پنجم ، شماره 1283 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 19 پنجشنبه 29
|
|
آفرينش داستان و (ع) آدم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
حضرت ظهور و آفرينش موضوع در تطبيقي بحث يك از بخشهايي حاضر ، مطلب
و اديان ساير مقدس متون با آن مقايسه و مجيد قرآن در (ع)آدم
.است عرفاني نظريههاي
آشنايي آن منابع و موضوع با خوانندگانگرامي بحث اين مختلف بخشهاي در
.كرد حاصلخواهند
او از كه بنگر ;پذيرفتن نتوانست داشتيم عرض آسمانها بر را امانت آن
را دانهها نيز زمين...حيرانميشود او در عقل كه ميآيد كارها چند
كار يكي آن ازايشان اما ميكنند همه اين...ميكند وپيدا ميپذيرد
و نگفت ;بنيآدم كرمنا لقد و (آيه) ميآيد آدمي از(كار) يك آن.نميآيد
ازآسمانها نه كه ميآيد كار آن آدمي از پس;والارض كرمناالسماء لقد
چندينكار نكنم كار آن كه گويي تو اگر...ميآيد زمينها از ونه ميآيد
تعالي حق.. نيافريدهاند ، كارهايديگر براي را آدمي ;ميآيد من از
(1).است كرده عظيم تراقيمت
(Adam)واژهآدم است ، كرده ارائه جفري آرتور كه اطلاعاتي براساس
واژه مانند هرگز ميرودو كار به فرد يك نام بهعنوان هميشه قرآن در
چند هر كارنميرود ، به عام مفهوم به انسان بهمعناي فنيقي و عبري
.است نزديك معنا اين به حدي تا سوره7 تركيببنوآدمدر
بقرهاين سوره از آيه 31 تفسير در بيضاوي و زمخشري گفته به بنا نيز
عبري واژه اصل كه ازآنجا و ميباشد (عجمي اسم) بيگانه واژهزمخشري
اين.باشد نشده يهوديانگرفته از مستقيما كه ندارد دليليوجود است ،
را آن شاعر بنزيد عدي همچنين و آمده صفايي ازكتيبههاي پارهاي در نام
براي داستانآفرينش ، هم و نام اين پسبيترديد ، هم.است ميدانسته
نخستين آفرينش مسئله (2).بودهاند آشنا مطالبي(ص)محمد حضرت معاصران
كه ميدانيم و است مقدس متون در آفرينش داستان ملحقات از انسان ،
مسيحيت يهود ، اسلام ، جمله از اديان منابع از بسياري در آفرينش داستان
با ما نوشتار اين در شد ، ذكر شاعران بسياري اشعار در نيز و زرتشت و
.پرداخت خواهيم موضوع اين به كريم قرآن بر تكيه
خداوند:است روايتشده بدينگونه اسلامي متون در آفرينش داستان اما
زمين در كه فرمود آنها به خويش اراده از ملايك ساختن آگاه براي
در همواره كه ما گفتند ملايكباشد ازبرترينها كه آفريد خواهد موجودي
در و ورزد كفران كه ميآفريني را انساني آيا.توايم تقديس و تسبيح
ميدانم من كه را آنچه:فرمود جواب در خداوند گرايد؟ فساد به زمين
و دميد روح او در و بسرشت گل از را آدم پس.نداريد آگاهي آن از شما
دانشي و علم.داشت ارزاني وي به را بوي خوشترين و روي نيكوترين
بروي تا فرمود را فرشتگان خاطر اين به و نهاد وديعت به وي در بسيار
مطرود و ورزيده تكبر كه شيطان بجز كردند چنين ملايك جمله.برند سجده
:گرديد بهشت ساكن حوا خويش جفت با الهي امر به آدم.گشت الهي درگاه
اينكه جز نيست بهشت در آنان براي از ممنوعيتي هيچ كه امركرد خداوند
از را آنان و جويند احتراز ويژهاي درخت ميوه خوردن و شدن نزديك از
آنان بسيار تمهيدات از پس شيطان ليكن.داشت برحذر شيطان فريب و مكر
و خوردند ميوه آن از آنها.كرد ممنوعه درخت ميوه تناول به وادار را
گرفت ، صورت خداوند آنهاو بين كه مكالماتي از پس.گشت آشكار برهنگيشان
تا كردند هبوط زمين به خدا امر به و شد پذيرفته عذرشان و كردند توبه
خاك به دوباره پس آن از و برده سر به خوشي و لذت با مدتي آنجا در
.برگردند
كه قابيل و نامهايهابيل به ميشوند پسري فرزندان صاحب آنها درزمين
هابيل خواهر با قابيل و قابيل خواهر با هابيل (خداوند امر به)
باخواهرش هابيل ازدواج خاطر به كه قابيل حسد و خشم:ميكند ازدواج
كه حالي در خدا طرف از هابيل قرباني شدن پذيرفته با بود شده آغاز
.ميرسد خود اوج به بود شده رد قابيل هديه
همين در مخفيكند ، را او چگونه نميدانست اما كشته را هابيل قابيل
از پس وي...آموخت او به را اموات دفن آئين و رسيده راه از كلاغي موقع
(3).ميشود تشكيل انسان نسل و شده بخشيده خدا طرف از توبه
و آسمان خلق از پس خداوند ;تورات يهوديان مقدس كتاب طبق بر
آدم آفرينش و خلقت به تصميم ايندو ، بين موجودات و كائنات و زمين
رابه آدم گفت خدا و.باشد خدا به شبيه صورت و جنس در كه آدمي.گرفت
پرندگان و دريا ماهيان بر تا بسازيم ما شبيه و موافق و ما صورت
ميخزند زمين بر كه حشراتي همه و زمين برتمامي و بهايم و آسمان
خدا بهصورت را او و آفريد خود صورت به را خداآدم پس نمايد ، حكومت
ايشان وبه داد بركت را ايشان سپس.آفريد رانروماده ايشان و آفريد
و ماهياندريا بر و نمائيد تسلط زمين بر و شويد كثير و گفتبارور
(4).كنيد حكومت زمينميخزند بر كه حيواناتي همه و آسمان پرندگان
يهود ، ديدگاه از اينكه اول:گرفت ميتوان نتيجه چند آيات اين از
پيامبر قول از مضمون اين آفريد ، خويش شبيه را آدم عالميان خداوند
خويش بهصورت را آدم خداي:فرمود كه شده روايت نيز (ص)حضرتمحمد اكرم
(5).آفريد
دريا ماهيان آسمانو پرندگان بر تا كرد خلق را آدم خدا خداوند ;دوم
به ميتوان نيز آيه اين كند ، از حكومت زمين روي حيوانات همه و
اسلام در كه زمين ، روي در انسان اللهي خليفه و مخلوقات اشرفيت مفهوم
و دنيا موجودات ، كليه بر انسان اينكه و رسيد شده تاكيد آن روي بسيار
به نيز آنها بر حكمراني و تسلط قدرت و دارد برتري و ارجحيت مافيها
برديگرموجودات را او كه هست درونانسان چيزي پس.است شده عطا او
.ميبخشد برتري
آنها به و مادهآفريد و نر صورت به را آدم ربالعالمين اينكه ;سوم
حوا و بشر ابناي تمامي پدر (ع)حضرتآدم پس شويد ، كثير و بارور:گفت
و بارور پر ، زمين كه بود دو آن وجود از و آنهاميباشد مادر نيز
.گرديد كثير
از دوم باب هفتمينآيه در آدم آفرينش داستان ادامه در تورات در
در و بسرشت خاك از را آدم خداپس خداوند:ميخوانيم پيدايش سفر
.شد زنده نفس آدم و دميد حيات روح وي بيني
در حيات و زندگي روح دميدن و انسان آفرينش اوليه ماده از اينجا در
باب اين در زيبا بسيار آياتي حاوي مجيد قرآن كه شده گفته سخن وي
راخاك اوليه ماده عمران ، آل سوره از درآيه 58 جمله از.ميباشد
خلقت مثل همچون خدا نزد عيسي مثل واقع در:ميفرمايد كه آنجا ميداند
.يافت وجود پس باش ، :گفت بدو سپس آفريد ، خاك از را او كه است آدم
ساخته وخشكيده سياه گل يعني صلصال از انسان آيه 26 حجر سوره در
انسان حقيقت ودر)مسنون منحماء صلصال من خلقناالانسان ولقد:است شده
كه را هنگامي ويادكن (آفريديم بدبو و سياه گلي از خشك گلي از را
و سياه گلي از خشك ، گلي از را بشري من:گفت فرشتگان به تو پروردگار
(6).آفريد خواهم بدبو
شده آفريده گلچسبنده يعني لازب ازطين آدم آيه 11 صافات سوره در
:است
كسانيكه يا آفرينشسختترند نظر از ايشان آيا:بپرس كافران از پس
.آورديم پديد چسبنده گلي از آنانرا ما كرديم؟ خلق آسمانها در
آدم اوليهآفرينش ماده عنوان به گل از نيز اسلامي منابع از دربرخي
:است آورده چنين الذهب درمروج جملهمسعودي از شده ، برده نام
زمين جبريلرابه خدا آنگاه...و بيافريند را آدم خواست خدا آنگاه
پناه خدا به تو دست از:گفت بدو زمين.بياورد آن از گلي كه فرستاد
:گفت برنگرفتو آن از چيزي و بازگشت او و.كني ناقص مرا كه ميبرم
او با زمين و فرستاد را ميكائيل خدا سپس.برد پناه تو به او خدايا
باز زمين فرستادو را مرگ فرشته خدا ازآن پس.بازگشت كه گفت همان
خدا به نيز من:گفت فرشته ولي برد ، پناه خدا به و گفت اعوذبالله
و سياه خاك واز.باشم نبسته كار را وي فرمان و برگردم كه ميبرم پناه
و شدند گوناگون رنگهاي به آدميزادگان جهت بدين برگرفت ، سپيد و سرخ
در همچنين (7).شد گرفته زمين كف يعني اديم از كه ناميد آدم را او
و...:شده گفته چنين حجر سوره آيه 26 تفسير در مسنون ، حماء مورد
طين) بود چسبيده هم به كه شد ورزيده تاگل بسرشت سال چهل را خاك خدا
خداست گفتار و بوگرفت و شد دگرگونه تا واگذاشت سال چهل را آن و (لازب
و بست نقش آنرا آگاه آن متعفن ، متغير گل يعني.حماءمسنون من:كه
قولي به و سال وبيست يكصد تا واگذاشت سفال همانند را خشك گل بيجان
روزگاري:كه است سوره 76 در خدا گفتار اين و بگذشت آن بر سال چهل
(8).نبود ذكري قابل چيز كه گذشت انسان بر
و است بسيار اهميت حائز ديگري موضوع كريم قرآن در آدم آفرينش باب در
جاي سه در موضوع اين.آفريد واحدي نفس از را انسان خداوند اينكه آن
:شده ذكر مجيد قرآن
از را شما كه پروردگارتان از مردم ، اي:نساء سوره از يكم آيه -اول
زنان و مردان دو آن از و آفريد او از نيز را جفتش و آفريد واحدي نفس
...داريد كرد ، پروا پراكنده بسياري
نفس از شمارا كه كس آن اوست:اعراف سوره از ونه صدوهشتاد آيه -دوم
...گيرد آرام بدان تا آورد پديد آن از را وي جفت و آفريد ، واحدي
نفسي كرد ، واحديخلق نفس از را شما همه:زمر سوره از ششم آيه -سوم
.شد خلق او از همسرش خلقش از پس كه
از انسان افراد:ميگويد چنين واحده نفس تفسير در طباطبايي علامه
يك از همه دارند كه كثرتي همه با و واقعيتند يك جنس و حقيقت حيث
آدم واحده نفس از مراد كه برميآيد ظاهرسياق واز شدهاند منشعب ريشه
(9).انساناست نسل مادر و پدر كه باشد حوا زوجش از مراد عليهالسلامو
كريم ، قرآن كتابالهي ، آخرين بويژه و مقدس متون اين در تفحص و كاوش
:آشكارميسازد ما براي وضوح به را نكته چند
خدا و:ميخوانيم بقره سوره در ;آدم توسط اسماء يادگيري مسئله -الف
عرضه فرشتگان بر را آنها سپس آموخت ، آدم به را نامها معاني همه
.دهيد خبر من به اينها اسامي از راستميگوييد اگر:فرمود و نمود
دانشينيست ، هيچ آموختهاي ، ما به خود آنچه جز را ما !منزهيتو:گفتند
(10).خبرده آنان ازاسامي را ايشان آدم ، اي:فرمود.حكيم داناي تويي
و صحرا حيوان هر خدا خداوند و:ميخوانيم چنين تورات در مورد اين در
نام چه كه ببيند تا آورد آدم نزد و سرشت زمين از را آسمان پرنده هر
آدم پس.بشد او نام همان خواند را حيات آدمهرذي آنچه و نهاد خواهد
(11).نامنهاد را صحرا حيوانات همه و آسمان پرندگان و همهبهايم
و درختها وفرشتگان ، .آفريد آدم از پيش را چيز هر خداي گويند و
راه كه ميديدند را جانوران ديگر و بهايم و وحشي حيوانات و ميوهها
و شدهاند آفريده چه از كه نميدانستند فرشتگان و نميخوردند و ميرفتند
تعليم به خداي و..چيست؟ آنها سود و نام و شدهاند آفريده چه براي
حسن اماتلقين به گفتهاند بعضي و آموخت آدم به را اسماء همه الهامي
باز آنگاه از كه بود اجتهاد و استدلال تعليم تعليم ، اين كه بود برآن
بر آدم پس.آفريد استدلال و استنباط اهل آفريد ، را آدم خداي كه
گروهي و.شد اجتهاد كاربرد رتبه شرف مستحق و يافت برتري فرشتگان
پس نياموخت ، فرشتگان به و آموخت آدم به را اسماء خداي كه برآنند
(12).بازگردانيد آدم با معارضه به را آنان آنگاه
سليماني مرضيه
:پانوشت
.صفحه 27 مولوي ، محمد جلالالدين فيهمافيه ، -1
بدرهاي ، ترجمهفريدون جفري ، آرتور مجيد ، قرآن در دخيل واژههاي -2
و 106 صفحات 107 توس انتشارات
اين و 81 ، صفحات 82 حسينالعلوي ، محمدبن ابوالمعالي الاديان ، بيان -3
بقره اسرا 62 ، آلعمران 59 ، اعراف 24 ، :كريم قرآن در تفصيل به مضمون
.است آمده...و طه 120 35 ،-36-38
.آيات 282726 اول باب پيدايش ، سفر:عتيق عهد -4
.صفحه 323 تاريخ ، و آفرينش -5
.آيه 28 حجر سوره -6
ترجمه مسعودي ، حسين عليبن ابوالحسن الجوهر ، معادن و مروجالذهب -7
.صفحه 21 اول جلد فرهنگي ، و علمي انتشارات پاينده ، ابوالقاسم
.و 21 صفحات 22 همان ، -8
.صفحات 215و 214 چهارم جلد طباطبايي ، علامه تفسيرالميزان ، -9
.الي 30 آيات 33 بقره ، سوره -10
.و 19 آيات 20.دوم باب پيدايش سفر -11
دارد ادامه.صفحه 330 تاريخ ، و آفرينش -12