامشروع شرط اصلا يا.برود
.كند تهيه زن براي اسلحه قبضه دو مرد
هر مردميتوانند و زن ازدواج عقد شده ، در ياد توضيحات به توجه با
نباشد زناشويي پيوند اساسيايجاد و اصلي علت با كهمخالف را شرطي
ازدواجچيست ، اصلي فلسفه و اينكههدف درباره البته.كنند قيد
كه است معياري تنها غالب واخلاق عرف بنابراين ندارد ، وجود نظر اتفاق
مشخص را ازدواج عقد ضمن شروط نادرستي و درستي ميتوان آن مبناي بر
و ثابت حكم معدودي موارد در تنها ايران مدني قانون كه چرا.كرد
نتوانند مرد و زن كه است كافي اندك موارد همين چند هر.دارد مشخصي
قانونگذار آنچه با متفاوت شرطي ميشود ذكر فهرستوار كه مواردي در
وسيله به زن طلاق حق سلب جمله از ;كنند قيد عقد در است ، كرده پيشبيني
طلاق حق اعطاي قبلي ، زن منزل به نرفتن مرد ، سابق زن شدن مطلقه شوهر ،
حضانت حق سلب زناشويي ، ، وظايف سلب زن ، وسيله به نفقه پرداخت زن ، به
كه شويم يادآور بايد...و زوجين از يكي از اطفال (پرورش و نگهداري)
خود براي فسخ حق نميتوانند طرفين آن در كه است عقدي تنها ازدواج عقد
كرده پيشبيني خود قانونگذار كه موردي چند مگر بدهند ، قرار ديگري يا
.است آن تقويت و خانواده بنيان تحكيم بر تاكيد هم آن عمده علت.است
دو هر معيني مدت از بعد كه كنند شرط نميتوانند شوهر و زن اين بنابر
دائم ازدواج در فقطبزند هم به را ازدواج ميتواند آنها از يكي يا
به كدام هر يا مرد و زن مثلا كه كرد شرط ميتوان مهريه مورد در
از اينكه مانند كند ، فسخ را مهريه معيني زمان تا بتوانند تنهائي
.باشد نشده تعيين مهريهاي ابتدا
ازدواج عدم شرط دارد ، وجود بحث آن سر بر كه شروطي مهمترين از يكي
به باره اين در را فقها آراء داماد محقق دكتر آقاي.است مرد مجدد
باطل را مرد مجدد ازدواج عدم شرط اول ، دسته.ميكند تقسيم دسته چهار
.ميدانند باطل را شرط فقط دوم دسته.ميدانند ازدواج عقد بطلان موجب و
را آن مرد مجدد ازدواج معتقدند اما ميدانند ، صحيح را آن سوم دسته
صحيح شرطي چنين كه معتقدند چهارم دسته فقط ميان اين در.نميكند باطل
.ميكند باطل را مرد مجدد ازدواج و است
و صريحيندارد حكم اينباره در مدنيايران قانون اينكه به توجه با
با فقط را مجددمرد ازدواج كه نيز خانوادهمصوب 1353 حمايت قانون
ميدانست ، مجاز مرد احرازصلاحيت براي دادگاه به ومراجعه زن اجازه
برخي.ندارد وجود مشخصي و ثابت رويه حاضر حال در است ، نسخنشده
و ميدانند لازم را مرد اول همسر اجازه رسمي اسناد دفترداران و قضات
عمل در و كنوني شرايط در گرچه.نميدهند آن به چنداني اهميت نيز برخي
.دارد كمتري شيوع مجدد ازدواج و زوجات تعدد
عقد ارادهطرفين نميتوان دارند برخياعتقاد عقد ضمن شروط مورد در
عمومي نظم به كه هرشرطي يعني.كرد مقيد و نظرشانمحدود برخلاف را
آنها ميان بايد است طرفين موردنظر و نزند لطمه حسنه واخلاق جامعه
شروطش و شرط با را آن عقد طرفين معتقدند كه چرا.شود دانسته معتبر
و نشده برآورده طرفين خواسته شود بياعتبار شرط اگرپذيرفتهاند
از قسمتي جبران براي ايران مدني قانون.است شده گرفته ناديده
پيشبيني را مواردي است ، شده مقرر طرفين اراده حاكميت در كه محدوديتي
زن با ميتواند مسكن تعيين حق ماده 1114 ، مطابق اينكه اول.كردهاست
صفت طرفين از يكي در گاه هر:ميگويد ماده 1128 در اينكه دوم.باشد
مقصود وصف فاقد مذكور طرف كه شود معلوم عقد از بعد و شده شرط خاصي
تصريح عقد در مذكور وصف خواه.بود خواهد فسخ حق مقابل طرف براي بود ،
اينكه سومباشد شده واقع آن بر مبني آن بر متباينا عقد يا شده
با مخالف كه شرطي هر ميتوانند ازدواج عقد طرفين:ماده 1119 مطابق
ديگر لازم ياعقد ازدواج عقد ضمن در مزبورنباشد عقد موجب مقتضاي
مدت در يا ديگربگيرد زن شوهر گاه هر شود اينكهشرط مثل بنمايد
يا سوءظن زن حيات عليه يابر نمايد انفاق ترك يا غايبشود معيني
زن شود تحمل غيرقابل يكديگر با آنها زندگاني كه نمايد سوءرفتاري
تحقق اثبات از پس كه باشد ديگري به دادن وكالت توكيل در وكيل و وكيل
.سازد مطلقه را خود نهايي محكمه در شرط
قانونگذاربهطور كه بتوانداختياراتي زن اينكه براي واقع در
بدون ميتوان شود ، دارا است نكرده پيشبيني همسرش يا او براي مستقيم
با -باشد داشته منعي است ممكن كه شرط قالب در مرد از اختيار آن سلب
ميآيد درشرط كه ترتيبي به اختيارات همان از او از گرفتن وكالت
رفته كار به نيز ازدواج رسمي قبالهنامههاي در روش اين.كرد استفاده
عموميت و بيشتر اهميت قضائي مسئولان نظر به كه شروطي از تعدادي و است
آغاز در كه رواني مقدمه از پس.شدهاند درج چاپي صورت به داشتهاند
آشنايي جهت ازدواج رسمي اسناد در عقد ضمن شروط متن آورديم ، مطلب
تشكيل شرف در و ازدواج آستانه در كه كساني ويژه به گرامي خوانندگان
.ميشود بيان هستند خانواده
را اينقبالهنامه در مذكور شرايط مكلفاست ازدواج سردفتر تذكر ،
مورد كه است معتبر شرطي آن و كند تفهيم بهزوجين مورد به مورد
.باشد رسيده آنها امضاء به و واقع زوجين توافق
:خارجلازم عقد يا عقد ضمن شرايط
طلاقبه گاه هر نمود شرط زوجه خارجلازم عقد/ نكاح عقد ضمن -الف
زن تخلف از ناشي طلاق تقاضاي دادگاه طبقتشخيص و نباشد زوجه درخواست
نصف تا است موظف زوج نبوده ، وي رفتار و اخلاق سوء يا همسري وظايف از
يا آورده دست به او با زناشوئي ايام در كه را خود موجود دارايي
.نمايد منتقل زوجه به بلاعوض دادگاه نظر طبق را آن معادل
توكيل باحق بلاعزل وكالت زن به زوج خارجلازم عقد /نكاح عقد ضمن -ب
از مجوز اخذ دادگاهو به رجوع با زير مواردمشروحه در كه غيرداد
زوجه به نيز و مطلقهنمايد را خود طلاق نوع ازانتخاب پس دادگاه
او طرف از مهريه بذل صورت در تا غيرداد توكيل حق وكالتبلاعزلبا
.نمايد بذل قبول
طلاق صدوراجازه تقاضاي دادگاه از حسبمورد ميتواند زن كه مواردي
:زيراست شرح به نمايد
و عنوان هر به ماه مدت 6 به نفقه دادن شوهراز خودداري استنكاف ، 1ـ
ساير شوهر كه موردي در همچنين و نفقه تاديه به او الزام امكان عدم
هم ايفاء به او اجبار و نكند وفا ماه مدت 6 به را زن واجبه حقوق
.نباشد ممكن
براي را زندگي ادامه كه حدي به معاشرتزوج سوء يا رفتار سوء 2ـ
.نمايد تحمل غيرقابل زوجه
براي دوامزناشوئي كه نحوي به امراضصعبالعلاج به زوج ابتلاء 3ـ
.مخاطرهآميزباشد زوجه
.نباشد ممكن شرعا فسخنكاح كه مواردي در جنون 4ـ
طبق كه شغلي به زوج اشتغال منع درمورد دادگاه دستور رعايت عدم 5ـ
.باشد زوجه حيثيت و خانوادگي مصالح با منافي صالح دادگاه نظر
به تا يابيشتر حبس سال مجازات 5 قطعيبه حكم به شوهر محكوميت 6ـ
يا شود بازداشت به 5سال منجر پرداخت از عجز براثر كه نقدي جزاي
شود بازداشت بيشتر يا سال به 5 منتهي مجموعا كه نقدي جزاي و حبس به
.باشد اجراء حال در مجازات حكم و
بهاساس دادگاه تشخيص به كه اعتيادمضري هرگونه به زوج ابتلاء 7ـ
زوجه براي مشترك زندگي ادامه و واردآورد خلل خانوادگي زندگي
.باشد دشوار
زندگي تشخيصترك).كند ترك موجه بدونعذر را خانوادگي زندگي زوج 8ـ
متوالي ماه ياشش و (است دادگاه با موجه تشخيصعذر و خانوادگي
.غيبتنمايد دادگاه نظر از عذرموجه بدون
اعم مجازات هرگونه اجراي و جرم ارتكاب اثر در قطعيزوج محكوميت 9ـ
و خانوادگي حيثيت با مغاير كه جرمي ارتكاب اثر در تعزير و حد از
خانوادگي شئون و حيثيت با مغاير مجازات اينكه تشخيص.باشد زوجه شئون
دادگاه با ديگر موازين و عرف و موقعيتزوجه و وضع به توجه با است
.است
بودن جهتعقيم به شوهر از زوجه سال گذشت5 از پس كه صورتي در 10ـ
.نشود فرزند صاحب زوج جسميديگر عوارض يا و
زوجه ازمراجعه پس ماه ظرف 6 و مفقودالاثرشود زوج كه صورتي در 11ـ
.نشود پيدا دادگاه به
بهتشخيص يا كند اختيار زوجه بدونرضايت ديگري همسر زوج 12ـ
.عدالتننمايد اجراي خود بههمسران نسبت دادگاه
به بايدهركدام قبول مورد شروط يادآورياست به لازم پايان در
قبالهنامه در مندرج شرطهاي به ديگري شروط ميتوان و برسد طرفين امضاي
.كرد اضافه