پنجم ، شماره 1281 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 17 سه‌شنبه 27
|
|
نامرئي قدرت عظيم‌ترين عمومي افكار
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نسبت حقي هيچ مي‌پندارند شده‌اند ، انتصاب اينكه تصور با افراد برخي
مديريت صندلي بر آنان مستقيم راي با زيرا ندارند ، عمومي افكار به
نزده‌اند تكيه
امور راس كه‌در است كساني وظايف ازمهمترين عمومي افكار به احترام
قراردارند كشور اجرايي
افكار موجبشكل‌گيري جامعه افراد برآورده‌نشده خواستهاي و آرزوها
مي‌شود شايعه بروز درنهايت و عمومي
صداي‌اقيانوس به كه زمزمه‌اي دريامي‌ماند ، موج صداي به كه همهمه‌اي
.مي‌شنوي را كني‌صدايشان دقت خوب اگر.نزديكي‌دارد شباهت بي‌كران
در درمدرسه ، اداره ، در صف ، در درپارك ، تاكسي ، در اتوبوس ، در
مي‌بيني ، را آنان كه خيابان و كوچه از ديگري نقطه هر در و دانشگاه
به يك هر و مي‌دارند اظهار را آن و مي‌كنند عقيده ابراز مي‌كنند ، زمزمه
ولي.مي‌دهند تكان بار چند پايين به رو را خود سر تاييد و تصديق علامت
كه اتفاقي.است حال‌شكل‌گيري در اتفاقي نرسد ، گوش نيزبه آن صداي اگرچه
رويداد اين ولي.مي‌شود آن‌ديده نظير پويا جامعه‌اي هر در و هميشه
بزرگترين‌قدرت آن.نمي‌رسد گوشها صدايش‌به و است پنهان ديده‌ها مهم‌از
.است بزرگ جامعه هر در نامرئي
باورها ، ارزشها ، خواستها ، آرزوها ، و آمال از اجتماعي بزرگ اين‌قدرت
گرفته نشات مردم از بزرگي گروه نيازهاي و نگرشها و بينشها و عقايد
.هستند خود قانوني نيازهاي شدن برآورده خواستار آنان.است
آن خود ميان زمزمه و همهمه با كه‌تنها است مسايلي درگير آنان ذهن
قدرتمندترين كه روست اين از همفرياد هم گاهي و مي‌دارند ابراز را
كه آنچه.است عمومي عظيم‌افكار قدرت اين مي‌گيرد ، شكل اجتماعي عامل
تجليل آن از و نهاد ارج را آن گذاشت زايدالوصفي احترام آن به بايد
.كرد
چيست؟ عمومي افكار
خواستهاي‌مردم تجلي و اجتماعي عظيم‌ترين‌قدرت عمومي افكار اينكه
عقايد ، وآرزوها ، آمال تبلور عمومي افكار.نيست گزاف سخني است ،
.است مردم از عظيمي گروه نگرش‌هاي و وبينش‌ها نيازها
سياسي يك‌نيروي گمنام ، قدرت اين افكارعمومي ، سووي گفته‌آلفرد به
فشار.است نشده اساسي‌پيش‌بيني قانون هيچ در است‌كه نيرويي.است
هر در ديدولي نمي‌توان را جو.جواست فشار مثل عمومي افكار
.گرفت اندازه مي‌توان را آن فشار سانتي‌مترمربع
مهم موردمسايل در خودآگاه جامعه اجتماعي‌هر قضاوت عمومي افكار
بوسيله كه معيني‌است موضوعات روي نظر عمومي‌ابراز افكار.است
.مي‌يابد شكل جامعه يك در اخلاقي‌ترين‌اشخاص و مطلع‌ترين ، باهوش‌ترين
وسيله به متمدن جامعه يك در و مي‌كند پيدا توسعه بتدريج كه عملي
پذيرش و قبول مورد پاك احساس و تربيت و تعليم از درجه هر با اشخاص
.مي‌گيرد قرار
.خوانديد را عمومي افكار مورد در ماكنيون و جيمزيانگ نظرات ترتيب به
از عظيمي گروه عقايد آزادانه بيان و اعلام عمومي افكار كلام يك در
مختلف طرق به وفراگير مهم مسايل مورد در كه جامعه‌است مردم
.ابرازمي‌شود
شكل‌مي‌گيرد؟ چگونه عمومي افكار
پاسخ دارد ، عموميت كه مشكلي يا موضوع خصوص در جامعه اعضاي كه هنگامي
كه حالي در.مي‌گيرد شكل عمومي افكار حقيقت در بيابند ، رهنمودي و
عمومي افكار شكل‌گيري به نظر مورد مشكل مورد در نمي‌دانم پاسخ
مساله و مشكل خصوص در نگرشي يا بينش نظر ، و عقيده زيرا نمي‌انجامد ،
وجود به را عمومي افكار يكديگر كنار در تا ندارد نظروجود مورد
.دهد شكل و آورده
از يك هر باسرنوشت جمهوري رياست ياانتخابات تورم مانند موضوعي
موارد اين در عمومي لذاافكار.دارد تمام و تام جامعه‌بستگي آحاد
جامعه كنار و گوشه در گروهي و شخصي اظهارنظر شكل به و مي‌گيرد قوام
جديد و تازه آن ، اهميت بر علاوه نظر مورد موضوع واقع در.مي‌شود ابراز
.است مردم حال زمان با رابطه در و
بدون كه مختلف قبايل و اقوام مانده‌مانند عقب و ايستا جوامع از
و پديده و تحول آنكه دليل به مي‌كنند ، زندگي ديگر جوامع با ارتباط
بسيار شكلي به نيز عمومي افكار ندارد ، وجود ارتباطي پيچيده فرايند
شكل پيشرفته جوامع با متفاوت كاملا و كوچكتر ابعاد در و جزئي
عدم دليل به قومي و عشيره‌اي غلط سنتهاي هيچگاه حالت اين در.مي‌گيرد
تكامل و تحول دچار جامعه ، اعضاي پيشرفته و تازه عقيده‌هاي ابراز
.نمي‌شود
همچنين‌وجود و تعارض و نظر يااختلاف بحران وجود نيز سويي از
در باشند ، داشته خاص عمومي افكار خود براي كدام هر كه متضاد گروه‌هاي
.مي‌كنند ايفا اساسي و اهميت با نقشي عمومي افكار شكل‌گيري
دامنه موجبگسترش كه عمومي افكار آراءنظرات و عقايد شدن دار ريشه
.مي‌آورد پديد را همبستگي‌اجتماعي نوعي مي‌شود اين‌نظرات دربرگيري و
آن رادر خود مردم كه نوعي از ورويداد حادثه يك پيدايش حال هر به
اخذ نتيجه در نظرو تبادل و نقد و بحث بدانند ، همچنين سهيم جريان
جامعه ، افراد گسترده‌اي‌از سطح در مهم رويداد موردآن در تصميم
.مي‌دهد شكل را عمومي افكار
آحاد گروههاو و افراد تا مي‌شود جامعه‌اي‌موجب هر اجتماعي شرايط
حقيقت در.پيداكنند حساسيت خاص حادثه‌اي رويدادو به نسبت جامعه ،
به ديگر جامعه در كه خاصي‌دارد عمومي افكار خود جامعه‌اي‌براي هر
.است شكل‌ديگر
موجبشكل‌گيري نيز جامعه افراد برآورده‌نشده خواستهاي و آرزوها
مردم وآرزوهاي آمال و نيازها كه درصورتي.مي‌شود عمومي افكار
نشان خصوص اين شايعات‌در به شديدي تمايل افكارعمومي نيابد تحقق
.مي‌كند نقل دهان به دهان شكل به و غيررسمي صورت به آن‌را و مي‌دهد
كشورقرار اجرايي امور راس در كساني‌كه و سياستمداران رو اين از
پي راه‌مناسبتري به سنجي افكار و مي‌توانندبانظرسنجي دارند ،
.ببرند
مردم ، عموم و رسانه‌ها صاحبان ميان ارتباط عمومي‌نوعي افكار هدايت
.مي‌انجامد عمومي افكار هدايت به
نظر و سمع به جزئيات‌بيشتري و سرعت با صحيح اخبار و اطلاعات قدر هر
در.مي‌شود عمومي افكار راهنمايي و هدايت نوعي‌موجب به برسد ، مردم
.اينجاست عمومي افكار هدايت آغاز و عطف نقطه واقع
نشود ، منفي دچارتحول عمومي افكار آنكه براي جمعي ارتباط وسايل
.مي‌باشند صحيح انتقال‌اخبار در عمل سرعت به موظف
نيازهاي برآوردن مناسبي‌جهت اطلاعاتي منابع كه هنگامي عمومي افكار
نقل و شايعات ساخت به عجيبي تمايل باشد ، نداشته وجود جامعه خبري
سوي از اطلاعات انتقال سرعت حقيقت در.مي‌كند پيدا آن دهان به دهان
عمومي افكار شكل‌گيري در مردم سوي از اخبار وصول و گروهي رسانه‌هاي
.است موثر
عمومي افكار هدايت و شكل‌گيري و تدريجي تغيير موجب نيز تبليغات
نيز عمومي افكار يابد ، وسيعتري دامنه تبليغات كه قدرت هر.مي‌شود
كه هدفي سوي به لذا.مي‌شود تبليغاتي جريان جلب و جذب بيشتر
.مي‌يابد سوق بيشتر دارد مدنظر تبليغات‌چي
.است عمومي افكار هدايت و شكل‌گيري تدريجي و مداوم جريان تبليغات
مورد موضوع درگير را جامعه ابتدا آن ، پيشرفته فرمولهاي در تبليغات
.مي‌شود افزوده نظر مورد مساله و موضوع غلظت و حجم به سپس.مي‌كند نظر
غيرهدايتگر و ضعيف تبليغاتميشود فرياد يك منجربه نهايت در و
.مي‌شود مطرح فرياد صورت به ابتدا از عمدتا
و هدايت عمومي مي‌شودافكار موجب نيز خطابه و نطق سخنراني ، ايراد
در جذابيت كه سخنراني‌هايي ايراد كه حالي‌است در اين.شود راهنمايي
معكوس به‌نتيجه منتهي باشد ، نداشته ارايه و بيان نحوه موضوع‌و
.شد خواهد
و بالا محتوايي بار جذابداراي هدفدار ، نطق و سخنراني خطابه ، ايراد
آن شنيدن به زيادي علاقه مردم كه ازواژگاني بهره‌گيري با همچنين
.داد بدست‌خواهد عمومي افكار هدايت در را دلخواه دارند ، نتيجه
مي‌شود ابراز چگونه عمومي افكار
يا و مشكل به است‌نسبت ممكن عمومي افكار شد ، ذكر كه همانگونه
در يا و قضيه نبودن روشن دليل به و پيداكند حساسيتي خاص مساله‌اي
و وترديد ابهام وجود و مناسب اخبار و اطلاعات اختيارنداشتن
.كند ابراز شايعه شكل به را خود نظر عمومي افكار بدگماني ،
ممكن مي‌دهند نشان ازخود مختلف ماجراهاي در درگير افراد كه پاسخي
هيجانها شدت.كند بروز هم بي‌تفاوتي شكل يابه و عاطفي صورت به است
افرادي زندگي و اختلاف مورد مسايل اهميت با شده ابراز وعكس‌العملهاي
شده ايجاد كه اختلافي و تعارض عمق همينطور و هستند درگير آن با كه
.دارد تناسب است ،
.شود ابراز تحصن و تظاهرات ، راهپيمايي شكل به است ممكن عمومي افكار
نظرات چگونه عمومي افكار كه بوديم شاهد انقلاباسلامي دوران طي در
و اسلام دشمنان عليه كوبنده شعارهاي و راهپيمايي‌ها قالب در را خود
.داشتند ابراز كشورمان
داشته ابا موضوعي درخصوص عقيده ابراز از عمومي افكار كه صورتي در
رفراندوم پرسشنامه ، مصاحبه ، طريق از مانندافكارسنجي روشهايي باشد ،
به مي‌تواند مردم مختلف جلسات در حضور يا و عمومي آراي به مراجعه يا
كمك آنان نظر مورد مسايل مورد در مردم عموم آراي و نظرات شدن روشن
.كند
درك محسوس طور به مردم نظرات‌عامه كه صورتي در را عمومي افكار بروز
.آورد بدست مذكور طريق به مي‌توان نشود ،
مهم وجوه يكي‌از انتخابات برگزاري و رفراندوم كه نيست شكي
و مرسوم جوامع تمامي در كه حسابمي‌آيد به عمومي افكار انديشه‌كاوي
رابصورت خود نظرات و افكار مردم شرايطي چنين است ، در متداول
كه اجرايي مسئول است طبيعيميكنند اعلام مي‌ريزند ، صندوق به كه آرايي
خواسته‌هاي پايبند بيشتر را خود مي‌شود انتخاب مردم آراي با
.بداند راي‌دهندگان
منجربه كه پديده‌هايي با غالبا عمومي عمومي‌افكار افكار خصوصيات
.مي‌ورزد مخالفت شود ، جامعه افراد زيان و ضرر
عمومي عفت و هنجارها ، ارزشها مخالف كه عملي هرگونه از عمومي افكار
ميدانهاي در را كشورش پيروزي ولي است جنگ‌متنفر از.دارد تنفر است ،
.مي‌نهد ارج به‌آن و مي‌دهد جلوه بزرگ ورزشي ميدانهاي يا و جنگ
غيرمنطقي يا منطقي‌و شكل به چه قيمتها ، افزايش از عمومي افكار
اقتصاد مجموع در و اجتماعي ارزاني ، عدالت از و كرده ناراحتي ابراز
رفع‌تبعيض طرفدار عمومي افكار همچنين.مي‌كند ياد به‌نيكي رشد روبه
كشورهاي به بزرگ كشورهاي هجوم و حمله از و بوده قانون اجراي و نژادي
.مي‌كند محكوم را آن و كرده ناخشنودي ابراز كوچك
در كه توسطكانديداهايي غيراخلاقي روش‌هاي از استفاده عمومي افكار
انتخاباتي رقيب به و مي‌داند ناشايست و رازشت مي‌كنند شركت انتخابات
.مي‌يابد تمايل نظر مورد فرد
اسطوره‌هايي را وآنان كرده ياد نيكي به بزرگ افراد از عمومي افكار
.مي‌كند قلمداد تباهي و بدبختي و ازشر جامعه افراد نجات براي
آن ، امروزي صورت به عمومي افكار عمومي‌شكل‌گيري افكار به احترام
.است شده دولتي سازمان‌هاي ساختار در تحول موجب
به پاسخ در نظام‌هاي‌حكومتي شكل‌گيري كه است اهميت حايز نكته اين
به احترام ترتيب بدين.است مردم وقانوني مشروع خواستهاي و نيازها
اجرايي امور راس در كه است كساني وظايف مهمترين از افكارعمومي
امكان‌پذير مردم عموم براي تلاش و عمل با تنها اين.دارند قرار كشور
.تنها كلام در نه است ،
ناديده و محسوبمي‌شود مردم عامه نظرات غالب وجه عمومي افكار
.مي‌كند تزلزل دچار را باورهاي‌اجتماعي تركيب مهم ، اين انگاشتن
افكار اهميت كساني‌كه عقيده‌اند ، اين بر اجتماعي مسايل كارشناسان
و بينشها در عمده مشكل دچار كه كساني‌هستند نمي‌كنند ، درك را عمومي
.هستند خويش بنيادين و نگرشهاي‌اساسي
دست در براي را كه‌افرادي هستند كساني مردم عموم كه نيست ترديدي
افرادي از يك هر كه صورتي در.برمي‌گزينند كشورشان امور زمام گرفتن
اجتماعي و سياسي پشتوانه كنند تصور دارند ، قرار كشور امور راس در كه
.گرفته‌اند ناديده را عمومي افكار دارند ، مردم عموم از غير
به نسبت حقي هيچ مي‌پندارند شده‌اند ، انتصاب اينكه تصور با ديگر برخي
.نزده‌اند تكيه مديريت صندلي بر آن مستقيم راي با زيرا ندارند ، مردم
كه مي‌دهند نشان عمل در ولي نكنند بيان هم را موضوع اين چه اگر ولي
را خود كه فردي واقع در.است مردم نظرات مخالف آنان برنامه‌هاي اجراي
تكليف رفع به تنها مي‌بيند ، شده انتصاب نظر مورد مديريت براي
.شد نخواهد قايل عمومي افكار براي مشروعيتي و مي‌انديشد
تنها آنان مي‌شود افرادموجب از برخي خودخواهي خوي نيز ديگر سوي از
به را عمومي افكار لذا بدانند ، مشروع و حق را خود نظرات و را خود
عمومي افكار شرايطي چنين در.نمي‌دهند اهميتي آن به و مي‌انگارند هيچ
منفي و مثبت عقايد و نظرات و شايعات ساختن مطرح براي سوژه‌اي هميشه
.دارد
به سازمانها برخي بي‌توجهي از متعددي موارد مي‌توانيم ما از يك هر
يك از تازه‌اي محصول مثال طور به.كنيم مشاهده را عمومي افكار
به شده تبليغ رسانه‌ها در وسيع طور به اخيرا كه خودروسازي كارخانه
افكار به نيز توضيحي هيچ و ماند مسكوت آن فروش و عرضه طرح يكباره
صادق كارخانه آن محصولات از ديگري مورد در امر همين.نشد ارايه عمومي
در پايين بسيار كيفيت با حتي و نامرغوب و مستهلك يدكي قطعات كه است
اختيار در نامطلوب كيفيتي با را خودروها و كرد تعبيه خودروها
رفتار تنظيم يا اجتماعي -رواني كنترل حال هر به.داد قرار مشتريان
و خشك قوانين طريق از نه مردم از عظيمي مجموعه نهايت در و افراد
صورت بايد اسلامي ناب ارزشهاي و هنجارها ساختن دروني با بلكه سطحي
گروه‌هاي يا و مسئوليتها از رده‌اي هر در بايد هميشه تفكر اين.گيرد
جاي عمومي افكار قلب در بايد كه شود نگاهداشته زنده اجتماعي مختلف
.دانست پويا جامعه يك قدرت مهمترين را آن و نهاد ارج را آن و داشت
راستين رامين
علي اسدي ، عمومي افكار منابع1ـ
راد محسنيان ارتباطشناسي 2ـ
ارنس اليور اجتماعي روانشناسي 3ـ
دادگران دكتر اجتماعي روانشناسي 4ـ
برگ كلاين اتو اجتماعي روانشناسي 5ـ
